حلبچه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(منبع)
(ویرایش)
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند  ویرایش فنی}}
 
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
  
حلبچه ، شهرى در استان سلیمانیه عراق كه در جنگ عراق با ایران، توسط دولت عراق بمباران شیمیایى شد. در جنوب شرقى حلبچه دریاچه دربندیخان، در شمال شرقى آن شهر خرمال و در پنج كیلومترى شمال غْربى آن شهر دوجیله قراردارد كه قبلاً منطقه‌اى نظامى بوده است. روستاهاى این منطقه عمدتاً در نتیجه سیاست دولت عراق براى محدود كردن فعالیت معارضان كُرد، ویران شده‌اند <ref> اردستانى، ص 375؛ سمیعى، ص 456</ref>. حلبچه با جمعیتى حدود شصت‌هزار تن، یكى از مراكز فعالیت نیروهاى مخالف دولت عراق، به‌ویژه حزب اتحادیه میهنى كردستان <ref> الاتحادالوطنی‌الكردستانى</ref>، به ریاست جلال طالبانى، و همچنین فعالیت نیروهاى اسلامى طرفدار جمهورى اسلامى ایران بود <ref> التطهیر العرقى فی‌العراق، ص 182ـ183</ref>.
+
«حلبچه»، شهرى در کردستان [[عراق]] که در جنگ تحمیلی این کشور علیه [[ایران]]، توسط عراق -به جرم همکاری با نیروهای ایرانی- بمباران شیمیایى شد. روستاهاى این منطقه عمدتاً در نتیجه سیاست دولت عراق براى محدود کردن فعالیت معارضان کرد، ویران شده‌اند.<ref>اردستانى، تنبیه متجاوز، ص۳۷۵؛ سمیعى، کارنامه توصیفى عملیات هشت سال دفاع مقدس، ص۴۵۶.</ref> حلبچه با جمعیتى حدود شصت‌هزار تن، یکى از مراکز فعالیت نیروهاى مخالف دولت عراق به‌ ویژه حزب «الاتحاد الوطنی‌ الکردستانى» و همچنین فعالیت نیروهاى اسلامى طرفدار جمهورى اسلامى ایران بود.<ref>میدل ایست ووچ، التطهیر العرقى فی‌العراق، ص۱۸۲ـ۱۸۳.</ref>
 +
[[پرونده:حلبچه.png|بندانگشتی|حلبچه در مرز بین ایران و عراق]]
  
== حلبچه جبهه جدید ایران ==
+
==حلبچه جبهه جدید ایران==
  
در جریان جنگ عراق با ایران، از اواسط 1366ش، گشودن جبهه جدیدى در منطقه غرب ایران، به منظور حفظ ابتكار عمل و تجزیه قواى عراق و همچنین فراهم آوردن فرصتى براى سازماندهى جدید در جبهه‌هاى جنوب، براى قواى ایران ضرورى می‌نمود. اجراى عملیات در این منطقه، افزون بر انهدام برخى تأسیسات عراق، به خنثی‌سازى تلاشهاى مخالفان ایرانى مستقر در عراق نیز منجر می‌شد. در این چهارچوب، سلسله عملیات كربلاى 10، فتح 5، نصر 4، 7 و 8، بیت‌المقدس 2 و 3 در محور ماووت انجام شد. به سبب دشواریهاى ادامه عملیات در این محور، عملیات والفجر 10 در 25 اسفند 1366 طرح‌ریزى و اجرا شد <ref> هیرو، ص 201؛ سمیعى، ص 455ـ 467</ref>. این عملیات در حالى صورت گرفت كه عراق از اوایل همین سال، به منظور سركوب شبه‌نظامیان كُرد، حملاتى برضد آنها آغاز كرده بود. در این حملات كه عملیات اَنفال نامیده شد، رژیم عراق از سلاحهاى شیمیایى استفاده می‌كرد <ref> خرسان، ص 438ـ440؛ شكر، ص 96</ref>.
+
در جریان جنگ [[عراق]] با [[ایران]]، از اواسط ۱۳۶۶ش، گشودن جبهه جدیدى در منطقه غرب ایران به منظور حفظ ابتکار عمل و تجزیه قواى عراق و همچنین فراهم آوردن فرصتى براى سازماندهى جدید در جبهه‌هاى جنوب، براى قواى ایران ضرورى می‌نمود. اجراى عملیات در این منطقه، افزون بر انهدام برخى تأسیسات عراق، به خنثی‌سازى تلاشهاى مخالفان ایرانى مستقر در عراق نیز منجر می‌شد.
  
