معماری اسلامی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
از پايان سده اول هجرى فرمانروايان مسلمان، در نواحى فتح شده ساخت مسجدها و كاخ هاى باشكوه را آغاز كردند و كوشيدند تا آثار بزرگ‌تر و باشكوه‌ترى از بناهاى دوران پيش از [[اسلام]] به ‌وجود آورند. اما از اوايل سده دوم هجرى به بعد كه كم‌كم سنتى معين و مشخص در هنر اسلامى به ‌وجود آمد و رو به كمال گذارد، هنرمندان ناگزير، ويژگي هاى قومى و ملى را از بناهايى كه نياز به تجديد مى‌يافتند، مى‌گرفتند و همه را بر سنت هنر اسلامى منطبق مى‌ساختند.
+
از پایان سده اول هجرى فرمانروایان مسلمان، در نواحى فتح شده ساخت [[مسجد|مسجدها]] و کاخ هاى باشکوه را آغاز کردند و کوشیدند تا آثار بزرگ‌تر و باشکوه‌ترى از بناهاى دوران پیش از [[اسلام]] به ‌وجود آورند. اما از اوایل سده دوم هجرى به بعد که کم‌کم سنتى معین و مشخص در هنر اسلامى به ‌وجود آمد و رو به کمال گذارد، هنرمندان ناگزیر، ویژگی هاى قومى و ملى را از بناهایى که نیاز به تجدید مى‌یافتند، مى‌گرفتند و همه را بر سنت هنر اسلامى منطبق مى‌ساختند.
  
معمارى اسلامى در هيئت و شكل سه نوع بناى عمده به ظهور رسيد: مساجد، مدارس و مقابر يا بقاع متبرك. «مسجد جامع دمشق» كه بين سال هاى 87 تا 96 ق به روزگار «وليد» بر جاى پرستشگاه‌ ژوپيتر (خداى خدايان روم) ساخته شد، در شمار كهن‌ترين بناهاى اسلامى است.
+
معمارى اسلامى در هیئت و شکل سه نوع بناى عمده به ظهور رسید: مساجد، مدارس و مقابر یا بقاع متبرک. «[[مسجد اموی دمشق|مسجد جامع دمشق]]» که بین سال هاى ۸۷ تا ۹۶ ق به روزگار «ولید» بر جاى پرستشگاه‌ ژوپیتر (خداى خدایان روم) ساخته شد، در شمار کهن‌ترین بناهاى اسلامى است.
  
بناى ديگر آغاز عهد اسلامى، كاخ هشام‌ بن عبدالملك (حك: 125-105 ق) است كه «مشتّى‌» (سراى زمستانى) خوانده مى‌شد و در بيابانى در نزديكى اريحا برافراشته گشت. وجود شيرهاى بالدار و برخى ديگر از جانوران افسانه‌اى - كه از ويژگي هاى فلزكارى و پارچه‌بافى عهد ساسانى به ‌شمار مى‌آيد - نشانه‌اى آشكار از تأثير هنر ايرانى در آن كاخ باشكوه است.
+
بناى دیگر آغاز عهد اسلامى، کاخ [[هشام‌ بن عبدالملک]] (حک: ۱۲۵-۱۰۵ ق) است که «مشتّى‌» (سراى زمستانى) خوانده مى‌شد و در بیابانى در نزدیکى اریحا برافراشته گشت. وجود شیرهاى بالدار و برخى دیگر از جانوران افسانه‌اى - که از ویژگی هاى فلزکارى و پارچه‌بافى عهد ساسانى به ‌شمار مى‌آید - نشانه‌اى آشکار از تأثیر هنر ایرانى در آن کاخ باشکوه است.
  
مسجد جامع قرطبه با مناره‌هاى بلند و ستون هاى متعددش يكى ديگر از نمونه‌هاى زيباى هنر اسلامى در اسپانيا و در جهان اسلام است. اين مسجد امروز به كليسا بدل شده، اما هنوز قداست اسلامى‌اش بر نزهت مسيحى‌اش مى‌چربد.
+
[[مسجد قرطبه|مسجد جامع قرطبه]] با مناره‌هاى بلند و ستون هاى متعددش یکى دیگر از نمونه‌هاى زیباى هنر اسلامى در اسپانیا و در جهان اسلام است. این مسجد امروز به [[کلیسا]] بدل شده، اما هنوز قداست اسلامى‌اش بر نزهت مسیحى‌اش مى‌چربد.
  
براى عبدالرحمان سوم در نزديكى قرطبه در طول سيزده سال كاخى برافراشته گشت كه «مدينةالزهرا» خوانده شد و اگرچه امروزه رو به ويرانى گذاشته، اما بخش هايى از آن مرمت شده و محافظت مى‌شود.  
+
براى عبدالرحمان سوم در نزدیکى قرطبه در طول سیزده سال کاخى برافراشته گشت که «مدینةالزهرا» خوانده شد و اگرچه امروزه رو به ویرانى گذاشته، اما بخش هایى از آن مرمت شده و محافظت مى‌شود.  
  
وقتى سخن از هنر اسلامى در ميان است، ايران و ايرانى جايگاهى ويژه در رشد و اعتلاى آن دارد. از سده چهارم هجرى تا آغاز سده دهم هجرى كه قيام صوفيان صفوى آغاز شد، ايران مهد هنر و هنرآفرينى در جهان اسلام بود. در حقيقت تشكيل دولت سلجوقى در ايران و بين‌النهرين و آسياى صغير و قفقاز نقطه عطفى در بازگشت دوباره ايرانيان به فعاليت‌هاى هنرى شد.
+
وقتى سخن از هنر اسلامى در میان است، [[ایران]] و ایرانى جایگاهى ویژه در رشد و اعتلاى آن دارد. از سده چهارم هجرى تا آغاز سده دهم هجرى که قیام صوفیان [[صفویه|صفوى]] آغاز شد، ایران مهد هنر و هنرآفرینى در جهان اسلام بود. در حقیقت تشکیل دولت سلجوقى در ایران و [[بین النهرین|بین‌النهرین]] و آسیاى صغیر و قفقاز نقطه عطفى در بازگشت دوباره ایرانیان به فعالیت‌هاى هنرى شد.
  
