ترجیع بند: تفاوت بین نسخهها
(←پانویس) |
(←پانویس) |
||
سطر ۶۸: | سطر ۶۸: | ||
<references /> | <references /> | ||
− | *دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ترجیع بند»، شماره3443. | + | *دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ترجیع بند»، شماره3443.[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3443] بازیابی: 7 آبان 1392. |
[[رده: انواع شعر]] | [[رده: انواع شعر]] |
نسخهٔ ۳ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۴۳
منبع | توضیح برای مشارکت کنندگان |
---|---|
مدخل یک دائرة المعارف | محتوای فعلی این صفحه مدخلی از یک دائره المعارف است که متناسب با موضوع این صفحه انتخاب شده. در صورتی که قصد جایگزین نمودن مقاله ای دیگر به جای این مقاله، یا تغییر یا اضافاتی در آن را دارید، بایستی با توجه به شیوه نامه تغییر مقالات دائره المعارف ها این کار را انجام دهید. |
ترجیع بند ، از قالبهای شعر فارسی که نمونه هایی در شعر اردو و عثمانی نیز داشته است . ترجیع در لغت به معنای «برگرداندن » و «تکرار کردن » است و در اصطلاح ، مجموعة ابیاتی است که از چند بند یا خانه تشکیل می شود و پس از هر بند دو مصراعِ غالباً هم قافیه تکرار می شود که به آن اصطلاحاً «ترجیع بند» (یا بندگردان یا واسطه یا عُقده ) می گویند. وزن و مضمون کل شعر یکی است ، اما هر بند و گاه هر بیتِ ترجیع قافیة جداگانه دارد [۱]؛ [۲]؛ [۳]؛ [۴]؛ [۵]. [۶]، اما شمار بیتها کمتر از قصیده و شبیه غزل است . برخی از محققان ، ترجیع بند را مرکّب از تعدادی غزل دانسته اند که در یک وزن با قافیه های گوناگون سروده شده باشد [۷]. [۸] نیز بندهای ترجیع را از لحاظ مضمون غزل خوانده [۹] و در بسیاری از بیتهای ترجیع ، ساختن بندِ پس از آنها را «ترجیع » نامیده است [۱۰].
اغلب بندها دست کم پنج بیت دارد [۱۱] و معمولاً بیش از پانزده بیت نمی شود برای نمونه رجوع کنید [۱۲]؛ [۱۳]، اما گاه تا بیست بیت هم سروده شده است [۱۴]. شمار بندها حداقل دو است [۱۵] وتا سی وچهار بند نیز سروده شده است [۱۶]. طبق قاعده تعداد ابیات بندها باید مساوی باشد[۱۷]، اما گاه این قاعده رعایت نشده است ، مانند ترجیع بند مشهور سعدی [۱۸].
برخی از ترجیع بندها به مسمط شباهت دارد، زیرا همة مصراعهای هر خانة آن هم قافیه است [۱۹]؛ ازینرو آنها را نوعی مسمط یا ترجیع بند مسمط دانسته اند[۲۰]. کهنترین ترجیعات ظاهراً در دورة سامانی سروده شده است رجوع کنید به[۲۱] اما آنچه به جا مانده ، از شاعران دورة غزنوی از جمله فرخی سیستانی است [۲۲] که همعصر قدیمترین مسمطهای فارسی است [۲۳]. ظاهراً ترجیع بند و مسمط به تأثیر از مسمط عربی شکل گرفته اند [۲۴] ، ذیل «ترجیع بند و ترکیب بند». مضامین ترجیع بند، مانند دیگر قالبهای شعر، بنا به مقتضیات زمان تحول یافته است ، مثلاً ترجیعات سبک خراسانی غالباً مدحیه هایی آکنده از وصف طبیعت بوده است مثلاً رجوع کنید به [۲۵] [۲۶] . ترجیعات سبک عراقی شامل همة مختصات فکری شاعران آن سبک ، از جمله دیدگاههای عاشقانه و عارفانه ، بوده که از ماندگارترین نمونه های آن می توان ترجیع بند سعدی [۲۷] و ترجیع بند عراقی [۲۸] را ذکر کرد. در سبک هندی ، ترجیع بند طویل و عارفانة بیدل دهلوی همانجا از نمونه های شاخص است ، اما هیچیک از ترجیعات این سبک شهرت نیافتند. ترجیعات
دورة بازگشت ادبی مانند دیگر قالبهای شعری این دوره ، تکرار مضامین کهن است مثلاً رجوع کنید به [۲۹] ؛ [۳۰] بجز ترجیع بند معروف هاتف اصفهانی با بند ترجیع «که یکی هست و هیچ نیست جز او/ وحده لااله الاّ هو» متوفی 1198؛ [۳۱] که درآن دوره کاملاً منحصر به فرد است . در دورة مشروطه این قالب شعری بازتاب هیجانهای اجتماعی و دیدگاههای سیاسی شاعران شد مثلاً رجوع کنید [۳۲] ؛ [۳۳]
علمای بلاغت [۳۴] ؛[۳۵]؛ [۳۶] ترجیع بند را به سه نوع تقسیم کرده اند:
1) تمام بیتهای ترجیع یکسان باشد مانند [۳۷]؛ 2) بیتهای ترجیع مختلف باشد اما قافیه های یکسان داشته باشد و اگر آن بیتها را جمع کنند، بندی مستقل تشکیل شود مانند [۳۸]؛ 3) بیتهای ترجیع قافیه های گوناگون داشته باشد [۳۹]؛ مولوی ، ج 7، ص 89 ـ176). نوع سوم را «ترکیب بند» خوانده اند. ظاهراً عنوان ترکیب بند بعد از قرن هفتم رایج شده است [۴۰] و تا آن زمان هر سه نوع را ترجیعات می خوانده اند [۴۱]، که همة ترکیب بندهای خود را ترجیع نامیده است . ترکیب بندهایی را که همة مصراعهای هر بند آن هم قافیه است ، بنا برتعداد مصراعهای هر بند «مربّع ترکیب » [۴۲] یا «مسدّس ترکیب » [۴۳] می نامند [۴۴].
