تسلیة المجالس و زینة المجالس (کتاب): تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « پرونده:Ketab202.jpg|بندانگشتی|تسلیة المجالس و زینة المجالس الموسم بـ«مقتل الحسی...» ایجاد کرد) |
(←منابع مقاله) |
||
سطر ۷۵: | سطر ۷۵: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
− | # | + | #:noormags:1506|صدرایینیا، علی، «تسلية المجالس و زينة المجالس (کتابیحدیثی از قرن دهم) (قسمت اول)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: علوم حدیث، شماره 1، پاییز 1375 (6 صفحه، از 182 تا 187). |
− | # | + | #:noormags:1187|صدرایینیا، علی، «تسلية المجالس و زينة المجالس (کتابیحدیثی از قرن دهم) (قسمت دوم)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: علوم حدیث، شماره 2، زمستان 1375 (14 صفحه، از 239 تا 252). |
== منبع == | == منبع == | ||
ویکی نور | ویکی نور |
نسخهٔ ۲۰ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۰۳
محتویات
معرفی اجمالی
تسلية المجالس و زينة المجالس الموسوم بمقتل الحسين(ع)»، تألیف محمد بن ابوطالب حسینی موسوی حائری کرکی، از اعلام قرن دهم، با تحقیق فارس حسون کریم، کتابی است که در آن نویسنده کوشیده است تا زندگانى ائمه(ع)را از طریق روایات صحیح و مورد اعتماد بزرگان شیعه، تدوین نماید.[۱]
با توجه به اینکه در این کتاب، به زندگانى سيدالشهداء(ع) توجه خاصى شده، به «مقتل الحسين(ع)» نیز مشهور گردیده است.[۲]
زمان تألیف
نویسنده در مجلس اول کتابش، خطبهاى را که در سال 921ق، در مشهد حائرى انشا نموده، درج کرده است و نیز از تألیف کتاب دیگر خود «السجع النفيس» در سال 955 هجرى یاد مىکند و از اینجا مشخص مىشود که تألیف کتاب حاضر، بعد از این تاریخ صورت گرفته است.[۳]
انگیزه نگارش
مؤلف در مورد علت اقدام خود به تألیف کتاب، چنین مىگوید که کتابى به فارسى مشاهده کردم که شامل ده مجلس بود و براى عزادارى دهه اول محرم نوشته شده بود. لذا من هم به تأسى از مؤلف آن کتاب، شروع به تألیف کتاب حاضر، به همان سبک، در ده مجلس براى عزادارى دهه اول ماه محرم، به زبان عربى نمودم.[۴]
ساختار
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده و مؤلف مطالب کتاب خویش را در یک مقدمه و ده مجلس، تنظیم کرده است. فصول کتاب بسیار مفصل است و اغلب از پنجاه صفحه تجاوز میکند.[۵]
مآخذ و مصادر کتاب
مؤلف با احاطه وافری که به مجامع حدیثی شیعه و سنی داشته، در سراسر کتابش از آنها بهره جسته است و در ذکر عنوان مصادر خود، به دو شیوه رفتار نموده است. در نقل از کتابهای حدیثی شیعه، چون به نظر وی، خواننده کتابش شیعیان میباشند و این کتابها و مضامینشان نزد آنها شناختهشده و معروفند، لذا در اغلب این موارد از ذکر نام کتاب مورد نقل اجتناب نموده و فقط به ذکر مختصر سند حدیث و پس از آن، حدیث اکتفا نموده است. گرچه در اندک مواردی نیز از ذکر نام کتاب، خودداری ننموده است. اما در نقل از کتابهای اهل سنت، چون بنای اثبات مطلب در کار بوده و میخواسته الزامی از کتاب آنها برای قبول مطالب کتابش بیاورد، لذا در اغلب این موارد نام کتاب و مؤلف را ذکر نموده است.[۶]
وی، در ذکر نام کتاب و مؤلف، به سبک قدما رفتار نموده و فقط عنوان مختصر کتاب را با عنوان مشهور مؤلف ذکر کرده است که در اغلب موارد، موجب بروز ابهاماتی در تشخیص کتاب مورد نظر است. بههرحال، چون مؤلف در قرن دهم میزیسته و مصادری در دست داشته که برخی از آنها امروزه از بین رفتهاند، لذا در اینجا فهرست نام کتابهایی که وی در «تسلية المجالس» از آنها یاد نموده و مطلبی نقل کرده، درج میگردد:
