قوم تبع: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی 'لقب پادشاهان یمن است از سلسه حمیر و گاه جمع آنها را تبابعه گویند. از تاریخ آن...' ایجاد کرد) |
جز |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
لقب پادشاهان [[یمن]] است از سلسه حمیر و گاه جمع آنها را تبابعه گویند. از تاریخ آنها اطلاعی در دست نیست. (نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه تبع) | لقب پادشاهان [[یمن]] است از سلسه حمیر و گاه جمع آنها را تبابعه گویند. از تاریخ آنها اطلاعی در دست نیست. (نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه تبع) | ||
− | راغب | + | راغب گوید: علت این تسمیه آنست كه شاهان تبّع در سیاست و زمامدارى تابع یكدیگر بوده و از یك نقشه پیروى میكرده اند و گویند: تبّع پادشاهى است كه ملت از وى پیروى نماید. [[طبرسى]] علت این تسمیه را كثرت پیروان دانسته و قول راغب را به طور احتمال آورده است. (قاموس قرآن، علیاکبر قرشی، ذیل واژه تبع) |
'''تبع در قرآن:''' | '''تبع در قرآن:''' | ||
− | + | این كلمه دو بار در [[قرآن مجید]] در آیات زیر آمده: | |
− | * '''''«أَهُمْ | + | * '''''«أَهُمْ خَیْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ».''''' ([[سوره دخان]]: 37) |
− | * '''''«وَ أَصْحابُ | + | * '''''«وَ أَصْحابُ الْأَیْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ».''''' ([[سوره ق]]: 14) |
از [[قرآن]] معلوم میگردد که قوم تبع و رعایای او مردمی طاغی و گناهکار بودند و از مردم [[مکه]] در قدرت و ثروت و فراخی معیشت بهتر و بالاتر با این حال خدا آنها را هلاک کرد خداوند از قوم تبع در قرآن موضع عبرت را نقل کرده و از تفاصیل خودداری کرده است. (نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه تبع) | از [[قرآن]] معلوم میگردد که قوم تبع و رعایای او مردمی طاغی و گناهکار بودند و از مردم [[مکه]] در قدرت و ثروت و فراخی معیشت بهتر و بالاتر با این حال خدا آنها را هلاک کرد خداوند از قوم تبع در قرآن موضع عبرت را نقل کرده و از تفاصیل خودداری کرده است. (نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه تبع) | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
'''تبع در روایات:''' | '''تبع در روایات:''' | ||
− | در [[مجمع | + | در [[مجمع البیان]] از سهل بن سعد از [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله نقل كرده كه فرمود: تبّع را فحش نگوئید كه او [[اسلام]] آورده، ولید بن صبیح از [[امام صادق]] علیهالسلام نقل كرده كه: تبّع به طایفه اوس و خزرج گفت در همین جا باشید تا این پیامبر بیاید و اگر او را درك میكردم در خدمتش بودم و با او به پا میخواستم. |
− | در | + | در تفسیر برهان نیز چند [[حدیث]] در همین مضمون منقول است. در كمال الدین صدوق، ص 169، باب 11 سه حدیث در مدح تبّع آمده از جمله از ابن عباس كه گفت: كار تبّع بر شما مشتبه نشود او مسلم بود. (قاموس قرآن، علیاکبر قرشی، ذیل واژه تبع) |
===منابع=== | ===منابع=== |
نسخهٔ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۴۲
لقب پادشاهان یمن است از سلسه حمیر و گاه جمع آنها را تبابعه گویند. از تاریخ آنها اطلاعی در دست نیست. (نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه تبع)
راغب گوید: علت این تسمیه آنست كه شاهان تبّع در سیاست و زمامدارى تابع یكدیگر بوده و از یك نقشه پیروى میكرده اند و گویند: تبّع پادشاهى است كه ملت از وى پیروى نماید. طبرسى علت این تسمیه را كثرت پیروان دانسته و قول راغب را به طور احتمال آورده است. (قاموس قرآن، علیاکبر قرشی، ذیل واژه تبع)
تبع در قرآن:
این كلمه دو بار در قرآن مجید در آیات زیر آمده:
- «أَهُمْ خَیْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ». (سوره دخان: 37)
- «وَ أَصْحابُ الْأَیْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ». (سوره ق: 14)
از قرآن معلوم میگردد که قوم تبع و رعایای او مردمی طاغی و گناهکار بودند و از مردم مکه در قدرت و ثروت و فراخی معیشت بهتر و بالاتر با این حال خدا آنها را هلاک کرد خداوند از قوم تبع در قرآن موضع عبرت را نقل کرده و از تفاصیل خودداری کرده است. (نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه تبع)
تبع در روایات:
در مجمع البیان از سهل بن سعد از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل كرده كه فرمود: تبّع را فحش نگوئید كه او اسلام آورده، ولید بن صبیح از امام صادق علیهالسلام نقل كرده كه: تبّع به طایفه اوس و خزرج گفت در همین جا باشید تا این پیامبر بیاید و اگر او را درك میكردم در خدمتش بودم و با او به پا میخواستم.
در تفسیر برهان نیز چند حدیث در همین مضمون منقول است. در كمال الدین صدوق، ص 169، باب 11 سه حدیث در مدح تبّع آمده از جمله از ابن عباس كه گفت: كار تبّع بر شما مشتبه نشود او مسلم بود. (قاموس قرآن، علیاکبر قرشی، ذیل واژه تبع)
منابع
- نثر طوبی، علامه شعرانی.
- قاموس قرآن، علیاکبر قرشی.