کمیت اسدی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | کمیت اسدی، در بدیهه سرایى شاعرى چیره دست و پرتوان بود و با توانایى شعرى بالایى که داشت، در هر جا و زمینه مناسب، به نشر فضائل [[اهل البیت|اهل بیت]] و افشاى ستمگران [[بنی امیه]] مى پرداخت. مجموعه سروده هاى او در دو جلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدى» گردآورى و چاپ شده است. | |
− | + | ==زندگی کمیت اسدی== | |
− | در | + | کمیت در سال ۶۰ هجرى در قبیله «[[قبيله بنى اسد|بنى اسد]]» چشم به جهان گشود. از دوران خردسالى، با شاعر بلندپایه، «[[فرزدق]]» و شعرهاى او آشنا شد و قدم در وادى شعر و ادب گذاشت، به گونه اى که از همان آغاز، نامش بر سر زبانها افتاد و بستگان نزدیکش هم به جنبه هاى برجسته فکر و ذوق و دیدگاه او، پى بردند. |
− | + | «کمیت اسدى»، دوران سه [[معصوم|امام معصوم]]: [[امام سجاد]] علیه السلام، [[امام باقر]] علیه السلام و [[امام صادق]] علیه السلام را درک کرد، و دل و جان و ذوق و زبان خود را وقف ترویج مکتب [[ائمه اطهار|ائمه]] و نشر فضائل خاندان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] کرد. امامان نیز به وى عنایت خاصى داشتند و او را حمایت و ستایش مى کردند. روزى که کمیت، قصیده معروف خویش (من لقلب متیم مستهام) را در محضر [[امام زین العابدین]] علیه السلام خواند، حضرت فرمود: ما از پاداش خدمت تو ناتوانیم، اما خداوند از اجر سروده تو ناتوان نیست. خدایا کمیت را از کرم خویش محروم مگردان. و آنگاه دستور داد تا مبلغى به عنوان صله به او دادند، همراه با یک دست لباسى که با بدن مطهر امام، متبرک شده بود. | |
− | + | یکى از سروده هاى معروف او [[قصیده|قصیده]] «هاشمیات» است. این شعر بلند، خیلى سریع در زمان خود شاعر پخش و همه جا مطرح شد، چرا که ستمها و زشتیهاى [[بنی امیه|امویان]] را برملا ساخته بود و به خاطر همین شاعر از سوى طاغوتهاى اموى تحت تعقیب بود و براى سرش جایزه تعیین کرده بودند. در جایى از این شعر، مى گوید: «در عشق ورزى به [[اهل البیت|آل محمد]] صلی الله علیه و آله، انگشت نما شده ام. گروهى مرا به سبب دوستى با خاندان رسول تکفیر مى کنند، اما تکفیر و عیبجویى آنان در نظرم هیچ است». | |
− | + | وقتى در [[مدینه]] خدمت [[امام باقر]] علیه السلام رسید و قصیده اش را بر آن حضرت خواند، حضرت او را مورد تفقد و دلجویى و محبت قرار داد و دعایش کرد. دعاى امام این بود که: «تا وقتى که از [[اهل البیت|اهل بیت]] و [[حق]] دفاع مى کنى، روح القدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!» این گونه برخوردها، نشان دهنده جایگاه والا و قدر و منزلت او نزد ائمه علیهمالسلام بود. | |
− | + | همچنین شعری را نزد [[امام صادق]] علیه السلام خواند و امام، تعلیقه اى هم بر سروده او زد، سپس شعرش را ستود و در حق او [[دعا]] کرد.<ref> ادب الطف، جواد شبر، ج ۱، ص ۱۸۴.</ref> | |
− | در | + | یک بار هم که در «[[منا]]» خدمت حضرت صادق علیه السلام رسید، یکى از اشعارش را که در مدح اهل بیت بود خواند و چون به مقطعى رسید که حوادث جانسوز [[کربلا]] و مظلومیت شهداى [[عاشورا]] را بازمى گفت، امام با چشمانى گریان دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که گناهان گذشته و آینده و پنهان و آشکار کمیت را ببخشاید و او را مورد لطف و عنایت و رضایت خویش قرار دهد.<ref> الغدیر، ج ۲، ص ۱۹۳.</ref> |
− | + | ==ویژگیهای کمیت اسدی== | |
− | + | برخى از جهاتى که به کمیت اسدى شخصیت والا و دوست داشتنى بخشیده است، از این قرار است: | |
− | + | *۱- حافظ [[قرآن]] بودن؛ | |
− | + | *۲- [[فقیه]] و دین شناس بودن؛ | |
− | + | *۳- سخنورى و شیوایى بیان؛ | |
− | * | + | *۴- نسابه بودن و آگاهى از تبارشناسى؛ |
− | * | + | *۵- خوشنویسى و کتابت زیبا؛ |
− | * | + | *۶- مهارت در علم [[کلام]] و جدل با مخالفان؛ |
− | * | + | *۷- تیراندازى؛ |
− | * | + | *۸- تکسوارى؛ |
− | * | + | *۹- شجاعت و بى باکى؛ |
− | * | + | *۱۰- کرم و سخاوت.<ref> تلخیص شده از: «کمیت اسدى، حدیث حریت »، ص ۱۹۰.</ref> |