ایران در این زمان، حمله را از جبهه شمالى در منطقه شهرهاى مرزى عراق یعنى حلبچه، خورمال، خول‌مار، دوجیله و دربندیخان <ref> در مغرب شهر نوسود كه در حدود 150 مایلى شمال بغداد است</ref>، آغاز كرد و با همكارى كُردهاى معارض عراق هفت روستاى مرزى و پانزده مایل مربع از استان سلیمانیه را تصرف كرد. عراق ادعا كرد كه این حمله را دفع كرده است، اما حمله ایران دستاوردهاى چشمگیرى در پی‌داشت <ref> كردزمن و واگنر، ج 2، ص 369</ref>. ایران در ادامه حملاتش به حاشیه جنوبى بخش كوهستانى مرز در نزدیكى دریاچه دربندیخان، درصدد بود مناطقى را در شمال عراق به دست آورد تا به سوى سلیمانیه پیشروى نماید و مخزن آبى دربندیخان را تصرف كند. این مخزن، نیروى برقابى قسمت اعظم شمال‌شرقى عراق و بغداد را تأمین می‌كرد <ref> همانجا</ref>.
+
در این چهارچوب، سلسله عملیات کربلاى ۱۰، فتح ۵، نصر ۴، ۷ و ۸، بیت‌المقدس ۲ و ۳ در محور ماووت انجام شد. به سبب دشواری هاى ادامه عملیات در این محور، عملیات والفجر ۱۰ در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ طرح‌ریزى و اجرا شد.<ref>هیرو، The longest war، ص۲۰۱؛ سمیعى، کارنامه توصیفى عملیات هشت سال دفاع مقدس، ص۴۵۵ـ۴۶۷.</ref> این عملیات در حالى صورت گرفت که عراق از اوایل همین سال به منظور سرکوب شبه‌نظامیان کرد، حملاتى بر ضد آنها آغاز کرده بود. در این حملات که عملیات اَنفال نامیده شد، رژیم عراق از سلاحهاى شیمیایى استفاده می‌کرد.<ref>خرسان، التیارات السیاسیة فى کردستان العراق، ص۴۳۸ـ۴۴۰؛ شکر، صدام حسین من‌القمة الى الهاویة، ص۹۶.</ref>
  
== تصرف حلبچه توسط ایرانیان ==
+
ایران در این زمان، حمله را از جبهه شمالى در منطقه شهرهاى مرزى عراق یعنى حلبچه، خورمال، خول‌مار، دوجیله و دربندیخان (در مغرب شهر نوسود که در حدود ۱۵۰ مایلى شمال بغداد است) آغاز کرد و با همکارى کردهاى معارض عراق، هفت روستاى مرزى و پانزده مایل مربع از استان سلیمانیه را تصرف کرد. عراق ادعا کرد که این حمله را دفع کرده است، اما حمله ایران دستاوردهاى چشمگیرى در پی‌ داشت.<ref> کردزمن و واگنر، The lessons of modern war، ج۲، ص۳۶۹.</ref> ایران در ادامه حملاتش به حاشیه جنوبى بخش کوهستانى مرز در نزدیکى دریاچه دربندیخان، درصدد بود مناطقى را در شمال عراق بدست آورد تا به سوى سلیمانیه پیشروى نماید و مخزن آبى دربندیخان را تصرف کند. این مخزن، نیروى برقابى قسمت اعظم شمال‌ شرقى عراق و [[بغداد]] را تأمین می‌کرد.<ref>کردزمن و واگنر، The lessons of modern war، ج۲، ص۳۶۹.</ref>
  
