آیه 19 بقره: تفاوت بین نسخهها
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بخشی از یک کتاب}} | {{بخشی از یک کتاب}} | ||
− | |||
− | |||
+ | __TOc__ | ||
− | ''' | + | '''محل نزول''' :مدینه <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.</ref> |
− | يا مانند باران زدهاى از آسمان ميمانند كه با تاريكى و رعد و برق باشد و از اثر صداى ترسناك رعد و نيز از ترس مرگ، انگشتان خود را در گوشهاى خود مىنهادند و خداوند (عذاب خود را) بر كافران احاطه | + | ==متن و ترجمه آیه== |
+ | |||
+ | '''«أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَالْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ». | ||
+ | |||
+ | يا مانند باران زدهاى از آسمان ميمانند كه با تاريكى و رعد و برق باشد و از اثر صداى ترسناك رعد و نيز از ترس مرگ، انگشتان خود را در گوشهاى خود مىنهادند و خداوند (عذاب خود را) بر كافران احاطه ميدارد. | ||
==شان نزول== | ==شان نزول== | ||
+ | |||
از طريق سدى كبير<ref> ابومحمداسماعيل بن عبدالرحمن الكوفى القرشى از [تابعين] است و در سال 127 هجرى وفات يافته و شيخ بزرگوار گويد: روش سدى را در تفسير مذمت نمودهاند و البته اين سدى كه معروف به سدى كبير است غير از محمد بن مروان سدى است. </ref> او از ابومالك و ابوصالح او از ابن عباس درباره شأن و نزول آيه چنين گويند: دو نفر از منافقين [[مدينه]] از نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرار نموده در ميان راه به طوفان و باران شديدى كه داراى رعد و برق ترسناكى بود گرفتار شدند و قصد ايشان از فرار، رفتن نزد مشركين [[مكه]] بوده است. | از طريق سدى كبير<ref> ابومحمداسماعيل بن عبدالرحمن الكوفى القرشى از [تابعين] است و در سال 127 هجرى وفات يافته و شيخ بزرگوار گويد: روش سدى را در تفسير مذمت نمودهاند و البته اين سدى كه معروف به سدى كبير است غير از محمد بن مروان سدى است. </ref> او از ابومالك و ابوصالح او از ابن عباس درباره شأن و نزول آيه چنين گويند: دو نفر از منافقين [[مدينه]] از نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرار نموده در ميان راه به طوفان و باران شديدى كه داراى رعد و برق ترسناكى بود گرفتار شدند و قصد ايشان از فرار، رفتن نزد مشركين [[مكه]] بوده است. | ||
سطر ۱۶: | سطر ۲۰: | ||
اينان بالأخره نزد [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله برگشتند و داراى اسلامى قوى شدند و خداوند موضوع اين منافقين را به عنوان ضربالمثل آورده است،<ref> طبرى صاحب [[جامع البيان]]. </ref><ref> شيخ بزرگوار در تفسير تبيان از ابن مسعود و جماعتى از صحابه به عنوان ذكر روايت اين موضوع را نقل نموده نه به عنوان شأن و نزول. </ref> و دنباله موضوع را در آيه بعد مىفرمايد و نيز از آيه بعد تعبير ديگرى بدين شرح گرديده و چنين نتيجه گرفتهاند كه هر وقتى مال و ثروت آنها زياد مىگرديد و يا غنائمى در پيروزى از جنگ بدست آنها ميآمد، مىگفتند: اكنون دين محمد بر حق است چنان كه در آيه فرمايد: «كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ؛ هر وقتى كه برق فضا را روشن ميكرد به راه مىافتادند» و هر وقتى اموال آنها تمام ميشد و يا به بلائى دچار مىگشتند، مىگفتند: تمام اين بدبختىها از نكبت پذيرفتن دين محمد است كه به اين سختىها گرفتار شديم چنان كه در ادامه آيه میفرمايد: «وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا؛ وقتى تاريكى آنها را فراميگرفت مىايستادند» سپس كافر و مرتد ميشدند. | اينان بالأخره نزد [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله برگشتند و داراى اسلامى قوى شدند و خداوند موضوع اين منافقين را به عنوان ضربالمثل آورده است،<ref> طبرى صاحب [[جامع البيان]]. </ref><ref> شيخ بزرگوار در تفسير تبيان از ابن مسعود و جماعتى از صحابه به عنوان ذكر روايت اين موضوع را نقل نموده نه به عنوان شأن و نزول. </ref> و دنباله موضوع