آیه 4 مائده: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
==متن آيه==
'''منبع:''' [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 272
 
  
'''نویسنده:''' محمدباقر محقق
+
{{قرآن در قاب|«يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَ مَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللّهُ فَكُلُواْ مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُواْ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ».|سوره=5|آیه=4}}
  
==شأن نزول آيه 4 سوره مائده==
+
==ترجمه آیه==
  
'''<I>«يَسْئَلُونَكَ ماذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ».</I>'''<ref> بقيه آيه، «وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوااسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ؛ از تو (اى پيامبر) پرسش مي‌نمايند كه چه چيز بر آن‌ها [[حلال]] گرديده، بگو: براى شما هر چيز پاكيزه اى حلال است و (نيز) صيدى كه به سگان شكارى آموخته ايد كه به آن‌ها آنچه خدا به شما ياد داده، مى آموزيد. هم حلال است پس از شكار و صيدى كه براى شما (سگان شكارى) نگاه بدارند، بخوريد و نام خدا را بر آن صيد ياد كنيد (يعنى هنگام شكار و صيد بسم اللَّه بگوئيد) و از خداوند بترسيد كه زود به حساب خلق مي‌رسد».</ref>
+
از تو مى پرسند چه چيزى براى آنان حلال شده است. بگو: چيزهاى پاكيزه براى شما حلال گرديده و نيز صيد حيوانات شكارگر كه شما به عنوان مربيان سگ هاى شكارى از آنچه خدايتان آموخته به آن ها تعليم داده ايد براى شما حلال شده است پس از آنچه آن ها براى شما گرفته و نگاه داشته اند بخوريد و نام خدا را بر آن ببريد و پرواى خدا بداريد كه خدا زودشمار است.
  
«[[شیخ طوسی]]» سلمى، مادر رافع از ابورافع نقل نمايد كه [[جبرئيل]] نزد [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله آمد و اجازه خواست. پيامبر به وى اجازه داد، سپس گفت: يا رسول الله ما وارد خانه اى كه در آن سگ باشد، نمى شويم. ابورافع گويد: پس از آن واقعه پيامبر به من دستور داد كه تمام سگ‌هاى [[مدينه]] را از بين ببرم من نيز اين كار را كردم و همه سگ‌هاى مدينه را كشتم تا به در خانه زنى رسيدم كه سگى داشت، او را رها كرديم. سپس نزد پيامبر آمدم و قضيه را خبر دادم به من دستور داد كه سگ آن زن را هم بكشم پس از آن مردم نزد پيامبر آمدند، گفتند: يا رسول الله در اين صورت چه چيزى براى ما حلال است بعد از چندى سكوت اين آيه نازل شد. چنان كه عكرمة و محمد بن كعب القرظى روايت كرده اند.<ref> طبرانى و حاكم و بيهقى و ديگران از عامه نيز موضوع ابورافع را نقل و روايت كرده اند و طبرى صاحب جامع البيان از طريق شعبى روايت نموده كه عدى بن حاتم الطائى گفت: مردى نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و از او درباره صيدى كه سگ شكارى بياورد، پرسيد: پيامبر نمى دانست كه در جواب چه بگويد تا اين كه اين آيه نازل گرديد.</ref><ref> صاحب مجمع البيان گويد: بعد از نزول اين آيه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله دستور فرمود: سگانى كه به حال مردم نافع است از بين نبرند ولى سگانى كه نفعى از آن‌ها عائد مردم نيست از بين ببرند.</ref>
+
==نزول==
  
