تحنث: تفاوت بین نسخهها
جز |
(درست کردن پانویس ها) |
||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
تَحَنُّث ، سنّتی پیش از بعثت که طی آن پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم هرسال مدتی را در غار حِرا به خلوت و عبادت می گذراند. | تَحَنُّث ، سنّتی پیش از بعثت که طی آن پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم هرسال مدتی را در غار حِرا به خلوت و عبادت می گذراند. | ||
− | حِنْث در لغت به معنای «گناه بزرگ » که شرک از مصادیق آن است | + | حِنْث در لغت به معنای «گناه بزرگ » که شرک از مصادیق آن است <ref> رجوع کنید به واقعه : 46</ref> و نیز به معنای مرحلة بلوغ و تکلیف ، شکستن سوگند، و میل به حق یا باطل است <ref> فراهیدی ، ج 3، ص 206، ذیل «حنث »؛ ازهری ، ج 4، ص 480، ذیل «حنث » </ref>. تحنّث از مادّة حنث ، معنایی مخالف دارد و کاری است که بدان وسیله از گناه دوری جویند و خدا را عبادت کنند <ref>ازهری ، همانجا؛ ابن سیده ، ج 3، ص 223؛ راغب اصفهانی ، ذیل «حنث »</ref>. برخی ، تحنّث را تعبّد معنی کرده اند <ref>مثلاً رجوع کنید به بخاری جعفی ، ج 1، ص 3</ref> یا به جای تحنّث ، واژه های تعبّد و نسک را به کار برده اند <ref>رجوع کنید بهابن اثیر، ج 2، ص 48؛ ذهبی ، ص 129</ref>. در پاره ای منابع تاریخی نیز تحنّث برابر با تألُّه (بندگی و پارسایی ) و تبرّر (نیکوکاری ) آمده است <ref>ابن هشام ، ج 1، ص 251؛ بلاذری ، ج 1، ص 84؛ طبری ، ج 2، ص 300</ref>. |
− | مجموعاً تحنّث اجتناب از گناه است و این معنای سلبی معمولاً با حالتی روحی ، مانند خلوت نشینی و مراقبت نفس یا نیکوکاری | + | مجموعاً تحنّث اجتناب از گناه است و این معنای سلبی معمولاً با حالتی روحی ، مانند خلوت نشینی و مراقبت نفس یا نیکوکاری <ref>مثلاً رجوع کنید به ازهری ، ج 4، ص 481)، توأم می شده است ؛ بنابراین تحنّث ، بالملازمه در مفهوم عام عبادت می گنجد و در اصل مترادف تعبّد یا نوع خاصی از عبادت یا تعهد انجام دادن وظیفة عبادی نیست (قس کالدر ، ص 234ـ239 </ref>. |
− | از بعضی روایات برمی آید که پیش از اسلام ، تحنّث در میان قریش شناخته شده بود. به گزارش ابن سعد از واقدی ، کسانی از قریش ماه رمضان را در حرا به تحنّث می گذراندند، در آنجا فقرا را اطعام می کردند و پس از آن به مکه می رفتند و هفت بار کعبه را طواف می کردند | + | از بعضی روایات برمی آید که پیش از اسلام ، تحنّث در میان قریش شناخته شده بود. به گزارش ابن سعد از واقدی ، کسانی از قریش ماه رمضان را در حرا به تحنّث می گذراندند، در آنجا فقرا را اطعام می کردند و پس از آن به مکه می رفتند و هفت بار کعبه را طواف می کردند <ref>بلاذری ، ج 1، ص 105؛ نیز رجوع کنید بهابن هشام ، همانجا</ref>. به گفتة بلاذری ، عبدالمطلب نیای پیامبر این سنّت را در میان قریش پایه گذاری کرد <ref>ج 1، ص 84</ref>، اما ابن هشام تحنّث را استمرار سنّتی حنیفی دانسته است . به گفته وی <ref> همانجا </ref> تحنّث و تحنّف در عربی به یک معنی (حنیفیّت ) است و تحنّث از ابدال ف به ث ساخته شده است <ref>نیز رجوع کنید بهجوهری ، ج 1، ص 280؛ ابن سیده ، همانجا </ref>. در آستانة ظهور اسلام ، چند تن از قریش که حنیف (جمع : حُنَفا) خوانده شده اند، از برخی عادات قوم خود مانند بت پرستی و خوردن مردار و خون و قربانیانِ بتها پرهیز می کردند، از جمله زیدبن عَمروبن نُفَیل که از مشرکان انتقاد می کرد و برای آنکه از آزار عم خود، خطّاب بن نفیل ، در امان بماند، به کوه حرا پناه می برد <ref>ابن اسحاق ، ص 97؛ ابن هشام ، ج 1، ص 237ـ240، 244ـ247؛ زریاب خویی ، ص 79ـ81</ref>؛ با اینهمه ، گفته می شود که تحنّث پیامبر اکرم نه پیروی از سنّت قریش بوده است و نه پیروی از روش حنفا. |
