قم: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی ' {{نوشته های اعضای دانشنامه}} <keywords content='کلید واژه: شهرهای اسلامی، قم، القاب قم، ...' ایجاد کرد) |
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (تعیین رده) |
||
سطر ۱۷۸: | سطر ۱۷۸: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
+ | |||
+ | [[رده:شهرهای اسلامی]] |
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۵۲
این مقاله حاصل همکاری و مشارکت جمعی از اعضای دانشنامه اسلامی در نسخه پیشین دانشنامه است. به هنگامی که اطلاعات دانشنامه از نرم افزار پیشین به نرم افزارکنونی منتقل شد آخرین ویرایش آنجا به عنوان اولین نسخه در نرم افزار جدید ثبت شد.
چنانچه علاقه مندید نام کاربری که تدوین کننده این مقاله در نسخه پیشین بوده یا بیشترین مشارکت را در تهیه آن داشته است را بدانید به صفحه مشارکت کنندگان در نسخه پیشین مراجعه کنید |
قم براي همه نامیآشناست. تاريخ قم به قرنها پيش از اسلام میرسد. با ورود اسلام و تشيع به ايران، قم مهد تشيع شد و چنان كه امام هفتم علیه السلام فرمود: "قم، آشيانه خاندان پيامبر و پناهگاه شيعيان ايشان است." در اين شهر بسياري از فرزندان ائمه اطهار علیهم السلام مدفونند كه در رأس آنها حضرت معصومه سلام الله علیها قرار دارد. لذا شناخت قم و يا به عبارتي ديگر، "قم شناسي" ضروري است.
چرا قم را، قم ناميدند؟
اقوال مختلفي در اين مورد وجود دارد كه به بعضي از آن ها اشاره میشود:
- 1. قم را قمسارة بن لهراسب بنا كرد و نام قم را قمساره گرفته شده است.
- 2. پيامبر صلی الله علیه و آله در شب معراج، ابليس را ديد كه در آن جا (قم) نشسته و سر به زانو نهاده است، پس فرمود: "قم، يا ملعون؛ اي ملعون، برخيز". از آن به بعد سرزمين قم را ـ كه به "ارض جبل" مشهور بود ـ قم ناميدند.
- 3. حمزة اصفهاني میگويد: چون اعراب اشعري به قم آمدند در اطراف قم در خيمههايي از مو، ساكن شدند. آنان در صحرا، هفت دِه ساختند به نامهاي: ممجان، قزدان، مالون، جمر، سكن، جلنبادان و كُميدان. چون اين هفت ده وسعت يافت و به يكديگر نزديك شد از نامهاي هفت ده، نام قريه كميدان را برگزيدند و به مجموع اين هفت ده، كميدان گفتند. پس از مدتي آن را به اختصار "كُم" ناميدند. مؤلف تاريخ قم، وجه تسميه حمزه را نمیپذيرد و دليل میآورد كه هم نام قم به تنهايي و هم نام كميدان به تنهايي ـ هر دو با هم ـ در قديم شنيده شده است.
- 4. وجود آب رودخانه اناربار، باعث شد كه مردم در اين ناحيه، تمركز يابند به طوري كه نوشتهاند: قم مجمع آبهاي اناربار بود و به سبب گياه و علف، صحرانشينان و چوپانان احشام خود را در آن جا رها كردند و خيمهها و خانهها ساختند، خانههايي از چوب و گياه. آن خانهها را "كومه" ناميدند بعد تخفيف دادند و گفتند: كم و بعد آن را معرب گردانيدند و گفتند: قم، چرا كه در لغت عرب گودالهاي پر آب را "قمقمه" میگويند و چنين گودالهايي در اين ناحيه، فراوان بود. لذا نام قم بر اين شهر تثبيت شد.
