تحلیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{متوسط}}
+
{{خوب}}
'''تحلیه''' آراستن خویش به صفات نیک و محامد و فضایل نفس را گویند و منظور از آراستن و آرایش، تحصیل کمالات و فضائل روحانی و تکمیل قوای نفسانی به ملکات فاضله و محاسن اخلاقی است.<ref>مکاتیب، ص ۱۰۰۳.</ref> امام خمینی در معنی «تحلیه» می گوید: اتیان به مصلحات و مستصحّات نفسانیه.  
+
'''تحلیه''' واژه ای است که در اخلاق و عرفان اسلامی مطرح می شود و آراستن خویش به صفات نیکو و فضایل نفس را گویند. منظور از آراستن و آرایش، به دست آوردن کمالات و فضائل روحانی و تکمیل قوای نفسانی به محاسن اخلاقی است.<ref>مکاتیب، ص ۱۰۰۳.</ref> سالک اگر خود را به اوصاف فرشتگان و خصال انسانيت آراسته گردانید، مرحله تحليه را پيموده است. تحليه بدون عنايت حضرت حق، مجاهده، توكل و توسل امكانپذير نيست.  
*«تحليه» از ماده «حُلّى» به معناى زيور است؛ و تحليه يعنى به زيور آراستن.
+
 
*اين كلمه در علم [[اخلاق]] به معناى آراستگى به مكارم اخلاق است.
+
==تحلية در لغت==
*تحليه به معنای جذب و آراستن خود به صفات نیکوست؛ تحليه در مقام [[تولّی|تولّى]] است؛ يعنى با فضايل اخلاقی انس و الفت پيدا كردن و در نهايت به آن‌ها متلبّس شدن.
+
«تحليه» از ماده «حُلّى» به معناى زيور است؛ به معنای زینت کردن و آراستن.<ref>ابن اثیر، مبارک بن محمد / 1: 435.</ref> تحليه يعنى به زيور آراستن<ref>فرهنگ فارسی عمید.</ref>. در فرهنگ فارسی معین "زیور دادن" معنی شده است.
*تحليه در برابر «[[تخلیه]]» است؛ گفتنى است كه تحليه مى تواند همچون تخليه، دفعى و يا تدريجى صورت گيرد.
+
 
 +
==تحلية در اخلاق و عرفان اسلامی==
 +
اين كلمه در علم [[اخلاق]] به معناى آراستگى به صفات نیکوست.
 +
 
 +
به باور اهل معرفت و سلوک، در یک نگاه کلی و جامع می توان مراحل سیر و سلوک الی الله را به چهار مرحله اصلی «تخلیه»، یعنی تهی ساختن درون از رذیلت های اخلاقی، «تحلیه»، یعنی آراستن به فضائل اخلاقی، «تجلیه»، یعنی تابیدن انوار الهی بر قلب، و «فنا»، یعنی گذار از همه ما سوی و وصول به حق متعال تقسیم کرد.<ref>بررسی مراحل سلوکی «تخلیه» «تحلیه» «تجلیه» و «فنا» در عرفان اسلامی، محمد میری، عرفان اسلامی، پاییز 1399 (شماره 65)</ref>
 +
 
 +
==تحلية نزد علمای اخلاق و عرفا==
 +
صاحبنظران اخلاق و عرفان بر تخلیه و تحلیه تاکید ویژه ای دارند و حتی گاهی، مجموعه سلوک را در این دو خلاصه کرده اند. و در اولویت سنجی میان این دو، [[تخلیه]]، مقدم بر تحلیه است.
 +
 