در معمارى، نخستين بناى اصيلى كه بدست معماران ايرانى در اوايل سده چهارم هجرى ساخته شد، بناى آرامگاه شاه اسماعيل سامانى در بخارا بود كه سرمشق براى ساخت ديگر آرامگاه هاى باشكوه قرار گرفت. بناى آرامگاه ها كه در كنار مساجد و مدرسه‌ها نوع سومى از معمارى اسلامى به‌شمار مى‌رود، از حدود سال 390 ق تا پايان سده نهم هجرى رواج داشت. اين بناها در آغاز بيشتر ساده بود، مانند بناى آرامگاه قابوس وشمگير در گنبد قابوس (به سال 397 ق) كه بعدها نماى خارجى آن تزيين يافت. كم‌كم آرامگاه هايى ايجاد شد كه به نقش هاى مفصل كاشى معرق مزين شد و بيشتر به دوره تيموريان تعلق دارد، مانند مزار خواجه عبداللَه انصارى در نزديكى هرات كه به سال 832 ق بنا شده است.
+
در معمارى، نخستین بناى اصیلى که بدست معماران ایرانى در اوایل سده چهارم هجرى ساخته شد، بناى آرامگاه شاه اسماعیل سامانى در بخارا بود که سرمشق براى ساخت دیگر آرامگاه هاى باشکوه قرار گرفت. بناى آرامگاه ها که در کنار مساجد و مدرسه‌ها نوع سومى از معمارى اسلامى به‌شمار مى‌رود، از حدود سال ۳۹۰ ق تا پایان سده نهم هجرى رواج داشت. این بناها در آغاز بیشتر ساده بود، مانند بناى آرامگاه قابوس وشمگیر در گنبد قابوس (به سال ۳۹۷ ق) که بعدها نماى خارجى آن تزیین یافت. کم‌کم آرامگاه هایى ایجاد شد که به نقش هاى مفصل کاشى معرق مزین شد و بیشتر به دوره تیموریان تعلق دارد، مانند مزار [[خواجه عبدالله انصاری|خواجه عبدالله انصارى]] در نزدیکى هرات که به سال ۸۳۲ ق بنا شده است.
  
در مسجدسازى، ايرانيان مسلمان ابتدا از همان شيوه مسجدسازى با ستون - كه در جهان عرب معمول بود - پيروى كردند؛ اما چندى نگذشت كه پايه‌هاى آجرى را جانشين ستون هاى سنگى ساختند و طاقهاى قوس‌دار گوناگونى را ابداع كردند كه با آجر بسته مى‌شد. شيوه خاص مسجدسازى ايرانى نيز با استفاده از ايوان و رواق، از خانه ايرانى به مسجد و از آن به بناى مدارس رسمى كه از نيمه دوم سده پنجم هجرى براى طالبان علوم ساخته مى‌شد، راه يافت.
+
در مسجدسازى، ایرانیان مسلمان ابتدا از همان شیوه مسجدسازى با ستون - که در جهان عرب معمول بود - پیروى کردند؛ اما چندى نگذشت که پایه‌هاى آجرى را جانشین ستون هاى سنگى ساختند و طاقهاى قوس‌دار گوناگونى را ابداع کردند که با آجر بسته مى‌شد. شیوه خاص مسجدسازى ایرانى نیز با استفاده از ایوان و رواق، از خانه ایرانى به مسجد و از آن به بناى مدارس رسمى که از نیمه دوم سده پنجم هجرى براى طالبان علوم ساخته مى‌شد، راه یافت.
  
سلجوقيان ايران، اصفهان را - كه از مدت ها پيش از ايشان كانون صنعت و هنر بود - پايتخت خود قرار دادند. هنوز بناى مسجد جامع سلجوقى اصفهان پابرجاست؛ اگرچه از كاخ شاهان آن سلسله و ميدان بزرگ مقابل آن خبرى نيست.
+
سلجوقیان ایران، [[اصفهان]] را - که از مدت ها پیش از ایشان کانون صنعت و هنر بود - پایتخت خود قرار دادند. هنوز بناى مسجد جامع سلجوقى اصفهان پابرجاست؛ اگرچه از کاخ شاهان آن سلسله و میدان بزرگ مقابل آن خبرى نیست.
  
مسجد جامع اصفهان يا مسجدى كه به سال 530 ق در زواره ساخته شد و هنوز بر جاى مانده، بايد نخستين مسجد تاريخ‌دارى باشد كه در آن از معمارى چهار ايوانى استفاده شده است. در دوره‌ سلجوقى، آجر در زينت بخشيدن به بناها نقش اساسى داشت؛ در همين دوره كم‌كم حواشى نما و متن داخل آن را با كاشى زينت بخشيدند. اين طرح كلى بناى مسجد، مشتمل بر چهار ايوان به اضافه نمازخانه گنبددار، از عهد سلجوقيان به بعد در ساختن تمامى مساجد ايرانى به كار رفت.
+
[[مسجد جامع اصفهان]] یا مسجدى که به سال ۵۳۰ ق در زواره ساخته شد و هنوز بر جاى مانده، باید نخستین مسجد تاریخ‌دارى باشد که در آن از معمارى چهار ایوانى استفاده شده است. در دوره‌ سلجوقى، آجر در زینت بخشیدن به بناها نقش اساسى داشت؛ در همین دوره کم‌کم حواشى نما و متن داخل آن را با کاشى زینت بخشیدند. این طرح کلى بناى مسجد، مشتمل بر چهار ایوان به اضافه نمازخانه گنبددار، از عهد سلجوقیان به بعد در ساختن تمامى مساجد ایرانى به کار رفت.
  