در 23 اسفند 1366، نیروهاى ایرانى با كمك شبه‌نظامیان اتحادیه میهنى كردستان موفق شدند شهر حلبچه را تصرف كنند. عراق در برابر راهبرد جدید ایران در منطقه شمالى كه اساساً با مساعدتهاى كُردهاى معارض دنبال می‌شد، ناگزیر بود در این منطقه براى مقابله با حملات ایران حضور گسترده داشته باشد كه این امر به تجزیه قواى عراق می‌انجامید و فرصت مناسبى در اختیار ایران قرار می‌داد تا در منطقه جنوب اقدامات نظامى خود را پیگیرى نماید. با این مقدمات، عراق تصمیم به بمباران شیمیایى حلبچه گرفت تا ناتوانى خود را در مقابله با تصرف این شهر جبران كند <ref> درودیان، 1376ش ب، ص 238ـ239؛ خرسان، ص 441</ref>. حملات شیمیایى عراق به حلبچه با دستور مستقیم صدام حسین* از نیمروز 25 اسفند 1366 آغاز شد. حملات هوایى با استفاده از بمبهاى ناپالم و فسفرى و گاز خردل و گاز اعصاب، با پنجاه هواپیما صورت گرفت و تخریب فراوانى در پى داشت <ref> خرسان، همانجا؛ محمد عیسى داود، ص 130؛ محسن عبدالعزیز حكیم، ص 65؛ التطهیرالعرقى فی‌العراق، ص 186ـ187</ref>. در این حمله، بیش از پنج‌هزار غیرنظامى كُرد كشته و حدود هفت هزار تن مجروح شدند <ref> كردزمن و واگنر، ج 2، ص 517؛ تیمرمن، ص 566ـ567</ref>.
+
در ۲۳ اسفند ۱۳۶۶، نیروهاى ایرانى با کمک شبه‌نظامیان اتحادیه میهنى کردستان موفق شدند شهر حلبچه را تصرف کنند. عراق در برابر راهبرد جدید ایران در منطقه شمالى که اساساً با مساعدتهاى کردهاى معارض دنبال می‌شد، ناگزیر بود در این منطقه براى مقابله با حملات ایران حضور گسترده داشته باشد که این امر به تجزیه قواى عراق می‌انجامید و فرصت مناسبى در اختیار ایران قرار می‌داد تا در منطقه جنوب اقدامات نظامى خود را پیگیرى نماید.
  
== بمباران شیمیایى حلبچه ==
+
==بمباران شیمیایى حلبچه==
  
بمباران شیمیایى حلبچه واكنش جهانى را برانگیخت و اعزام خبرنگاران خارجى به ایران و بازدید از منطقه، ابعاد این فاجعه هولناك را بیشتر نشان داد <ref> تحلیلى بر جنگ تحمیلى رژیم عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ج 2، ص 44ـ47؛ درودیان، 1376ش الف، ص 236ـ240؛ سمیعى، ص 469ـ 480؛ تیمرمن، ص 567</ref>. جمهورى اسلامى ایران در روزهاى 26، 27 و 28 اسفند 1366/16، 17 و 18 مارس 1988 با ارسال چندین نامه به دبیركل سازمان ملل، با اشاره به استفاده عراق از سلاحهاى شیمیایى در منطقه عملیاتى والفجر 10 و نیز مناطق كردنشین عراق و شهر حلبچه، خواستار اعزام هیئت كارشناسى سازمان ملل براى بررسى موضوع شد <ref> پارسادوست، ص 647ـ648؛ ولایتى، ص 192ـ 193</ref>. با فشار مضاعف ایران، سرانجام دبیركل سازمان ملل در 5 فروردین 1367/ 25 مارس 1988 گروهى كارشناس به ایران اعزام كرد <ref> ولایتى، ص 193؛ پارسادوست، همانجا</ref>. عراق نیز با ارسال نامه‌اى به دبیر كل، ایران را به استفاده از سلاحهاى شیمیایى در اطراف حلبچه متهم كرد كه در پى آن سازمان ملل هیئتى از كارشناسان را به عراق اعزام نمود <ref> پارسادوست، همانجا؛ كردزمن و واگنر، ج 2، ص 517ـ518</ref>.
+
با این مقدمات، عراق تصمیم به بمباران شیمیایى حلبچه گرفت تا ناتوانى خود را در مقابله با تصرف این شهر جبران کند.<ref>درودیان، شلمچه تا حبلچه، ۱۳۷۶ش ب، ص۲۳۸ـ۲۳۹؛ خرسان، التیارات السیاسیة فى کردستان العراق، ص۴۴۱.</ref> حملات شیمیایى عراق به حلبچه با دستور مستقیم صدام حسین از نیمروز ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ آغاز شد. حملات هوایى با استفاده از بمبهاى ناپالم و فسفرى و گاز خردل و گاز اعصاب، با پنجاه هواپیما صورت گرفت و تخریب فراوانى در پى داشت.<ref>خرسان، التیارات السیاسیة فى کردستان العراق، ص۴۴۱.؛ محمد عیسى داود، سرّالمؤامرة حتى لایضربوا العراق و السدالعالى با لقنبلة النوویة، ص۱۳۰؛ محسن عبدالعزیز حکیم، صدام مجرم حرب، ص۶۵؛  میدل ایست ووچ، التطهیرالعرقى فی‌العراق، ص۱۸۶ـ۱۸۷.</ref> در این حمله، بیش از پنج‌هزار غیرنظامى کرد کشته و حدود هفت هزار تن مجروح شدند.<ref>کردزمن و واگنر، The lessons of modern war Boulder، ج۲، ص۵۱۷؛ تیمرمن، سوداگرى مرگ، ص۵۶۶ـ۵۶۷.</ref>
  
