مالزی: تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
آثاری از تاثیرات آنها در اعتقادات سیاسی، ساختار فرهنگی، آداب و رسوم، زبان، هنر و فعالیتهای فرهنگی آن هنوز این روزها قابل مشاهده است. گزارشهایی نیز در مورد نواحی دیگر قدیمی تر از کداه موجود است-مثلا" پادشاهی باستانی گانگانگارا، در حوالی بروآس در پراک- که حتی تاریخچه مالزی را از این هم قدیمی تر می سازد. اگر این هم کافی نباشد، پاتیناپیلای، یک شاعر تامیلی در قرن دوم میلادی، راجع به کالاهایی شرح می دهد که از کادارام بر روی جاده های پهن پایتخت کولا حمل می شده است؛ و یک درام سانسکریت متعلق به قرن هفتم میلادی، به نام Kaumudhimahotsva ، بوده که به کداه به عنوان کاتاها- نگاری اشاره کرده است. آگنیپورانا همچنین به یک منطقه تحت عنوان آندا-کاتاها با مرزهاییش که به قله کوه ختم شده اشاره دارد، که دانشمندان معتقدند گانونگ جرای می باشد. داستانهای Katasaritasagaram راجع به زیبایی زندگی در کاتاها شرح می دهد. | آثاری از تاثیرات آنها در اعتقادات سیاسی، ساختار فرهنگی، آداب و رسوم، زبان، هنر و فعالیتهای فرهنگی آن هنوز این روزها قابل مشاهده است. گزارشهایی نیز در مورد نواحی دیگر قدیمی تر از کداه موجود است-مثلا" پادشاهی باستانی گانگانگارا، در حوالی بروآس در پراک- که حتی تاریخچه مالزی را از این هم قدیمی تر می سازد. اگر این هم کافی نباشد، پاتیناپیلای، یک شاعر تامیلی در قرن دوم میلادی، راجع به کالاهایی شرح می دهد که از کادارام بر روی جاده های پهن پایتخت کولا حمل می شده است؛ و یک درام سانسکریت متعلق به قرن هفتم میلادی، به نام Kaumudhimahotsva ، بوده که به کداه به عنوان کاتاها- نگاری اشاره کرده است. آگنیپورانا همچنین به یک منطقه تحت عنوان آندا-کاتاها با مرزهاییش که به قله کوه ختم شده اشاره دارد، که دانشمندان معتقدند گانونگ جرای می باشد. داستانهای Katasaritasagaram راجع به زیبایی زندگی در کاتاها شرح می دهد. | ||
در اوایل قرن 15، سلطان نشین مالاکا (Malay : Kesultanan Melaka) تحت حکومت سلسله پارامسوارا، شاهزاده پالمبانگ بنیانگذاری شد که از جزایر تاناسک (سنگاپور فعلی) گریخت. پارامسوارا تصمیم گرفت حکومت خود را پس از مشاهده واقعه تکان دهنده که در آن یک گوزن سفید (ماوس) یکی از سگهای شکاری او را زخمی کرد، تاسیس نماید. او آن را به عنوان یک نشان خوش یمن فرض کرد و پادشاهی خود را "مالاکا " نامید پس از آنکه در زیر درختی در آن ناحیه به استراحت پرداخت. از آن نقطه مرتفع، سلاطین این نواحی را که هم اکنون شبه جزیره مالزی، (پتانی) در تایلند جنوبی و ساحل شرقی سوماترا شناخته شده اند، کنترل می کردند. این قلمرو تا بیش از یک قرن وجود داشت، و طی این دوره زمانی، اسلام در بیشتر نقاط مجمع الجزایر مالایی گسترش یافت. مالاکا مهمترین بندر تجاری در آن زمان در آسیای جنوب شرقی بود. | در اوایل قرن 15، سلطان نشین مالاکا (Malay : Kesultanan Melaka) تحت حکومت سلسله پارامسوارا، شاهزاده پالمبانگ بنیانگذاری شد که از جزایر تاناسک (سنگاپور فعلی) گریخت. پارامسوارا تصمیم گرفت حکومت خود را پس از مشاهده واقعه تکان دهنده که در آن یک گوزن سفید (ماوس) یکی از سگهای شکاری او را زخمی کرد، تاسیس نماید. او آن را به عنوان یک نشان خوش یمن فرض کرد و پادشاهی خود را "مالاکا " نامید پس از آنکه در زیر درختی در آن ناحیه به استراحت پرداخت. از آن نقطه مرتفع، سلاطین این نواحی را که هم اکنون شبه جزیره مالزی، (پتانی) در تایلند جنوبی و ساحل شرقی سوماترا شناخته شده اند، کنترل می کردند. این قلمرو تا بیش از یک قرن وجود داشت، و طی این دوره زمانی، اسلام در بیشتر نقاط مجمع الجزایر مالایی گسترش یافت. مالاکا مهمترین بندر تجاری در آن زمان در آسیای جنوب شرقی بود. | ||