− | + | این خصال برجسته، شخصیت او را ممتازتر ساخته بود و نشانه غناى محتوا و جامعیت این موالى [[اهل البیت|اهل بیت]] و مدافع حریم [[ولایت]] بود. دلیرى او در ورود به عرصه پرخطر انتقاد از حکام جور، و نشر فضایل اهل بیت عصمت مشهود بود و بدین سبب، پیوسته در تعقیبش بودند و او پیوسته در هجوم و گریز، [[حضرت موسی علیه السلام|موسى]] وار به هدایت مى پرداخت و در این راه، خانه به دوش بود. سروده هایش سرشار از روح حماسه و معنویت و فضیلت بود و چونان درفشى افراشته، به حق فرا مى خواند و بى لیاقتى [[بنى امیه]] و ناشایستگى آنان را براى حکومت بر مسلمین مطرح مى ساخت. | |
− | + | «جاحظ» گفته است: کمیت نخستین کسى است که در [[شیعه]] باب مناظره و احتجاج و جدل مکتبى و دینى را گشود. و دیگرى گفته است: کمیت، اولین کسى است که در شعرش، آشکارا از [[محبت اهل بیت علیهم السلام|محبت اهل بیت]] دم زده است. | |
− | + | همچنان که گفته شد، اشعار او گاهى پیش از خودش سرزمینها و دلها را فتح مى کرد و آفاق را درمى نوردید و زبان به زبان در میان شیعیان مطرح مى شد و این یکى از بزرگترین موفقیتهاى او در سرودن شعر مکتبى و موضعدار بود. گفته اند که در [[کوفه]]، هر کس شعر کمیت را نمى دانست، او را شیعه نمى دانستند. | |
− | + | [[مرتضی مطهری]] در مورد او نوشته است: «کمیت اسدى دارد با اشعارش مکتب [[امام حسین علیه السلام|حسین]] علیه السلام را نشان مى دهد. کمیت اسدى با همان اشعارش از یک سپاه بیشتر براى [[بنی امیه|بنى امیه]] ضرر داشت. این مرد، کى بود؟ یک روضه خوانى بود اما چه روضه خوانى؟ شعرى مى گفت که تکان مى داد دنیا را، تکان مى داد دستگاه [[خلافت]] وقت را. این مرد، به خاطر همین اشعار و همین نوع [[مرثیه|مرثیه]] خوانى، چه سختیها کشید و چه روزگارها دید و به چه وضع او را کشتند...».<ref> ده گفتار، ص ۲۱۵. (انتشارات حکمت)</ref> | |
− | + | این سخن، نشان دهنده موضع حق و جهتگیرى صحیحى است که شاعر شیعى در تبیین ارزشها و ترسیم واقعیتها باید داشته باشد و به «جهل» و «[[خرافات|خرافه]]» راه ندهد که در عرصه باورهاى مردم رخنه کند و جولان دهد. وقتى «شعر» تاثیرى گسترده و بردى وسیع دارد، سزاوار نیست که این سلاح فرهنگى به طور ضعیف یا ناشایست بکار گرفته شود. هم شاعران مسئولند، هم مرثیه خوانان و مداحان گرانقدر.<ref> درباره شخصیت کمیت، از جمله مى توانید به منابع زیر مراجعه کنید: «الکمیت بن زید الاسدى، بین العقیدة والسیاسة »، على نجیب عطوى، «اعیان الشیعه »، سید محسن امین، ج ۹، ص ۳۳، «کمیت اسدى، حدیث حریت »، محمد صحتى.</ref> | |
− | + | ==وفات== | |
+ | شهادت، پایان پرافتخار این عمر پر کرامت بود. مرحوم [[علامه امینى]] درباره زندگى و شهادت کمیت اسدى چنین مى نگارد: «کمیت، در سال شصتم هجرى، در همان سال شهادت سبط شهید، [[امام حسین]] علیه السلام تولد یافت و در سال ۱۲۶ هجرى در زمان خلافت [[مروان بن حکم|مروان]] به [[شهادت]] رسید. در دنیا خوشبخت زیست و عمرى خداپسند و حیاتى سعادتمندانه داشت و همه حیاتش را در راهى که خدا برایش برگزیده بود، گذراند و تا توانست، به هدایتگرى مردم پرداخت و به برکت دعاى [[امام زین العابدین]] علیه السلام شربت شهادت نوشید». | ||
− | + | پسر کمیت نقل مى کند که در واپسین لحظات حیات پدرم بالاى سرش بودم، آخرین نفسها را مى کشید. بیهوش مى شد و لحظه اى که به هوش مى آمد، سه بار مى گفت: «اللهم آل محمدا». | |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | + | ==منابع== | |
− | |||
− | |||
− | + | * جواد محدثى, ماهنامه کوثر: شماره ۱. | |
− | |||
− | |||
− | |||
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | [[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۶
کمیت اسدی، در بدیهه سرایى شاعرى چیره دست و پرتوان بود و با توانایى شعرى بالایى که داشت، در هر جا و زمینه مناسب، به نشر فضائل اهل بیت و افشاى ستمگران بنی امیه مى پرداخت. مجموعه سروده هاى او در دو جلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدى» گردآورى و چاپ شده است.