گروه اعزامى به ایران و عراق، یافته‌هاى خود را در 25 فروردین 1367/ 14 آوریل 1988 به دبیركل سازمان ملل منتقل كردند كه بیانگر مشاهده مصدومین شیمیایى در دو كشور ایران و عراق بود. شمار چشمگیرى از آنان در ایران، غیرنظامى و در عراق از نظامیان بودند <ref> ولایتى، ص 193ـ194؛ هدایتى خمینى، ص 195ـ196</ref>. دبیركل سازمان ملل گزارش مذكور را در 5 اردیبهشت 1367/ 25 آوریل 1988 به اطلاع شوراى امنیت رساند و در 19 اردیبهشت 1367/ 9 مه 1988 قطعنامه 612 به اتفاق آرا به تصویب شوراى امنیت رسید. در این قطعنامه، ضمن ابراز نگرانى و محكوم كردن استفاده از سلاحهاى شیمیایى از سوى هر دو كشور، از دو طرف منازعه خواسته شده بود كه از به كارگیرى این سلاحها خوددارى كنند و به پروتكل ژنو 1925 پایبند باشند. در این قطعنامه همچنین نظارت و محدودیتهاى شدید در مورد صدور تولیدات شیمیایى براى ساخت سلاحهاى شیمیایى خواسته شد <ref> خالوزاده، ص 502؛ پارسادوست، ص 648ـ 649</ref>. این نخستین قطعنامه‌اى بود كه شوراى امنیت سازمان ملل پس از چهار سال در این خصوص صادر كرد، اما در آن نه‌تنها عراق به كاربرنده سلاحهاى شیمیایى ذكر نشد، بلكه جمهورى اسلامى ایران به طور تلویحى به كاربرد سلاحهاى شیمیایى متهم شد و گزارش هیئت اعزامى كه مبناى صدور قطعنامه قرار گرفته بود، خود محل تردید و اشكال بود <ref> هدایتى خمینى، ص 198ـ200</ref>. جمهورى اسلامى ایران در واكنش به قطعنامه 612، در 26 اردیبهشت 1367/ 16 مه 1988 با ارسال نامه‌اى به دبیر كل، با ذكر سوابق كاربرد سلاحهاى شیمیایى از سوى عراق، ضمن ابراز نارضایتى از تأخیر در اعزام كارشناس براى بررسى فاجعه حلبچه، از اینكه در قطعنامه مذكور كشور عراق مورد خطاب قرار نگرفته و اقدامات تنبیهى و بازدارنده پیش‌بینى نشده است، ابراز نارضایتى كرد <ref> ولایتى، ص 197</ref>.
+
بمباران شیمیایى حلبچه واکنش جهانى را برانگیخت و اعزام خبرنگاران خارجى به ایران و بازدید از منطقه، ابعاد این فاجعه هولناک را بیشتر نشان داد.<ref>تحلیلى بر جنگ تحمیلى رژیم عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ج۲، ص۴۴ـ۴۷؛ درودیان، آغاز تا پایان (سالنماى تحلیلى)، ۱۳۷۶ش الف، ص۲۳۶ـ۲۴۰؛ سمیعى، کارنامه توصیفى عملیات هشت سال دفاع مقدس، ص۴۶۹ـ۴۸۰؛ تیمرمن، سوداگرى مرگ، ص۵۶۷.</ref> جمهورى اسلامى ایران در روزهاى ۲۶، ۲۷ و ۲۸ اسفند ۱۳۶۶ش (۱۹۸۸م)، با ارسال چندین نامه به دبیرکل سازمان ملل، با اشاره به استفاده عراق از سلاحهاى شیمیایى در منطقه عملیاتى والفجر ۱۰ و نیز مناطق کردنشین عراق و شهر حلبچه، خواستار اعزام هیئت کارشناسى سازمان ملل براى بررسى موضوع شد.<ref>پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۷ـ۶۴۸؛ ولایتى، تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى عراق بر جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۲ـ۱۹۳.</ref> با فشار مضاعف ایران، سرانجام دبیرکل سازمان ملل در ۵ فروردین ۱۳۶۷ گروهى کارشناس به ایران اعزام کرد.<ref>ولایتى، تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى عراق بر جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۳؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۷ـ۶۴۸</ref> عراق نیز با ارسال نامه‌اى به دبیر کل، ایران را به استفاده از سلاحهاى شیمیایى در اطراف حلبچه متهم کرد که در پى آن سازمان ملل هیئتى از کارشناسان را به عراق اعزام نمود.<ref>پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۷ـ۶۴۸؛ کردزمن و واگنر،  The lessons of modern war، ج۲، ص۵۱۷ـ۵۱۸.</ref>
  
