نصیرالدین کاشانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن و تکمیل محتوا به کمک منبع جدید)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:منبع الکترونیکی پایگاه معتبر}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی پایگاه معتبر}}
  
علی بن محمد بن علی کاشانی مشهور به نصیرالدین کاشانی یکی از علما و حکمای بزرگ اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم است زادگاه او کاشان بوده و پس از تحصیلات ابتدایی و مقدمات علوم به عراق می رود آخرالامر گمشده خود را در حلّه می یابد.
+
علی بن محمد بن علی کاشانی مشهور به نصیرالدین کاشانی یکی از علما و حکمای بزرگ اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم است. زادگاه او کاشان بوده و پس از تحصیلات ابتدایی و مقدمات علوم به [[عراق]] می رود آخرالامر گمشده خود را در [[حله|حلّه]] می یابد.
  
کاشانی سالها در حلّه متوطن شد و از محضر علامه فخرالمحققین و قطب الدین رازی کسب علم و دانش نموده و خود به درجه کمال نائل آمد. مرحوم نصیرالدین مردی متین، آرام و خوش استعداد خوش ذوق و زود فهم بود، عمری طولانی یافت. او در فقه و حدیث و تفسیر و مخصوصاً فلسفه و حکمت و کلام و منطق مهارت داشت او در ردیف اساتید بغداد بلکه عراق و ایران بود و به تدریس علوم شرعی و عقلی علاقه زیادی داشت و اعلامی از محضر او بهره مند شدند.
+
کاشانی سالها در حلّه متوطن شد و از محضر علامه فخرالمحققین و [[قطب الدين رازی|قطب الدین رازی]] کسب علم و دانش نموده و خود به درجه کمال نائل آمد. مرحوم نصیرالدین مردی متین، آرام و خوش استعداد خوش ذوق و زود فهم بود، عمری طولانی یافت. او در [[فقه]] و [[حدیث]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و مخصوصاً [[فلسفه]] و [[حکمت]] و [[علم کلام|کلام]] و [[منطق]] مهارت داشت. او در ردیف اساتید [[بغداد]] بلکه عراق و [[ایران]] بود و به تدریس علوم شرعی و عقلی علاقه زیادی داشت و اعلامی از محضر او بهره مند شدند. در بغداد و حلّه به تدریس علوم و معارف دینی اشتغال داشت.
 +
==شاگردان==
  
در بغداد و حلّه به تدریس علوم و معارف دینی اشتغال داشت  
+
قاشی شاگردان بسیاری پروراند که از آن جمله اند: ابن‌العتايقی، تاج‌الدین ابن مُعَیّه الدیباجی و جلال‌الدین شرفشاه حسینی، که به او استناد کرده‌اند، و شمس‌الدین محمدبن صدقه كه از او اجازۀ نقل روایت داشت (امل‌الآمل، ج 2، ص 202؛ نوری، ج 2، ص 312، 315، 323؛ [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|آقابزرگ طهرانی]]، 1975، ص 149؛ نیز رجوع کنید به امین، ج 9، ص 374). 
  
 +
==تألیفات==
  
== شاگردان ==
+
از نصیرالدین آثار معدودی به جا مانده است که بیشتر آنها شرح یا حاشیه اند، از جمله حاشیه بر تسدیدالقواعد فی شرح تجریدالعقاید از محمدبن عبدالرحمان اصفهانی، که دربرگیرندۀ نکاتی دقیق در مسائل کلامی است و مؤلف با طرح بحث [[امامت]] در آن، صبغه‌ای کاملاً [[شیعه|شیعی]] بدان بخشیده است. قاشی در این کتاب کوشیده شرح قوشچی را کامل کند و شبهات و ایراداتی را که به شیعه وارد شده¬است برطرف نماید. جرجانی در نگارش شرح خود بر تجرید، از این اثر قاشی بهره برده است (شوشتری، همانجا).
  