زينت‌كارى با گچ و گچ‌برى از اواخر سده پنجم هجرى متداول شد كه گاهى همان نقش هاى حاصل از آجركارى تزئينى را تكرار مى‌كرد و گاهى نقوش گياهى و اسليمى‌هايى‌ به ‌وجود مى‌آورد كه با شكل اصلى بنا پيوندى نداشت. كاشى معرق هم در حوالى سال 494 ق به ظهور رسيد. در آغاز به رنگ‌هاى فيروزه‌اى و لاجوردى محدود بود، اما بعدها رنگ‌هاى سورمه‌اى، سفيد، سياه، ارغوانى و زرد هم بر آن افزوده شد.
+
زینت‌کارى با گچ و گچ‌برى از اواخر سده پنجم هجرى متداول شد که گاهى همان نقش هاى حاصل از آجرکارى تزئینى را تکرار مى‌کرد و گاهى نقوش گیاهى و اسلیمى‌هایى‌ به ‌وجود مى‌آورد که با شکل اصلى بنا پیوندى نداشت. کاشى معرق هم در حوالى سال ۴۹۴ ق به ظهور رسید. در آغاز به رنگ‌هاى فیروزه‌اى و لاجوردى محدود بود، اما بعدها رنگ‌هاى سورمه‌اى، سفید، سیاه، ارغوانى و زرد هم بر آن افزوده شد.
  
غازان خان، هفتمين ايلخان مغول (حك: 703-694 ق) پايتخت خود، تبريز را به كانون دانش و هنر اسلامى مبدل ساخت. او كه رسماً مسلمان شده بود، در جنوب تبريز شهرى نو بنا كرد و در آنجا مدرسه‌هاى دينى و كتابخانه و بيمارستان و يك كاخ ساخت. وزيرش، رشيدالدين فضل‌اللَّه همدانى هم كه از فرهيختگان زمان خود بود، در جانب شرقى تبريز مجموعه‌اى به نام رَبع‌رشيدى، مشتمل بر بناهاى فرهنگى و خانه‌هاى متعدد براى طالبان علوم، نقاشان، خطاطان و مينياتورسازان بنا كرد.  
+
غازان خان، هفتمین ایلخان مغول (حک: ۷۰۳-۶۹۴ ق) پایتخت خود، [[تبریز]] را به کانون دانش و هنر اسلامى مبدل ساخت. او که رسماً مسلمان شده بود، در جنوب تبریز شهرى نو بنا کرد و در آنجا مدرسه‌هاى دینى و کتابخانه و بیمارستان و یک کاخ ساخت. وزیرش، رشیدالدین فضل‌اللَّه همدانى هم که از فرهیختگان زمان خود بود، در جانب شرقى تبریز مجموعه‌اى به نام رَبع‌رشیدى، مشتمل بر بناهاى فرهنگى و خانه‌هاى متعدد براى طالبان علوم، نقاشان، خطاطان و مینیاتورسازان بنا کرد.  
  
در پايان سده پانزدهم ميلادى اندلس از دست مسلمانان خارج شد. با اين همه، آن مركز كوچك حكومت اسلامى، در سالهاى پايانى حياتش به هنرهاى بسيار زيبا آراسته بود. «قصر الحمراء» (كاخ سرخ) يكى از بناهاى باشكوه آن دوره است. هنگامى‌ كه محمد بن احمر، نخستين امير دودمان بنى‌نصر، به سال 634 ق/1236 م غرناطه را گشود، كاخ خود را بر روى بخشى از يك كوه بلند و پرصخره بنا كرد و از آن پس، هر يك از اميران آن دودمان بخش هايى را بر كاخ اصلى افزودند. از آن ميان، «محمد پنجم» در سده هشتم هجرى الحمراء را به صورت زيبايى درآورد كه امروز برجاى است.
+
در پایان سده پانزدهم میلادى [[اندلس]] از دست مسلمانان خارج شد. با این همه، آن مرکز کوچک حکومت اسلامى، در سالهاى پایانى حیاتش به هنرهاى بسیار زیبا آراسته بود. «قصر الحمراء» (کاخ سرخ) یکى از بناهاى باشکوه آن دوره است. هنگامى‌ که محمد بن احمر، نخستین امیر دودمان بنى‌نصر، به سال ۶۳۴ ق/۱۲۳۶ م غرناطه را گشود، کاخ خود را بر روى بخشى از یک کوه بلند و پرصخره بنا کرد و از آن پس، هر یک از امیران آن دودمان بخش هایى را بر کاخ اصلى افزودند. از آن میان، «محمد پنجم» در سده هشتم هجرى الحمراء را به صورت زیبایى درآورد که امروز برجاى است.
  
تقريباً در همان زمان كه كاخ‌الحمراء ساخته مى‌شد، در قاهره «مدرسه سلطان حسن» بنا گرديد، البته با معمارى كاملًا متفاوت. آن سوى مدرسه سلطان حسن كه رو به قبله دارد، به آرامگاه سلطان متصل است و از بناى مكعب شكل‌يافته و گنبد آن اقتباسى از گنبدهاى بيزانسى است.
+
تقریباً در همان زمان که کاخ‌الحمراء ساخته مى‌شد، در قاهره «مدرسه سلطان حسن» بنا گردید، البته با معمارى کاملًا متفاوت. آن سوى مدرسه سلطان حسن که رو به [[قبله]] دارد، به آرامگاه سلطان متصل است و از بناى مکعب شکل‌یافته و گنبد آن اقتباسى از گنبدهاى بیزانسى است.
  