- أحكام القرآن، ابوبکر رازی؛
- امالی، شیخ صدوق (متوفای 381ق)، این كتاب مشهور به «المجالس» یا «عرض المجالس» میباشد؛
- امالی، شیخ طوسی (متوفای 460ق)؛
- الأنوار؛ احتمالا همان كتاب «أنوار الأثار في فضل النبي المختار»، تألیف شهابالدین احمد بن معد اقلیشی تجیبی (متوفای 550ق) منظور است؛
- تاريخ القمي؛ معلوم نیست مقصود مؤلف از این عنوان چه کتابیمیباشد. به احتمال زیاد، همان «تاریخ قم»، تألیف حسن بن محمد قمی، منظور است که مؤلف، اصل عربی آن را در دست داشته است؛
- تفسير القشيري، ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن شافعی (متوفای 465ق)؛
- تفسیر ابواسحاق ثعلبی، ابواسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم ثعلبی نیشابوری (متوفای 427ق)؛ نام این تفسیر، «الكشف و البيان في تفسير القرآن» میباشد؛
- رامشافزای: نام آن «رامشافزای آل محمد(ص)» و تألیف شیخ محمد بن حسین محتسب میباشد؛
- روض الجنان: احتمالا منظور تفسیر مشهور «روض الجنان و روح الجنان» تألیف ابوالفتوح رازی میباشد؛
- روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، شیخ شهید ابوعلی محمد بن علی فتال نیشابوری؛
- شرح قصیده ابن فارض، سعید محمد بن احمد فرغانی (متوفای حدود 700ق)؛
- شرف المصطفی، حسن کوفی؛
- شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله حاکم حسکانی (زنده در قرن چهارم هجری)؛
- عقد الفريد، ابن عبدربه اندلسی؛
- العيون: احتمالا منظور از این عنوان، کتاب «عيون الأخبار و فنون الآثار في ذكر النبي المصطفی المختار و وصيه علي بن أبيطالب قاتل الكفار و آله الأئمة الأطهار»، تألیف عمادالدین ادریس بن حسن بن عبدالله ابوعلی بن حاتم الانف (متوفای 872ق) میباشد؛
- الفائق: منظور از این عنوان، کتاب «الفائق علی الأربعين في مناقب أميرالمؤمنين(ع)»، تألیف ابوالسعادات اسعد بن عبدالقاهر بن سفرویه اصفهانی است که به کتاب «فضائل أبوالسعادات» نیز مشهور است؛
- الفضائل، احمد بن محمد بن حنبل بغدادی، معروف به احمد بن حنبل (متوفای 241ق)؛
- الفضائل، عکبری: چند عالم با لقب «عکبری» مشهورند و روشن نیست که این کتاب، منسوب به کدامیک از آنان است؛
- فضائل أميرالمؤمنين(ع)، ابوالقاسم عتبی؛
- کتاب ابن مردویه، احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی؛
- کتاب ابوبکر شیرازی، در کتابهای شرح حال، چندین نفر به ابوبکر شیرازی مشهورند و روشن نیست که کتاب مذکور تأليف کدامیک است و چه نام دارد؛
- کتاب مدائنی، علی بن محمد بن عبدالله بصری مدائنی (متوفای 225ق)؛
- كتاب النبوة، شیخ صدوق: از نقل مؤلف معلوم میگردد که این کتاب تا قرن دهم هجری موجود بوده است؛
- اللهوف علی قتلی الطفوف، رضیالدین علی بن طاووس حلی (متوفای 664ق)؛
- ما نزل من القرآن في أميرالمؤمنين(ع)، ابونعیم احمد بن عبدالله بن اسحاق بن موسی بن مهران حافظ اصفهانی (متوفای 430ق): از نقل مؤلف، ظاهر میشود که این کتاب تا قرن دهم موجود بوده است؛
- مجمع البيان لعلوم القرآن، ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (متوفای 548ق)؛
- نهجالبلاغة، سید شریف رضی.[۷]
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، اطلاعاتی پیرامون کتاب و نویسنده آن ارائه گردیده.[۸]و نویسنده نیز در مقدمه، از آثار علمی خود یاد کرده است.[۹]