- 5. بعضي گفتهاند: در مقابل تيمره (ديمره) و برق رود، چشمهاي قرار داشت بسيار پر آب، كه به آن "كُب" میگفتند و آبي كه در زمين قم جمع میشد از اين چشمه بود. رودخانهاي كه در آن چشمه میآمد "كُب رود" نام داشت. سپس كب رود معرب گشت و "قمرود" ناميده شد و آن محل را به مناسبت نام آن رودخانه، قم گفتند.[۱]
القاب قم[۲]
(مقصود لقبهائي است كه در عصر اسلامی بر آن اطلاق شده است)، قم از شهرهايي است كه لقبهاي متعدد به آن داده شده است و اين لقبها مانند لقبهايي كه به ديگر شهرهاي اسلامی دادهاند مفهوم ديني و مذهبي دارد. آن چهار القاب قم در آثار نويسندگان از دوره مغول به بعد به نظر نويسنده رسيده عبارت است از:
دارالمؤمنين، دارالعباده، دارالموحدين، خيرالمدقدمين (از يك سند جغرافيايي)، دارالعلم، خاك فرج، مدينه المؤمنين، بلده المؤمنين، دارمدينه المؤمنين. (لقب اخير در نوشتهاي به مهر و امضاي شاه سلمان صفوي ديده شده و داراي معني صحيحي نيست) پاره از القاب مزبور، به شهرهاي ديگر غير از قم نيز اطلاق شده است.[۳]
موقعیت جغرافیایی قم
استان قم با وسعتى در حدود 11238 كيلومتر مربع در بخش مركزى ايران واقع شده است. اين استان از طرف شمال به استان تهران، از شرق به استان سمنان، و از جنوب به استان اصفهان و از طرف جنوب غربى تا شمال غربى به استان مركزى محدود مىگردد.
اين استان كمتر از يك درصد كل مساحت كشور، بيست و هشتمين و در واقع كوچكترين استان كشور محسوب مى شود. ارتفاع مركز شهرستان از سطح دريا 928 متر و ارتفاع بلندترين نقطه استان در مناطق كوهستانى، (كوه وليجا) با 3330 متر ارتفاع و پستترين نقطه آن در حاشيه درياچه نمك قم حدود 700 متر است.
استان قم از نظر تقسيمات كشورى در سال 1379 داراى يك شهرستان، 4 بخش، 5 شهر و 9 دهستان و 936 آبادى بوده كه از اين تعداد 356 آبادى داراى سكنه و 580 آبادى بدون سكنه بوده است.
قم در احادیث
1- سلام بر مردم قم:
قال الصادق علیه السلام: سلام الله على قم يستسقى الله بلادهم الغيث و ينزل الله عليهم البركات و يبدل الله سيأتهم حسنات، هم اهل ركوع و سجود و قيام و قعود، هم الفقهاء العلماء، اهل الدرايه والروايه و حسن العباده.
امام صادق علیه السلام فرمودند: سلام بر مردم قم، خداوند شهرهاى آنان را با باران سيراب مىكند، بركتها را بر آنان نازل مىكند، و بديهاى آنان را به خوبى تبديل مىكند، آنها اهل ركوع و سجود و قيام و قعود هستند. آنان فقيه و دانشمند هستند. آنان اهل درك حقايق و روايت و عبادت نيكو هستند.[۴]
2- قم پناهگاه فاطميان:
قال الصادق علیه السلام: اذا اصابتكم بليه و اناء فعليكم بقم فانه مأوى الفاطمين.
امام صادق علیه السلام فرمودند: زمانى كه رنج و زحمت و گرفتارى به شما روآورد، به قم روى آوريد، زيرا قم پناهگاه فاطميان و محل آسايش مؤمنان است.[۵]
3- دعوت و حركت از قم:
عن ابى الحسن الاول علیه السلام قال: رجل من اهل قم يدعوا الناس الى الحق يجتمع معه قوم كزبر الحديد لاتزلهم الرياح العواصف ولايجبنون و على الله يتوكلون والعاقبه للمتقين.
امام على علیه السلام فرمودند: مردى از قم، مردم را به سوى حق دعوت مىكند، گروهى با او همراه مى شوند كه همانند پارههاى آهن هستند، كه بادهاى تند آنان را نمىلغزاند و از جنگ خسته نمىشوند. به خدا توكل مىكنند و عاقبت خبر براى پرهيزكاران است.
4- مردم قم همراه مهدى علیه السلام:
عن عفان البصرى عن ابى عبدالله علیه السلام قال لى: اتدرى لم سمى قم؟ قلت: الله و رسوله و انت اعلم قال: انما سمى قم لان اهله يجمعمون مع قائم آل محمد صلوات الله عليه و يقومون معه و يستقيمون عليه و ينصرونه.