 +
===ابونصر سراج طوسی===
 +
تحلّی یا همان "تحلیه" آن است که سالک، رفتار و گفتار خود را شبیه پاکان و صادقان قرار دهد.<ref>سراج طوسی، ص 363.</ref>
 +
===جنید بغدادی===
 +
سالک در این مقام خود را با لسان وفا و سایر مقامات عرفانی - الهی آرایش می کند یعنی پیراهنی از [[تقوا]] و عمامه ای از حرمت و استقامت و ردائی از [[خشیت]] و لباسی از فراموشی ما سوا الله بر تن می کند و خداوند او را با عطر هدایت خوشبو می گرداند و در اینجا است که به بساط قرب الهی راه می یابد.<ref>جنید بغدادی، (1425): 61.</ref><ref>اگر چه در این متن که در قرن سوم هجری به نگارش در آمده است اصطلاح "تحلیه" با این واژگان خاص به چشم نمی خورد ولی در واقع "جنید" با استفاده از محتوای همین اصطلاح، مراحل سلوک را تبیین کرده است.</ref>
 +
===[[خواجه نصیر طوسی]]===
 +
تحلیه باطن به فضائل مانند تقویت بدن با عوامل مقوی است.
 +
===[[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی|سید ابوالحسن رفیعی]]===
 +
پس از حصول تخليه و رفع موانع، خود را به زيور اخلاق نيك و خويهاى پسنديده كه در نظام اجتماع و فرد تأثير بسزا و عميق دارند آراسته كند و اين خود پاكيزگى باطن و طهارت معنويه است كه تا اين معنى حاصل و متحقق نشود آدمى در باطن آلوده و نجس خواهد بود هرچند كه‌ ظاهر بدن محكوم به پاكى ظاهرى است و اين كار در طب روحى و معالجه نفس مانند خوردن غذا و استعمال دواى مقوّى است كه براى توليد نيرو و قوّت در بدن در طب جسمانى به كار مى‌برند.<ref>هزار و یک کلمه، ج‌۲، کلمۀ ۲۵۱.</ref>
 +
===[[محمد تقی بهجت|محمدتقی بهجت]]===
 +
توبه، تخلیه و تحلیه و آراسته‌شدن به طهارت است، و پاکیزگی و توبه تحلیه است. و تحلیه یک نوع پوشش برای شخص پاکیزه است؛ پس توبه پوششِ بعد از پوشش است.<ref>در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۰۷.</ref>
 +
===[[حسن حسن زاده آملی]]===
 +
آرایش روح و جان را "تحلیه" می‏ نامند."تحلیه" زینت است، آراستن جان است، باید به فکرآراستن خود بود، هر چند که در حقیقت خداوند سبحان برون‏ آرا و درون‏ پرور است به تعبیر شریف سنایی غزنوی:
 +
ای درون پرور برون آرا ***** و ای خرد بخش بی‏خرد بخشا<ref>کیهان اندیشه، شماره 26: علامه طباطبایی در منظره عرفان نظری و عملی.</ref>
 +
===[[امام خمینی]]===
 +
اتیان [انجام] به مصلحات و مستصحّات [ موجبات سلامتي] نفسانیه.<ref>شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص 207.</ref>
 +
 
 +
==تحلية در قرآن==
 +
لغت تحلیه در قرآن نیامده است. اما برخی گفته اند "کلُّ تائِبٍ مُتَطَهِّرٌ لأنَّ التَّوْبَةَ تَخْلِیةٌ وَ تَطْهیرٌ مِنَ الذُّنوُبِ؛ فَالتَّوْبَةُ تَخْلِیةٌ وَ تَحْلِیةٌ بِالطَّهارَةِ، وَالتَّطْهیرُ وَ التَّوْبَةُ تَحْلِیةٌ. وَ التَّحْلِیةُ لُبْسٌ لِلْمُتَطَهِّرِ، فَهُوَ لُبْسٌ بَعْدَ لُبْسٍ"
 +
"هر توبه کننده ای پاک می شود، زیرا [[توبه]] رهایی و پاکی از گناهان است. توبه تخلیه و [[طهارت]] تحلیه است."<ref>در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۰۷.</ref>
 +
 
 +
در آیه 222 سوره توبه آمده است :«إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ؛ به‌راستی که [[خداوند]] توبه‌کنندگان و پاکیزگان را دوست می‌دارد»<ref>[https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_222_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A8%D9%82%D8%B1%D9%87 سوره بقره، آیه 222.]</ref>
 +
 
 +
برخی نیز در مورد تحلیه گفته اند: فردی كه در [[دنیا]] به مرحله "تحلیه" رسیده و خود را مزین به انجام واجبات و ترک محرمات الهی كرده و در اثر شدت محبت الهی در قلبش، به مقامی رسیده كه در وی عشقی آتشین شعله ور گشته، بازتاب رسیدن به این مرحله در آخرت نوشیدن از "شراب زنجبیل" است كه طبع دنیوی آن گرم و دلنشین است.<ref>جهت اطلاع بیشتر مقاله "تحلیل تفسیر ادبی رابطه بین سلوک معنوی تخلیه، تحلیه و تجلیه با نوشیدنی های بهشتیان مذکور در سوره انسان" اثر نسرین انصاریان را ببینید.</ref>
 +
 
 +
تعبیر "شراب زنجبیل" در آیه 17 و 18 [[سوره انسان]] آمده است. واژه "زنجبیل" را برخی فارسی و معرب دانسته اند.<ref>سیوطی.</ref> "زنجبیل" در دنیا، گیاهی خوشبو با طبع گرم و خشک است.<ref>هروی</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
 
 
*مختار امینیان، مبانی اخلاق اسلامی.
 