قطعنامه 612 نیز نتوانست عراق را از ادامه به كارگیرى سلاحهاى شیمیایى باز دارد و پس از اندكى، ابعاد بین‌المللى فاجعه حلبچه تحت‌تأثیر رویدادها و تحولات بعدى جنگ قرار گرفت و به فراموشى سپرده شد <ref> پارسادوست، ص 649؛ هدایتی‌خمینى، ص 201؛ درودیان، 1376ش الف، ص 245</ref>، اما پس از حمله نظامى امریكا به عراق و فروپاشى رژیم بعثى در این كشور در 1382ش، عاملان اصلى جنایت در عملیات انفال و بمباران شیمیایى حلبچه در دادگاه محاكمه شدند. على حسن‌المجید، پسر عموى صدام كه عامل اصلى حملات شیمیایى بود، به اعدام محكوم گردید. صدام حسین نیز كه یكى از متهمان پرونده بود قبل از صدور حكم دادگاه انفال، به اتهام كشتار شیعیان عراق، در 9 دى 1385/ 30 دسامبر 2006 اعدام شد <ref> «سه متهم اصلى پرونده انفال به اعدام محكوم شدند»، 2008</ref>.
+
گروه اعزامى به ایران و عراق، یافته‌هاى خود را در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷ به دبیر کل سازمان ملل منتقل کردند که بیانگر مشاهده مصدومین شیمیایى در دو کشور ایران و عراق بود. شمار چشمگیرى از آنان در ایران، غیرنظامى و در عراق از نظامیان بودند.<ref>ولایتى، تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى عراق بر جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۳ـ۱۹۴؛ هدایتى خمینى،  شوراى امنیت و جنگ تحمیلى عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۵ـ۱۹۶.</ref> دبیر کل سازمان ملل گزارش مذکور را در ۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ به اطلاع شوراى امنیت رساند و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۱۹۸۸م) قطعنامه ۶۱۲ به اتفاق آرا به تصویب شوراى امنیت رسید.
  
 +
در این قطعنامه، ضمن ابراز نگرانى و محکوم کردن استفاده از سلاحهاى شیمیایى از سوى هر دو کشور، از دو طرف منازعه خواسته شده بود که از بکارگیرى این سلاحها خوددارى کنند و به پروتکل ژنو ۱۹۲۵ پایبند باشند. در این قطعنامه همچنین نظارت و محدودیت هاى شدید در مورد صدور تولیدات شیمیایى براى ساخت سلاحهاى شیمیایى خواسته شد.<ref>خالوزاده، حمایت‌هاى سیاسى، نظامى و اقتصادى کشورهاى قدرتمند از عراق در طول جنگ با جمهورى اسلامى ایران، ص۵۰۲؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۸ـ۶۴۹.</ref> این نخستین قطعنامه‌اى بود که شوراى امنیت سازمان ملل پس از چهار سال در این خصوص صادر کرد، اما در آن نه‌ تنها عراق به کار برنده سلاحهاى شیمیایى ذکر نشد، بلکه جمهورى اسلامى ایران به طور تلویحى به کاربرد سلاحهاى شیمیایى متهم شد و گزارش هیئت اعزامى که مبناى صدور قطعنامه قرار گرفته بود، خود محل تردید و اشکال بود.<ref>هدایتى خمینى، شوراى امنیت و جنگ تحمیلى عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۸ـ۲۰۰.</ref>
  
 +
جمهورى اسلامى ایران در واکنش به قطعنامه ۶۱۲، در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۶۷ با ارسال نامه‌اى به دبیر کل، با ذکر سوابق کاربرد سلاحهاى شیمیایى از سوى عراق، ضمن ابراز نارضایتى از تأخیر در اعزام کارشناس براى بررسى فاجعه حلبچه، از این که در قطعنامه مذکور کشور عراق مورد خطاب قرار نگرفته و اقدامات تنبیهى و بازدارنده پیش‌بینى نشده است، ابراز نارضایتى کرد.<ref>ولایتى، تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى عراق بر جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۷.</ref>
  