قاشی شاگردان بسیاری پروراند که از آن جمله اند: ابن‌العتايقی، تاج‌الدین ابن مُعَیّه الدیباجی و جلال‌الدین شرفشاه حسینی، که به او استناد کرده‌اند، و شمس‌الدین محمدبن صدقه كه از او اجازۀ نقل روایت داشت (امل‌الآمل، ج 2، ص 202؛ نوری، ج 2، ص 312، 315، 323؛ آقابزرگ طهرانی، 1975، ص 149؛ نیز رجوع کنید به امین، ج ص 374). نصیرالدین در10 رجب 755 وفات یافت و در نجف به خاک سپرده شد (آقابزرگ طهرانی، 1975، همانجا).  
+
دیگر رسالۀ قاشی، شرح طوالع‌الأنوار بیضاوی است که درواقع حاشیه‌ای بر شرح شمس‌الدین محمود اصفهانی بر طوالع‌ بیضاوی به نام مطالع‌الأنظار است. نسخه‌ای از آن در خزانۀ غرویه موجود است که از میراث جلال‌الدین عبدالله‌بن شرفشاه بوده و در سال 810 وقف شده است. نسخۀ دیگری از آن در کتابخانۀ آستان قدس مشهد موجود است (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 13، ص 365).
  
== تألیفات ==
+
آثار ديگر او عبارت اند از: النکات فی مسائل امتحانیه فی علم‌المنطق والکلام، که آن را در سال 752 برای عمادالدین یحیی نوشته ونسخه‌ای از آن، به خط ابن‌العتایقی، در خزانۀ غرویه موجود است (امین، ج 8، ص 309)؛ حاشیه بر شرح تحریرالقواعدالمنطقیه فی شرح‌الشمسیه، از قطب‌الدین محمد رازی، که اثری است موجز در بیان اعتراضات و نکاتی دقیق در زمینۀ منطق ، و جرجانی در حاشیۀ خود به برخی از آنها پاسخ داده است (افندی اصفهانی، ج4، ص181؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج 6، ص 36)؛ اجوبة‌المسائل، شامل پنجاه پرسش و پاسخ منطقی و فلسفی، که نسخۀ خطی از آن در کتابخانۀ دانشگاه پرینستون موجود است (دانش‌پژوه، ص 47ـ 48)؛ حاشیه بر شرح اشارات [[خواجه نصیرالدین طوسی]] (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 6، ص 112)؛ الأعتراضیه، رساله‌ای فقهی مشتمل بر بیست اعتراض در تعریف طهارت از کتاب قواعدالأحکام [[علامه حلی|علامه حلّی]] (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 2، ص 223)، از این رساله فقط بخشهایی در کتابهای فقهی موجود است (رجوع کنید به سیوری حلّی، ج 1، ص 31ـ 32)؛ تعریف کتاب زبده‌الأدراک فی علم‌الأفلاک، از خواجه نصیرالدین طوسی، که نسخۀ خطی آن در خزانۀ غرویه موجود است (همان).
  
از نصیرالدین آثار معدودی به جا مانده است که بیشتر آنها شرح یا حاشیه اند، از جمله حاشیه بر تسدیدالقواعد فی شرح تجریدالعقاید از محمدبن عبدالرحمان اصفهانی، که دربرگیرندۀ نکاتی دقیق در مسائل کلامی است و مؤلف با طرح بحث امامت در آن، صبغه‌ای کاملاً شیعی بدان بخشیده است. قاشی در این کتاب کوشیده شرح قوشچی را کامل کند و شبهات و ایراداتی را که به شیعه وارد شده¬است برطرف نماید. جرجانی در نگارش شرح خود بر تجرید، از این اثر قاشی بهره برده است (شوشتری، همانجا).
+
سید حیدر آملی در کتاب منبع الانوار از شیخ نصیرالدین کاشی به بزرگی یاد کرده و او را در علم حکمت و کلام کم نظیر می دانست و شهید [[قاضی نورالله شوشتری|شوشتری]] نیز در مجالس ترجمه او را با ذکر تألیفات فوق متذکر است.
 
 
دیگر رسالۀ قاشی، شرح طوالع‌الأنوار بیضاوی است که درواقع حاشیه‌ای بر شرح شمس‌الدین محمود اصفهانی بر طوالع‌ بیضاوی به نام مطالع‌الأنظار است. نسخه‌ای از آن در خزانۀ غرویه موجود است که از میراث جلال‌الدین عبدالله‌بن شرفشاه بوده و در سال 810 وقف شده است. نسخۀ دیگری از آن در کتابخانۀ آستان قدس مشهد موجود است (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 13، ص 365).
 