− | از بعضی روایات برمی آید که پیامبر اکرم با تفکر و تأمل و فطرت پاک خود از گناهان دوری گزید و در پی مجاهدات و مراقبات و تحنّث به رسالت مبعوث گردید و بار سنگین جاهلیت (وِزر) از دوش او برداشته شد | + | از بعضی روایات برمی آید که پیامبر اکرم با تفکر و تأمل و فطرت پاک خود از گناهان دوری گزید و در پی مجاهدات و مراقبات و تحنّث به رسالت مبعوث گردید و بار سنگین جاهلیت (وِزر) از دوش او برداشته شد <ref>زریاب خویی ، ص 99ـ101؛ قس سهیلی ، ج 2، ص 390، که حنث را «بار گران » معنی کرده است </ref>؛ ازینرو، برخی <ref> رجوع کنید به قَسطَلانی ، ج 1، ص 62؛ حلبی ، ج 1، ص 237</ref> تحنّث پیامبر اکرم را تفکر دانسته اند <ref> نیز رجوع کنید به قسطر ، ص 227 </ref>. بعضی مستشرقان تحنّث را از واژة عبری تِحِنُّت / تِحِنُّث ، به معنای «نیایش و عبادت فردی »، دانسته و هرگونه ارتباط میان تحنّث و تحنّف (حنیفیّت ) را انکار کرده یا پنداشته اند که پیامبر اکرم تحت تأثیر روش راهبان یهودی و مسیحی یا پاره ای تجارب شخصی به تحنّث روی آورده است و ازینرو اساساً در تداول لفظ تحنّث یا رواج این سنّت در میان قریش پیش از اسلام تردید کرده اند <ref> برای آگاهی بیشتر از این آرا و نقد آنها رجوع کنید بههمان ، ص 228ـ231؛ نیز رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل واژه </ref>، اما طبق روایات معتبر تاریخی تحنّث در میان قریش رواج داشته <ref> رجوع کنید به قسطر، ص 230ـ236 </ref> و به گفتة برخی نویسندگان <ref> ابن حزم ، ص 36 </ref> تحنّث پیامبر اکرم امری کاملاً بی سابقه و غیرتقلیدی بوده است . |
− | طبق گفتاری از امام علی علیه السلام | + | طبق گفتاری از امام علی علیه السلام <ref> رجوع کنید به خطبة قاصِعه ؛ نهج البلاغة ، ص 222 </ref> پیامبر اکرم پیش از بعثت هر سال مدتی در حرا «مجاور» می شد. به روایت ابن اسحاق ، حضرت رسول چند سالی پیش از بعثت ، بنا به سنّت قریش ، هر سال یک ماه در حرا مجاور می شد و تحنّث می کرد و فقرایی را که پیش او می آمدند، اطعام می کرد و پس از آن به کعبه می رفت و هفت بار یا بیشتر به دور آن طواف می کرد و سپس به خانه باز می گشت ؛ این کار تا بعثت حضرت در ماه رمضان ادامه داشت <ref> ص 101؛ نیز رجوع کنید به ابن هشام ، ج 1، ص 251ـ252؛ طبری ، ج 2، ص 300 </ref>. بنا بر روایتی از عایشه ، چیزی محبوبتر از تنهایی و گوشه نشینی نزد پیامبر اکرم نبود. آن حضرت در غار حرا خلوت می کرد و شبهایی چند به تحنّث می گذراند، سپس به خانه نزد خدیجه برمی گشت و زاد و توشه ای برای مدتی دیگر برمی داشت تا اینکه سروش حق او را دریافت <ref> ابن سعد، ج 1، قسم 1، ص 129؛ طبری ، ج 2، ص 298؛ بخاری جعفی ، ج 1، ص 3 </ref>. ظاهراً در نتیجة تحنّث و تفکر و تعمق در بارة جهان و انسان و خالق هستی ، حقایقی بر آن حضرت کشف می شده که انگیزة ادامة تحنّث می گردیده <ref> قس زریاب خویی ، ص 103، 106 </ref> و در پی همین تحنّثات