− | در سال 1511، مالاکا توسط کشور پرتغال تصرف شد، که در آنجا یک مستعمره ایجاد نمود. پسران آخرین سلطان مالاکا، دو سلطان نشین را در آن شبه جزیره تاسیس کردند- سلطان نشین پراک در شمال، و سلطان نشین جوهور (که اساسا" تداوم سلطان نشین قدیمی مالاکا بود) در جنوب. پس از سقوط مالاکا، سه کشور برسر کنترل تنگه مالاکا با یکدیگر به جدال پرداختند: پرتغالیها (در مالاکا)، سلطان نشین جوهور، و سلطان نشین آسه | آسه. | + | در سال 1511، مالاکا توسط کشور پرتغال تصرف شد، که در آنجا یک مستعمره ایجاد نمود. پسران آخرین سلطان مالاکا، دو سلطان نشین را در آن شبه جزیره تاسیس کردند-سلطان نشین پراک در شمال، و سلطان نشین جوهور (که اساسا" تداوم سلطان نشین قدیمی مالاکا بود) در جنوب. پس از سقوط مالاکا، سه کشور برسر کنترل تنگه مالاکا با یکدیگر به جدال پرداختند: پرتغالیها (در مالاکا)، سلطان نشین جوهور، و سلطان نشین آسه | آسه. |
این درگیری تا سال 1641 ادامه داشت، زمانی که هلند (متحد سلطان نشین جوهور) کنترل مالاکا را به دست گرفت. | این درگیری تا سال 1641 ادامه داشت، زمانی که هلند (متحد سلطان نشین جوهور) کنترل مالاکا را به دست گرفت. | ||
انگلستان اولین مستعمره را در شبه جزیره مالایا در سال 1786، با اجاره جزیره پنانگ توسط شرکت هند شرقی بریتانیا از سلطان کدا، بنیان گذاری نمود. در سال 1824، بریتانیا در پی پیمان 1824 انگلیس- هلند که مجمع الجزایر مالایا را به دوبخش بریتانیایی و هلندی تبدیل کرده و مالایا در حوزه انگلیس قرار داشت، مالاکا را تحت کنترل خود درآورد. در سال 1826، بریتانیا مستعمره سلطنتی مربوط به مستعمرات تنگه ها را با یکی نمودن سه ملک خود مالایا: پنانگ، مالاکا و سنگاپور، بنیان گذاری نمود. مستعمرات این تنگه ها تا سال 1867، تحت نظارت شرکت هند شرقی در کلکته اداره می شد، هنگامی که آنها دفتر این مستعمره را به لندن منقل کردند. | انگلستان اولین مستعمره را در شبه جزیره مالایا در سال 1786، با اجاره جزیره پنانگ توسط شرکت هند شرقی بریتانیا از سلطان کدا، بنیان گذاری نمود. در سال 1824، بریتانیا در پی پیمان 1824 انگلیس- هلند که مجمع الجزایر مالایا را به دوبخش بریتانیایی و هلندی تبدیل کرده و مالایا در حوزه انگلیس قرار داشت، مالاکا را تحت کنترل خود درآورد. در سال 1826، بریتانیا مستعمره سلطنتی مربوط به مستعمرات تنگه ها را با یکی نمودن سه ملک خود مالایا: پنانگ، مالاکا و سنگاپور، بنیان گذاری نمود. مستعمرات این تنگه ها تا سال 1867، تحت نظارت شرکت هند شرقی در کلکته اداره می شد، هنگامی که آنها دفتر این مستعمره را به لندن منقل کردند. | ||
سطر ۳۷: | سطر ۳۷: | ||
قدرت اجرایی در اختیار کابینه مالزی (هیئت دولت) به ریاست نخست وزیر است؛ و قانون اساسی مالزی تاکید می کند که نخست وزیر باید عضو مجلس پایین دستی، پارلمان مالزی باشد که بنابر نظر حاکم عالی می تواند به گروه اکثریت در مجلس دستور دهد. کابینه از میان اعضای دو مجلس انتخاب می گردد و مسئول اداره آن مرجع نیز می باشد. | قدرت اجرایی در اختیار کابینه مالزی (هیئت دولت) به ریاست نخست وزیر است؛ و قانون اساسی مالزی تاکید می کند که نخست وزیر باید عضو مجلس پایین دستی، پارلمان مالزی باشد که بنابر نظر حاکم عالی می تواند به گروه اکثریت در مجلس دستور دهد. کابینه از میان اعضای دو مجلس انتخاب می گردد و مسئول اداره آن مرجع نیز می باشد. | ||