  
آثار ديگر او عبارت اند از: النکات فی مسائل امتحانیه فی علم‌المنطق والکلام، که آن را در سال 752 برای عمادالدین یحیی نوشته ونسخه‌ای از آن، به خط ابن‌العتایقی، در خزانۀ غرویه موجود است (امین، ج 8، ص 309)؛ حاشیه بر شرح تحریرالقواعدالمنطقیه فی شرح‌الشمسیه، از قطب‌الدین محمد رازی، که اثری است موجز در بیان اعتراضات و نکاتی دقیق در زمینۀ منطق ، و جرجانی در حاشیۀ خود به برخی از آنها پاسخ داده است (افندی اصفهانی،ج4،ص181؛ آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 6، ص 36)؛ اجوبة‌المسائل، شامل پنجاه پرسش و پاسخ منطقی و فلسفی، که نسخۀ خطی از آن در کتابخانۀ دانشگاه پرینستون موجود است (دانش‌پژوه، ص 47ـ 48)؛ حاشیه بر شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسی (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 6، ص 112)؛ الأعتراضیه، رساله‌ای فقهی مشتمل بر بیست اعتراض در تعریف طهارت از کتاب قواعدالأحکام علامه حلّی (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 2، ص 223)، از این رساله فقط بخشهایی در کتابهای فقهی موجود است (رجوع کنید به سیوری حلّی، ج 1، ص 31ـ 32)؛ تعریف کتاب زبده‌الأدراک فی علم‌الأفلاک، از خواجه نصیرالدین طوسی،که نسخۀ خطی آن در خزانۀ غرویه موجود است (همان).
+
او از عمر پر برکتی برخوردار گشت و شهرت او در اواخر قرن هشتم است. نصیرالدین در 10 [[ماه رجب|رجب]] 755 وفات یافت و در [[نجف]] به خاک سپرده شد. (آقابزرگ طهرانی، 1975، همانجا).
  
سید حیدر آملی در کتاب منبع الانوار از شیخ نصیرالدین کاشی به بزرگی یاد کرده و او را در علم حکمت و کلام کم نظیر می دانست و شهید شوشتری نیز در مجالس ترجمه او را با ذکر تألیفات فوق متذکر است او از عمر پر برکتی برخوردار گشت و شهرت او در اواخر قرن هشتم است و در اوایل قرن نهم وفات نمود.
+
==منابع==
  
== منابع ==
+
*[[دانشنامه جهان اسلام]]، ذیل مدخل ''نصیر الدین کاشی'' از فاطمه نوری
* دانشنامه جهلن اسلام، ذیل مدخل ''نصیر الدین قاشی'' از فاطمه نوریو
+
*پایگاه شعائر.
* پایگاه شعائر.
 
  
 
[[رده:علمای قرن نهم]]
 
[[رده:علمای قرن نهم]]
 
[[رده:علمای قرن هشتم]]
 
[[رده:علمای قرن هشتم]]

نسخهٔ ‏۲۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۸

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


علی بن محمد بن علی کاشانی مشهور به نصیرالدین کاشانی یکی از علما و حکمای بزرگ اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم است. زادگاه او کاشان بوده و پس از تحصیلات ابتدایی و مقدمات علوم به عراق می رود آخرالامر گمشده خود را در حلّه می یابد.

کاشانی سالها در حلّه متوطن شد و از محضر علامه فخرالمحققین و قطب الدین رازی کسب علم و دانش نموده و خود به درجه کمال نائل آمد. مرحوم نصیرالدین مردی متین، آرام و خوش استعداد خوش ذوق و زود فهم بود، عمری طولانی یافت. او در فقه و حدیث و تفسیر و مخصوصاً فلسفه و حکمت و کلام و منطق مهارت داشت. او در ردیف اساتید بغداد بلکه عراق و ایران بود و به تدریس علوم شرعی و عقلی علاقه زیادی داشت و اعلامی از محضر او بهره مند شدند. در بغداد و حلّه به تدریس علوم و معارف دینی اشتغال داشت.

