مُلطّفه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی 'ملطفه در لغت به معناي نامه باريك، رقعه، نوشته مختصر، نامه خصوصي و كوچك است. ملطف...' ایجاد کرد)
 
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
ملطفه در لغت به معناي نامه باريك، رقعه، نوشته مختصر، نامه خصوصي و كوچك است. ملطفه را نخستين بار ابوالفضل بيهقي (385-470ق.) در تاريخ بيهقي بكار برده است و از اين كلمه، نامه‌اي كوچك و مختصر را براي ارسال مطالب محرمانه و غالباً فوري، اراده كرده است: "ركابدار پياده شد و زمين بوسه داد و آن نامه بزرگ از برِ قبا بيرون كرد و پيش داشت... امير گفت: آن ملطفه‌هاي خُرد كه بونصر مشكان تو را داد... كجاست؟ گفت: من دارم و زين فرو گرفت و ميان نمد باز كرد و ملطفه‌ها در موم گرفته، بيرون كرد".
+
'''«مُلَطَّفَه»''' یکی از اصطلاحات [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوانی]] است که در متون نثر دوره غزنوی و سلجوقی فراوان به کار رفته است.
 +
«مُلطّفه» در لغت به معنای نامه باریک، رُقعه، نوشته مختصر، نامه خصوصی و کوچک است. ملطّفه به‌ معنی مطلقِ نامه نیز بکار رفته است.  
  
از شواهد چنين برمي‌آيد كه وجه تسميه اين نامه‌هاي خُرد به ملطفه (=تلطيف شده، نازك شده) اين است كه در وقت ارسال، آنها را باريك و نازك مي‌كرده‌اند تا مخفي كردن و ارسال آن آسان باشد. در برخي متون علاوه بر معادل فارسي "نامك"، "مهرنامه" را هم ذكر كرده‌اند و همچنين وجه تسميه آن را اين دانسته‌اند كه در ابتدا به نامه‌هاي كوتاه و دوستانه اطلاق مي‌شده كه در متون شاهدي ندارد. در ملطفه‌ها معمولاً عنوان ذكر نمي‌شده است. اين كلمه به‌ صورت ملاطفه نيز بكار رفته است. اگر مندرجات ملطفه رمزي باشد، آن را "ملطفه معما" و اگر امضاي پادشاه بر آن درج شود، "ملطفه توقيعي" گويند. ملطفه به‌ معني مطلقِ نامه نيز بكار رفته است.
+
ملطّفه را نخستین بار [[ابوالفضل بیهقی]] (۳۸۵-۴۷۰ ق) در «[[تاریخ بیهقی (کتاب)|تاریخ بیهقی]]» بکار برده است که از این کلمه، نامه‌ای کوچک و مختصر را برای ارسال مطالب محرمانه و غالباً فوری، اراده کرده است: "رکابدار پیاده شد و زمین بوسه داد و آن نامه بزرگ از برِ قبا بیرون کرد و پیش داشت... امیر گفت: آن ملطّفه‌های خُرد که بونصر مشکان تو را داد... کجاست؟ گفت: من دارم و زین فرو گرفت و میان نمد باز کرد و ملطفه‌ها در موم گرفته، بیرون کرد".
 +
 
 +
از شواهد چنین برمی‌آید که وجه تسمیه این نامه‌های خُرد به «مُلطّفه» (تلطیف شده، نازک شده)، این است که در وقت ارسال، آنها را باریک و نازک می‌کرده‌اند تا مخفی کردن و ارسال آن آسان باشد. برخی نیز برآنند که بر اساس کاربرد این واژه در متون مختلف، ملطّفه تنها به نامه‌ای گفته می‌شده که حاوی مطالب سرّی و محرمانه و بسیار مهم بوده است.
 +
 
 +
در برخی متون علاوه بر معادل فارسی "نامک"، "مِهرنامه" را هم ذکر کرده‌اند و همچنین وجه تسمیه آن را این دانسته‌اند که در ابتدا به نامه‌های کوتاه و دوستانه اطلاق می‌شده که در متون شاهدی ندارد. چنانکه این کلمه به‌ صورت "ملاطفه" نیز بکار رفته است. در ملطّفه‌ها معمولاً عنوان ذکر نمی‌شده است.  
 +
 
