آیه مودت: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(تعیین رده و ویرایش جزیی متن) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | مزد رسالت، «مودت قربى» است. این موضوع در آیه 23 [[سوره شورى]]/42 آمده؛ از همین رو آن را «آیه مودت»<ref> تتمة المراجعات، ص 87؛ فضائل الخمسه، ج 1، ص 306.</ref> یا «'''آیه قربى'''»<ref> تتمة المراجعات، ص 70.</ref> گفتهاند: | |
− | + | «{{متن قرآن| قُل لاَأَسئَلُكُم عَلیهِ أَجرًا إِلاّ المَودّةَ فِى القُربى و مَن یَقتَرِف حَسنةً نَزد لهُ فِیها حُسنًا إِنّ اللّهَ غَفورٌ شَكورٌ...}}». | |
− | |||
− | |||
روایات و مفسران شیعه، مقصود از «قربى» را خویشاوندان و نزدیكان پیامبر صلى الله علیه و آله دانستهاند.<ref> نورالثقلین، ج 4، ص 572.</ref> به گفته طبرى، در بسیارى از روایات اهل سنت «قربى» به نزدیكان پیغمبر تفسیر شده است و او خود نیز همین نظر را برمىگزیند و برخى از این روایات را نقل مىكند.<ref> جامع البیان، مج 13، ج 25، ص 31.</ref> سیوطى نیز روایاتى را در این زمینه آورده است.<ref> الدرّالمنثور، ج 7، ص 348.</ref> | روایات و مفسران شیعه، مقصود از «قربى» را خویشاوندان و نزدیكان پیامبر صلى الله علیه و آله دانستهاند.<ref> نورالثقلین، ج 4، ص 572.</ref> به گفته طبرى، در بسیارى از روایات اهل سنت «قربى» به نزدیكان پیغمبر تفسیر شده است و او خود نیز همین نظر را برمىگزیند و برخى از این روایات را نقل مىكند.<ref> جامع البیان، مج 13، ج 25، ص 31.</ref> سیوطى نیز روایاتى را در این زمینه آورده است.<ref> الدرّالمنثور، ج 7، ص 348.</ref> | ||
سطر ۱۳: | سطر ۱۱: | ||
علی خراسانی، دائرةالمعارف قرآن كریم، جلد 1، ص 402-403 | علی خراسانی، دائرةالمعارف قرآن كریم، جلد 1، ص 402-403 | ||
[[رده:آیههای با عناوین خاص]] | [[رده:آیههای با عناوین خاص]] | ||
+ | [[رده:آیات سوره شوری]] |
نسخهٔ ۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۴۶
مزد رسالت، «مودت قربى» است. این موضوع در آیه 23 سوره شورى/42 آمده؛ از همین رو آن را «آیه مودت»[۱] یا «آیه قربى»[۲] گفتهاند:
« قُل لاَأَسئَلُكُم عَلیهِ أَجرًا إِلاّ المَودّةَ فِى القُربى و مَن یَقتَرِف حَسنةً نَزد لهُ فِیها حُسنًا إِنّ اللّهَ غَفورٌ شَكورٌ...».
روایات و مفسران شیعه، مقصود از «قربى» را خویشاوندان و نزدیكان پیامبر صلى الله علیه و آله دانستهاند.[۳] به گفته طبرى، در بسیارى از روایات اهل سنت «قربى» به نزدیكان پیغمبر تفسیر شده است و او خود نیز همین نظر را برمىگزیند و برخى از این روایات را نقل مىكند.[۴] سیوطى نیز روایاتى را در این زمینه آورده است.[۵]
پانویس
منابع
علی خراسانی، دائرةالمعارف قرآن كریم، جلد 1، ص 402-403