==پانویس ==
+
قطعنامه ۶۱۲ نیز نتوانست عراق را از ادامه بکارگیرى سلاحهاى شیمیایى بازدارد و پس از اندکى، ابعاد بین‌المللى فاجعه حلبچه تحت‌ تأثیر رویدادها و تحولات بعدى جنگ قرار گرفت و به فراموشى سپرده شد.<ref>پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۹؛ هدایتی‌خمینى، شوراى امنیت و جنگ تحمیلى عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ص۲۰۱؛ درودیان، آغاز تا پایان (سالنماى تحلیلى)، ۱۳۷۶ش الف، ص۲۴۵.</ref> اما پس از حمله نظامى امریکا به عراق و فروپاشى رژیم بعثى در این کشور در ۱۳۸۲ش، عاملان اصلى جنایت در عملیات انفال و بمباران شیمیایى حلبچه در دادگاه محاکمه شدند. على حسن‌المجید، پسرعموى صدام که عامل اصلى حملات شیمیایى بود به اعدام محکوم گردید. صدام حسین نیز که یکى از متهمان پرونده بود قبل از صدور حکم دادگاه انفال به اتهام کشتار شیعیان عراق در ۹ دى ۱۳۸۵ (۲۰۰۶م) اعدام شد.<ref>«سه متهم اصلى پرونده انفال به اعدام محکوم شدند»، ۲۰۰۸.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
== منبع ==
+
==منابع==
* دانشنامه جهان اسلام، "مدخل حلبچه" از اصغر صادقی‌یكتا .
+
 
 +
*[[دانشنامه جهان اسلام]]، ج۱۳، مدخل "حلبچه"، اصغر صادقی یکتا.
  
 
[[رده:هشت سال دفاع مقدس]]
 
[[رده:هشت سال دفاع مقدس]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۲

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«حلبچه»، شهرى در کردستان عراق که در جنگ تحمیلی این کشور علیه ایران، توسط عراق -به جرم همکاری با نیروهای ایرانی- بمباران شیمیایى شد. روستاهاى این منطقه عمدتاً در نتیجه سیاست دولت عراق براى محدود کردن فعالیت معارضان کرد، ویران شده‌اند.[۱] حلبچه با جمعیتى حدود شصت‌هزار تن، یکى از مراکز فعالیت نیروهاى مخالف دولت عراق به‌ ویژه حزب «الاتحاد الوطنی‌ الکردستانى» و همچنین فعالیت نیروهاى اسلامى طرفدار جمهورى اسلامى ایران بود.[۲]

حلبچه در مرز بین ایران و عراق

حلبچه جبهه جدید ایران

در جریان جنگ عراق با ایران، از اواسط ۱۳۶۶ش، گشودن جبهه جدیدى در منطقه غرب ایران به منظور حفظ ابتکار عمل و تجزیه قواى عراق و همچنین فراهم آوردن فرصتى براى سازماندهى جدید در جبهه‌هاى جنوب، براى قواى ایران ضرورى می‌نمود. اجراى عملیات در این منطقه، افزون بر انهدام برخى تأسیسات عراق، به خنثی‌سازى تلاشهاى مخالفان ایرانى مستقر در عراق نیز منجر می‌شد.

در این چهارچوب، سلسله عملیات کربلاى ۱۰، فتح ۵، نصر ۴، ۷ و ۸، بیت‌المقدس ۲ و ۳ در محور ماووت انجام شد. به سبب دشواری هاى ادامه عملیات در این محور، عملیات والفجر ۱۰ در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ طرح‌ریزى و اجرا شد.[۳] این عملیات در حالى صورت گرفت که عراق از اوایل همین سال به منظور سرکوب شبه‌نظامیان کرد، حملاتى بر ضد آنها آغاز کرده بود. در این حملات که عملیات اَنفال نامیده شد، رژیم عراق از سلاحهاى شیمیایى استفاده می‌کرد.[۴]

ایران در این زمان، حمله را از جبهه شمالى در منطقه شهرهاى مرزى عراق یعنى حلبچه، خورمال، خول‌مار، دوجیله و دربندیخان (در مغرب شهر نوسود که در حدود ۱۵۰ مایلى شمال بغداد است) آغاز کرد و با همکارى کردهاى معارض عراق، هفت روستاى مرزى و پانزده مایل مربع از استان سلیمانیه را تصرف کرد. عراق ادعا کرد که این حمله را دفع کرده است، اما حمله ایران دستاوردهاى چشمگیرى در پی‌ داشت.[۵] ایران در ادامه حملاتش به حاشیه جنوبى بخش کوهستانى مرز در نزدیکى دریاچه دربندیخان، درصدد بود مناطقى را در شمال عراق بدست آورد تا به سوى سلیمانیه پیشروى نماید و مخزن آبى دربندیخان را تصرف کند. این مخزن، نیروى برقابى قسمت اعظم شمال‌ شرقى عراق و بغداد را تأمین می‌کرد.[۶]

در ۲۳ اسفند ۱۳۶۶، نیروهاى ایرانى با کمک شبه‌نظامیان اتحادیه میهنى کردستان موفق شدند شهر حلبچه را تصرف کنند. عراق در برابر راهبرد جدید ایران در منطقه شمالى که اساساً با مساعدتهاى کردهاى معارض دنبال می‌شد، ناگزیر بود در این منطقه براى مقابله با حملات ایران حضور گسترده داشته باشد که این امر به تجزیه قواى عراق می‌انجامید و فرصت مناسبى در اختیار ایران قرار می‌داد تا در منطقه جنوب اقدامات نظامى خود را پیگیرى نماید.