*مختار امینیان، مبانی اخلاق اسلامی.
 +
*امام خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث).
 +
*محمد حسین رخشاد، [https://ahlolbait.com/content/3395/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%C2%AB%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%B6%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA%C2%BB در محضر بهجت]
 +
*حسن حسن زاده آملی، هزار و یک کلمه.
 +
*حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید.
 +
*فصلنامه علمی - تخصصی مطالعات تفسیری آلءالرحمن: دوره اول، شماره چهارم، تابستان ۱۴۰۲: تحلیل تفسیر ادبی رابطه بین سلوک معنوی تخلیه، تحلیه و تجلیه با نوشیدنی های بهشتیان مذکور در سوره انسان، نسرین انصاریان.
 +
*فصلنامه علمی عرفان اسلامی: سال هفدهم، شماره 65، پاییز 99: بررسی مراحل سلوکی «تخلیه» «تحلیه» «تجلیه » و «فنا» در عرفان اسلامی، محمد میری.
 +
*عبدالله قطب بن محیی، مکاتیب عبدالله قطب.
  
 
[[رده:صفات پسندیده]]
 
[[رده:صفات پسندیده]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۴۰

تحلیه واژه ای است که در اخلاق و عرفان اسلامی مطرح می شود و آراستن خویش به صفات نیکو و فضایل نفس را گویند. منظور از آراستن و آرایش، به دست آوردن کمالات و فضائل روحانی و تکمیل قوای نفسانی به محاسن اخلاقی است.[۱] سالک اگر خود را به اوصاف فرشتگان و خصال انسانيت آراسته گردانید، مرحله تحليه را پيموده است. تحليه بدون عنايت حضرت حق، مجاهده، توكل و توسل امكانپذير نيست.

تحلية در لغت

«تحليه» از ماده «حُلّى» به معناى زيور است؛ به معنای زینت کردن و آراستن.[۲] تحليه يعنى به زيور آراستن[۳]. در فرهنگ فارسی معین "زیور دادن" معنی شده است.

تحلية در اخلاق و عرفان اسلامی

اين كلمه در علم اخلاق به معناى آراستگى به صفات نیکوست.

به باور اهل معرفت و سلوک، در یک نگاه کلی و جامع می توان مراحل سیر و سلوک الی الله را به چهار مرحله اصلی «تخلیه»، یعنی تهی ساختن درون از رذیلت های اخلاقی، «تحلیه»، یعنی آراستن به فضائل اخلاقی، «تجلیه»، یعنی تابیدن انوار الهی بر قلب، و «فنا»، یعنی گذار از همه ما سوی و وصول به حق متعال تقسیم کرد.[۴]

تحلية نزد علمای اخلاق و عرفا

صاحبنظران اخلاق و عرفان بر تخلیه و تحلیه تاکید ویژه ای دارند و حتی گاهی، مجموعه سلوک را در این دو خلاصه کرده اند. و در اولویت سنجی میان این دو، تخلیه، مقدم بر تحلیه است.

ابونصر سراج طوسی

تحلّی یا همان "تحلیه" آن است که سالک، رفتار و گفتار خود را شبیه پاکان و صادقان قرار دهد.[۵]

جنید بغدادی

سالک در این مقام خود را با لسان وفا و سایر مقامات عرفانی - الهی آرایش می کند یعنی پیراهنی از تقوا و عمامه ای از حرمت و استقامت و ردائی از خشیت و لباسی از فراموشی ما سوا الله بر تن می کند و خداوند او را با عطر هدایت خوشبو می گرداند و در اینجا است که به بساط قرب الهی راه می یابد.[۶][۷]

خواجه نصیر طوسی

تحلیه باطن به فضائل مانند تقویت بدن با عوامل مقوی است.

سید ابوالحسن رفیعی

پس از حصول تخليه و رفع موانع، خود را به زيور اخلاق نيك و خويهاى پسنديده كه در نظام اجتماع و فرد تأثير بسزا و عميق دارند آراسته كند و اين خود پاكيزگى باطن و طهارت معنويه است كه تا اين معنى حاصل و متحقق نشود آدمى در باطن آلوده و نجس خواهد بود هرچند كه‌ ظاهر بدن محكوم به پاكى ظاهرى است و اين كار در طب روحى و معالجه نفس مانند خوردن غذا و استعمال دواى مقوّى است كه براى توليد نيرو و قوّت در بدن در طب جسمانى به كار مى‌برند.[۸]

محمدتقی بهجت

توبه، تخلیه و تحلیه و آراسته‌شدن به طهارت است، و پاکیزگی و توبه تحلیه است. و تحلیه یک نوع پوشش برای شخص پاکیزه است؛ پس توبه پوششِ بعد از پوشش است.[۹]

