مالک اشتر نخعی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
− | تعريف و توصيف مالك خارج از آن است كه در اين چند سطر نوشته است اشاره مي نمائيم. مي فرمايد: يكى از بندگان [[خدا]] را به سوى شما (براى [[حكومت]]) روانه كردم كه در روز هاى خوفناك نمي خوابد و در ساعات وحشت و اضطراب از برابر دشمن بر نمي گردد و بيمناك نشود و بر بدكاران از سوزاندن آتش سخت تر است و او [[مالك بن حارث]] از [[قبيله مذحج]] است پس سخنش را بشنويد و فرمانش را در آن چه با حق مطابقت دارد اطاعت كنيد فانه سيف من سيوف الله زيرا او شمشيرى از شمشير هاى خدا است كه تيزى آن كند نشود و ضربتش بى اثر نباشد. | + | تعريف و توصيف مالك خارج از آن است كه در اين چند سطر نوشته است اشاره مي نمائيم. مي فرمايد: يكى از بندگان [[خدا]] را به سوى شما (براى [[حكومت]]) روانه كردم كه در روز هاى خوفناك نمي خوابد و در ساعات وحشت و اضطراب از برابر دشمن بر نمي گردد و بيمناك نشود و بر بدكاران از سوزاندن آتش سخت تر است و او [[مالك بن حارث]] از [[قبيله مذحج]] است پس سخنش را بشنويد و فرمانش را در آن چه با حق مطابقت دارد اطاعت كنيد فانه سيف من سيوف الله زيرا او شمشيرى از شمشير هاى خدا است كه تيزى آن كند نشود و ضربتش بى اثر نباشد.<ref> نهج البلاغه از نامه 38.</ref> |
− | آرى مالك سيف الله المسلول بود كه با شمشير آتش بار خود خرمن هستى منافقين را خاكستر مي نمود و مقام شامخى داشت كه على عليه السلام درباره اش فرمود: لقد كان لى كما كنت لرسول الله، يعنى: مالك براى من چنان بود كه من نسبت به رسول خدا بودم. | + | آرى مالك سيف الله المسلول بود كه با شمشير آتش بار خود خرمن هستى منافقين را خاكستر مي نمود و مقام شامخى داشت كه على عليه السلام درباره اش فرمود: لقد كان لى كما كنت لرسول الله، يعنى: مالك براى من چنان بود كه من نسبت به رسول خدا بودم. اگر با اين كلام امام توجه دقيق شود آن وقت ميزان عظمت و علو منزلت مالك روشن مي گردد. |
− | |||
− | اگر با اين كلام امام توجه دقيق شود آن وقت ميزان عظمت و علو منزلت مالك روشن مي گردد. | ||
[[ابن ابى الحديد]] در شرح [[نهج البلاغه]] مي گويد: اگر كسى سوگند ياد كند كه خداى تعالى در ميان عرب و عجم كسى را مانند مالك خلق نكرده است مگر استادش [[امام علی]] بن ابيطالب را گمان نمي كنم كه در سوگند خود گناهى كرده باشد زندگى مالك اهل [[شام]] و مرگ وى اهل [[عراق]] را پريشان نمود. | [[ابن ابى الحديد]] در شرح [[نهج البلاغه]] مي گويد: اگر كسى سوگند ياد كند كه خداى تعالى در ميان عرب و عجم كسى را مانند مالك خلق نكرده است مگر استادش [[امام علی]] بن ابيطالب را گمان نمي كنم كه در سوگند خود گناهى كرده باشد زندگى مالك اهل [[شام]] و مرگ وى اهل [[عراق]] را پريشان نمود. | ||
سطر ۱۶: | سطر ۱۴: | ||
خبر [[شهادت]] وى على عليه السلام را بي اندازه متأثر نمود و براى آن شجاع بى نظير بسيار گريه نمود و فرمود: خدا رحمت كند مالك را و سپس فرمود: مالك اگر كوه بود كوهى عظيم بود و اگر سنگ بود سنگى صلب و سخت بود مرگ او اهل شام را عزيز و اهل عراق را ذليل نمود پس از اين ديگر مثل مالك را نخواهم ديد. | خبر [[شهادت]] وى على عليه السلام را بي اندازه متأثر نمود و براى آن شجاع بى نظير بسيار گريه نمود و فرمود: خدا رحمت كند مالك را و سپس فرمود: مالك اگر كوه بود كوهى عظيم بود و اگر سنگ بود سنگى صلب و سخت بود مرگ او اهل شام را عزيز و اهل عراق را ذليل نمود پس از اين ديگر مثل مالك را نخواهم ديد. | ||
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references/> | |
− | |||
− | == | + | ==منابع== |
+ | فضل الله كمپانى، على كيست؟ صفحه 405. | ||
− | |||
[[Category:یاران امام علی]] | [[Category:یاران امام علی]] |
نسخهٔ ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۸
تعريف و توصيف مالك خارج از آن است كه در اين چند سطر نوشته است اشاره مي نمائيم. مي فرمايد: يكى از بندگان خدا را به سوى شما (براى حكومت) روانه كردم كه در روز هاى خوفناك نمي خوابد و در ساعات وحشت و اضطراب از برابر دشمن بر نمي گردد و بيمناك نشود و بر بدكاران از سوزاندن آتش سخت تر است و او مالك بن حارث از قبيله مذحج است پس سخنش را بشنويد و فرمانش را در آن چه با حق مطابقت دارد اطاعت كنيد فانه سيف من سيوف الله زيرا او شمشيرى از شمشير هاى خدا است كه تيزى آن كند نشود و ضربتش بى اثر نباشد.[۱]
آرى مالك سيف الله المسلول بود كه با شمشير آتش بار خود خرمن هستى منافقين را خاكستر مي نمود و مقام شامخى داشت كه على عليه السلام درباره اش فرمود: لقد كان لى كما كنت لرسول الله، يعنى: مالك براى من چنان بود كه من نسبت به رسول خدا بودم. اگر با اين كلام امام توجه دقيق شود آن وقت ميزان عظمت و علو منزلت مالك روشن مي گردد.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه مي گويد: اگر كسى سوگند ياد كند كه خداى تعالى در ميان عرب و عجم كسى را مانند مالك خلق نكرده است مگر استادش امام علی بن ابيطالب را گمان نمي كنم كه در سوگند خود گناهى كرده باشد زندگى مالك اهل شام و مرگ وى اهل عراق را پريشان نمود.
رشادت هاى مالك در جنگ صفین غير قابل توصيف است و معاويه او را دست راست على مي ناميد، پس از مراجعت از صفين على عليه السلام او را به فرماندارى مصر اعزام نمود و به طوري كه قبلا شرح داده شد در قلزم به وسيله نافع مسموم گرديد.
خبر شهادت وى على عليه السلام را بي اندازه متأثر نمود و براى آن شجاع بى نظير بسيار گريه نمود و فرمود: خدا رحمت كند مالك را و سپس فرمود: مالك اگر كوه بود كوهى عظيم بود و اگر سنگ بود سنگى صلب و سخت بود مرگ او اهل شام را عزيز و اهل عراق را ذليل نمود پس از اين ديگر مثل مالك را نخواهم ديد.
پانویس
- ↑ نهج البلاغه از نامه 38.
منابع
فضل الله كمپانى، على كيست؟ صفحه 405.