عفان بصرى مى گويد: امام صادق علیه السلام به من فرمود: مىدانى چرا قم ناميده شد؟ گفتم: خدا و پيامبرش و شما آگاهتريد. فرمودند: قم ناميده شد چون اهل آن با قائم آل محمد صلی الله علیه و آله همراه مىشوند و با او قيام مىكنند و او را يارى مىكنند و استوار خواهند بود.[۶]
5- برترى مردم قم:
قال ابوالحسن علیه السلام: ان للجنه ثمانيه ابواب و واحد منها لااهل قم و هم خيار شيعتنا من بين ساير البلاد خمرالله تعالى ولايتنا فى طينتهم.
امام هفتم علیه السلام فرمودند: بهشت داراى هشت در است و يكى از آنها براى مردم قم است، و آنان در ميان مردم ساير شهرها بهترين شيعيان ما هستند، خداوند ولايت ما را در طينت آنان قرار داد.[۷]
6- ستمگر در قم:
قال الصادق علیه السلام: ان لعلى قم ملكا زفرف عليها بجناحيه لايريدها جبار بسوء الا اذابه الله كذوب الملخ فى الماء.
امام صادق علیه السلام فرمودند: براى قم فرشتهاى است كه بالهايش را بر آن گسترده است، هيچ ستمگرى قصد آزار قم نمىكند مگر اين كه خداوند او را ذوب مىكند همانند ذوب شدن نمك در آب.[۸]
7-قال الصادق علیه السلام: «انّ المَلائِكَة لتَدْفَعُ البَلايا عَنْ قُمْ وَ اَهْلِهِ وَ ما قَصَدَهُ جَبّارٌ سوءالا اِلّا قَصَمَهُ قاصِمْ الجّبارين»؛ فرشتگان خدا، همواره بلاها و خطرات را از قم و اهل آن برطرف مىسازند و هيچ ستمگرى، قصد نابودى قم را نمىكند مگر اين كه خداوند نابودش مىسازد.[۹]
8- قال على علیه السلام: «سلامُ اللّه عَلى اهلِ قُمْ وَ رَحْمَةَ اللّه على اهل قُمْ... هُمْ اهلُ رُكوُع وَ خُشوُع وَ سُجوُد وَ قيام وَ صيام هُمُ الفُقَها العُلَما الفهماء هُمْ اهلُ الديّنِ والولايَةِ وَ حُسْنِ العبادَةِ، صَلواتُ اللّه عَلَيْهم وَ رَحْمَةُ اللّهِ و بَركاتُه».
سلام خدا بر مردم قم باد و رحمت خدا بر آنان باد، آنان اهل ركوع و سجود و خشوع و نماز و روزهاند، آنان فقيهان و عالمان و هوشمندان هستند، آنان ديندار و دوستدار خاندان پيامبر و اهل عبادتهاى شايسته هستند درود خدا و رحمت و بركات او بر مردم قم باد.[۱۰]
9- قال الصادق علیه السلام: «الا انَّ قُمْ حَرَمى وَ حَرَمَ ولْدى مِنْ بَعْدى»؛ بدانيد كه قم، حرم من و حرم فرزندان پس از من است.[۱۱]
10- قال الصادق علیه السلام: «اذا اصابَتْكُمْ بَلِيَّةٌ وَ عِنا فَعَلَيكمْ بِقُم فَاِنَّهُ مَأْوى الفاطميّين»؛ آن گاه كه بلاها و مشكلات به شما روى كرد، به شهر قم روى آوريد كه قم جايگاه امن فرزندان فاطمه سلام الله علیها است.[۱۲]
11- قال على ابن موسى الرضا علیه السلام: «اِنّ لِلجَنَّةِ نَمانَيِة ِ اَبوْاب ولِأهْل ِ قُم واحِدٌ مِنْها فَطوبى لَهُمْ ثُمَّ طُوبى لَهُمْ ثُمَّ طوُبى لَهُمْ»؛ بهشت هشت در دارد كه يك در از آن ها ويژه مردم قم است. خوشا به حال آنان - خوشا به حال آنان - خوشا به حال آنان.[۱۳]
