مسند نویسی در تاریخ حدیث (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پیوند به متن کتاب)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
==مولف==
 
==مولف==
سيد كاظم طباطبايى
+
سيد كاظم طباطبايى.
  
 
==محتوا==
 
==محتوا==
اين اثر در ده بخش، به شرح زير، تأليف و تدوين يافته است:
 
  
۱) بحث در معناى لغوى و اصطلاحى سند، اسناد، مسند و مسند و به دنبال آن، روشهاى تدوين حديث و بيان تفاوت آنها با روش مسند نويسى و در ادامه، بحثى در نقد روش مسندنويسى وسرانجام، اشاره به پاره اى از آشفتگى ها در به كار بردن اين اصطلاح.
+
اين اثر در ده بخش، به شرح زير تأليف و تدوين يافته است:
۲) در بخش دوم، مؤلف به جايگاه مسندنويسى در تاريخ تدوين حديث اهل سنّت و مراحل گوناگون آن پرداخته و تلاش نموده تا نشان دهد كه مسند نويسى در چه دوره اى از تاريخ تدوين حديث، بيشتر رواج داشته است. در ادامه همين بخش، خوانندگان با مطالبى درباره نخستين مسند نويس و منزلت مسندها در ميان مجموعه هاى حديث، آشنا خواهند شد.
 
3) بخش سوم،فصل بندي است درباره مسندهايي كه به مؤلفان خود منسوب اند و مروري است بر پاره اي از احوال مسند نويسان ،به ترتيب تاريخ در گذشت آنان . در اين بخش به گونه اي گسترده از آگاهي هاي رجال شناختى موجود در كتابهاى رجال، تذكره ها و تراجم، بهره گرفته شده است. ۴) در بخش چهارم، ابتدا از مسندهايى بحث شده كه به نام راويان خود، شناخته مى شوند. سپس درباره مجموعه هايى سخن مى رود كه آنها را از روى خطا يا سهل انگارى، مسند خوانده اند. ۵) بخش پنجم به سهم شيعه در عرصه مسند نويسى اختصاص دارد. مؤلّف در اين بخش، پژوهشى را درباره «اصول اربعمأة» سامان داده و اصلها را با مسندها سنجيده و وجوه همانندى آنها را با يكديگر بيان داشته است. به دنبال آن، زمان پيدايش اين اصول را در تاريخ حديث شيعه با دوره مسند نويسى در تاريخ حديث اهل سنّت، مقايسه كرده و از اين رهگذر، نشان داده است كه اصل نويسى در تاريخ حديث شيعه، بسيار زودتر از مسند نويسى در تاريخ حديث اهل سنّت آغاز شده است. در همين بخش درباره آن دسته از مجموعه هاى حديثى سخن به ميان آمده كه آنها را مسند ناميده اند. ۶) در بخش ششم، با زيد شهيد و مسندش، محتواى آن و مقدار ارزش و اعتبار احاديث آن، آشنا خواهيد شد. ۷) بخش هفتم، ويژه بررسى مسند حميدى است. ۸) در بخش هشتم، مسند احمد بن حنبل به بحث گذاشته مى شود و درباره شخصيت احمد بن حنبل و مقدار ارزش و اعتبار احاديث اين مسند، بحث مى شود. ۹) در بخش نهم، مؤلّف، مسندهاى ابو حنيفه را برشمرده و به پاره اى از احوال مؤلّفانش پرداخته و درباره علت تعدّد مسندهاى ابو حنيفه، سخن گفته و به مقدار ارزش و اعتبار مرويّات آنها اشاره نموده است. ۱۰) بخش آخر به «مسند أبى يعلى الموصلى»، «مسند الصحابة الذين ماتوا في زمن النبى(ص)» و بخش مسانيد در «جمع الجوامع» سيوطى و «المسند الجامع» اختصاص دارد.
 
  
==منبع==
+
# بحث در معناى لغوى و اصطلاحى سند، اسناد، مسند و مسند و به دنبال آن، روش هاى تدوين [[حديث]] و بيان تفاوت آنها با روش مسندنويسى و در ادامه، بحثى در نقد روش مسندنويسى و سرانجام، اشاره به پاره اى از آشفتگى ها در بكار بردن اين اصطلاح.
علوم حدیث، ش 10، تازه هاى نشر، به كوشش: صادق حائرى جم
+
# در بخش دوم، مؤلف به جايگاه مسندنويسى در تاريخ تدوين حديث [[اهل سنت]] و مراحل گوناگون آن پرداخته و تلاش نموده تا نشان دهد كه مسندنويسى در چه دوره اى از تاريخ تدوين حديث، بيشتر رواج داشته است. در ادامه همين بخش، خوانندگان با مطالبى درباره نخستين مسندنويس و منزلت مسندها در ميان مجموعه هاى حديث، آشنا خواهند شد.
 +
# بخش سوم، فصل بندي است درباره مسندهايي كه به مؤلفان خود منسوب اند و مروري است بر پاره اي از احوال مسندنويسان، به ترتيب تاريخ درگذشت آنان. در اين بخش به گونه اي گسترده از آگاهي هاي رجال شناختى موجود در كتاب هاى رجال، تذكره ها و تراجم بهره گرفته شده است.
 +
# در بخش چهارم، ابتدا از مسندهايى بحث شده كه به نام راويان خود، شناخته مى شوند. سپس درباره مجموعه هايى سخن مى رود كه آنها را از روى خطا يا سهل انگارى، مسند خوانده اند.
 +
# بخش پنجم به سهم [[شيعه]] در عرصه مسندنويسى اختصاص دارد. مؤلّف در اين بخش، پژوهشى را درباره «اصول اربعمأة» سامان داده و اصل ها را با مسندها سنجيده و وجوه همانندى آنها را با يكديگر بيان داشته است. به دنبال آن، زمان پيدايش اين اصول را در تاريخ [[حديث]] شيعه با دوره مسندنويسى در تاريخ حديث اهل سنت، مقايسه كرده و از اين رهگذر، نشان داده است كه اصل نويسى در تاريخ حديث [[شيعه]]، بسيار زودتر از مسندنويسى در تاريخ حديث اهل سنت آغاز شده است. در همين بخش درباره آن دسته از مجموعه هاى حديثى سخن به ميان آمده كه آنها را مسند ناميده اند.
 +
# در بخش ششم با زيد شهيد و مسندش، محتواى آن و مقدار ارزش و اعتبار [[احاديث]] آن، آشنا خواهيد شد.
 +
# بخش هفتم ويژه بررسى مسند حميدى است.
 +
# در بخش هشتم، مسند احمد بن حنبل به بحث گذاشته مى شود و درباره شخصيت احمد بن حنبل و مقدار ارزش و اعتبار احاديث اين مسند، بحث مى شود.
 +
# در بخش نهم، مؤلّف، مسندهاى ابوحنيفه را برشمرده و به پاره اى از احوال مؤلفانش پرداخته و درباره علت تعدد مسندهاى ابوحنيفه، سخن گفته و به مقدار ارزش و اعتبار مرويّات آنها اشاره نموده است.
 +
# بخش آخر به «مسند أبى يعلى الموصلى»، «مسند الصحابة الذين ماتوا في زمن النبى صلی الله علیه و آله» و بخش مسانيد در «جمع الجوامع» سيوطى و «المسند الجامع» اختصاص دارد.
 +
 