دولتهای ایالتی تحت ریاست وزرای عالی (Menteri Besar در ایالات مالایایی یا Ketua Menteri در ایالاتی که حاکمان موروثی ندارند) از طریق مجامع ایالتی (Dewan Undangan Negeri) و با صلاحدید سلاطین و فرمانداران آنها برگزیده می شوند. | دولتهای ایالتی تحت ریاست وزرای عالی (Menteri Besar در ایالات مالایایی یا Ketua Menteri در ایالاتی که حاکمان موروثی ندارند) از طریق مجامع ایالتی (Dewan Undangan Negeri) و با صلاحدید سلاطین و فرمانداران آنها برگزیده می شوند. | ||
+ | |||
==تقسیمات کشوری== | ==تقسیمات کشوری== | ||
+ | |||
مالزی دارای ۱۳ استان است و استاندار هر استان را اصطلاحاً "سلطان" مینامند. | مالزی دارای ۱۳ استان است و استاندار هر استان را اصطلاحاً "سلطان" مینامند. | ||
+ | |||
==جغرافیا== | ==جغرافیا== | ||
+ | |||
کشور مالزی در جنوب شرقی آسيا واقع شده و از لحاظ جغرافيائی از دو قسمت کاملاً جدا تشکيل شده. ميان ۱ تا ۷ درجه عرض شمالی و ۱۰۰ تا ۱۱۹ درجه طول شرقی قرار دارد. | کشور مالزی در جنوب شرقی آسيا واقع شده و از لحاظ جغرافيائی از دو قسمت کاملاً جدا تشکيل شده. ميان ۱ تا ۷ درجه عرض شمالی و ۱۰۰ تا ۱۱۹ درجه طول شرقی قرار دارد. | ||
نسخهٔ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۳۱
فدراسیون مالزی کشوری است در خاور دور. پایتخت آن کوالالومپور است ولی مرکز حکومت و وزارتخانههای این کشور در شهر جدید پوتراجایا واقع است. مالزی عضو سازمان ملل متحد و اتحادیه کشورهای همسود میباشد. این فدراسیون شامل سیزده ایالت در آسیای جنوب شرقی. نام "مالزی " در سال 1963 انتخاب شد زمانی که فدارسیون مالایا (Malay : Persekutuan Tanah Melayu) سنگاپور، ساباح و ساراواک یک اتحادیه متشکل از 14 ایالت را تشکیل دادند. در سال 1965 سنگاپور از مالزی خارج شد و به کشوری مستقل تبدیل گردید. این کشور شامل دو ناحیه جغرافیائی است که توسط دریای چین جنوبی از هم جدا می شود: شبهجزیره مالزی یا مالزی غربی بر روی شبه جزیره مالایی قرار دارد که از شمال با تایلند مرز خشکی دارد و از طریق جاده شوسه جوهور- سنگاپور و راه ارتباطی دوم مالزی- سنگاپور از جنوب به سنگاپور متصل می گردد. این کشور شامل سلطان نشینهای Johor , Kedah , Kelantan , Negeri Sembilan , Pahang -Perak وPerlis , Selangor , Terengganu), بوده، و دو ایالت آن تحت ریاست فرمانداران ملاکا و پنانگ و دو منطقه فدرال پوتراجایا و کوآلالامپور قرار دارد. بورنئوی مالزی (یا مالزی شرقی) بخش شمالی جزیره بورنئو را اشغال نموده، و ضمن داشتن مرز با اندونزی ، تحت حکومت سلطان نشین برونئی قرار دارد. مالزی شرقی شامل ایالات ساباح و ساراواک و حوزه فدرال لابوآن می باشد. اگرچه از لحاظ سیاسی این ناحیه تحت سیطره مالایی ها قرار گرفته، (اما) جمعیت جدید مالزیایی با وجود اقلیتهای چینی و هندی یکدست نیست. سیاستهای مالزی برای بیان ماهیت ادعاشده مشاوره ای آن ذکر شده؛ و سه حزب تصلی تشکیل دهنده ناسیونال باریسان هریک عضویت خود را به یکی از گروه های نژادی محدود ساخته است. تنها تنش عمده مشاهده شده در این کشور، از زمان استقلال آن، شورشهای نژادی 13می در آستانه مبارزه انتخاباتی و بر اساس موضوعات نژادی بوده است. با این وجود، مالزی به عنوان الگوئی از هماهنگی نژادی به حساب می آید.