ــ که صفای معنوی و روحی بیشتری به دنبال داشته ــ وحی بر پیامبر اکرم نازل شده است <ref> همان ، ص 106 </ref>. برخی بین دو روایت جمع کرده و گفته اند که پیامبر اکرم پس از چند شب تحنّث که توشه اش تمام می شد، به خانه بازمی گشت و برای چند شب دیگر توشه برمی داشت تا اینکه یک ماه به پایان می رسید <ref> حلبی ، ج 1، ص 236 </ref>. روایات ، بیشتر بر این دلالت دارند که پیامبر اکرم به تنهایی به تحنّث می رفت <ref> مثلاً رجوع کنید به ابن سعد؛ طبری ؛ بخاری جعفی ؛ ابن حزم ، همانجاها </ref>، ولی در پاره ای اخبار <ref> ابن هشام ، ج 1، ص 252؛ طبری ، ج 2، ص 300؛ مقریزی ، ج 1، ص 12 </ref> اشاره شده است که خدیجه همراه او و ظاهراً تا محل تحنّث می رفت یا برای حضرت توشه و آب می برد <ref> رامیار، ص 36 </ref>؛ بااینهمه ، از کلام امام علی علیه السلام پیداست که کسی جز وی شاهد تحنّث پیامبر و نزول وحی بر او نبوده است <ref> رجوع کنید بهنهج البلاغة ، همانجا </ref>. |
− | بنا بر پاره ای روایات ، تحنّث پیامبر اکرم در غار حرا از ده سال قبل از بعثت و مصادف با سال ولادت علی علیه السلام آغاز شد. در این دوره ، پیامبر ندا و نور غیبی و آواز سنگها و درختان را می شنید و پرده از دیدگانش کنار زده می شد ــ که از خوارق عادات و دلایل نبوت پیامبر (اِرهاصات ) به شمار می آید ــ و چنان گذشت تا وحی بر او نازل شد | + | بنا بر پاره ای روایات ، تحنّث پیامبر اکرم در غار حرا از ده سال قبل از بعثت و مصادف با سال ولادت علی علیه السلام آغاز شد. در این دوره ، پیامبر ندا و نور غیبی و آواز سنگها و درختان را می شنید و پرده از دیدگانش کنار زده می شد ــ که از خوارق عادات و دلایل نبوت پیامبر (اِرهاصات ) به شمار می آید ــ و چنان گذشت تا وحی بر او نازل شد <ref> مجلسی ، ج 39، ص 327ـ 328 </ref>. |
− | احتمالاً پیامبر پس از بعثت ، تحنّث را که برای دوری از جامعة جاهلی و عادات و رسوم آن انجام می داد | + | احتمالاً پیامبر پس از بعثت ، تحنّث را که برای دوری از جامعة جاهلی و عادات و رسوم آن انجام می داد <ref> ازهری ، همانجا </ref> ترک کرد و پس از هجرت ، هر سال دهة اول یا دوم و سپس دهة سوم ماه رمضان را در مسجد مدینه اعتکاف * می کرد <ref> کلینی ، ج 4، ص 175؛ بخاری جعفی ، ج 2، ص 255ـ256؛ رامیار، ص 36ـ37 </ref>. |
+ | == پانویس == | ||
+ | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
نسخهٔ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۴
تَحَنُّث ، سنّتی پیش از بعثت که طی آن پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم هرسال مدتی را در غار حِرا به خلوت و عبادت می گذراند.
حِنْث در لغت به معنای «گناه بزرگ » که شرک از مصادیق آن است [۱] و نیز به معنای مرحلة بلوغ و تکلیف ، شکستن سوگند، و میل به حق یا باطل است [۲]. تحنّث از مادّة حنث ، معنایی مخالف دارد و کاری است که بدان وسیله از گناه دوری جویند و خدا را عبادت کنند [۳]. برخی ، تحنّث را تعبّد معنی کرده اند [۴] یا به جای تحنّث ، واژه های تعبّد و نسک را به کار برده اند [۵]. در پاره ای منابع تاریخی نیز تحنّث برابر با تألُّه (بندگی و پارسایی ) و تبرّر (نیکوکاری ) آمده است [۶].
مجموعاً تحنّث اجتناب از گناه است و این معنای سلبی معمولاً با حالتی روحی ، مانند خلوت نشینی و مراقبت نفس یا نیکوکاری [۷].