زندگی کمیت اسدی
کمیت در سال ۶۰ هجرى در قبیله «بنى اسد» چشم به جهان گشود. از دوران خردسالى، با شاعر بلندپایه، «فرزدق» و شعرهاى او آشنا شد و قدم در وادى شعر و ادب گذاشت، به گونه اى که از همان آغاز، نامش بر سر زبانها افتاد و بستگان نزدیکش هم به جنبه هاى برجسته فکر و ذوق و دیدگاه او، پى بردند.
«کمیت اسدى»، دوران سه امام معصوم: امام سجاد علیه السلام، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام را درک کرد، و دل و جان و ذوق و زبان خود را وقف ترویج مکتب ائمه و نشر فضائل خاندان پیامبر کرد. امامان نیز به وى عنایت خاصى داشتند و او را حمایت و ستایش مى کردند. روزى که کمیت، قصیده معروف خویش (من لقلب متیم مستهام) را در محضر امام زین العابدین علیه السلام خواند، حضرت فرمود: ما از پاداش خدمت تو ناتوانیم، اما خداوند از اجر سروده تو ناتوان نیست. خدایا کمیت را از کرم خویش محروم مگردان. و آنگاه دستور داد تا مبلغى به عنوان صله به او دادند، همراه با یک دست لباسى که با بدن مطهر امام، متبرک شده بود.
یکى از سروده هاى معروف او قصیده «هاشمیات» است. این شعر بلند، خیلى سریع در زمان خود شاعر پخش و همه جا مطرح شد، چرا که ستمها و زشتیهاى امویان را برملا ساخته بود و به خاطر همین شاعر از سوى طاغوتهاى اموى تحت تعقیب بود و براى سرش جایزه تعیین کرده بودند. در جایى از این شعر، مى گوید: «در عشق ورزى به آل محمد صلی الله علیه و آله، انگشت نما شده ام. گروهى مرا به سبب دوستى با خاندان رسول تکفیر مى کنند، اما تکفیر و عیبجویى آنان در نظرم هیچ است».
وقتى در مدینه خدمت امام باقر علیه السلام رسید و قصیده اش را بر آن حضرت خواند، حضرت او را مورد تفقد و دلجویى و محبت قرار داد و دعایش کرد. دعاى امام این بود که: «تا وقتى که از اهل بیت و حق دفاع مى کنى، روح القدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!» این گونه برخوردها، نشان دهنده جایگاه والا و قدر و منزلت او نزد ائمه علیهمالسلام بود.
همچنین شعری را نزد امام صادق علیه السلام خواند و امام، تعلیقه اى هم بر سروده او زد، سپس شعرش را ستود و در حق او دعا کرد.[۱]
یک بار هم که در «منا» خدمت حضرت صادق علیه السلام رسید، یکى از اشعارش را که در مدح اهل بیت بود خواند و چون به مقطعى رسید که حوادث جانسوز کربلا و مظلومیت شهداى عاشورا را بازمى گفت، امام با چشمانى گریان دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که گناهان گذشته و آینده و پنهان و آشکار کمیت را ببخشاید و او را مورد لطف و عنایت و رضایت خویش قرار دهد.[۲]
ویژگیهای کمیت اسدی
برخى از جهاتى که به کمیت اسدى شخصیت والا و دوست داشتنى بخشیده است، از این قرار است:
- ۱- حافظ قرآن بودن؛
- ۲- فقیه و دین شناس بودن؛
- ۳- سخنورى و شیوایى بیان؛
- ۴- نسابه بودن و آگاهى از تبارشناسى؛
- ۵- خوشنویسى و کتابت زیبا؛
- ۶- مهارت در علم کلام و جدل با مخالفان؛
- ۷- تیراندازى؛
- ۸- تکسوارى؛
- ۹- شجاعت و بى باکى؛
- ۱۰- کرم و سخاوت.[۳]
این خصال برجسته، شخصیت او را ممتازتر ساخته بود و نشانه غناى محتوا و جامعیت این موالى اهل بیت و مدافع حریم ولایت بود. دلیرى او در ورود به عرصه پرخطر انتقاد از حکام جور، و نشر فضایل اهل بیت عصمت مشهود بود و بدین سبب، پیوسته در تعقیبش بودند و او پیوسته در هجوم و گریز، موسى وار به هدایت مى پرداخت و در این راه، خانه به دوش بود. سروده هایش سرشار از روح حماسه و معنویت و فضیلت بود و چونان درفشى افراشته، به حق فرا مى خواند و بى لیاقتى بنى امیه و ناشایستگى آنان را براى حکومت بر مسلمین مطرح مى ساخت.