نخستین ترکیب بند مهم فارسی از جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (متوفی 588؛ همانجا) است در نعت رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم . همچنین ترکیب بندهای عاشقانة وحشی بافقی متوفی 991[۴۵] از نمونه های برجستة این قالب شعری در مکتب وقوع * است .
سیر تحول ترکیب بند تا دورة صفویه ، مشابه ترجیع بند بوده است . در این دوره ترکیب بند محتشم کاشانی (متوفی 996) در دوازده بند [۴۶] در سوک شهدای کربلا بر شاعران بعد از وی بسیار تأثیرگذار بود، از جمله بر سروش اصفهانی [۴۷]، وصال شیرازی [۴۸]، ادیب الممالک فراهانی ، جلال الدین همائی و امیری فیروزکوهی [۴۹] : که حاوی استقبالهای شمار زیادی از شاعران است . از آن پس تا عصر مشروطه از این قالب شعری برای سرودن مرثیه هایی برای اهل بیت علیهم السلام استفاده شد و این قالب به زبان عربی نیز راه یافت رجوع کنید به دوازده بند فقیه نامور شیعی ، سیدمحمدمهدی بحرالعلوم * با عنوان الاثنا عشریات فی المراثی یا العقودُ الاثنتا عَشَرة که به مضامین دوازده بند محتشم نیز توجه داشته است ؛ [۵۰]. این دوازده بند به استقلال نیز چاپ شده است ). شاعران دورة مشروطه این قالب را هم برای مضامین سیاسی (برای نمونه رجوع کنید [۵۱]؛ فرخی یزدی ، ص 215ـ 220) و هم برای مراثی و مناقب [۵۲] به کار برده اند.
ترجیع بند و ترکیب بند در شعر کهن اردو و عثمانی نیز نمونه هایی داشته اما چندان متداول نبوده است
[۵۳].
منابع
آقابزرگ طهرانی. اشرف الدین حسینی ، دیوان کامل نسیم شمال ، ج 1، با مقدمة سعید نفیسی ، تهران 1370 ش . محمدبن عبدالملک امیر معزّی ، دیوان ، چاپ عباس اقبال آشتیانی ، تهران 1318 ش . محمدتقی بهار، دیوان ، چاپ مهرداد بهار، تهران 1368 ش . عبدالقادربن عبدالخالق بیدل دهلوی ، کلیات بیدل ، چاپ اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی ، تهران 1376 ش . محمدعلی بن علی تهانوی ، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون ، چاپ محمد وجیه و دیگران ،کلکته 1862، چاپ افست تهران 1967. محمدبن عبدالرزاق جمال الدین اصفهانی ، دیوان ، چاپ حسن وحید دستگردی ، تهران 1362 ش . بدیل بن علی خاقانی ، دیوان ، چاپ ضیاءالدین سجادی ، تهران 1368 ش . حسین درگاهی ، محمدجواد انواری ، و عبدالحسین طالعی ، شورش در خلق عالم : سیری در ترکیب بند محتشم کاشانی و استقبالهای آن در رثای سیّدالشّهدا علیه السّلام ، تهران 1373 ش . محمدبن محمد رشید وطواط ، حدایق السّحر فی دقایق الشّعر ، چاپ عباس اقبال ، تهران 1362 ش . محمدعلی بن قنبرعلی سروش ، دیوان ، چاپ محمدجعفر محجوب ، تهران 1340 ش . وارث سرهندی ،علمی اردو لغت ( جامع )، لاهور 1929. مصلح بن عبداللّه سعدی ،متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی ، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1340 ش . محمدبن قیس شمس قیس ، کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم ، تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی ، چاپ مدرس رضوی ، تهران 1314 ش . سیروس شمیسا، انواع ادبی ، تهران 1370 ش . ابراهیم بن بزرگمهر عراقی ، مجموعة آثار فخرالدین عراقی ، چاپ نسرین محتشم ، تهران 1376 ش. علی بن جولوغ فرخی سیستانی ، دیوان ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1371 ش . محمد فرخی یزدی ، دیوان ، چاپ حسین مسرّت ، یزد 1378 ش . حبیب اللّه بن محمدعلی قاآنی ، دیوان ، چاپ محمدجعفر محجوب ، تهران 1336 ش . حسین بن علی کاشفی ، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار ، چاپ میرجلال الدین کزّازی ، تهران 1369 ش . علی بن احمد محتشم کاشانی ، دیوان ، چاپ مهرعلی گرکانی ، تهران 1344 ش . محمدجعفر محجوب ، سبک خراسانی در شعر فارسی ، تهران 1350 ش . مسعود سعدسلمان ، دیوان ، چاپ غلامرضا رشید یاسمی ، تهران 1362 ش . احمدبن قوص منوچهری ، دیوان ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1347 ش . زین العابدین مؤتمن ، تحوّل شعر فارسی ، تهران 1339 ش . جلال الدین محمدبن محمد مولوی ، کلیات شمس ، یا، دیوان کبیر ، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران 1355 ش . محمدمیرزا مهذب ، مهذب اللغات ، لکهنو 1978. کمال الدین وحشی بافقی ، دیوان ، چاپ محمدحسن سیّدان ، تهران 1374 ش . محمدشفیع بن محمداسماعیل وصال شیرازی ، دیوان ، چاپ محمد عباسی ، تهران 1361 ش . احمد هاتف اصفهانی ، دیوان ، چاپ وحید دستگردی ، تهران 1345 ش . جلال الدین همائی ، فنون بلاغت و صناعات ادبی ، تهران 1363 ش .