از بعضی روایات برمی آید که پیش از اسلام ، تحنّث در میان قریش شناخته شده بود. به گزارش ابن سعد از واقدی ، کسانی از قریش ماه رمضان را در حرا به تحنّث می گذراندند، در آنجا فقرا را اطعام می کردند و پس از آن به مکه می رفتند و هفت بار کعبه را طواف می کردند [۸]. به گفتة بلاذری ، عبدالمطلب نیای پیامبر این سنّت را در میان قریش پایه گذاری کرد [۹]، اما ابن هشام تحنّث را استمرار سنّتی حنیفی دانسته است . به گفته وی [۱۰] تحنّث و تحنّف در عربی به یک معنی (حنیفیّت ) است و تحنّث از ابدال ف به ث ساخته شده است [۱۱]. در آستانة ظهور اسلام ، چند تن از قریش که حنیف (جمع : حُنَفا) خوانده شده اند، از برخی عادات قوم خود مانند بت پرستی و خوردن مردار و خون و قربانیانِ بتها پرهیز می کردند، از جمله زیدبن عَمروبن نُفَیل که از مشرکان انتقاد می کرد و برای آنکه از آزار عم خود، خطّاب بن نفیل ، در امان بماند، به کوه حرا پناه می برد [۱۲]؛ با اینهمه ، گفته می شود که تحنّث پیامبر اکرم نه پیروی از سنّت قریش بوده است و نه پیروی از روش حنفا.
از بعضی روایات برمی آید که پیامبر اکرم با تفکر و تأمل و فطرت پاک خود از گناهان دوری گزید و در پی مجاهدات و مراقبات و تحنّث به رسالت مبعوث گردید و بار سنگین جاهلیت (وِزر) از دوش او برداشته شد [۱۳]؛ ازینرو، برخی [۱۴] تحنّث پیامبر اکرم را تفکر دانسته اند [۱۵]. بعضی مستشرقان تحنّث را از واژة عبری تِحِنُّت / تِحِنُّث ، به معنای «نیایش و عبادت فردی »، دانسته و هرگونه ارتباط میان تحنّث و تحنّف (حنیفیّت ) را انکار کرده یا پنداشته اند که پیامبر اکرم تحت تأثیر روش راهبان یهودی و مسیحی یا پاره ای تجارب شخصی به تحنّث روی آورده است و ازینرو اساساً در تداول لفظ تحنّث یا رواج این سنّت در میان قریش پیش از اسلام تردید کرده اند [۱۶]، اما طبق روایات معتبر تاریخی تحنّث در میان قریش رواج داشته [۱۷] و به گفتة برخی نویسندگان [۱۸] تحنّث پیامبر اکرم امری کاملاً بی سابقه و غیرتقلیدی بوده است .
طبق گفتاری از امام علی علیه السلام [۱۹] پیامبر اکرم پیش از بعثت هر سال مدتی در حرا «مجاور» می شد. به روایت ابن اسحاق ، حضرت رسول چند سالی پیش از بعثت ، بنا به سنّت قریش ، هر سال یک ماه در حرا مجاور می شد و تحنّث می کرد و فقرایی را که پیش او می آمدند، اطعام می کرد و پس از آن به کعبه می رفت و هفت بار یا بیشتر به دور آن طواف می کرد و سپس به خانه باز می گشت ؛ این کار تا بعثت حضرت در ماه رمضان ادامه داشت [۲۰]. بنا بر روایتی از عایشه ، چیزی محبوبتر از تنهایی و گوشه نشینی نزد پیامبر اکرم نبود. آن حضرت در غار حرا خلوت می کرد و شبهایی چند به تحنّث می گذراند، سپس به خانه نزد خدیجه برمی گشت و زاد و توشه ای برای مدتی دیگر برمی داشت تا اینکه سروش حق او را دریافت [۲۱]. ظاهراً در نتیجة تحنّث و تفکر و تعمق در بارة جهان و انسان و خالق هستی ، حقایقی بر آن حضرت کشف می شده که انگیزة ادامة تحنّث می گردیده [۲۲] و در پی همین تحنّثات ــ که صفای معنوی و روحی بیشتری به دنبال داشته ــ وحی بر پیامبر اکرم نازل شده است [۲۳]. برخی بین دو روایت جمع کرده و گفته اند که پیامبر اکرم پس از چند شب تحنّث که توشه اش تمام می شد، به خانه بازمی گشت و برای چند شب دیگر توشه برمی داشت تا اینکه یک ماه به پایان می رسید [۲۴]. روایات ، بیشتر بر این دلالت دارند که پیامبر اکرم به تنهایی به تحنّث می رفت [۲۵]، ولی در پاره ای اخبار [۲۶] اشاره شده است که خدیجه همراه او و ظاهراً تا محل تحنّث می رفت یا برای حضرت توشه و آب می برد [۲۷]؛ بااینهمه ، از کلام امام علی علیه السلام پیداست که کسی جز وی شاهد تحنّث پیامبر و نزول وحی بر او نبوده است [۲۸].