حسن حسن زاده آملی

آرایش روح و جان را "تحلیه" می‏ نامند."تحلیه" زینت است، آراستن جان است، باید به فکرآراستن خود بود، هر چند که در حقیقت خداوند سبحان برون‏ آرا و درون‏ پرور است به تعبیر شریف سنایی غزنوی: ای درون پرور برون آرا ***** و ای خرد بخش بی‏خرد بخشا[۱۰]

امام خمینی

اتیان [انجام] به مصلحات و مستصحّات [ موجبات سلامتي] نفسانیه.[۱۱]

تحلية در قرآن

لغت تحلیه در قرآن نیامده است. اما برخی گفته اند "کلُّ تائِبٍ مُتَطَهِّرٌ لأنَّ التَّوْبَةَ تَخْلِیةٌ وَ تَطْهیرٌ مِنَ الذُّنوُبِ؛ فَالتَّوْبَةُ تَخْلِیةٌ وَ تَحْلِیةٌ بِالطَّهارَةِ، وَالتَّطْهیرُ وَ التَّوْبَةُ تَحْلِیةٌ. وَ التَّحْلِیةُ لُبْسٌ لِلْمُتَطَهِّرِ، فَهُوَ لُبْسٌ بَعْدَ لُبْسٍ" "هر توبه کننده ای پاک می شود، زیرا توبه رهایی و پاکی از گناهان است. توبه تخلیه و طهارت تحلیه است."[۱۲]

در آیه 222 سوره توبه آمده است :«إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ؛ به‌راستی که خداوند توبه‌کنندگان و پاکیزگان را دوست می‌دارد»[۱۳]

برخی نیز در مورد تحلیه گفته اند: فردی كه در دنیا به مرحله "تحلیه" رسیده و خود را مزین به انجام واجبات و ترک محرمات الهی كرده و در اثر شدت محبت الهی در قلبش، به مقامی رسیده كه در وی عشقی آتشین شعله ور گشته، بازتاب رسیدن به این مرحله در آخرت نوشیدن از "شراب زنجبیل" است كه طبع دنیوی آن گرم و دلنشین است.[۱۴]

تعبیر "شراب زنجبیل" در آیه 17 و 18 سوره انسان آمده است. واژه "زنجبیل" را برخی فارسی و معرب دانسته اند.[۱۵] "زنجبیل" در دنیا، گیاهی خوشبو با طبع گرم و خشک است.[۱۶]

پانویس

  1. مکاتیب، ص ۱۰۰۳.
  2. ابن اثیر، مبارک بن محمد / 1: 435.
  3. فرهنگ فارسی عمید.
  4. بررسی مراحل سلوکی «تخلیه» «تحلیه» «تجلیه» و «فنا» در عرفان اسلامی، محمد میری، عرفان اسلامی، پاییز 1399 (شماره 65)
  5. سراج طوسی، ص 363.
  6. جنید بغدادی، (1425): 61.
  7. اگر چه در این متن که در قرن سوم هجری به نگارش در آمده است اصطلاح "تحلیه" با این واژگان خاص به چشم نمی خورد ولی در واقع "جنید" با استفاده از محتوای همین اصطلاح، مراحل سلوک را تبیین کرده است.
  8. هزار و یک کلمه، ج‌۲، کلمۀ ۲۵۱.
  9. در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۰۷.
  10. کیهان اندیشه، شماره 26: علامه طباطبایی در منظره عرفان نظری و عملی.
  11. شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص 207.
  12. در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۰۷.
  13. سوره بقره، آیه 222.
  14. جهت اطلاع بیشتر مقاله "تحلیل تفسیر ادبی رابطه بین سلوک معنوی تخلیه، تحلیه و تجلیه با نوشیدنی های بهشتیان مذکور در سوره انسان" اثر نسرین انصاریان را ببینید.
  15. سیوطی.
  16. هروی

منابع

  • مختار امینیان، مبانی اخلاق اسلامی.
  • امام خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث).
  • محمد حسین رخشاد، در محضر بهجت
  • حسن حسن زاده آملی، هزار و یک کلمه.
  • حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید.
  • فصلنامه علمی - تخصصی مطالعات تفسیری آلءالرحمن: دوره اول، شماره چهارم، تابستان ۱۴۰۲: تحلیل تفسیر ادبی رابطه بین سلوک معنوی تخلیه، تحلیه و تجلیه با نوشیدنی های بهشتیان مذکور در سوره انسان، نسرین انصاریان.
  • فصلنامه علمی عرفان اسلامی: سال هفدهم، شماره 65، پاییز 99: بررسی مراحل سلوکی «تخلیه» «تحلیه» «تجلیه » و «فنا» در عرفان اسلامی، محمد میری.
  • عبدالله قطب بن محیی، مکاتیب عبدالله قطب.