 +
==منابع==
 +
* علوم حدیث، ش 10، تازه هاى نشر، به كوشش: صادق حائرى جم.
  
 
==پیوند==
 
==پیوند==
سطر ۱۷: سطر ۲۴:
  
 
[[رده:منابع کتاب شناسی]]
 
[[رده:منابع کتاب شناسی]]
 
 
[[رده:منابع علوم حدیث]]
 
[[رده:منابع علوم حدیث]]

نسخهٔ ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۲۶

مولف

سيد كاظم طباطبايى.

محتوا

اين اثر در ده بخش، به شرح زير تأليف و تدوين يافته است:

  1. بحث در معناى لغوى و اصطلاحى سند، اسناد، مسند و مسند و به دنبال آن، روش هاى تدوين حديث و بيان تفاوت آنها با روش مسندنويسى و در ادامه، بحثى در نقد روش مسندنويسى و سرانجام، اشاره به پاره اى از آشفتگى ها در بكار بردن اين اصطلاح.
  2. در بخش دوم، مؤلف به جايگاه مسندنويسى در تاريخ تدوين حديث اهل سنت و مراحل گوناگون آن پرداخته و تلاش نموده تا نشان دهد كه مسندنويسى در چه دوره اى از تاريخ تدوين حديث، بيشتر رواج داشته است. در ادامه همين بخش، خوانندگان با مطالبى درباره نخستين مسندنويس و منزلت مسندها در ميان مجموعه هاى حديث، آشنا خواهند شد.
  3. بخش سوم، فصل بندي است درباره مسندهايي كه به مؤلفان خود منسوب اند و مروري است بر پاره اي از احوال مسندنويسان، به ترتيب تاريخ درگذشت آنان. در اين بخش به گونه اي گسترده از آگاهي هاي رجال شناختى موجود در كتاب هاى رجال، تذكره ها و تراجم بهره گرفته شده است.
  4. در بخش چهارم، ابتدا از مسندهايى بحث شده كه به نام راويان خود، شناخته مى شوند. سپس درباره مجموعه هايى سخن مى رود كه آنها را از روى خطا يا سهل انگارى، مسند خوانده اند.
  5. بخش پنجم به سهم شيعه در عرصه مسندنويسى اختصاص دارد. مؤلّف در اين بخش، پژوهشى را درباره «اصول اربعمأة» سامان داده و اصل ها را با مسندها سنجيده و وجوه همانندى آنها را با يكديگر بيان داشته است. به دنبال آن، زمان پيدايش اين اصول را در تاريخ حديث شيعه با دوره مسندنويسى در تاريخ حديث اهل سنت، مقايسه كرده و از اين رهگذر، نشان داده است كه اصل نويسى در تاريخ حديث شيعه، بسيار زودتر از مسندنويسى در تاريخ حديث اهل سنت آغاز شده است. در همين بخش درباره آن دسته از مجموعه هاى حديثى سخن به ميان آمده كه آنها را مسند ناميده اند.
  6. در بخش ششم با زيد شهيد و مسندش، محتواى آن و مقدار ارزش و اعتبار احاديث آن، آشنا خواهيد شد.
  7. بخش هفتم ويژه بررسى مسند حميدى است.
  8. در بخش هشتم، مسند احمد بن حنبل به بحث گذاشته مى شود و درباره شخصيت احمد بن حنبل و مقدار ارزش و اعتبار احاديث اين مسند، بحث مى شود.
  9. در بخش نهم، مؤلّف، مسندهاى ابوحنيفه را برشمرده و به پاره اى از احوال مؤلفانش پرداخته و درباره علت تعدد مسندهاى ابوحنيفه، سخن گفته و به مقدار ارزش و اعتبار مرويّات آنها اشاره نموده است.
  10. بخش آخر به «مسند أبى يعلى الموصلى»، «مسند الصحابة الذين ماتوا في زمن النبى صلی الله علیه و آله» و بخش مسانيد در «جمع الجوامع» سيوطى و «المسند الجامع» اختصاص دارد.

منابع

  • علوم حدیث، ش 10، تازه هاى نشر، به كوشش: صادق حائرى جم.

پیوند

متن کتاب