خلیفه سلطان: تفاوت بین نسخهها
(اصلاح الگو) |
(اصلاح الگو) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{الگو:منبع الکترونیکی پایگاه معتبر}} |
علاء الدين سيد حسين فرزند ميرزا محمد امير شجاع (مازندرانی) معروف به سلطان العلما یا خليفه سلطان یکی از اعلام بزرگ و مشاهير عصر صفوی است. معظم له به مقام صدارت رسيد و عزل و نصب رجال مملکتی و تصدی امور علمای مذهبی به روزگار برخی از سلاطين صفوی به او محول بوده بدين جهت خليفه سلطان لقب یافت. | علاء الدين سيد حسين فرزند ميرزا محمد امير شجاع (مازندرانی) معروف به سلطان العلما یا خليفه سلطان یکی از اعلام بزرگ و مشاهير عصر صفوی است. معظم له به مقام صدارت رسيد و عزل و نصب رجال مملکتی و تصدی امور علمای مذهبی به روزگار برخی از سلاطين صفوی به او محول بوده بدين جهت خليفه سلطان لقب یافت. | ||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
علامه خوانساری صاحب روضات که در ترجمه علما دانائی خاصی دارد او را به موقع تجليل نموده و هم به بعض اعمال او خورده گيری می نمايد. چنين نتيجه می گيريم که دخالت چنين سيدی بزرگوار و جليل القدر در امور مملکتی با وجود سلاطينی... دنيا طلب که در رأس مملکت بودند، سازگار نيست چه بسا بی جهت دامان عصمت آلوده گردد، و نيش زبان حاسدان کار گر افتد. نوشته اند خليفه سلطان داماد عباس صفوی گرديد و از اين وصلت خدايش او را فرزندانی نيکو مرحمت فرمود اما متأسفانه بعضی از آنها در کودکی دچار خشم شديد(شاه صفی) قرار می گيرند و طفلی معصوم به امر آن ظالم کور شد و پدرش نيز به قم تبعيد گرديد. در هر صورت دنيا به کسی وفا نمی کند و مسلما نيت اين بزرگوار (در جو آن زمان که سلاطين دم از اسلام و خدا می زدند) خدمت به [[اسلام]] و مسلمين بوده و در کتب تراجم و بيان علما شخصيت علمی و سيادت و آقائی او فراموش نشده است. سلطان العلما به کتاب مختلف علامه، معالم الاصول، شرح لمعه، زبدة الاصول، مختصر عضدی و قسمتی از من لا یحضره الفقيه حاشيه زد. او اواخر عمر نيز در پيشرفت اسلام پس از تبعيد رنجها کشيد و مسافرتها نمود. سرانجام در مراجعت از سفر قندهار در اشرف مازندران به سختی مريض شد و جهان فانی را وداع گفت 1064 سپس جنازه او را در نجف اشرف به کنار جد مطهرش خير الاوصياء به خاک سپردند. | علامه خوانساری صاحب روضات که در ترجمه علما دانائی خاصی دارد او را به موقع تجليل نموده و هم به بعض اعمال او خورده گيری می نمايد. چنين نتيجه می گيريم که دخالت چنين سيدی بزرگوار و جليل القدر در امور مملکتی با وجود سلاطينی... دنيا طلب که در رأس مملکت بودند، سازگار نيست چه بسا بی جهت دامان عصمت آلوده گردد، و نيش زبان حاسدان کار گر افتد. نوشته اند خليفه سلطان داماد عباس صفوی گرديد و از اين وصلت خدايش او را فرزندانی نيکو مرحمت فرمود اما متأسفانه بعضی از آنها در کودکی دچار خشم شديد(شاه صفی) قرار می گيرند و طفلی معصوم به امر آن ظالم کور شد و پدرش نيز به قم تبعيد گرديد. در هر صورت دنيا به کسی وفا نمی کند و مسلما نيت اين بزرگوار (در جو آن زمان که سلاطين دم از اسلام و خدا می زدند) خدمت به [[اسلام]] و مسلمين بوده و در کتب تراجم و