12- قال الصادق علیه السلام: «تُرْبَة قُم مُقَدَّسَةٌ وَ اَهْلُها مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ لايُريدُهُمْ جَبّارَ الّا عُجِّلَتْ عُقُوبَتُهُ... اما اِنَّهُمْ اَنْصارُ قائِمِنا وَ دُعاةُ حَقِّنا»؛ خاك قم مقدس است و مردم آن از ما خاندان پيامبر هستند و ما نيز آنان هستيم، هيچ ستمگرى قصد آزار مردم قم را نو كند جز آن كه بزودى عقوبت مىشود. بدانيد كه مردم قم ياران قائم ما و مبلغان حق ما هستند.[۱۴]
13- قال موسى بن جعفر علیه السلام: «قُمْ عُشِّ آل محمّد وَ مأوَى شيعَتِهِمْ و... يَدْفَعُ اللّهُ عنهم شر الأعادى وَ كُلُّ شُو»؛ قم خانه آل محمد و جايگاه پيروان آنان است. خداوند شر دشمنان را از شهر قم كوتاه و دفع مىكند و هر بدى را از آن دور مىسازد.[۱۵]
14- قال على ابن موسى الرضا علیه السلام: «لُولا القُميّونَ لَضاعَ الدّينُ وَلولا القُميُّونَ لَانْدَرَسَ الِدّينُ»؛ اگر اهل قم نباشند دين اسلام از بين مىرود و يا كهنه شده و فراموش مىشود.[۱۶]
15- قال الصادق علیه السلام: «انَّما سُمّىَ قُمْ لِاَنَّ اَهْلَهُ يَجْتَمِعونَ مَعَ قائم آل مُحَمّد وَ تَقيمُونَ مَعَهُ و يَسْتقيمونِ عَلَيه وَ يَنْصُرُونَهُ»؛ قم را به اين جهت قم ناميدند كه مردم آن در كنار قائم آل محمد صلی الله علیه و آله گرد مىآيند و در راه او استقامت مىورزند و او را يارى مىكنند.[۱۷]
16- قال الصادق علیه السلام: «وَ ما أَرادَ احدٌ بِقُمْ وَ اَهْلِهُ سُوا الّا اَذَلَّهُ اللّهُ وَاَبْعَدَهُ مِنْ رَحَْمتِه»؛ و كسى اراده بد به شهر قم و اهل قم نمىكند مگر آن كه خداوند او را ذليل مىكند و از رحمت خويش دور میسازد.[۱۸]
17- قال موسى بن جعفر علیه السلام: «رَجُل مِن اَهْل قُمْ يَدعُو النّاسَ الىَ الحَّق يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوُمٌ كَزُبُرِ الحَديد لايعلمون عَن الحَرْب ولايَجْنُبُونَ وَلايُحَرِّكُهُمُ الرِّياحُ العَواصِفُ و عَلىَ اللّه يَتَوكَّلوُنَ وَالعاقِبَةُ للمُتَّقين»؛ شخصى از اهل قم مردم را به حق فراخواهد خواند و در اطراف او كسانى جمع مىشوند كه چونان قطعههاى آهن مقاومند از جنگ خسته نمىشوند و نمىترسند و هيچ باد سركش تندى آن ها را تكان نمىدهد و به خدا توكل دارند و عاقبت از آن متقين است.[۱۹]
18- قال الصادق علیه السلام: «تَكُونُ بَلْدَةُ قُمْ وَأهْلُها حُجَّة علىَ الخلايِق...»؛ قم و مردم قم الگو و حجت بر جهانيان مىشوند.[۲۰]
تاريخ شهر قم
در مورد قدمت شهر قم دو نظريه وجود دارد:
- 1. بعضي آن را شهري اسلامی میدانند كه در دوره اسلامي؛ يعني، در سال 83 هجري (زماني كه اعراب اشعري به قم آمدند) بنا شد.