بمباران شیمیایى حلبچه

با این مقدمات، عراق تصمیم به بمباران شیمیایى حلبچه گرفت تا ناتوانى خود را در مقابله با تصرف این شهر جبران کند.[۷] حملات شیمیایى عراق به حلبچه با دستور مستقیم صدام حسین از نیمروز ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ آغاز شد. حملات هوایى با استفاده از بمبهاى ناپالم و فسفرى و گاز خردل و گاز اعصاب، با پنجاه هواپیما صورت گرفت و تخریب فراوانى در پى داشت.[۸] در این حمله، بیش از پنج‌هزار غیرنظامى کرد کشته و حدود هفت هزار تن مجروح شدند.[۹]

بمباران شیمیایى حلبچه واکنش جهانى را برانگیخت و اعزام خبرنگاران خارجى به ایران و بازدید از منطقه، ابعاد این فاجعه هولناک را بیشتر نشان داد.[۱۰] جمهورى اسلامى ایران در روزهاى ۲۶، ۲۷ و ۲۸ اسفند ۱۳۶۶ش (۱۹۸۸م)، با ارسال چندین نامه به دبیرکل سازمان ملل، با اشاره به استفاده عراق از سلاحهاى شیمیایى در منطقه عملیاتى والفجر ۱۰ و نیز مناطق کردنشین عراق و شهر حلبچه، خواستار اعزام هیئت کارشناسى سازمان ملل براى بررسى موضوع شد.[۱۱] با فشار مضاعف ایران، سرانجام دبیرکل سازمان ملل در ۵ فروردین ۱۳۶۷ گروهى کارشناس به ایران اعزام کرد.[۱۲] عراق نیز با ارسال نامه‌اى به دبیر کل، ایران را به استفاده از سلاحهاى شیمیایى در اطراف حلبچه متهم کرد که در پى آن سازمان ملل هیئتى از کارشناسان را به عراق اعزام نمود.[۱۳]

گروه اعزامى به ایران و عراق، یافته‌هاى خود را در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷ به دبیر کل سازمان ملل منتقل کردند که بیانگر مشاهده مصدومین شیمیایى در دو کشور ایران و عراق بود. شمار چشمگیرى از آنان در ایران، غیرنظامى و در عراق از نظامیان بودند.[۱۴] دبیر کل سازمان ملل گزارش مذکور را در ۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ به اطلاع شوراى امنیت رساند و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۱۹۸۸م) قطعنامه ۶۱۲ به اتفاق آرا به تصویب شوراى امنیت رسید.

در این قطعنامه، ضمن ابراز نگرانى و محکوم کردن استفاده از سلاحهاى شیمیایى از سوى هر دو کشور، از دو طرف منازعه خواسته شده بود که از بکارگیرى این سلاحها خوددارى کنند و به پروتکل ژنو ۱۹۲۵ پایبند باشند. در این قطعنامه همچنین نظارت و محدودیت هاى شدید در مورد صدور تولیدات شیمیایى براى ساخت سلاحهاى شیمیایى خواسته شد.[۱۵] این نخستین قطعنامه‌اى بود که شوراى امنیت سازمان ملل پس از چهار سال در این خصوص صادر کرد، اما در آن نه‌ تنها عراق به کار برنده سلاحهاى شیمیایى ذکر نشد، بلکه جمهورى اسلامى ایران به طور تلویحى به کاربرد سلاحهاى شیمیایى متهم شد و گزارش هیئت اعزامى که مبناى صدور قطعنامه قرار گرفته بود، خود محل تردید و اشکال بود.[۱۶]

جمهورى اسلامى ایران در واکنش به قطعنامه ۶۱۲، در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۶۷ با ارسال نامه‌اى به دبیر کل، با ذکر سوابق کاربرد سلاحهاى شیمیایى از سوى عراق، ضمن ابراز نارضایتى از تأخیر در اعزام کارشناس براى بررسى فاجعه حلبچه، از این که در قطعنامه مذکور کشور عراق مورد خطاب قرار نگرفته و اقدامات تنبیهى و بازدارنده پیش‌بینى نشده است، ابراز نارضایتى کرد.[۱۷]