زيبايى كاخ هاى اسلامى در معماران مسيحى اسپانيا، اثرى شگرف داشت. شاهان مسيحى در شهرهاى گشوده شده اسپانيا، صنعتگران مسلمان را به ساختن بنا به شيوه اسلامى مى‌گماشتند و چون با خانه‌هاى حياطدار مسلمانان خو گرفتند، اين شيوه را به امريكا بردند.
+
زیبایى کاخ هاى اسلامى در معماران [[مسیحیت|مسیحی]] اسپانیا، اثرى شگرف داشت. شاهان مسیحى در شهرهاى گشوده شده اسپانیا، صنعتگران مسلمان را به ساختن بنا به شیوه اسلامى مى‌گماشتند و چون با خانه‌هاى حیاطدار مسلمانان خو گرفتند، این شیوه را به امریکا بردند.
  
در ايران عهد تيموريان نيز با وجود غارت و مردم‌كشى تيمور، هنر راه بالندگى را در پيش گرفت. فرزند تيمور، شاهرخ پايتخت را از سمرقند به هرات برد و به ترميم ويراني هايى كه به دست پدرش پديد آمده بود، پرداخت. همسر شاهرخ، گوهرشاد در كنار آرامگاه [[امام رضا]] عليه السلام، مسجدى به نام خودش بنا كرد. در روزگار فرمانروايى شاهرخ و ديگر شاهان پس از او، هنر موزاييك‌سازى با كاشي هاى ريز لعابى رنگين در بناهايى كه در مشهد و اصفهان ساخته شد، به اوج خود رسيد.  
+
در ایران عهد تیموریان نیز با وجود غارت و مردم‌کشى تیمور، هنر راه بالندگى را در پیش گرفت. فرزند تیمور، شاهرخ پایتخت را از سمرقند به هرات برد و به ترمیم ویرانی هایى که به دست پدرش پدید آمده بود، پرداخت. همسر شاهرخ، گوهرشاد در کنار آرامگاه [[امام رضا]] علیه السلام، مسجدى به نام خودش بنا کرد([[مسجد گوهرشاد]]). در روزگار فرمانروایى شاهرخ و دیگر شاهان پس از او، هنر موزاییک‌سازى با کاشی هاى ریز لعابى رنگین در بناهایى که در مشهد و اصفهان ساخته شد، به اوج خود رسید.  
  
قلمرو فرمانروايى تركان عثمانى در آسياى صغير نيز يكى ديگر از مظاهر بروز هنرهاى اسلامى بود. تأثير «اياصوفيه» كه در آغاز كليسا بود و سپس مسجد شد، در روحيه آنان به درجه‌اى بود كه بازتابهايى از معمارى آن در بسيارى از مسجدهاى ساخته شده از پايان سده نهم هجرى به بعد، در شهر قسطنطنيه يا ديگر نقاط امپراتورى عثمانى، باقى و مشهود است. يكى از بزرگ‌ترين و باعظمت‌ترين آنها، «مسجد سلطان احمد اول» است كه به سال 1609 تا 1616 م ساخته شد، «مسجد سليمانيه» كه به فرمان «سلطان سليمان قانونى» و با معمارى و طراحى «سنان پاشا» ساخته شد، يكى ديگر از نمونه‌هاى معمارى اسلامى است.
+
قلمرو فرمانروایى ترکان عثمانى در آسیاى صغیر نیز یکى دیگر از مظاهر بروز هنرهاى اسلامى بود. تأثیر «ایاصوفیه» که در آغاز کلیسا بود و سپس مسجد شد، در روحیه آنان به درجه‌اى بود که بازتابهایى از معمارى آن در بسیارى از مسجدهاى ساخته شده از پایان سده نهم هجرى به بعد، در شهر قسطنطنیه یا دیگر نقاط امپراتورى عثمانى، باقى و مشهود است. یکى از بزرگ‌ترین و باعظمت‌ترین آنها، «مسجد سلطان احمد اول» است که به سال ۱۶۰۹ تا ۱۶۱۶ م ساخته شد، «مسجد سلیمانیه» که به فرمان «سلطان سلیمان قانونى» و با معمارى و طراحى «سنان پاشا» ساخته شد، یکى دیگر از نمونه‌هاى معمارى اسلامى است.
  
سنان پاشا كه به سال 968 ق بناى مسجد سليمانيه را به پايان برد، مسجد ديگرى را به نام «رستم پاشا» برپا كرد. كاخى را كه سلطان‌ محمد فاتح ساختن آن را آغاز كرده بود، در عهد سليمان قانونى به اندازه شهرى كوچك بود كه چهار حياط بزرگ و چند دروازه داشت.
+
سنان پاشا که به سال ۹۶۸ ق بناى مسجد سلیمانیه را به پایان برد، مسجد دیگرى را به نام «رستم پاشا» برپا کرد. کاخى را که سلطان‌ محمد فاتح ساختن آن را آغاز کرده بود، در عهد سلیمان قانونى به اندازه شهرى کوچک بود که چهار حیاط بزرگ و چند دروازه داشت.
  
در ایران عصر صفوى ميان شاهان صفوى شاه عباس بزرگ از ديگران ممتاز بود. او پادشاهى هنردوست و هنرپرور بود و در حقيقت، اصفهان ساخته و پرداخته اوست. ميدان ها، مسجدها، كاخ ها، بازارها و باغ هايى كه او در اصفهانِ نو (در جنوب غربى اصفهان كهنه) برپا داشت، از اصفهان «نصف جهان» ساخت.
+
در ایران عصر صفوى میان شاهان صفوى شاه عباس بزرگ از دیگران ممتاز بود. او پادشاهى هنردوست و هنرپرور بود و در حقیقت، [[اصفهان]] ساخته و پرداخته اوست. میدان ها، مسجدها، کاخ ها، بازارها و باغ هایى که او در اصفهانِ نو (در جنوب غربى اصفهان کهنه) برپا داشت، از اصفهان «نصف جهان» ساخت.
  