محتویات
تاریخ
شبه جزیره مالایی مدت زیادی است که از یک جایگاه مهم (مرکزی) در مسیرهای تجاری بین چین و خاورمیانه برخوردار بوده است که نشان داده که در نقشه اولیه آن عنوانی آن به صورت ""شبه جزیره طلائی ""، تنگه های مالاکا به عنوان ""خلیج ساباریکوس "" ترجمه شده است. اولین پادشاهی مالایی که بر بنادر شهرهای ساحلی حکومت می کرد در قرن 10میلادی تشکیل شد. اولین مدرک مبنی بر وجود اسلام در شبه جزیره مالایی به قرن 14 میلادی در ترنگانو برمی گردد، اما طبق گاهنامه Kedah Annals, سلاطین (کداه) ، مهاراجا دربار راجا (1179- 1136 میلادی) در قرن 9 به اسلام گروید و نام خود را به مظفرشاه تغییر داد و از آن تاریخ به بعد 27 سلطان بر کداه حکومت نمودند.
کوآلالامپور مرکز ایالات فدراتیو مالایی و پایتخت فعلی مالزی است.
حکومتهای متعدد مالایی در قرن دوم و سوم میلادی وجود داشتند، که براساس منابع چینی بالغ بر 30عدد هستند. کداه- که به عنوان کدارام یا کاتاها در زبان قدیمی پالاوا یا سانسکریت شناخته شده- مستقیما" بر سر راه حملات به تجار و پادشاهان هندی قرار داشت. راجندرا کولا، که فعلا" تصور می شود کوتا گلانگی را از حکومت کنار زده، کداه را در سال 1025 آرام نمود اما جانشین وی، ویر راجندرا کولا، مجبور شد تا شورش کداه را برای غلبه بر مهاجمان سرکوب کند.
پادشاه بودائی لیگور پس از مدت کوتاهی کنترل کداه را به دست گرفت، و شاه چاندرابهانو از این موضوع به عنوان مبنایی برای حمله به سریلانکا در قرن 11م استفاده نمود، واقعه ای که بر روی سنگ نوشته موجود در ناگاپاتینوم در تامیل نادو، و حماسه سریلانکایی ماهاواسما ثبت شده است. طی هزاره اول، مردم شبه جزیره مالایی، به هندوئیسم و بودائیسم گرویدند و از زبان سانسکریت استفاده می نمودند تا این که بالاخره به اسلام ایمان روی آوردند، اما نه پیش از آن که هندوئیسم، بودائیسم و سانسکریت در مالایا جنبه ای جهانی پیدا نماید.
آثاری از تاثیرات آنها در اعتقادات سیاسی، ساختار فرهنگی، آداب و رسوم، زبان، هنر و فعالیتهای فرهنگی آن هنوز این روزها قابل مشاهده است. گزارشهایی نیز در مورد نواحی دیگر قدیمی تر از کداه موجود است-مثلا" پادشاهی باستانی گانگانگارا، در حوالی بروآس در پراک- که حتی تاریخچه مالزی را از این هم قدیمی تر می سازد. اگر این هم کافی نباشد، پاتیناپیلای، یک شاعر تامیلی در قرن دوم میلادی، راجع به کالاهایی شرح می دهد که از کادارام بر روی جاده های پهن پایتخت کولا حمل می شده است؛ و یک درام سانسکریت متعلق به قرن هفتم میلادی، به نام Kaumudhimahotsva ، بوده که به کداه به عنوان کاتاها- نگاری اشاره کرده است. آگنیپورانا همچنین به یک منطقه تحت عنوان آندا-کاتاها با مرزهاییش که به قله کوه ختم شده اشاره دارد، که دانشمندان معتقدند گانونگ جرای می باشد. داستانهای Katasaritasagaram راجع به زیبایی زندگی در کاتاها شرح می دهد.