بيان علما شخصيت علمی و سيادت و آقائی او فراموش نشده است. سلطان العلما به کتاب مختلف علامه، معالم الاصول، شرح لمعه، زبدة الاصول، مختصر عضدی و قسمتی از من لا یحضره الفقيه حاشيه زد. او اواخر عمر نيز در پيشرفت اسلام پس از تبعيد رنجها کشيد و مسافرتها نمود. سرانجام در مراجعت از سفر قندهار در اشرف مازندران به سختی مريض شد و جهان فانی را وداع گفت 1064 سپس جنازه او را در نجف اشرف به کنار جد مطهرش خير الاوصياء به خاک سپردند. | ||
− | منبع | + | |
+ | == منبع == | ||
+ | پایگاه شعائر | ||
[[رده:علمای قرن یازدهم]] | [[رده:علمای قرن یازدهم]] |
نسخهٔ ۶ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۲۶
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
علاء الدين سيد حسين فرزند ميرزا محمد امير شجاع (مازندرانی) معروف به سلطان العلما یا خليفه سلطان یکی از اعلام بزرگ و مشاهير عصر صفوی است. معظم له به مقام صدارت رسيد و عزل و نصب رجال مملکتی و تصدی امور علمای مذهبی به روزگار برخی از سلاطين صفوی به او محول بوده بدين جهت خليفه سلطان لقب یافت.
سلطان العلما نزد پدرش که از اعاظم علما بوده و حاج ملا محمود اصفهانی و مخصوصا شیخ بهایی سالها به تحصيل علوم معقول و منقول ادامه داد تا خود اهل تحقيق گشت. او در مسائل دينی و سياسی و در امور مملکتی شمی نيکو به خرج می داد و به راه اعتدال پيش می رفت. عزت دنيوی و معنوی او چند سالی به حد اعلی رسيد. نشيب و فراز زندگی گاهی خليفه سلطان را که یک شخصيت علمی و مذهب و سياسی بود از آنجا که در دستگاه سلاطين مختلف و... بوده گاهی به اوج و زمانی به تبعيد کشانيد. بعضی از علما و صاحب تراجم از کنار نام او به زودی می گذرند گوئی به خليفه سلطان با آن همه مقام چندان دل خوشی ندارند.
علامه خوانساری صاحب روضات که در ترجمه علما دانائی خاصی دارد او را به موقع تجليل نموده و هم به بعض اعمال او خورده گيری می نمايد. چنين نتيجه می گيريم که دخالت چنين سيدی بزرگوار و جليل القدر در امور مملکتی با وجود سلاطينی... دنيا طلب که در رأس مملکت بودند، سازگار نيست چه بسا بی جهت دامان عصمت آلوده گردد، و نيش زبان حاسدان کار گر افتد. نوشته اند خليفه سلطان داماد عباس صفوی گرديد و از اين وصلت خدايش او را فرزندانی نيکو مرحمت فرمود اما متأسفانه بعضی از آنها در کودکی دچار خشم شديد(شاه صفی) قرار می گيرند و طفلی معصوم به امر آن ظالم کور شد و پدرش نيز به قم تبعيد گرديد. در هر صورت دنيا به کسی وفا نمی کند و مسلما نيت اين بزرگوار (در جو آن زمان که سلاطين دم از اسلام و خدا می زدند) خدمت به اسلام و مسلمين بوده و در کتب تراجم و بيان علما شخصيت علمی و سيادت و آقائی او فراموش نشده است. سلطان العلما به کتاب مختلف علامه، معالم الاصول، شرح لمعه، زبدة الاصول، مختصر عضدی و قسمتی از من لا یحضره الفقيه حاشيه زد. او اواخر عمر نيز در پيشرفت اسلام پس از تبعيد رنجها کشيد و مسافرتها نمود. سرانجام در مراجعت از سفر قندهار در اشرف مازندران به سختی مريض شد و جهان فانی را وداع گفت 1064 سپس جنازه او را در نجف اشرف به کنار جد مطهرش خير الاوصياء به خاک سپردند.
منبع
پایگاه شعائر