بنا بر پاره ای روایات ، تحنّث پیامبر اکرم در غار حرا از ده سال قبل از بعثت و مصادف با سال ولادت علی علیه السلام آغاز شد. در این دوره ، پیامبر ندا و نور غیبی و آواز سنگها و درختان را می شنید و پرده از دیدگانش کنار زده می شد ــ که از خوارق عادات و دلایل نبوت پیامبر (اِرهاصات ) به شمار می آید ــ و چنان گذشت تا وحی بر او نازل شد [۲۹].
احتمالاً پیامبر پس از بعثت ، تحنّث را که برای دوری از جامعة جاهلی و عادات و رسوم آن انجام می داد [۳۰] ترک کرد و پس از هجرت ، هر سال دهة اول یا دوم و سپس دهة سوم ماه رمضان را در مسجد مدینه اعتکاف * می کرد [۳۱].
پانویس
- ↑ رجوع کنید به واقعه : 46
- ↑ فراهیدی ، ج 3، ص 206، ذیل «حنث »؛ ازهری ، ج 4، ص 480، ذیل «حنث »
- ↑ ازهری ، همانجا؛ ابن سیده ، ج 3، ص 223؛ راغب اصفهانی ، ذیل «حنث »
- ↑ مثلاً رجوع کنید به بخاری جعفی ، ج 1، ص 3
- ↑ رجوع کنید بهابن اثیر، ج 2، ص 48؛ ذهبی ، ص 129
- ↑ ابن هشام ، ج 1، ص 251؛ بلاذری ، ج 1، ص 84؛ طبری ، ج 2، ص 300
- ↑ مثلاً رجوع کنید به ازهری ، ج 4، ص 481)، توأم می شده است ؛ بنابراین تحنّث ، بالملازمه در مفهوم عام عبادت می گنجد و در اصل مترادف تعبّد یا نوع خاصی از عبادت یا تعهد انجام دادن وظیفة عبادی نیست (قس کالدر ، ص 234ـ239
- ↑ بلاذری ، ج 1، ص 105؛ نیز رجوع کنید بهابن هشام ، همانجا
- ↑ ج 1، ص 84
- ↑ همانجا
- ↑ نیز رجوع کنید بهجوهری ، ج 1، ص 280؛ ابن سیده ، همانجا
- ↑ ابن اسحاق ، ص 97؛ ابن هشام ، ج 1، ص 237ـ240، 244ـ247؛ زریاب خویی ، ص 79ـ81
- ↑ زریاب خویی ، ص 99ـ101؛ قس سهیلی ، ج 2، ص 390، که حنث را «بار گران » معنی کرده است
- ↑ رجوع کنید به قَسطَلانی ، ج 1، ص 62؛ حلبی ، ج 1، ص 237
- ↑ نیز رجوع کنید به قسطر ، ص 227
- ↑ برای آگاهی بیشتر از این آرا و نقد آنها رجوع کنید بههمان ، ص 228ـ231؛ نیز رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل واژه
- ↑ رجوع کنید به قسطر، ص 230ـ236
- ↑ ابن حزم ، ص 36
- ↑ رجوع کنید به خطبة قاصِعه ؛ نهج البلاغة ، ص 222
- ↑ ص 101؛ نیز رجوع کنید به ابن هشام ، ج 1، ص 251ـ252؛ طبری ، ج 2، ص 300
- ↑ ابن سعد، ج 1، قسم 1، ص 129؛ طبری ، ج 2، ص 298؛ بخاری جعفی ، ج 1، ص 3
- ↑ قس زریاب خویی ، ص 103، 106
- ↑ همان ، ص 106
- ↑ حلبی ، ج 1، ص 236
- ↑ مثلاً رجوع کنید به ابن سعد؛ طبری ؛ بخاری جعفی ؛ ابن حزم ، همانجاها
- ↑ ابن هشام ، ج 1، ص 252؛ طبری ، ج 2، ص 300؛ مقریزی ، ج 1، ص 12
- ↑ رامیار، ص 36
- ↑ رجوع کنید بهنهج البلاغة ، همانجا
- ↑ مجلسی ، ج 39، ص 327ـ 328
- ↑ ازهری ، همانجا
- ↑ کلینی ، ج 4، ص 175؛ بخاری جعفی ، ج 2، ص 255ـ256؛ رامیار، ص 36ـ37
منابع
- دانشنامه جهان اسلام، جلد 6، ذیل مدخل تَحَنُّث از محمدرضا ناجی، در دسترس در پایگاه دانشنامه جهان اسلام