قطعنامه ۶۱۲ نیز نتوانست عراق را از ادامه بکارگیرى سلاحهاى شیمیایى بازدارد و پس از اندکى، ابعاد بین‌المللى فاجعه حلبچه تحت‌ تأثیر رویدادها و تحولات بعدى جنگ قرار گرفت و به فراموشى سپرده شد.[۱۸] اما پس از حمله نظامى امریکا به عراق و فروپاشى رژیم بعثى در این کشور در ۱۳۸۲ش، عاملان اصلى جنایت در عملیات انفال و بمباران شیمیایى حلبچه در دادگاه محاکمه شدند. على حسن‌المجید، پسرعموى صدام که عامل اصلى حملات شیمیایى بود به اعدام محکوم گردید. صدام حسین نیز که یکى از متهمان پرونده بود قبل از صدور حکم دادگاه انفال به اتهام کشتار شیعیان عراق در ۹ دى ۱۳۸۵ (۲۰۰۶م) اعدام شد.[۱۹]

پانویس

  1. اردستانى، تنبیه متجاوز، ص۳۷۵؛ سمیعى، کارنامه توصیفى عملیات هشت سال دفاع مقدس، ص۴۵۶.
  2. میدل ایست ووچ، التطهیر العرقى فی‌العراق، ص۱۸۲ـ۱۸۳.
  3. هیرو، The longest war، ص۲۰۱؛ سمیعى، کارنامه توصیفى عملیات هشت سال دفاع مقدس، ص۴۵۵ـ۴۶۷.
  4. خرسان، التیارات السیاسیة فى کردستان العراق، ص۴۳۸ـ۴۴۰؛ شکر، صدام حسین من‌القمة الى الهاویة، ص۹۶.
  5. کردزمن و واگنر، The lessons of modern war، ج۲، ص۳۶۹.
  6. کردزمن و واگنر، The lessons of modern war، ج۲، ص۳۶۹.
  7. درودیان، شلمچه تا حبلچه، ۱۳۷۶ش ب، ص۲۳۸ـ۲۳۹؛ خرسان، التیارات السیاسیة فى کردستان العراق، ص۴۴۱.
  8. خرسان، التیارات السیاسیة فى کردستان العراق، ص۴۴۱.؛ محمد عیسى داود، سرّالمؤامرة حتى لایضربوا العراق و السدالعالى با لقنبلة النوویة، ص۱۳۰؛ محسن عبدالعزیز حکیم، صدام مجرم حرب، ص۶۵؛ میدل ایست ووچ، التطهیرالعرقى فی‌العراق، ص۱۸۶ـ۱۸۷.
  9. کردزمن و واگنر، The lessons of modern war Boulder، ج۲، ص۵۱۷؛ تیمرمن، سوداگرى مرگ، ص۵۶۶ـ۵۶۷.
  10. تحلیلى بر جنگ تحمیلى رژیم عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ج۲، ص۴۴ـ۴۷؛ درودیان، آغاز تا پایان (سالنماى تحلیلى)، ۱۳۷۶ش الف، ص۲۳۶ـ۲۴۰؛ سمیعى، کارنامه توصیفى عملیات هشت سال دفاع مقدس، ص۴۶۹ـ۴۸۰؛ تیمرمن، سوداگرى مرگ، ص۵۶۷.
  11. پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۷ـ۶۴۸؛ ولایتى، تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى عراق بر جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۲ـ۱۹۳.
  12. ولایتى، تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى عراق بر جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۳؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۷ـ۶۴۸
  13. پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۷ـ۶۴۸؛ کردزمن و واگنر، The lessons of modern war، ج۲، ص۵۱۷ـ۵۱۸.
  14. ولایتى، تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى عراق بر جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۳ـ۱۹۴؛ هدایتى خمینى، شوراى امنیت و جنگ تحمیلى عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۵ـ۱۹۶.
  15. خالوزاده، حمایت‌هاى سیاسى، نظامى و اقتصادى کشورهاى قدرتمند از عراق در طول جنگ با جمهورى اسلامى ایران، ص۵۰۲؛ پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۸ـ۶۴۹.
  16. هدایتى خمینى، شوراى امنیت و جنگ تحمیلى عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۸ـ۲۰۰.
  17. ولایتى، تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى عراق بر جمهورى اسلامى ایران، ص۱۹۷.
  18. پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ص۶۴۹؛ هدایتی‌خمینى، شوراى امنیت و جنگ تحمیلى عراق علیه جمهورى اسلامى ایران، ص۲۰۱؛ درودیان، آغاز تا پایان (سالنماى تحلیلى)، ۱۳۷۶ش الف، ص۲۴۵.
  19. «سه متهم اصلى پرونده انفال به اعدام محکوم شدند»، ۲۰۰۸.

منابع