در زمان شاه عباس براى معمارى شهرى و عمومى، نقشه منطقى تهيه شد، بدين‌گونه كه ميدان بزرگى به نام ميدان «نقش جهان» ايجاد شد و سپس در وسط هر يك از چهار ضلع آن، بنايى بزرگ برپا گرديد؛ به گونه‌اى كه طرح كلى آن بازتابى از يك ساختمان چهار ايوانى بسيار بزرگ بود كه در معمارى ايرانى از دوره باستان به اين سو سابقه داشت. چهار بناى عمده آن عبارت بود از: مسجد شاه، مسجد شيخ‌ لطف‌اللَّه، سر در بازار قيصريه و عمارت عالى‌قاپو.
+
در زمان شاه عباس براى معمارى شهرى و عمومى، نقشه منطقى تهیه شد، بدین‌گونه که میدان بزرگى به نام میدان «نقش جهان» ایجاد شد و سپس در وسط هر یک از چهار ضلع آن، بنایى بزرگ برپا گردید؛ به گونه‌اى که طرح کلى آن بازتابى از یک ساختمان چهار ایوانى بسیار بزرگ بود که در معمارى ایرانى از دوره باستان به این سو سابقه داشت. چهار بناى عمده آن عبارت بود از: [[مسجد امام اصفهان|مسجد شاه]]، [[مسجد شیخ لطف الله|مسجد شیخ‌ لطف‌اللَّه]]، سر در بازار قیصریه و عمارت عالى‌قاپو.
  
ميدان شاه در قلب شهر به درازاى بيش از پانصد متر، هم بازار بود و هم ميدان چوگان‌بازى و تيراندازى با كمان. اطراف ميدان را يك بناى دو طبقه مى‌پوشانيد. طبقه زيرين آن، دكانهايى بود كه فلزكاران، كنده‌كاران و پيشه‌وران در آن به آفرينش هاى هنرى خود مى‌پرداختند. در جانب شرقى ميدان، مسجد معروف و زيباى شيخ ‌لطف‌اللَّه ساخته شد (1012 ق/ 1603 م)؛ البته مسجد شاه اصفهان از مسجد شيخ ‌لطف‌اللَّه بزرگ‌تر است و حياطى در وسط دارد و شكوه آن چشم‌گير است.
+
میدان شاه در قلب شهر به درازاى بیش از پانصد متر، هم بازار بود و هم میدان چوگان‌بازى و تیراندازى با کمان. اطراف میدان را یک بناى دو طبقه مى‌پوشانید. طبقه زیرین آن، دکانهایى بود که فلزکاران، کنده‌کاران و پیشه‌وران در آن به آفرینش هاى هنرى خود مى‌پرداختند. در جانب شرقى میدان، مسجد معروف و زیباى شیخ ‌لطف‌اللَّه ساخته شد (۱۰۱۲ ق/ ۱۶۰۳ م)؛ البته مسجد شاه اصفهان از مسجد شیخ ‌لطف‌اللَّه بزرگ‌تر است و حیاطى در وسط دارد و شکوه آن چشم‌گیر است.
  
در جانب غربى ميدان شاه، كاخ عالى‌قاپو در شش طبقه ساخته شده و در طبقه چهارم آن يك ايوان پرستون براى نشستن شاه و ديدن بازي ها و جشن ها فراهم آمده است. شاه ‌عباس در مركز شهر خيابانى عريض و دلگشا به نام چهارباغ با چندين رده درخت چنار احداث كرد كه پايان آن به سى و سه پل يا پل اللَّه ‌ورديخان مى‌پيوست.
+
در جانب غربى میدان شاه، کاخ عالى‌قاپو در شش طبقه ساخته شده و در طبقه چهارم آن یک ایوان پر ستون براى نشستن شاه و دیدن بازی ها و جشن ها فراهم آمده است. شاه ‌عباس در مرکز شهر خیابانى عریض و دلگشا به نام چهارباغ با چندین رده درخت چنار احداث کرد که پایان آن به سى و سه پل یا پل اللَّه ‌وردیخان مى‌پیوست.
  
شايد جَنْسِن حق دارد كه اوايل سده يازدهم هجرى/ نيمه اول سده هفدهم ميلادى را آخرين مرحله شكوفايى نبوغ اسلامى در جهان معمارى به ‌شمار آورده است؛ زيرا در آن برهه از زمان بود كه سه شاهكار هنرى در سه گوشه جهان اسلام رخ نمود: مجموعه بناهاى ميدان شاه اصفهان در ايران، بناى آرامگاه «ارجمند بانو بيگم» يا تاج محل در هند و مسجد سلطان احمد اول در عثمانى.
+
شاید جَنْسِن حق دارد که اوایل سده یازدهم هجرى/ نیمه اول سده هفدهم میلادى را آخرین مرحله شکوفایى نبوغ اسلامى در جهان معمارى به ‌شمار آورده است؛ زیرا در آن برهه از زمان بود که سه شاهکار هنرى در سه گوشه جهان اسلام رخ نمود: مجموعه بناهاى میدان شاه اصفهان در ایران، بناى آرامگاه «ارجمند بانو بیگم» یا تاج محل در هند و مسجد سلطان احمد اول در عثمانى.  
  