در اوایل قرن 15، سلطان نشین مالاکا (Malay : Kesultanan Melaka) تحت حکومت سلسله پارامسوارا، شاهزاده پالمبانگ بنیانگذاری شد که از جزایر تاناسک (سنگاپور فعلی) گریخت. پارامسوارا تصمیم گرفت حکومت خود را پس از مشاهده واقعه تکان دهنده که در آن یک گوزن سفید (ماوس) یکی از سگهای شکاری او را زخمی کرد، تاسیس نماید. او آن را به عنوان یک نشان خوش یمن فرض کرد و پادشاهی خود را "مالاکا " نامید پس از آنکه در زیر درختی در آن ناحیه به استراحت پرداخت. از آن نقطه مرتفع، سلاطین این نواحی را که هم اکنون شبه جزیره مالزی، (پتانی) در تایلند جنوبی و ساحل شرقی سوماترا شناخته شده اند، کنترل می کردند. این قلمرو تا بیش از یک قرن وجود داشت، و طی این دوره زمانی، اسلام در بیشتر نقاط مجمع الجزایر مالایی گسترش یافت. مالاکا مهمترین بندر تجاری در آن زمان در آسیای جنوب شرقی بود.
در سال 1511، مالاکا توسط کشور پرتغال تصرف شد، که در آنجا یک مستعمره ایجاد نمود. پسران آخرین سلطان مالاکا، دو سلطان نشین را در آن شبه جزیره تاسیس کردند-سلطان نشین پراک در شمال، و سلطان نشین جوهور (که اساسا" تداوم سلطان نشین قدیمی مالاکا بود) در جنوب. پس از سقوط مالاکا، سه کشور برسر کنترل تنگه مالاکا با یکدیگر به جدال پرداختند: پرتغالیها (در مالاکا)، سلطان نشین جوهور، و سلطان نشین آسه | آسه.
این درگیری تا سال 1641 ادامه داشت، زمانی که هلند (متحد سلطان نشین جوهور) کنترل مالاکا را به دست گرفت.
انگلستان اولین مستعمره را در شبه جزیره مالایا در سال 1786، با اجاره جزیره پنانگ توسط شرکت هند شرقی بریتانیا از سلطان کدا، بنیان گذاری نمود. در سال 1824، بریتانیا در پی پیمان 1824 انگلیس- هلند که مجمع الجزایر مالایا را به دوبخش بریتانیایی و هلندی تبدیل کرده و مالایا در حوزه انگلیس قرار داشت، مالاکا را تحت کنترل خود درآورد. در سال 1826، بریتانیا مستعمره سلطنتی مربوط به مستعمرات تنگه ها را با یکی نمودن سه ملک خود مالایا: پنانگ، مالاکا و سنگاپور، بنیان گذاری نمود. مستعمرات این تنگه ها تا سال 1867، تحت نظارت شرکت هند شرقی در کلکته اداره می شد، هنگامی که آنها دفتر این مستعمره را به لندن منقل کردند.
طی اواخر قرن 19، تعدادی از ایالات مالایی تصمیم گرفت به انگلستان در فرونشاندن درگیریهای داخلی کمک کنند. اهمیت بازرگانی استخراج معادن قلع در ایالات مالایی برای تجار در مستعمرات تنگه ها سبب دخالت دولت بریتانیا در تولید قلع در ایالات شبه جزیره مالایی گشت. سیاست زور و قلدری بریتانیا موجب حل مسالمت آمیز تنشهای داخلی به وجود آمده توسط خرابکاران چینی شد، و پیمان پانگکور در سال 1824 راه را برای توسعه نفوذ بریتانیا در مالایا هموار ساخت. در پایان قرن20، ایالات پاهنگ، سلانگور، پراک، و نگری سمبیلان، با یکدیگر ایالات فدراتیو مالایی را تشکیل دادند (نباید با فدراسیون مالایا اشتباه شود) که تحت کنترل " رسمی " ساکنان بریتانیایی قرار داشت که برای مشاوره با حاکمان مالایی منصوب شده بودند. انگلیسیها اسما " مستشار " بودند اما آنها در واقع اربابان صحنه گردان در پس حاکمان مالایایی محسوب می شدند.