پانویس
- ↑ رجوع کنید به ادامة مقاله ؛ رشید وطواط ، ص 85 ـ86
- ↑ شمس قیس ، ص 529
- ↑ کاشفی ، ص 73ـ74
- ↑ تهانوی ، ج 1 ، ص 569
- ↑ همائی ، ص 180
- ↑ درونمایة بندها شبیه قصیده است رجوع کنید به شمس قیس ، همانجا
- ↑ محجوب ، ص 158؛ شمیسا، ص 343
- ↑ مولوی متوفی 672
- ↑ رجوع کنید به ج 7، ص 127، 134، 158، 160
- ↑ رجوع کنید به ج 7، ص 89 ـ 91، 170ـ174
- ↑ برای نمونه رجوع کنید بهفرخی سیستانی ، ص 403ـ413؛ مولوی ، ج 7، ص 145
- ↑ بهامیرمعزی ، ص 761ـ 763
- ↑ خاقانی ، ص 457ـ481
- ↑ مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی ، ج 1، ص 253ـ279
- ↑ رجوع کنید بهبهار، ج 1، ص 147ـ 148
- ↑ مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی ، همانجا
- ↑ تهانوی ، همانجا
- ↑ رجوع کنید بهص 629ـ641
- ↑ برای نمونه رجوع کنید بهفرخی سیستانی ، همانجا
- ↑ مؤتمن ، ص 31؛ محجوب ، ص 159
- ↑ محجوب ، ص 159ـ160،
- ↑ مثلاً رجوع کنید بهص 403ـ432
- ↑ مثلاً رجوع کنید به منوچهری ، ص 147ـ213
- ↑ د. اسلام ، چاپ دوم
- ↑ فرخی سیستانی ، همانجا؛
- ↑ مسعود سعدسلمان ، ص 540 ـ 543
- ↑ همانجا
- ↑ ص 281ـ 289
- ↑ وصال شیرازی ، ص 380ـ
- ↑ قاآنی ، ص 879 ـ882
- ↑ ص 24ـ29
- ↑ بهبهار، ج 1، ص 200ـ 204، 213ـ 215
- ↑ اشرف الدین حسینی ، ج 1، ص 221ـ 223، 227ـ 228.
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به رشید وطواط ، ص 86
- ↑ شمس قیس ، همانجا
- ↑ کاشفی ، ص 74
- ↑ سعدی ؛ هاتف اصفهانی ، همانجاها
- ↑ خاقانی ، ص 457ـ 465
- ↑ مانند جمال الدین اصفهانی ، ص 2ـ11
- ↑ همائی ، ص 181،
- ↑ مثلاً رجوع کنید به مولوی ، ج 7، ص 89ـ91، 170ـ174
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به وحشی بافقی ، ص 207ـ209
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به همان ، ص 209ـ212
- ↑ رجوع کنید به شمیسا، ص 349، 352
- ↑ ؛ ص 207ـ212
- ↑ ص 280ـ285
- ↑ رجوع کنید بهج 2، ص 733ـ772
- ↑ رجوع کنید بهص 914ـ 964
- ↑ رجوع کنید بهدرگاهی و دیگران ، 1373 ش
- ↑ آقابزرگ طهرانی ، ج 1، ص 113
- ↑ بهبهار، ج 1، ص 149ـ150
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به بهار، ج 1، ص 227ـ234، 275ـ277
- ↑ رجوع کنید بهد.اسلام ، همانجا؛ مهذب ، ج 3، ص 248؛ سرهندی ، ص 444
- دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ترجیع بند»، شماره3443.[۱] بازیابی: 7 آبان 1392.