شاگردان

قاشی شاگردان بسیاری پروراند که از آن جمله اند: ابن‌العتايقی، تاج‌الدین ابن مُعَیّه الدیباجی و جلال‌الدین شرفشاه حسینی، که به او استناد کرده‌اند، و شمس‌الدین محمدبن صدقه كه از او اجازۀ نقل روایت داشت (امل‌الآمل، ج 2، ص 202؛ نوری، ج 2، ص 312، 315، 323؛ آقابزرگ طهرانی، 1975، ص 149؛ نیز رجوع کنید به امین، ج 9، ص 374).

تألیفات

از نصیرالدین آثار معدودی به جا مانده است که بیشتر آنها شرح یا حاشیه اند، از جمله حاشیه بر تسدیدالقواعد فی شرح تجریدالعقاید از محمدبن عبدالرحمان اصفهانی، که دربرگیرندۀ نکاتی دقیق در مسائل کلامی است و مؤلف با طرح بحث امامت در آن، صبغه‌ای کاملاً شیعی بدان بخشیده است. قاشی در این کتاب کوشیده شرح قوشچی را کامل کند و شبهات و ایراداتی را که به شیعه وارد شده¬است برطرف نماید. جرجانی در نگارش شرح خود بر تجرید، از این اثر قاشی بهره برده است (شوشتری، همانجا).

دیگر رسالۀ قاشی، شرح طوالع‌الأنوار بیضاوی است که درواقع حاشیه‌ای بر شرح شمس‌الدین محمود اصفهانی بر طوالع‌ بیضاوی به نام مطالع‌الأنظار است. نسخه‌ای از آن در خزانۀ غرویه موجود است که از میراث جلال‌الدین عبدالله‌بن شرفشاه بوده و در سال 810 وقف شده است. نسخۀ دیگری از آن در کتابخانۀ آستان قدس مشهد موجود است (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 13، ص 365).

آثار ديگر او عبارت اند از: النکات فی مسائل امتحانیه فی علم‌المنطق والکلام، که آن را در سال 752 برای عمادالدین یحیی نوشته ونسخه‌ای از آن، به خط ابن‌العتایقی، در خزانۀ غرویه موجود است (امین، ج 8، ص 309)؛ حاشیه بر شرح تحریرالقواعدالمنطقیه فی شرح‌الشمسیه، از قطب‌الدین محمد رازی، که اثری است موجز در بیان اعتراضات و نکاتی دقیق در زمینۀ منطق ، و جرجانی در حاشیۀ خود به برخی از آنها پاسخ داده است (افندی اصفهانی، ج4، ص181؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج 6، ص 36)؛ اجوبة‌المسائل، شامل پنجاه پرسش و پاسخ منطقی و فلسفی، که نسخۀ خطی از آن در کتابخانۀ دانشگاه پرینستون موجود است (دانش‌پژوه، ص 47ـ 48)؛ حاشیه بر شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسی (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 6، ص 112)؛ الأعتراضیه، رساله‌ای فقهی مشتمل بر بیست اعتراض در تعریف طهارت از کتاب قواعدالأحکام علامه حلّی (آقابزرگ طهرانی، ذریعه، ج 2، ص 223)، از این رساله فقط بخشهایی در کتابهای فقهی موجود است (رجوع کنید به سیوری حلّی، ج 1، ص 31ـ 32)؛ تعریف کتاب زبده‌الأدراک فی علم‌الأفلاک، از خواجه نصیرالدین طوسی، که نسخۀ خطی آن در خزانۀ غرویه موجود است (همان).

سید حیدر آملی در کتاب منبع الانوار از شیخ نصیرالدین کاشی به بزرگی یاد کرده و او را در علم حکمت و کلام کم نظیر می دانست و شهید شوشتری نیز در مجالس ترجمه او را با ذکر تألیفات فوق متذکر است.

او از عمر پر برکتی برخوردار گشت و شهرت او در اواخر قرن هشتم است. نصیرالدین در 10 رجب 755 وفات یافت و در نجف به خاک سپرده شد. (آقابزرگ طهرانی، 1975، همانجا).

منابع