پنج ایالات باقیمانده در شبه جزیره نیز، که تحت عنوان ایالات غیر فدراتیو مالایی شناخته می شدند، بطور مستقیم تحت نظارت از سوی لندن نبودند، (حضور) مستشاران انگلیسی را در پایان قرن قرن بیستم پذیرفتند. از میان اینها، چهار ایالت شمالی پرلیس، کداه، کلانتان و ترنگانو از قبل تحت کنترل سیامی قرار داشتند.
ساباه در جزیره برنئو به عنوان مستعمره پادشاهی برنئوی شمالی بریتانیا حکومت می کرد، اما ساراواک به عنوان قلمرو شخصی خانواده بروک که به صورت راجاهای سفید حکومت می کردند، از برونئی گرفته شد. بر اساس بخشی از تاریخ، منطقه سلطان نشین سولو به عنوان هدیه جهت کمک به سلطان برونئی علیه دشمنانش اعطا گردید، و از آن پس بخشی از بورنئو به عنوان قسمتی از قلمرو سلطان سولو شناخته شد.
در سال 1878، بارون فون اووربک، یک شریک اتریشی بود که در شرکت برونئوی شمالی بریتانیا حضور داشت و شریک بریتانیایی وی آلفرد دنت، منطقه معروف به " ساباه " که ترجمه عادی آن "سرزمین تحت بادها " می شود- را اجاره نمودند. در عوض شرکت برای سلطان اسلحه تهیه می نمود تا علیه اسپانیایی ها مقاومت کند و کرایه سالانه آن 5000رینگیت مالزی بر اساس ارزش دلار مکزیک یا معادل طلا در آن زمان بود. این اجاره تا زمان استقلال و تشکیل فدراسیون مالزی با فدراسیون مالایایی، ساراواک و سنگاپور در 1963 ادامه یافت. تا این روزها، اهالی مالزی به پرداخت اجاره ای 5300رینگیت مالزی- که 300رینگیت از اجاره اولیه بیشتر بود، ادامه داده اند.
در پی تصرف مالزی از سوی ژاپنیها در (1945-1942) طی جنگ جهانی دوم، حمایت عمومی از استقلال افزایش یافت. برنامه های پس از جنگ انگلیسیها برای یکپارچگی اداره مالایا تحت یک مستعمره پادشاهی واحد که اتحادیه مالایی نامیده شد با مخالفت شدید از سوی مالایایی ها موجه شد که مخالف تضعیف حاکمان مالایایی و اعطای شهروندی به نژاد چینی بودند. اتحادیه مالایایی در سال 1946 تاسیس شد و شامل تمامی املاک بریتانیادر مالایا به استثنای سنگاپور می شد، در سال 1948 منحل گردید و با فدراسیون مالایا جایگزین شد که باعث حفظ خودمختاری حاکمان مالایایی ایالات تحت الحمایه بریتانیا در آن می شد.
طی این زمان، شورشیان تحت رهبری حزب کمونیست مالایا عملیات چریکی خود را برای مجبور ساختن بریتانیا به خروج از مالایا انجام دادند. دوره شناخته شده اضطراری مالایا از سال 1948 تا1960 طول کشید، و شامل مبارزه ضدشورش طولانی از سوی نیروهای کشورهای مشترک المنافع در مالایا بود. در برابر این دورنما، استقلال برای فدراسیون در داخل مشترک المنافع در 31 اوت 1957 اعطا گردید . در سال 1963، این فدراسیون با پذیرش مستعمرات سلطنتی جدید بریتانیا در سنگاپور، ساباه (بورنئوی شمالی بریتانیا)و ساراواک ، تغییر نام داد. سلطان نشین برونئی در ابتدا نسبت به پیوستن به این فدراسیون ابراز تمایل نمود، ولی در اثر مخالفت از سوی فرقه های مشخصی از مردم و نیز مشاجرات بر سر پرداخت حق الامتیاز نفتی و جایگاه سلطان در این اتحادیه ادغامی از آن خارج شد.