را در آيه بعد مىفرمايد و نيز از آيه بعد تعبير ديگرى بدين شرح گرديده و چنين نتيجه گرفتهاند كه هر وقتى مال و ثروت آنها زياد مىگرديد و يا غنائمى در پيروزى از جنگ بدست آنها ميآمد، مىگفتند: اكنون دين محمد بر حق است چنان كه در آيه فرمايد: «كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ؛ هر وقتى كه برق فضا را روشن ميكرد به راه مىافتادند» و هر وقتى اموال آنها تمام ميشد و يا به بلائى دچار مىگشتند، مىگفتند: تمام اين بدبختىها از نكبت پذيرفتن دين محمد است كه به اين سختىها گرفتار شديم چنان كه در ادامه آيه میفرمايد: «وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا؛ وقتى تاريكى آنها را فراميگرفت مىايستادند» سپس كافر و مرتد ميشدند. | ||
− | + | ==پانویس== | |
− | |||
<references/> | <references/> | ||
+ | |||
+ | ==منابع== | ||
+ | |||
+ | محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 6. | ||
+ | |||
+ | طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111. |
نسخهٔ ۲۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۱۶
محتویات
محل نزول :مدینه [۱]
متن و ترجمه آیه
«أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَالْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ».
يا مانند باران زدهاى از آسمان ميمانند كه با تاريكى و رعد و برق باشد و از اثر صداى ترسناك رعد و نيز از ترس مرگ، انگشتان خود را در گوشهاى خود مىنهادند و خداوند (عذاب خود را) بر كافران احاطه ميدارد.
شان نزول
از طريق سدى كبير[۲] او از ابومالك و ابوصالح او از ابن عباس درباره شأن و نزول آيه چنين گويند: دو نفر از منافقين مدينه از نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرار نموده در ميان راه به طوفان و باران شديدى كه داراى رعد و برق ترسناكى بود گرفتار شدند و قصد ايشان از فرار، رفتن نزد مشركين مكه بوده است.
اينان از ترس صداى رعد دستها را به طرف گوش خود گذاشتند كه نشنوند و مىپنداشتند كه صداى رعد آنان را خواهد كشت و هنگامى كه در آن شب تاريك برقى ظاهر ميشد به راه مىافتادند و وقتى كه برق از بين ميرفت جائى را نمىديدند به ناچار توقف ميكردند و مىگفتند: اى كاش نزد محمد ميمانديم و دست خود را بدست او ميداديم و به اين گرفتارى دچار نمىگشتيم.
اينان بالأخره نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله برگشتند و داراى اسلامى قوى شدند و خداوند موضوع اين منافقين را به عنوان ضربالمثل آورده است،[۳][۴] و دنباله موضوع را در آيه بعد مىفرمايد و نيز از آيه بعد تعبير ديگرى بدين شرح گرديده و چنين نتيجه گرفتهاند كه هر وقتى مال و ثروت آنها زياد مىگرديد و يا غنائمى در پيروزى از جنگ بدست آنها ميآمد، مىگفتند: اكنون دين محمد بر حق است چنان كه در آيه فرمايد: «كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ؛ هر وقتى كه برق فضا را روشن ميكرد به راه مىافتادند» و هر وقتى اموال آنها تمام ميشد و يا به بلائى دچار مىگشتند، مىگفتند: تمام اين بدبختىها از نكبت پذيرفتن دين محمد است كه به اين سختىها گرفتار شديم چنان كه در ادامه آيه میفرمايد: «وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا؛ وقتى تاريكى آنها را فراميگرفت مىايستادند» سپس كافر و مرتد ميشدند.
پانویس
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.
- ↑ ابومحمداسماعيل بن عبدالرحمن الكوفى القرشى از [تابعين] است و در سال 127 هجرى وفات يافته و شيخ بزرگوار گويد: روش سدى را در تفسير مذمت نمودهاند و البته اين سدى كه معروف به سدى كبير است غير از محمد بن مروان سدى است.
- ↑ طبرى صاحب جامع البيان.
- ↑ شيخ بزرگوار در تفسير تبيان از ابن مسعود و جماعتى از صحابه به عنوان ذكر روايت اين موضوع را نقل نموده نه به عنوان شأن و نزول.
منابع
محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 6.
طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.