در هندوستان، اكبر (963-1014 ق) كه بزرگ‌ترين پادشاه گوركانى هند است، به معمارى دلبستگى فراوان داشت. او در آگره و «فتحپور سيكرى» گنبدها و قبّه‌ها و كاخها برآورد. مسجد بزرگ فتحپور آميخته‌اى از معمارى ايرانى و هندى بود. شهاب‌الدين فرزند جهانگير ملقب به «شاه جهان» (1037 - 1068 ق) نیز به معمارى علاقه زیادی داشت. به دستور وى بناى زيبا و مجلّل «تاج محل» به ‌عنوان آرامگاه همسرش، «ارجمند بانوبيگم» ساخته شد. سبك اين بنا متأثّر از معمارى ايرانى عهد تيمور است، اين آرامگاه را اگرچه شاه جهان براى همسرش ساخت، اما خود او نيز در كنار همسر خفت.
+
در هندوستان، اکبر (۹۶۳-۱۰۱۴ ق) که بزرگ‌ترین پادشاه گورکانى هند است، به معمارى دلبستگى فراوان داشت. او در آگره و «فتحپور سیکرى» گنبدها و قبّه‌ها و کاخها برآورد. مسجد بزرگ فتحپور آمیخته‌اى از معمارى ایرانى و هندى بود. شهاب‌الدین فرزند جهانگیر ملقب به «شاه جهان» (۱۰۳۷ - ۱۰۶۸ ق) نیز به معمارى علاقه زیادی داشت. به دستور وى بناى زیبا و مجلّل «تاج محل» به ‌عنوان آرامگاه همسرش، «ارجمند بانوبیگم» ساخته شد. سبک این بنا متأثّر از معمارى ایرانى عهد تیمور است، این آرامگاه را اگرچه شاه جهان براى همسرش ساخت، اما خود او نیز در کنار همسر خفت.
  
ايران عهد قاجاريه اگرچه مى‌كوشيد تا جايگاه هنرى عصر صفوى را براى خود محفوظ دارد، اما چندان موفق نبود.  
+
ایران عهد قاجاریه اگرچه مى‌کوشید تا جایگاه هنرى عصر صفوى را براى خود محفوظ دارد، اما چندان موفق نبود.  
  
 
==منبع==
 
==منبع==
* فرهنگ و تمدن اسلامى، ص104 تا 111.
+
 
 +
*فرهنگ و تمدن اسلامى، ص104 تا 111.
  
 
[[رده:فرهنگ و تمدن اسلام]]
 
[[رده:فرهنگ و تمدن اسلام]]
 
[[رده:معماری اسلامی]]
 
[[رده:معماری اسلامی]]
 
[[رده:هنرهای اسلامی]]
 
[[رده:هنرهای اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۰

از پایان سده اول هجرى فرمانروایان مسلمان، در نواحى فتح شده ساخت مسجدها و کاخ هاى باشکوه را آغاز کردند و کوشیدند تا آثار بزرگ‌تر و باشکوه‌ترى از بناهاى دوران پیش از اسلام به ‌وجود آورند. اما از اوایل سده دوم هجرى به بعد که کم‌کم سنتى معین و مشخص در هنر اسلامى به ‌وجود آمد و رو به کمال گذارد، هنرمندان ناگزیر، ویژگی هاى قومى و ملى را از بناهایى که نیاز به تجدید مى‌یافتند، مى‌گرفتند و همه را بر سنت هنر اسلامى منطبق مى‌ساختند.

معمارى اسلامى در هیئت و شکل سه نوع بناى عمده به ظهور رسید: مساجد، مدارس و مقابر یا بقاع متبرک. «مسجد جامع دمشق» که بین سال هاى ۸۷ تا ۹۶ ق به روزگار «ولید» بر جاى پرستشگاه‌ ژوپیتر (خداى خدایان روم) ساخته شد، در شمار کهن‌ترین بناهاى اسلامى است.

بناى دیگر آغاز عهد اسلامى، کاخ هشام‌ بن عبدالملک (حک: ۱۲۵-۱۰۵ ق) است که «مشتّى‌» (سراى زمستانى) خوانده مى‌شد و در بیابانى در نزدیکى اریحا برافراشته گشت. وجود شیرهاى بالدار و برخى دیگر از جانوران افسانه‌اى - که از ویژگی هاى فلزکارى و پارچه‌بافى عهد ساسانى به ‌شمار مى‌آید - نشانه‌اى آشکار از تأثیر هنر ایرانى در آن کاخ باشکوه است.

مسجد جامع قرطبه با مناره‌هاى بلند و ستون هاى متعددش یکى دیگر از نمونه‌هاى زیباى هنر اسلامى در اسپانیا و در جهان اسلام است. این مسجد امروز به کلیسا بدل شده، اما هنوز قداست اسلامى‌اش بر نزهت مسیحى‌اش مى‌چربد.

براى عبدالرحمان سوم در نزدیکى قرطبه در طول سیزده سال کاخى برافراشته گشت که «مدینةالزهرا» خوانده شد و اگرچه امروزه رو به ویرانى گذاشته، اما بخش هایى از آن مرمت شده و محافظت مى‌شود.

وقتى سخن از هنر اسلامى در میان است، ایران و ایرانى جایگاهى ویژه در رشد و اعتلاى آن دارد. از سده چهارم هجرى تا آغاز سده دهم هجرى که قیام صوفیان صفوى آغاز شد، ایران مهد هنر و هنرآفرینى در جهان اسلام بود. در حقیقت تشکیل دولت سلجوقى در ایران و بین‌النهرین و آسیاى صغیر و قفقاز نقطه عطفى در بازگشت دوباره ایرانیان به فعالیت‌هاى هنرى شد.

در معمارى، نخستین بناى اصیلى که بدست معماران ایرانى در اوایل سده چهارم هجرى ساخته شد، بناى آرامگاه شاه اسماعیل سامانى در بخارا بود که سرمشق براى ساخت دیگر آرامگاه هاى باشکوه قرار گرفت. بناى آرامگاه ها که در کنار مساجد و مدرسه‌ها نوع سومى از معمارى اسلامى به‌شمار مى‌رود، از حدود سال ۳۹۰ ق تا پایان سده نهم هجرى رواج داشت. این بناها در آغاز بیشتر ساده بود، مانند بناى آرامگاه قابوس وشمگیر در گنبد قابوس (به سال ۳۹۷ ق) که بعدها نماى خارجى آن تزیین یافت. کم‌کم آرامگاه هایى ایجاد شد که به نقش هاى مفصل کاشى معرق مزین شد و بیشتر به دوره تیموریان تعلق دارد، مانند مزار خواجه عبدالله انصارى در نزدیکى هرات که به سال ۸۳۲ ق بنا شده است.

در مسجدسازى، ایرانیان مسلمان ابتدا از همان شیوه مسجدسازى با ستون - که در جهان عرب معمول بود - پیروى کردند؛ اما چندى نگذشت که پایه‌هاى آجرى را جانشین ستون هاى سنگى ساختند و طاقهاى قوس‌دار گوناگونى را ابداع کردند که با آجر بسته مى‌شد. شیوه خاص مسجدسازى ایرانى نیز با استفاده از ایوان و رواق، از خانه ایرانى به مسجد و از آن به بناى مدارس رسمى که از نیمه دوم سده پنجم هجرى براى طالبان علوم ساخته مى‌شد، راه یافت.

سلجوقیان ایران، اصفهان را - که از مدت ها پیش از ایشان کانون صنعت و هنر بود - پایتخت خود قرار دادند. هنوز بناى مسجد جامع سلجوقى اصفهان پابرجاست؛ اگرچه از کاخ شاهان آن سلسله و میدان بزرگ مقابل آن خبرى نیست.

مسجد جامع اصفهان یا مسجدى که به سال ۵۳۰ ق در زواره ساخته شد و هنوز بر جاى مانده، باید نخستین مسجد تاریخ‌دارى باشد که در آن از معمارى چهار ایوانى استفاده شده است. در دوره‌ سلجوقى، آجر در زینت بخشیدن به بناها نقش اساسى داشت؛ در همین دوره کم‌کم حواشى نما و متن داخل آن را با کاشى زینت بخشیدند. این طرح کلى بناى مسجد، مشتمل بر چهار ایوان به اضافه نمازخانه گنبددار، از عهد سلجوقیان به بعد در ساختن تمامى مساجد ایرانى به کار رفت.

زینت‌کارى با گچ و گچ‌برى از اواخر سده پنجم هجرى متداول شد که گاهى همان نقش هاى حاصل از آجرکارى تزئینى را تکرار مى‌کرد و گاهى نقوش گیاهى و اسلیمى‌هایى‌ به ‌وجود مى‌آورد که با شکل اصلى بنا پیوندى نداشت. کاشى معرق هم در حوالى سال ۴۹۴ ق به ظهور رسید. در آغاز به رنگ‌هاى فیروزه‌اى و لاجوردى محدود بود، اما بعدها رنگ‌هاى سورمه‌اى، سفید، سیاه، ارغوانى و زرد هم بر آن افزوده شد.

غازان خان، هفتمین ایلخان مغول (حک: ۷۰۳-۶۹۴ ق) پایتخت خود، تبریز را به کانون دانش و هنر اسلامى مبدل ساخت. او که رسماً مسلمان شده بود، در جنوب تبریز شهرى نو بنا کرد و در آنجا مدرسه‌هاى دینى و کتابخانه و بیمارستان و یک کاخ ساخت. وزیرش، رشیدالدین فضل‌اللَّه همدانى هم که از فرهیختگان زمان خود بود، در جانب شرقى تبریز مجموعه‌اى به نام رَبع‌رشیدى، مشتمل بر بناهاى فرهنگى و خانه‌هاى متعدد براى طالبان علوم، نقاشان، خطاطان و مینیاتورسازان بنا کرد.

در پایان سده پانزدهم میلادى اندلس از دست مسلمانان خارج شد. با این همه، آن مرکز کوچک حکومت اسلامى، در سالهاى پایانى حیاتش به هنرهاى بسیار زیبا آراسته بود. «قصر الحمراء» (کاخ سرخ) یکى از بناهاى باشکوه آن دوره است. هنگامى‌ که محمد بن احمر، نخستین امیر دودمان بنى‌نصر، به سال ۶۳۴ ق/۱۲۳۶ م غرناطه را گشود، کاخ خود را بر روى بخشى از یک کوه بلند و پرصخره بنا کرد و از آن پس، هر یک از امیران آن دودمان بخش هایى را بر کاخ اصلى افزودند. از آن میان، «محمد پنجم» در سده هشتم هجرى الحمراء را به صورت زیبایى درآورد که امروز برجاى است.

تقریباً در همان زمان که کاخ‌الحمراء ساخته مى‌شد، در قاهره «مدرسه سلطان حسن» بنا گردید، البته با معمارى کاملًا متفاوت. آن سوى مدرسه سلطان حسن که رو به قبله دارد، به آرامگاه سلطان متصل است و از بناى مکعب شکل‌یافته و گنبد آن اقتباسى از گنبدهاى بیزانسى است.

زیبایى کاخ هاى اسلامى در معماران مسیحی اسپانیا، اثرى شگرف داشت. شاهان مسیحى در شهرهاى گشوده شده اسپانیا، صنعتگران مسلمان را به ساختن بنا به شیوه اسلامى مى‌گماشتند و چون با خانه‌هاى حیاطدار مسلمانان خو گرفتند، این شیوه را به امریکا بردند.

در ایران عهد تیموریان نیز با وجود غارت و مردم‌کشى تیمور، هنر راه بالندگى را در پیش گرفت. فرزند تیمور، شاهرخ پایتخت را از سمرقند به هرات برد و به ترمیم ویرانی هایى که به دست پدرش پدید آمده بود، پرداخت. همسر شاهرخ، گوهرشاد در کنار آرامگاه امام رضا علیه السلام، مسجدى به نام خودش بنا کرد(مسجد گوهرشاد). در روزگار فرمانروایى شاهرخ و دیگر شاهان پس از او، هنر موزاییک‌سازى با کاشی هاى ریز لعابى رنگین در بناهایى که در مشهد و اصفهان ساخته شد، به اوج خود رسید.

