آیه 14 بقره: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد) |
|||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بخشی از یک کتاب}} | {{بخشی از یک کتاب}} | ||
| − | |||
| − | |||
| − | + | __TOc__ | |
| − | '''< | + | '''محل نزول''' :مدینه <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.</ref> |
| + | |||
| + | ==متن و ترجمه آیه== | ||
| + | |||
| + | '''«وَ إِذا لَقُواالَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ». | ||
| + | |||
| + | هنگامى كه برخوردند به كسانى كه گرويدهاند، گويند: ما گرويدهايم و هنگامى كه با شياطين (دوست) خود خلوت نمايند، گويند ما با شما هستيم و (بر مؤمنين) مسخره كنندگانيم. | ||
| + | |||
| + | ==شأن نزول== | ||
مفسرين عامه<ref> واحدى و ثعلبى و ميبدى از مفسرين عامه.</ref> از طريق محمد بن مروان از كلبى او از ابوصالح او از ابن عباس چنين گويند: كه اين آيه درباره عبدالله بن ابى سلول الخزرجى و ياران او نازل گرديده بدين توضيح كه روزى اصحاب [[رسول خدا]] از آنها استقبالى به عمل آورده بودند. عبدالله به ياران خود گفت: توجه كنيد كه چسان من آنها را مسخره خواهم نمود سپس جلو آمد نخست دست ابوبكر را فشرد و گفت مرحبا به صديق بنىتميم و ثانى رسول خدا در غار، آن كسى كه مال خود را در راه دين خدا بخشيده است سپس دست عمر بن الخطاب را گرفت و گفت مرحبا به سيد بنىعدى بن كعب و فاروق قوى در دين خدا آن كسى كه مال و جان خود را در راه [[رسول خدا]] فدا میكند سپس دست [[امام على]] بن ابىطالب عليهالسلام را گرفت و گفت: مرحبا به پسرعموى رسول خدا و سيد بنىهاشم كه هميشه همراه رسول خدا است. بدانيد كه ايمان ما مانند ايمان شما و تصديق ما به رسول خدا مانند تصديق شما است. | مفسرين عامه<ref> واحدى و ثعلبى و ميبدى از مفسرين عامه.</ref> از طريق محمد بن مروان از كلبى او از ابوصالح او از ابن عباس چنين گويند: كه اين آيه درباره عبدالله بن ابى سلول الخزرجى و ياران او نازل گرديده بدين توضيح كه روزى اصحاب [[رسول خدا]] از آنها استقبالى به عمل آورده بودند. عبدالله به ياران خود گفت: توجه كنيد كه چسان من آنها را مسخره خواهم نمود سپس جلو آمد نخست دست ابوبكر را فشرد و گفت مرحبا به صديق بنىتميم و ثانى رسول خدا در غار، آن كسى كه مال خود را در راه دين خدا بخشيده است سپس دست عمر بن الخطاب را گرفت و گفت مرحبا به سيد بنىعدى بن كعب و فاروق قوى در دين خدا آن كسى كه مال و جان خود را در راه [[رسول خدا]] فدا میكند سپس دست [[امام على]] بن ابىطالب عليهالسلام را گرفت و گفت: مرحبا به پسرعموى رسول خدا و سيد بنىهاشم كه هميشه همراه رسول خدا است. بدانيد كه ايمان ما مانند ايمان شما و تصديق ما به رسول خدا مانند تصديق شما است. | ||
| سطر ۱۲: | سطر ۱۸: | ||
وقتى كه جدا شدند عبدالله به اصحاب خويش گفت: ديديد چگونه با آنها رفتار كردم هر وقتى شما هم به آنها رسيديد به اين كيفيت آنها را گول زده و مسخره كنيد.<ref> صاحب لباب النقول از عامه اين شأن و نزول را از نكته نظر ضعيف بودن اخبار و [[احاديث]] وارده از جانب كلبى و ابوصالح رد كرده و آن را واهى شمرده است ولى ميبدى صاحب كشف الاسرار كه اين [[حديث]] و شأن و نزول را بدون سند ذكر نموده از ضعيف بودن آن سخن به ميان نياورده است.</ref><ref> شيخ بزرگوار ما به عنوان شأن و نزول ذكرى به ميان نياورده، فقط اشاره نموده كه يكى از منافقين با اصحاب [[رسول خدا]] ملاقات نموده و به آنها گفته اند كه ما با شما هستيم و از منافق مزبور اسمى نبرده است.</ref><ref> در كتاب اختيار معرفة الرجال معروف به رجال كشى تأليف شيخ بزرگوار، محمد بن مروان البصرى ذكر شده كه به نام محمد بن مروان السدى است اگر چه شهرت دادند كه وى از تفسير كلبى نقل نموده ولى چنين نيست و اين شخص اصلاً از اهل [[كوفه]] بوده و در بصره سكونت داشته و حمدويه گويد كه وى از نسل ابوالاسود الدؤلى است و مورد ثقه و اطمينان است.</ref> | وقتى كه جدا شدند عبدالله به اصحاب خويش گفت: ديديد چگونه با آنها رفتار كردم هر وقتى شما هم به آنها رسيديد به اين كيفيت آنها را گول زده و مسخره كنيد.