- 2. بعضي میگويند: قم قبل از اسلام بوده، منتها اعراب اشعري در عمران و آباداني آن كوشيدند. بعضي بناي آن را به بهرام گور نسبت میدهند و برخي میگويند: هنگامی كه قباد ساساني به نزد هياطله میرفت، چون به قم رسيد آن را در نهايت خرابي ديد، علت را پرسيد گفتند: در اثر حمله اسكندر خراب شده است. چون قباد برگشت دستور آباداني آن را داد و آن را "ويران آبادان كردكُواد"؛ يعني، خراب و ويران بود قباد آن را آباد گردانيد، نام نهاد. اين نام تا زمان يزدگرد سوم نيز بود.
برخي گويند: تهمورث، سومين پادشاه سلسله پيشدادي ـ نخستين سلسله داستاني ايران به گفته فردوسي ـ آن را ساخته است. برخي سازنده آن را طليحه بن احوص اشعري میدانند. به هر حال، قرايني در دست است كه از قدمت و سوابق تاريخي قم حكايت میكند. از آن جمله اين كه، از زعفران قمی و نزهتگاه قم در عهد ساساني ياد شده است و فردوسي ـ كه مأخذ شاهنامه او به افسانههاي پيش از اسلامی میرسد ـ سه بار نام قم را در شاهنامه آورده است. دهكدهها، آسيابها، رودخانهها، پلها، آتشكده معروف آن در تاريخ قديم قم، همه دلالت بر اين سابقه تاريخي میكنند.
قرار داشتن شهر قم بر سر راه محورهاي اصلي ارتباطي كشور و عبور روزمره هزاران مسافر از اين شهر و مهاجرتهاي ديگر، رشد جمعيت، گسترش كشاورزي، محدود بودن برخي كالاها، مكانيزه شدن كشاورزي، صنايع، وجود حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و بخصوص حوزههاي علمی و نيز گسترش صنايع مختلف در اطراف قم از عوامل مهاجرت و اهميت اين شهر در سطح كشور است.
قم در ادوار مختلف، گاه توسعه يافته و گاه به عللي، چون قحطي، بيماريهاي مْسري و جنگ از جمعيت خالي شده است. در تواريخ نوشتهاند كه، قم پيش از اسلام شهري زيبا و بزرگ بوده است. به هنگام حمله مسلمانان به ايران، هزاران سپاهي از قم در جنگ قادسيه و نيز در جنگ نهاوند به سرداري شرزاد شركت داشتهاند.
قم چنان آباد بوده است كه از يك ده، چهار هزار مرد بيرون آمد كه هر يك خدمتكار، مهتر، نانپز و آشپز به همراه داشت. قم در سال 23 هجري به دست ابوموسي اشعري فتح شد. از آن تاريخ به بعد مردم قم به تشيع معروف شدند. در طول زمان، اقوام مختلفي به قم مهاجرت كردند كه از آن جمله اعراب اشعري ـ كه اصالتاً يمني بودند ـ هستند.
در قرون دوم و سوم هجري (در زمان خلفاي عباسي) به ويژه در دوران هارون، مأمون، معتصم، واثق، متوكل، مستنصر، مستين و معتز به علت نافرماني مردم قم از پرداخت خراج و علاقهشان به اهل بيت علیهم السلام جنگهاي خونين ر ُخ داد. در اين نبردها، سرداران خليفه خانهها و باغها را خراب كردند و به كشتار مردم پرداختند.