قلمرو فرمانروایى ترکان عثمانى در آسیاى صغیر نیز یکى دیگر از مظاهر بروز هنرهاى اسلامى بود. تأثیر «ایاصوفیه» که در آغاز کلیسا بود و سپس مسجد شد، در روحیه آنان به درجه‌اى بود که بازتابهایى از معمارى آن در بسیارى از مسجدهاى ساخته شده از پایان سده نهم هجرى به بعد، در شهر قسطنطنیه یا دیگر نقاط امپراتورى عثمانى، باقى و مشهود است. یکى از بزرگ‌ترین و باعظمت‌ترین آنها، «مسجد سلطان احمد اول» است که به سال ۱۶۰۹ تا ۱۶۱۶ م ساخته شد، «مسجد سلیمانیه» که به فرمان «سلطان سلیمان قانونى» و با معمارى و طراحى «سنان پاشا» ساخته شد، یکى دیگر از نمونه‌هاى معمارى اسلامى است.

سنان پاشا که به سال ۹۶۸ ق بناى مسجد سلیمانیه را به پایان برد، مسجد دیگرى را به نام «رستم پاشا» برپا کرد. کاخى را که سلطان‌ محمد فاتح ساختن آن را آغاز کرده بود، در عهد سلیمان قانونى به اندازه شهرى کوچک بود که چهار حیاط بزرگ و چند دروازه داشت.

در ایران عصر صفوى میان شاهان صفوى شاه عباس بزرگ از دیگران ممتاز بود. او پادشاهى هنردوست و هنرپرور بود و در حقیقت، اصفهان ساخته و پرداخته اوست. میدان ها، مسجدها، کاخ ها، بازارها و باغ هایى که او در اصفهانِ نو (در جنوب غربى اصفهان کهنه) برپا داشت، از اصفهان «نصف جهان» ساخت.

در زمان شاه عباس براى معمارى شهرى و عمومى، نقشه منطقى تهیه شد، بدین‌گونه که میدان بزرگى به نام میدان «نقش جهان» ایجاد شد و سپس در وسط هر یک از چهار ضلع آن، بنایى بزرگ برپا گردید؛ به گونه‌اى که طرح کلى آن بازتابى از یک ساختمان چهار ایوانى بسیار بزرگ بود که در معمارى ایرانى از دوره باستان به این سو سابقه داشت. چهار بناى عمده آن عبارت بود از: مسجد شاه، مسجد شیخ‌ لطف‌اللَّه، سر در بازار قیصریه و عمارت عالى‌قاپو.

میدان شاه در قلب شهر به درازاى بیش از پانصد متر، هم بازار بود و هم میدان چوگان‌بازى و تیراندازى با کمان. اطراف میدان را یک بناى دو طبقه مى‌پوشانید. طبقه زیرین آن، دکانهایى بود که فلزکاران، کنده‌کاران و پیشه‌وران در آن به آفرینش هاى هنرى خود مى‌پرداختند. در جانب شرقى میدان، مسجد معروف و زیباى شیخ ‌لطف‌اللَّه ساخته شد (۱۰۱۲ ق/ ۱۶۰۳ م)؛ البته مسجد شاه اصفهان از مسجد شیخ ‌لطف‌اللَّه بزرگ‌تر است و حیاطى در وسط دارد و شکوه آن چشم‌گیر است.

در جانب غربى میدان شاه، کاخ عالى‌قاپو در شش طبقه ساخته شده و در طبقه چهارم آن یک ایوان پر ستون براى نشستن شاه و دیدن بازی ها و جشن ها فراهم آمده است. شاه ‌عباس در مرکز شهر خیابانى عریض و دلگشا به نام چهارباغ با چندین رده درخت چنار احداث کرد که پایان آن به سى و سه پل یا پل اللَّه ‌وردیخان مى‌پیوست.

شاید جَنْسِن حق دارد که اوایل سده یازدهم هجرى/ نیمه اول سده هفدهم میلادى را آخرین مرحله شکوفایى نبوغ اسلامى در جهان معمارى به ‌شمار آورده است؛ زیرا در آن برهه از زمان بود که سه شاهکار هنرى در سه گوشه جهان اسلام رخ نمود: مجموعه بناهاى میدان شاه اصفهان در ایران، بناى آرامگاه «ارجمند بانو بیگم» یا تاج محل در هند و مسجد سلطان احمد اول در عثمانى.

در هندوستان، اکبر (۹۶۳-۱۰۱۴ ق) که بزرگ‌ترین پادشاه گورکانى هند است، به معمارى دلبستگى فراوان داشت. او در آگره و «فتحپور سیکرى» گنبدها و قبّه‌ها و کاخها برآورد. مسجد بزرگ فتحپور آمیخته‌اى از معمارى ایرانى و هندى بود. شهاب‌الدین فرزند جهانگیر ملقب به «شاه جهان» (۱۰۳۷ - ۱۰۶۸ ق) نیز به معمارى علاقه زیادی داشت. به دستور وى بناى زیبا و مجلّل «تاج محل» به ‌عنوان آرامگاه همسرش، «ارجمند بانوبیگم» ساخته شد. سبک این بنا متأثّر از معمارى ایرانى عهد تیمور است، این آرامگاه را اگرچه شاه جهان براى همسرش ساخت، اما خود او نیز در کنار همسر خفت.

ایران عهد قاجاریه اگرچه مى‌کوشید تا جایگاه هنرى عصر صفوى را براى خود محفوظ دارد، اما چندان موفق نبود.

منبع

  • فرهنگ و تمدن اسلامى، ص104 تا 111.