سعى مؤلف در این کتاب، بر آن بوده که تاریخ ائمه(ع)را از احادیث صحیح نقل نماید و از آوردن احادیث ضعیف و غیر قابل اعتماد خوددارى نماید و خود بر این امر تصریح نموده است. علاوه بر اظهار مؤلف، اعتماد علامه مجلسى بر این کتاب، خود دلیل اعتبار آن است. علامه در مقدمه «بحار الأنوار»، در ذکر مصادر کتابش، در دو جا نام این کتاب را ذکر نموده است.[۱۰]
از بررسی و مطالعه کتاب معلوم میگردد که مؤلف، کتاب را در طی سالهای مختلف تألیف نموده است. وی همچنین در ضمن کتاب، خطبههایی را که در مناسبتهای مذهبی در اجتماع مردم در عراق انشا نموده، آورده است. در پایان مجلس چهارم، در قصیده مفصلی که در مدح اهلبیت(ع) سروده، چنین گوید: «سبعون عاما مضت ما كان أجمعها إلا كومض بريق لاح في مزن». از بیت مذکور روشن میشود که وی در هفتاد سالگی این شعر را سروده است.[۱۱]
نویسنده در آغاز هر مجلس، خطبه ادبی فصیحی ایراد میکند و بعد از آن، موضوعات مربوط به هر مجلس را بهنحو مبسوط با توجه به کتب اخبار و احادیث، بحث میکند. در پایان هر مجلس نیز مناجاتی به سبک مقامه ادبی انشا میکند و پس از آن، با اشعاری از سرودههای خود در موضوع مجلس، آن را به پایان میبرد.[۱۲]
با بررسی موضوعات فهرست مطالب مجالس، معلوم میشود که از مجالس دهگانه، چهار مجلس اول در مورد تاریخ و حالات حضرت پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع)و شش مجلس باقی مربوط به حضرت سیدالشهداء اباعبدالله الحسین(ع) است.[۱۳]
مؤلف، عاشق پاکباز اهلبیت(ع) است؛ به همین جهت، در طی کتاب، ضمن حفظ ارزش تاریخی و روایی کتاب، با سوز و گداز، مصائب اهلبیت(ع) را با نظم و نثر بیان میکند که دل هر خوانندهای از خواندنش بیتاب میگردد. از عنوان کتابهایی که از آثارش ارائه داده نیز بهخوبی روشن است که او در زندگی، غیر از ذکر مدایح و مراثی اهلبیت(ع)، به کار دیگری نپرداخته است. همچنین موضوع تمامی اشعارش نیز مدح و مراثی اهلبیت(ع) است.[۱۴]
نویسنده علاوه بر برخورداری از قلمی روان و شیوا، طبعی سلیس و ذوقی وافر در نظم اشعار داشته و در اثنای کتاب، جایجای از آثار طبع خود ذکر میکند.[۱۵]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع.[۱۶]، به توضیح و تشریح برخی از کلمات و عبارات متن پرداخته شده است.[۱۷]
پانویس
- ↑ ر.ک: صدرایینیا، علی، 1375، شماره 1، ص182
- ↑ ر.ک: همان، ص183
- ↑ همان، ص187
- ↑ همان، ص186
- ↑ ر.ک: همان، ص187
- ↑ ر.ک: همان، شماره 2، ص248
- ↑ ر.ک: همان، 248-252
- ↑ مقدمه محقق، ص11-24
- ↑ مقدمه نویسنده، ص27-52
- ↑ همان، شماره 1، ص182
- ↑ همان، شماره 2، ص239
- ↑ همان، ص243
- ↑ همان
- ↑ همان، ص243-244
- ↑ همان، ص244
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص201
- ↑ ر.ک: همان، ص197
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- noormags:1506|صدرایینیا، علی، «تسلية المجالس و زينة المجالس (کتابیحدیثی از قرن دهم) (قسمت اول)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: علوم حدیث، شماره 1، پاییز 1375 (6 صفحه، از 182 تا 187).
- noormags:1187|صدرایینیا، علی، «تسلية المجالس و زينة المجالس (کتابیحدیثی از قرن دهم) (قسمت دوم)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: علوم حدیث، شماره 2، زمستان 1375 (14 صفحه، از 239 تا 252).
منبع
ویکی نور