در قرن سوم و چهارم هجري، قم چنان وسعت يافت كه 52 آسياب در آن گردش میكرده است. در قرن پنجم و ششم، دو سوي قم، بيش از سه ميل (يك فرسخ) فاصله داشت و در دو جاي آن نماز جمعه برگزار میشد. در سال 616 چنگيز، 651 هلاكو و يك قرن و نيم بعد تيمور به اين شهر حمله كردند كه البته برخي حمله تيمور به قم را رد كردهاند. در دوره شاهرخ و تركمانان آق قويونلو و قرقويونلو، قم رونق يافت به طوري كه بيست هزار خانه در قم وجود داشت. در دوره صفوي جمعيت قم را، پنجاه هزار تن ذكر كردهاند.[۲۱]
اماکن متبرکه قم
- 1- حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، ميدان آستانه؛
- 2- امامزادههاي معروف:
- امامزاده علي بن جعفر (برادر امام هفتم علیه السلام و عموي حضرت معصومه سلام الله علیها، انتهاي خيابان انقلاب (چهارمردان))؛
- موسي مبرقع (فرزند بلافصل امام جواد علیه السلام)، خيابان طالقاني، كوچه شماره 59؛
- امامزاده شاه جمال، ابتداي جاده اراك؛
- شاهزاده احمد، خيابان امام موسي صدر (ميدان الهادي)؛
- امامزاده ابراهيم و شاه محمد، ميدان سعيدي، خيابان امامزاده ابراهيم؛
- امامزاده شاه جعفر غريب، نزديك مسجد جمكران؛
- شاهزاده ابراهيم و گنبد سبز، انتهاي خيابان انقلاب؛
- امامزاده هادي و مهدي، نزديك مسجد جمكران؛
- شاهزاده زيد و چهل اختران، خيابان طالقاني، كوچه شماره 59؛
- امامزاده احمد بن محمد حنيفه، ميدان جهاد، بلوار 15 خرداد؛
- امامزاده شاه جعفر، ميدان سعيدي، خيابان امامزاده ابراهيم؛
- شاهزاده احمد قاسم، خيابان سميه، ميدان امامزاده احمد قاسم؛
- امامزاده سيد علي، ميدان جهاد، بلوار 15 خرداد؛
- شاهزاده جمال الدين، ورودي قم از جاده اراك (مقابل كمربندي)؛
- امامزاده حمزه و امامزاده احمد، 45 متري عمارياسر، كوچه لب چال؛
- چهارتن از فرزندان ائمه اطهار علیهم السلام، حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها؛
- چهار امامزاده، فلكه جهاد، بلوار 15 خرداد؛
- شاهزاده اسماعيل، خيابان طالقاني، كوچه شماره 82؛
- شاهزاده طيب و طاهر، بلوار 15 خرداد، جاده سراجه؛
- امامزاده سلطان محمد شريف، خيابان انقلاب، كوچه شماره 17.
طبق تحقيقات به عمل آمده امامزادگان مدفون در قم چهارصد و چهل نفر میباشند. در ضمن قبور بسياري از علما، شهدا و بزرگان در "مقبره شيخان" ـ خيابان آستانه ـ قرار دارد.
- 3- مساجد مهم:
- مسجد مقدس صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف جمكران، (كيلومتر 6 جاده قم ـ كاشان)؛
- مسجد امام حسن عسکری علیه السلام، چهارراه بازار؛
- مسجد جامع، خيابان طالقاني (آذر)، كوچه شماره 73، كوچه مسجد جامع؛
- مسجد اعظم، خيابان موزه.[۲۲]
پانویس
- ↑ قم در گذرگاه تاريخ، علياصغر پيله وريان.
- ↑ سابقاً به همان گونه كه لقب دادن به افراد، به فراخور حالشان معمول بود، لقب دادن به شهرها نيز معمول بود، و اين رسم ضاهراً از دوره مغول معمول گرديده است. نويسندگان دوره قاجاريه گاهي به شهرهايي از قبيل پاريس و لندن هم، لقب میدادهاند.
- ↑ تاريخ مذهبي قم، علياصغر فقيهي.
- ↑ بحارالانوار، 60/217.
- ↑ بحارالانوار، 60/215.
- ↑ بحارالانوار، 60/216.
- ↑ بحارالانوار، 60/216.
- ↑ بحارالانوار، 60/217.
- ↑ منتخب الاثر، صفحه 443.
- ↑ آينده و آينده سازان، صفحه 40.
- ↑ تاريخ قم، صفحه 7.
- ↑ بحارالانوار، ج 60، صفحه 215.
- ↑ سفينة البحار، ج 2، صفحه 445.
- ↑ بحارالانوار، ج 60، صفحه 218.
- ↑ بحارالانوار، ج 60، صفحه 218.
- ↑ سفينة البحار، ج 2، صفحه 446.
- ↑ بحارالانوار، ج 57، صفحه 216، حديث 38.
- ↑ بحارالانوار، ج 57، صفحه 215.
- ↑ سيد بن طاووس-املهم والفتن، صفحه 38.
- ↑ سفينة البحار، ج 2، صفحه 445.
- ↑ قم در گذرگاه تاريخ، علياصغر پيلهوريان.
- ↑ قم در گذرگاه تاريخ، علياصغر پيلهوريان.