«جاحظ» گفته است: کمیت نخستین کسى است که در شیعه باب مناظره و احتجاج و جدل مکتبى و دینى را گشود. و دیگرى گفته است: کمیت، اولین کسى است که در شعرش، آشکارا از محبت اهل بیت دم زده است.
همچنان که گفته شد، اشعار او گاهى پیش از خودش سرزمینها و دلها را فتح مى کرد و آفاق را درمى نوردید و زبان به زبان در میان شیعیان مطرح مى شد و این یکى از بزرگترین موفقیتهاى او در سرودن شعر مکتبى و موضعدار بود. گفته اند که در کوفه، هر کس شعر کمیت را نمى دانست، او را شیعه نمى دانستند.
مرتضی مطهری در مورد او نوشته است: «کمیت اسدى دارد با اشعارش مکتب حسین علیه السلام را نشان مى دهد. کمیت اسدى با همان اشعارش از یک سپاه بیشتر براى بنى امیه ضرر داشت. این مرد، کى بود؟ یک روضه خوانى بود اما چه روضه خوانى؟ شعرى مى گفت که تکان مى داد دنیا را، تکان مى داد دستگاه خلافت وقت را. این مرد، به خاطر همین اشعار و همین نوع مرثیه خوانى، چه سختیها کشید و چه روزگارها دید و به چه وضع او را کشتند...».[۴]
این سخن، نشان دهنده موضع حق و جهتگیرى صحیحى است که شاعر شیعى در تبیین ارزشها و ترسیم واقعیتها باید داشته باشد و به «جهل» و «خرافه» راه ندهد که در عرصه باورهاى مردم رخنه کند و جولان دهد. وقتى «شعر» تاثیرى گسترده و بردى وسیع دارد، سزاوار نیست که این سلاح فرهنگى به طور ضعیف یا ناشایست بکار گرفته شود. هم شاعران مسئولند، هم مرثیه خوانان و مداحان گرانقدر.[۵]
وفات
شهادت، پایان پرافتخار این عمر پر کرامت بود. مرحوم علامه امینى درباره زندگى و شهادت کمیت اسدى چنین مى نگارد: «کمیت، در سال شصتم هجرى، در همان سال شهادت سبط شهید، امام حسین علیه السلام تولد یافت و در سال ۱۲۶ هجرى در زمان خلافت مروان به شهادت رسید. در دنیا خوشبخت زیست و عمرى خداپسند و حیاتى سعادتمندانه داشت و همه حیاتش را در راهى که خدا برایش برگزیده بود، گذراند و تا توانست، به هدایتگرى مردم پرداخت و به برکت دعاى امام زین العابدین علیه السلام شربت شهادت نوشید».
پسر کمیت نقل مى کند که در واپسین لحظات حیات پدرم بالاى سرش بودم، آخرین نفسها را مى کشید. بیهوش مى شد و لحظه اى که به هوش مى آمد، سه بار مى گفت: «اللهم آل محمدا».
پانویس
- ↑ ادب الطف، جواد شبر، ج ۱، ص ۱۸۴.
- ↑ الغدیر، ج ۲، ص ۱۹۳.
- ↑ تلخیص شده از: «کمیت اسدى، حدیث حریت »، ص ۱۹۰.
- ↑ ده گفتار، ص ۲۱۵. (انتشارات حکمت)
- ↑ درباره شخصیت کمیت، از جمله مى توانید به منابع زیر مراجعه کنید: «الکمیت بن زید الاسدى، بین العقیدة والسیاسة »، على نجیب عطوى، «اعیان الشیعه »، سید محسن امین، ج ۹، ص ۳۳، «کمیت اسدى، حدیث حریت »، محمد صحتى.
منابع
- جواد محدثى, ماهنامه کوثر: شماره ۱.