 +
بر اساس شواهدی که بیهقی از کاربرد ملطّفه در کتاب خود به دست داده است، می‌توان چهار گونه برای آن در نظر گرفت: ملطّفه به طور مطلق، ملطّفۀ خرد، ملطّفه توقیعی و ملطّفۀ معما. اگر مندرجات ملطّفه رمزی باشد، آن را "ملطّفه معمّا" و اگر امضای پادشاه بر آن درج شود، "ملطّفه توقیعی" گویند.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D9%85%D9%8F%D9%84%D9%91%D9%8E%D8%B7%D9%8E%D9%81%D9%8E%D9%87.aspx دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "مُلَّطَفَه" از عباس جاهدجاه]، بازیابی: 16 مرداد 1392.
+
* [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D9%85%D9%8F%D9%84%D9%91%D9%8E%D8%B7%D9%8E%D9%81%D9%8E%D9%87.aspx "مُلطّفه"، عباس جاهدجاه، دائرةالمعارف کتابداری و اطلاع‌رسانی]، بازیابی: ۱۶ مرداد ۱۳۹۲.
 +
*"بازنگری در معنای ملطّفه"، فرامرز آدینه کلات، مجله پژوهشهای لغوی.
 +
[[رده:ابزار تاریخی نگارش]]
 +
[[رده:اصطلاحات فرهنگ و تمدن]]
 +
[[رده:نگاشته ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۳۰

«مُلَطَّفَه» یکی از اصطلاحات دیوانی است که در متون نثر دوره غزنوی و سلجوقی فراوان به کار رفته است. «مُلطّفه» در لغت به معنای نامه باریک، رُقعه، نوشته مختصر، نامه خصوصی و کوچک است. ملطّفه به‌ معنی مطلقِ نامه نیز بکار رفته است.

ملطّفه را نخستین بار ابوالفضل بیهقی (۳۸۵-۴۷۰ ق) در «تاریخ بیهقی» بکار برده است که از این کلمه، نامه‌ای کوچک و مختصر را برای ارسال مطالب محرمانه و غالباً فوری، اراده کرده است: "رکابدار پیاده شد و زمین بوسه داد و آن نامه بزرگ از برِ قبا بیرون کرد و پیش داشت... امیر گفت: آن ملطّفه‌های خُرد که بونصر مشکان تو را داد... کجاست؟ گفت: من دارم و زین فرو گرفت و میان نمد باز کرد و ملطفه‌ها در موم گرفته، بیرون کرد".

از شواهد چنین برمی‌آید که وجه تسمیه این نامه‌های خُرد به «مُلطّفه» (تلطیف شده، نازک شده)، این است که در وقت ارسال، آنها را باریک و نازک می‌کرده‌اند تا مخفی کردن و ارسال آن آسان باشد. برخی نیز برآنند که بر اساس کاربرد این واژه در متون مختلف، ملطّفه تنها به نامه‌ای گفته می‌شده که حاوی مطالب سرّی و محرمانه و بسیار مهم بوده است.

در برخی متون علاوه بر معادل فارسی "نامک"، "مِهرنامه" را هم ذکر کرده‌اند و همچنین وجه تسمیه آن را این دانسته‌اند که در ابتدا به نامه‌های کوتاه و دوستانه اطلاق می‌شده که در متون شاهدی ندارد. چنانکه این کلمه به‌ صورت "ملاطفه" نیز بکار رفته است. در ملطّفه‌ها معمولاً عنوان ذکر نمی‌شده است.

بر اساس شواهدی که بیهقی از کاربرد ملطّفه در کتاب خود به دست داده است، می‌توان چهار گونه برای آن در نظر گرفت: ملطّفه به طور مطلق، ملطّفۀ خرد، ملطّفه توقیعی و ملطّفۀ معما. اگر مندرجات ملطّفه رمزی باشد، آن را "ملطّفه معمّا" و اگر امضای پادشاه بر آن درج شود، "ملطّفه توقیعی" گویند.

منابع

مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه