ام سنان اسلمیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''منبع:''' زنان دانشمند و راوى حديث
+
«امّ سنان اَسلمیة» (اَسلمى)، از بانوان شجاع، مجاهد و دوستدار [[رسول خدا(ص)|رسول خدا]] (صلی الله علیه وآله) بود و از ایشان [[حدیث]] بسیار روایت کرده است.<ref>الاصابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص ۴۶۲.</ref> و از طرفی، [[ابن عباس]] و دختر ام سنان -ثبیته بنت حنظله اسلمى- از این بانو روایت نقل کرده اند.
  
نويسنده: احمد صادقى اردستانى
+
ام سنان در همان آغاز [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت پیامبر]](ص) به [[مدینه]] از بادیه به این شهر آمد و آنجا با آن حضرت [[بیعت]] کرد. او مى گوید: به حضور رسول خدا(ص) رسیدم و براى پذیرفتن دین [[اسلام]]، با او بیعت کردم. آن گاه حضرت به دست من نگاه کرد و فرمود: چرا نباید کسى از شما زنان، در ناخن خود تغییرى بدهد و آن را کوتاه کند؟ ظاهرا هم ام سنان رنگ یا تغییرى در ناخن خود داده بود، که در بیرون از چارچوب خانواده و براى غیر شوهر، زینت و جلوه گرى محسوب مى شده و ممنوع بوده است.
  
ام سنان اسلمى , يكى از بانوان شجاع , مجاهد,و دوستدار اهل بيت (ع ) است .
+
همچنین ام سنان مى گوید: بار دیگرى به حضور رسول خدا(ص) رسیدم و عرضه داشتم: براى درخواست حاجتى نیامده ام. آن حضرت هم فرمود: اگر بى نیاز باشى و درخواست چیزى نداشته باشى، چنین روشى براى تو بهتر خواهد بود.
  
او از رسول خدا(ص ) حديث روايت كرده , و ابن عباس , و دختر ام سنان ثبيته دختر حنظله اسلمى از اين بانو روايت نقل كرده اند.
+
در کتاب‏هاى مغازى و سیره، به نامهاى فراوان زنان مسلمان و صالحى بر مى خوریم که پیامبر خدا(ص) را در جنگها همراهى کردند تا به مداواى مجروحان و آب رساندن به رزمندگان پردازند؛ از این جمله ام سنان اسلمى است. وی که بانوى دلاور و شجاعى بود، آنگاه که پیامبر(ص) به همراه سپاه اسلام خواستند از [[مدینه]] برای [[غزوه خیبر]] حرکت کنند، ام سنان هم خود را به آن حضرت رسانید و گفت: من هم دوست مى دارم همراه تو باشم و در جبهه جنگ براى سپاه آب تهیه کنم، مجروحین را مداوا نمایم و از اثاث و وسائل ارتشیان مواظبت کنم. رسول خدا هم فرمود: مانعى ندارد، بانوان دیگرى هم مى آیند، [[ام سلمه]] هم در جبهه شرکت مى کند و تو نیز با ام سلمه که بیشتر اوقات نزد من هست همراه باش.<ref>ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۴۱۰.</ref>
  
ام سـنـان مى گويد: به حضور رسول خدا(ص ) رسيدم , و براى پذيرفتن دين اسلام , با آن حضرت بيعت كردم , آن گاه حضرت به دست من نگاه كرد,و فرمود: چرا نبايد كسى از شما زنان , در ناخن خـود تغييرى بدهد و آن را كوتاه كند؟ و شايد هم ام سنان رنگ يا تغييرى در ناخن خود داده بود, كه در بيرون از چارچوبه خانواده و براى غير شوهر, زينت و جلوه گرى محسوب مى شده و ممنوع بوده است .
+
ام سنان همراه پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و آله عازم میدان رزم شد و در راه کمک رسانی به مجروحین و خدمت به مجاهدین اسلام، رشادت و شهامت بی نظیری از خود بروز داد. وی همچنین در این جنگ، در امر تعمیر تجهیزات آسیب دیده و اصلاح مَشک‌های آب، به پیامبر و مسلمانان خدمت می‌کرد.<ref>اعلام النساء، ج۲، ص ۲۶۳.</ref>
  
هـمـچنين ام سنان مى گويد: بار ديگرى به حضور رسول خدا(ص ) رسيدم , آن حضرت را زيارت كردم و عرضه داشتم : براى درخواست حاجتى نيامده ام , آن حضرت هم فرمود: اگر بى نياز باشى و درخواست چيزى نداشته باشى , چنين روشى براى تو بهتر خواهد بود.
+
از ام سنان نقل شده که در [[جنگ خیبر]]، پیامبر (ص) [[صفیه بنت حیی بن اخطب|صفیه دختر حییّ بن اخطب]] و دختر عموهای او را اسیر کرد. پیامبر (ص) از میان غنایم جنگی صفیه را انتخاب کرد و به او پیشنهاد کرد که اگر مسلمان شوی تو را آزاد خواهم کرد. صفیه مسلمان شد و پیامبر (ص) او را آزاد کرد و به همسری خود برگزید و [[مهریه|مهر]] او را آزادی‌اش قرار داد.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۶؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۴۱۲.</ref> ام سنان صفیه را آراست و آماده زفاف با همسر کرد.
  
خـلاصـه , ام سـنـان بـا رسول خدا(ص ) بيعت كرد, به وجود نازنين آن حضرت علاقه زياد داشت , حديث روايت مى نمود, و چون بانوى دلاور وشجاعى بود, آن گاه كه پيغمبر(ص ) به همراه ارتش اسـلام , آمـاده فـتـح قـلـعـه هـاى خيبر مى گرديد, ام سنان هم خود را به آن حضرت رسانيد, و گـفـت :مـن هـم دوسـت مـى دارم هـمـراه تـو باشم و در جبهه جنگ براى سپاه آب تهيه كنم , مجروحين را مداوا نمايم , و از اثاث و وسائل ارتشيان مواظبت كنم .
+
در نقل دیگری ام سنان مى گوید: ما زنان به همراه رسول خدا در [[نماز جمعه|نمازهاى جمعه]] و [[نماز جماعت|جماعت]] و نمازهاى [[عید فطر]] و [[عید قربان]]، شرکت مى کردیم.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۲۷؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۹۴۱ و الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۴۱۱.</ref>
  
رسـول خدا(ص ) هم فرمود, مانعى ندارد, بانوان ديگرى هم مى آيند, ام سلمه هم در جبهه شركت مى كند, و تو نيز با ام سلمه كه بيشتر اوقات نزد من هست همراه باش .
+
==پانویس==
 
+
{{پانویس}}
آرى , ام سـنـان , چنين بانويى بوده , چنانكه او مى گويد: ما زنان به همراه رسول خدا در نمازهاى جمعه و جماعت , و نمازهاى عيد فطر و عيد قربان ,شركت مى كرديم .
+
==منابع==
 +
*زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانی.
 +
*زنان نمونه، علی شیرازی، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ هشتم، ۱۳۹۴.
 +
*"ام‌سنان اسلمیه"، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، عباس اشراقی، ج۳.
 +
*"شایستگى زنان براى ‏عهده‌‏دار شدن قضاوت"، محمد محمدی گیلانی، مجله فقه اهل‌بیت، ۱۳۷۶.
 
[[Category:زنان نمونه قرن اول]]
 
[[Category:زنان نمونه قرن اول]]
 
[[Category:زنان راوی حدیث]]
 
[[Category:زنان راوی حدیث]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۲

«امّ سنان اَسلمیة» (اَسلمى)، از بانوان شجاع، مجاهد و دوستدار رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بود و از ایشان حدیث بسیار روایت کرده است.[۱] و از طرفی، ابن عباس و دختر ام سنان -ثبیته بنت حنظله اسلمى- از این بانو روایت نقل کرده اند.

