ذو الشهادتين: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۲: سطر ۲:
  
  
 +
'''کلیدواژه: یاران امام علی علیه السلام، علت نامگذاری ذوالشهادتین، خزیمه، ذوالشهادتين'''
  
 +
خزيمه پسر ثابت انصارى در [[جنگ بدر]] و جنگ هاى ديگر شركت داشت، و در صفين پس از [[عمار یاسر]] [[شهيد]] شد. و [[اميرالمؤمنين]] علیه السلام پس از شهادت او فرمود: «اين اخوانى الذين ركبوا الطريق و مضوا على الحق اين عمار؟ و اين ابن التيهان؟ و اين ذوالشهادتين؟ و اين نظراؤهم من اخوانهم الذين تعاقدوا على المنيه و ابرد برؤسهم الى الفجرة قال ثم ضرب بيده على الحيته الشريفه الكريمه فاطال البكاء ثم قال عليه السلام: اوه على اخوانى الذين تلوا القرآن فاحكموه و تدبروا الفرض فاقاموه احيواالسنه و اماتوا البدعة. دعوا للجهاد فاجابوا، و وثقوا بالقائد فاتبعوه».
  
'''منبع:'''ترجمه [[نهج البلاغه]]، صفحه 495
+
يعنى: «كجايند برادران من كه راه حق را سپردند، و با حق رخت به خانه آخرت بردند؟ كجاست عمار؟ كجاست پسر تيهان؟ و كجاست ذوالشهادتين؟ و كجايند همانندان ايشان از برادران شان كه با يكديگر به مرگ پيمان بستند و سر هاى آنان را به فاجران هديه كردند؟ (پس دست به ريش مبارك خود گرفت و زمانى دراز گريست، سپس فرمود:) دريغا! از برادرانم كه [[قرآن]] خواندند، و در حفظ آن كوشيدند. واجب را بر پا كردند، پس از آن كه در آن انديشيدند سنت را زنده كردند و بدعت را مي راندند. به [[جهاد]] خوانده شدند و پذيرفتند. به پيشواى خود اعتماد كردند و در پى او رفتند.
  
'''نویسنده:''' دكتر شهيدى
+
[[رسول خدا]] گواهى او را در حد گواهى دو تن دانست. چنان بود كه رسول خدا از عربى اسبى خريده بود عرب انكار كرد پيامبر فرمود: «خزيمة گواهى مى دهى؟»
  
خزيمه پسر ثابت انصارى در [[جنگ بدر]] و جنگ هاى ديگر شركت داشت، و در صفين پس از [[عمار یاسر]] [[شهيد]] شد. و [[اميرالمؤمنين]] علیه السلام پس از شهادت او فرمود: «اين اخوانى الذين ركبوا الطريق و مضوا على الحق اين عمار؟ و اين ابن التيهان؟ و اين ذوالشهادتين؟ و اين نظراؤهم من اخوانهم الذين تعاقدوا على المنيه و ابرد برؤسهم الى الفجرة قال ثم ضرب بيده على الحيته الشريفه الكريمه فاطال البكاء ثم قال عليه السلام: اوه على اخوانى الذين تلوا القرآن فاحكموه و تدبروا الفرض فاقاموه احيوا السنه و اماتوا البدعة. دعوا للجهاد فاجابوا، و وثقوا بالقائد فاتبعوه».
+
گفت: «نه، ليكن دانستم كه تو اسب را خريده اى. تو را بدان چه از خدا آورده اى تصديق مى كنم، چگونه در اين معامله راستگو ندانيم». پيامبر فرمود: «گواهى تو، گواهى دو مرد است».
  
يعنى: «كجايند برادران من كه راه حق را سپردند، و با حق رخت  به خانه آخرت بردند؟ كجاست عمار؟ كجاست پسر تيهان؟ و كجاست ذوالشهادتين؟ و كجايند همانندان ايشان از برادران شان كه با يكديگر به مرگ پيمان بستند و سر هاى آنان را به فاجران هديه كردند؟ (پس دست  به ريش مبارك خود گرفت و زمانى دراز گريست، سپس فرمود:) دريغا! از برادرانم كه [[قرآن]] خواندند، و در حفظ آن كوشيدند. واجب را بر پا كردند، پس از آن كه در آن انديشيدند سنت را زنده كردند و بدعت را مي راندند. به [[جهاد]] خوانده شدند و پذيرفتند. به پيشواى خود اعتماد كردند و در پى او رفتند.
+
==منابع==
 +
دكتر شهيدى، ترجمه [[نهج البلاغه]]، صفحه 495.
  
[[رسول خدا]] گواهى او را در حد گواهى دو تن دانست. چنان بود كه رسول خدا از عربى اسبى خريده بود عرب انكار كرد پيامبر فرمود: «خزيمة گواهى مى  دهى؟»
 
 
گفت: «نه، ليكن دانستم كه تو اسب را خريده  اى. تو را بدان چه از خدا آورده  اى تصديق مى  كنم، چگونه در اين معامله راستگو ندانيم ».
 
 
پيامبر فرمود: «گواهى تو، گواهى دو مرد است.»
 
 
[[Category:اصحاب امام علی علیه السلام]]
 
[[Category:اصحاب امام علی علیه السلام]]

نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۱

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


کلیدواژه: یاران امام علی علیه السلام، علت نامگذاری ذوالشهادتین، خزیمه، ذوالشهادتين

خزيمه پسر ثابت انصارى در جنگ بدر و جنگ هاى ديگر شركت داشت، و در صفين پس از عمار یاسر شهيد شد. و اميرالمؤمنين علیه السلام پس از شهادت او فرمود: «اين اخوانى الذين ركبوا الطريق و مضوا على الحق اين عمار؟ و اين ابن التيهان؟ و اين ذوالشهادتين؟ و اين نظراؤهم من اخوانهم الذين تعاقدوا على المنيه و ابرد برؤسهم الى الفجرة قال ثم ضرب بيده على الحيته الشريفه الكريمه فاطال البكاء ثم قال عليه السلام: اوه على اخوانى الذين تلوا القرآن فاحكموه و تدبروا الفرض فاقاموه احيواالسنه و اماتوا البدعة. دعوا للجهاد فاجابوا، و وثقوا بالقائد فاتبعوه».

يعنى: «كجايند برادران من كه راه حق را سپردند، و با حق رخت به خانه آخرت بردند؟ كجاست عمار؟ كجاست پسر تيهان؟ و كجاست ذوالشهادتين؟ و كجايند همانندان ايشان از برادران شان كه با يكديگر به مرگ پيمان بستند و سر هاى آنان را به فاجران هديه كردند؟ (پس دست به ريش مبارك خود گرفت و زمانى دراز گريست، سپس فرمود:) دريغا! از برادرانم كه قرآن خواندند، و در حفظ آن كوشيدند. واجب را بر پا كردند، پس از آن كه در آن انديشيدند سنت را زنده كردند و بدعت را مي راندند. به جهاد خوانده شدند و پذيرفتند. به پيشواى خود اعتماد كردند و در پى او رفتند.

رسول خدا گواهى او را در حد گواهى دو تن دانست. چنان بود كه رسول خدا از عربى اسبى خريده بود عرب انكار كرد پيامبر فرمود: «خزيمة گواهى مى دهى؟»

گفت: «نه، ليكن دانستم كه تو اسب را خريده اى. تو را بدان چه از خدا آورده اى تصديق مى كنم، چگونه در اين معامله راستگو ندانيم». پيامبر فرمود: «گواهى تو، گواهى دو مرد است».

منابع

دكتر شهيدى، ترجمه نهج البلاغه، صفحه 495.