<ref> صاحب لباب النقول از عامه اين شأن و نزول را از نكته نظر ضعيف بودن اخبار و [[احاديث]] وارده از جانب كلبى و ابوصالح رد كرده و آن را واهى شمرده است ولى ميبدى صاحب كشف الاسرار كه اين [[حديث]] و شأن و نزول را بدون سند ذكر نموده از ضعيف بودن آن سخن به ميان نياورده است.</ref><ref> شيخ بزرگوار ما به عنوان شأن و نزول ذكرى به ميان نياورده، فقط اشاره نموده كه يكى از منافقين با اصحاب [[رسول خدا]] ملاقات نموده و به آنها گفته اند كه ما با شما هستيم و از منافق مزبور اسمى نبرده است.</ref><ref> در كتاب اختيار معرفة الرجال معروف به رجال كشى تأليف شيخ بزرگوار، محمد بن مروان البصرى ذكر شده كه به نام محمد بن مروان السدى است اگر چه شهرت دادند كه وى از تفسير كلبى نقل نموده ولى چنين نيست و اين شخص اصلاً از اهل [[كوفه]] بوده و در بصره سكونت داشته و حمدويه گويد كه وى از نسل ابوالاسود الدؤلى است و مورد ثقه و اطمينان است.</ref> | ||
| − | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
| − | <references /> | + | |
| + | <references/> | ||
| + | |||
| + | ==منابع== | ||
| + | |||
| + | محمدباقر محقق، [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 5. | ||
| + | |||
| + | طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111. | ||
نسخهٔ ۲۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۳۸
محتویات
محل نزول :مدینه [۱]
متن و ترجمه آیه
«وَ إِذا لَقُواالَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ».
هنگامى كه برخوردند به كسانى كه گرويدهاند، گويند: ما گرويدهايم و هنگامى كه با شياطين (دوست) خود خلوت نمايند، گويند ما با شما هستيم و (بر مؤمنين) مسخره كنندگانيم.
شأن نزول
مفسرين عامه[۲] از طريق محمد بن مروان از كلبى او از ابوصالح او از ابن عباس چنين گويند: كه اين آيه درباره عبدالله بن ابى سلول الخزرجى و ياران او نازل گرديده بدين توضيح كه روزى اصحاب رسول خدا از آنها استقبالى به عمل آورده بودند. عبدالله به ياران خود گفت: توجه كنيد كه چسان من آنها را مسخره خواهم نمود سپس جلو آمد نخست دست ابوبكر را فشرد و گفت مرحبا به صديق بنىتميم و ثانى رسول خدا در غار، آن كسى كه مال خود را در راه دين خدا بخشيده است سپس دست عمر بن الخطاب را گرفت و گفت مرحبا به سيد بنىعدى بن كعب و فاروق قوى در دين خدا آن كسى كه مال و جان خود را در راه رسول خدا فدا میكند سپس دست امام على بن ابىطالب عليهالسلام را گرفت و گفت: مرحبا به پسرعموى رسول خدا و سيد بنىهاشم كه هميشه همراه رسول خدا است. بدانيد كه ايمان ما مانند ايمان شما و تصديق ما به رسول خدا مانند تصديق شما است.
وقتى كه جدا شدند عبدالله به اصحاب خويش گفت: ديديد چگونه با آنها رفتار كردم هر وقتى شما هم به آنها رسيديد به اين كيفيت آنها را گول زده و مسخره كنيد.[۳][۴][۵]
پانویس
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.
- ↑ واحدى و ثعلبى و ميبدى از مفسرين عامه.
- ↑ صاحب لباب النقول از عامه اين شأن و نزول را از نكته نظر ضعيف بودن اخبار و احاديث وارده از جانب كلبى و ابوصالح رد كرده و آن را واهى شمرده است ولى ميبدى صاحب كشف الاسرار كه اين حديث و شأن و نزول را بدون سند ذكر نموده از ضعيف بودن آن سخن به ميان نياورده است.
- ↑ شيخ بزرگوار ما به عنوان شأن و نزول ذكرى به ميان نياورده، فقط اشاره نموده كه يكى از منافقين با اصحاب رسول خدا ملاقات نموده و به آنها گفته اند كه ما با شما هستيم و از منافق مزبور اسمى نبرده است.
- ↑ در كتاب اختيار معرفة الرجال معروف به رجال كشى تأليف شيخ بزرگوار، محمد بن مروان البصرى ذكر شده كه به نام محمد بن مروان السدى است اگر چه شهرت دادند كه وى از تفسير كلبى نقل نموده ولى چنين نيست و اين شخص اصلاً از اهل كوفه بوده و در بصره سكونت داشته و حمدويه گويد كه وى از نسل ابوالاسود الدؤلى است و مورد ثقه و اطمينان است.
منابع
محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 5.
طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.