ام سنان در همان آغاز هجرت پیامبر(ص) به مدینه از بادیه به این شهر آمد و آنجا با آن حضرت بیعت کرد. او مى گوید: به حضور رسول خدا(ص) رسیدم و براى پذیرفتن دین اسلام، با او بیعت کردم. آن گاه حضرت به دست من نگاه کرد و فرمود: چرا نباید کسى از شما زنان، در ناخن خود تغییرى بدهد و آن را کوتاه کند؟ ظاهرا هم ام سنان رنگ یا تغییرى در ناخن خود داده بود، که در بیرون از چارچوب خانواده و براى غیر شوهر، زینت و جلوه گرى محسوب مى شده و ممنوع بوده است.

همچنین ام سنان مى گوید: بار دیگرى به حضور رسول خدا(ص) رسیدم و عرضه داشتم: براى درخواست حاجتى نیامده ام. آن حضرت هم فرمود: اگر بى نیاز باشى و درخواست چیزى نداشته باشى، چنین روشى براى تو بهتر خواهد بود.

در کتاب‏هاى مغازى و سیره، به نامهاى فراوان زنان مسلمان و صالحى بر مى خوریم که پیامبر خدا(ص) را در جنگها همراهى کردند تا به مداواى مجروحان و آب رساندن به رزمندگان پردازند؛ از این جمله ام سنان اسلمى است. وی که بانوى دلاور و شجاعى بود، آنگاه که پیامبر(ص) به همراه سپاه اسلام خواستند از مدینه برای غزوه خیبر حرکت کنند، ام سنان هم خود را به آن حضرت رسانید و گفت: من هم دوست مى دارم همراه تو باشم و در جبهه جنگ براى سپاه آب تهیه کنم، مجروحین را مداوا نمایم و از اثاث و وسائل ارتشیان مواظبت کنم. رسول خدا هم فرمود: مانعى ندارد، بانوان دیگرى هم مى آیند، ام سلمه هم در جبهه شرکت مى کند و تو نیز با ام سلمه که بیشتر اوقات نزد من هست همراه باش.[۲]

ام سنان همراه پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و آله عازم میدان رزم شد و در راه کمک رسانی به مجروحین و خدمت به مجاهدین اسلام، رشادت و شهامت بی نظیری از خود بروز داد. وی همچنین در این جنگ، در امر تعمیر تجهیزات آسیب دیده و اصلاح مَشک‌های آب، به پیامبر و مسلمانان خدمت می‌کرد.[۳]

از ام سنان نقل شده که در جنگ خیبر، پیامبر (ص) صفیه دختر حییّ بن اخطب و دختر عموهای او را اسیر کرد. پیامبر (ص) از میان غنایم جنگی صفیه را انتخاب کرد و به او پیشنهاد کرد که اگر مسلمان شوی تو را آزاد خواهم کرد. صفیه مسلمان شد و پیامبر (ص) او را آزاد کرد و به همسری خود برگزید و مهر او را آزادی‌اش قرار داد.[۴] ام سنان صفیه را آراست و آماده زفاف با همسر کرد.

در نقل دیگری ام سنان مى گوید: ما زنان به همراه رسول خدا در نمازهاى جمعه و جماعت و نمازهاى عید فطر و عید قربان، شرکت مى کردیم.[۵]

پانویس

  1. الاصابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص ۴۶۲.
  2. ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۴۱۰.
  3. اعلام النساء، ج۲، ص ۲۶۳.
  4. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۹۶؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۴۱۲.
  5. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۲۷؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۹۴۱ و الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۴۱۱.

منابع

  • زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانی.
  • زنان نمونه، علی شیرازی، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ هشتم، ۱۳۹۴.
  • "ام‌سنان اسلمیه"، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، عباس اشراقی، ج۳.
  • "شایستگى زنان براى ‏عهده‌‏دار شدن قضاوت"، محمد محمدی گیلانی، مجله فقه اهل‌بیت، ۱۳۷۶.