==پانویس ==
+
'''محل نزول:'''
<references />
+
 
 +
این آیه در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.</ref>
 +
 
 +
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 272.</ref>
 +
 
 +
«[[شیخ طوسی]]» گوید: سلمى، مادر رافع از ابورافع نقل نمايد كه [[جبرئيل]] نزد [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله آمد و اجازه خواست. پيامبر به وى اجازه داد، سپس گفت: يا رسول الله ما وارد خانه اى كه در آن سگ باشد، نمى شويم. ابورافع گويد: پس از آن واقعه پيامبر به من دستور داد كه تمام سگ‌هاى [[مدينه]] را از بين ببرم من نيز اين كار را كردم و همه سگ‌هاى مدينه را كشتم تا به در خانه زنى رسيدم كه سگى داشت، او را رها كرديم. سپس نزد پيامبر آمدم و قضيه را خبر دادم به من دستور داد كه سگ آن زن را هم بكشم پس از آن مردم نزد پيامبر آمدند، گفتند: يا رسول الله در اين صورت چه چيزى براى ما حلال است بعد از چندى سكوت اين آيه نازل شد. چنان كه عكرمة و محمد بن كعب القرظى روايت كرده اند.<ref> طبرانى و حاكم و بيهقى و ديگران از عامه نيز موضوع ابورافع را نقل و روايت كرده اند و طبرى صاحب جامع البيان از طريق شعبى روايت نموده كه عدى بن حاتم الطائى گفت: مردى نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و از او درباره صيدى كه سگ شكارى بياورد، پرسيد: پيامبر نمى دانست كه در جواب چه بگويد تا اين كه اين آيه نازل گرديد.</ref><ref> صاحب مجمع البيان گويد: بعد از نزول اين آيه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله دستور فرمود: سگانى كه به حال مردم نافع است از بين نبرند ولى سگانى كه نفعى از آن‌ها عائد مردم نيست از بين ببرند.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
<references/>
 +
 
 +
==منابع==
 +
 
 +
* قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
 +
* محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
 +
* فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.
 +
 
 +
==پیوندها==
 +
 
 +
* [[سوره مائده]]
 +
* [[سوره مائده/متن و ترجمه سوره]]
 +
 
 +
[[رده:آیات سوره مائده]]
 +
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۹

متن آيه

مشاهده آیه در سوره

«يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَ مَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللّهُ فَكُلُواْ مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُواْ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه آیه

از تو مى پرسند چه چيزى براى آنان حلال شده است. بگو: چيزهاى پاكيزه براى شما حلال گرديده و نيز صيد حيوانات شكارگر كه شما به عنوان مربيان سگ هاى شكارى از آنچه خدايتان آموخته به آن ها تعليم داده ايد براى شما حلال شده است پس از آنچه آن ها براى شما گرفته و نگاه داشته اند بخوريد و نام خدا را بر آن ببريد و پرواى خدا بداريد كه خدا زودشمار است.

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: سلمى، مادر رافع از ابورافع نقل نمايد كه جبرئيل نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و اجازه خواست. پيامبر به وى اجازه داد، سپس گفت: يا رسول الله ما وارد خانه اى كه در آن سگ باشد، نمى شويم. ابورافع گويد: پس از آن واقعه پيامبر به من دستور داد كه تمام سگ‌هاى مدينه را از بين ببرم من نيز اين كار را كردم و همه سگ‌هاى مدينه را كشتم تا به در خانه زنى رسيدم كه سگى داشت، او را رها كرديم. سپس نزد پيامبر آمدم و قضيه را خبر دادم به من دستور داد كه سگ آن زن را هم بكشم پس از آن مردم نزد پيامبر آمدند، گفتند: يا رسول الله در اين صورت چه چيزى براى ما حلال است بعد از چندى سكوت اين آيه نازل شد. چنان كه عكرمة و محمد بن كعب القرظى روايت كرده اند.[۳][۴]

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 272.
  3. طبرانى و حاكم و بيهقى و ديگران از عامه نيز موضوع ابورافع را نقل و روايت كرده اند و طبرى صاحب جامع البيان از طريق شعبى روايت نموده كه عدى بن حاتم الطائى گفت: مردى نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از او درباره صيدى كه سگ شكارى بياورد، پرسيد: پيامبر نمى دانست كه در جواب چه بگويد تا اين كه اين آيه نازل گرديد.
  4. صاحب مجمع البيان گويد: بعد از نزول اين آيه رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور فرمود: سگانى كه به حال مردم نافع است از بين نبرند ولى سگانى كه نفعى از آن‌ها عائد مردم نيست از بين ببرند.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.

پیوندها