شهوت رانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۲: سطر ۲:
  
  
 
{<I>منبع اين نوشتار يک سايت است. آن را با نوشته خودتان جايگزين کنيد.</I>}
 
  
 
'''منبع:''' سایت تربیت
 
'''منبع:''' سایت تربیت

نسخهٔ ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۱۸

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



منبع: سایت تربیت

نویسنده: گروهی از محققان و پژوهشگران

شهوت پرستی

تعريف: شهوت پرستی، تمايل افراطی به درك لذت و خواهش نفس، بدون اختصاص به شهوت جنسی، گرچه در خصوص شهوت جنسی نيز به كار می رود. شهوت پرستی با درك لذت فرق می كند، اولی لذت جوئی نامشروع و حرام؛ دومی لذت جوئی مشروع و حلال؛ اما اگر در مشروع آن، افراط و زياده روی شود، آن نيز شهوت پرستی است.

609 ـ لا تسكن الحكمة قلبا مع شهوة.

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: حكمت و دانش، در قلبی كه جای شهوت پرستی است، ساكن نمی شود.

(غررالحكم ص58)

817 ـ غلبة الهوی تفسد الدين والعقل.

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: هواپرستی، دين و عقل انسان را فاسد می كند.

(غررالحكم ص64)

818 ـ قاتل هواك بعقلك تملك رشدك

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: با عقل و درايت، هواپرستی را از بين ببر، تا مالك رشد و ترقيت شوی (بتوانی به رشد و كمال برسی).

6967 ـ عبد الشهوة أسير لا ينفك أسره.

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: برده ی شهوت، چنان اسير است كه هرگز روی آزادی (انسانيت) را نخواهد ديد.

(غررالحكم ص305)

6987 ـ من زادت شهوته قلت مروته.

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: كسی كه شهوات او، فزونی يابد، شخصيت انسانی او كم می شود.

7013 ـ من اتبع هواه أردی نفسه.

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: كسی كه از هوای نفسش تبعيت كند، نفسش را به پستی و رذالت، كشانده است.

(غررالحكم ص306)

11 ـ نهج، نهج البلاغة قال أميرالمؤمنين عليه السلام: للمؤمن ثلاث ساعات فساعة يناجي فيها ربه و ساعة يرم معاشه و ساعة يخلی بين نفسه و بين لذتها فيما يحل و يجمل.

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: انسان با ايمان، ساعات زندگيش را به سه بخش تقسيم می كند؛ قسمتی را صرف مناجات با پروردگارش می كند و قسمت ديگر را در راه اصلاح معاش و به زندگی اش به كار می گيرد و قسمت سوم را به بهره گيری از لذت های حلال و دلپسند، اختصاص می دهد.

(بحار الانوار ج91 ص94)