سالهای اولیه استقلال با مشکلاتی در اثر درگیری با اندونزی ("konfrontasi ") پیرامون تشکیل مالزی، همراه بود و در سال 1965 نهایتا" سنگاپور از آن خارج گردید، و شورشهای نژادی در سال 1969 رخ داد. در سال 1704، فیلیپین بر اساس واگذاری مناطق شمال شرقی از سوی سلطان نشین برونئی به سلطان نشین سولو، نیز یک مدعی فعال برای ساباه در آن دوره بود. این ادعا هنوز هم پابرجا است.
پس از و شورشهای نژادی 13می در سال 1969، سیاست جدید اقتصادی – افزایش سهم سود اقتصادی مورد تملک اهالی بومیپوترا (" مردم بومی " را که اکثریت مالایایی ها را تشکیل می دهند، اما همیشه جمعیت بومی باقی نمی مانند) در برابر دیگر گروه های نژادی در نظر گرفت- که از سوی نخست وزیر تون عبدالرازک پیاده شد. از این پس مالزی توازن نژادی – سیاسی مطلوب خود را با یک نظام حکومتی حفظ کرده که می کوشد تا توسعه فراگیر اقتصادی را با سیاستهای اقتصادی که مورد علاقه بومیپوتراها می باشد، ترکیب کند.
بین دهه 1980و اوایل دهه 1990، مالزی رشد چشمگیر اقتصادی را تحت رهبری دکتر مهاتیر محمد تون، تجربه کرده است. این دوره به عنوان انتقال از اقتصاد مبتنی بر کشاورزی به اقتصاد سازندگی و صنعت محور در حوزه هایی چون کامپیوتر و وسایل الکترونیک برای عرضه به مشتری ، محسوب می شود. در طی این دوران نیز بود که منظره فیزیکی مالزی با ایجاد پروژه های کلان و متعدد تغییر یافته است. شمارعمده ای از این پروژه ها عبارتند از برجهای دوقلوی پتروناس (تا این زمان بلندترین ساختمان جهان است) ، فرودگاه بین المللی KL (KLIA )، ساختمان گردان سپانگ 1 F ، ابرتونل چند رسانه ای (MSC)، سد برقابی باکن و پوتراجاوا، یک مرکز جدید اداری فدرال.
در اواخر دهه 1990، مالزی در اثر بحران مالی آسیا و نیز ناآرامی سیاسی ایجاد شده به دلیل برکناری معاون نخست وزیر داتوسری انور ابراهیم، دچار تزلزل شد. در سال 2003، دکتر مهاتیر، پرسابقه ترین نخست وزیر مالزی، به نفع معاون خود عبداله احمد بداوی، که معمولا" به نام Pak Lah شناخته می شود، از حکومت کناره گیری کرد.
دولت و سیاست
مالزی یک کشور منتخب سلطنتی با حکومت پادشاهی مشروطه است. این کشور ظاهرا" از سوی یک حاکم عالی که معمولا" از آن به عنوان شاه مالزی یاد می شود، اداره می گردد. او برای یک دوره پنجساله در میان نه سلطان موروثی ایالات مالایایی انتخاب می شود؛ چهار ایالت دیگر، اسما دارای فرماندارانی هستند که درامر این انتخاب شرکت نمی کنند. این امر موجب می شود که مالزی یک کشور دارای سلطنت محسوب شود. نظام حکومتی در مالزی نسبتا" الگوبرداری از نظام پارلمانی سیستم وست مینیستر ، یا به عبارتی میراث حکومت استعمار بریتانیا است. اما در عمل، بیشتر قدرت در شاخه اجرائی دولت متمرکز می شود تا بخش مقننه آن، و قوه قضائیه در اثر حملات مداوم دولت در دوره مهاتیر تضعیف شده است. از زمان کسب استقلال در سال 1957، مالزی توسط یک ائتلاف چند نژادی تحت عنوان ناسیونال باریسان (قبلا" یک اتحاد بوده) اداره شده است. مجلس مالزی شامل یک مجلس پایینتر، مجلس نمایندگان یا "Dewan Rakyat (یعنی "خانه مردم ") و یک مجلس بالادستی، سنا (یعنی خانه کشور) می باشد. مجلس 219 عضوی نمایندگان از طریق هیئتهای تک عضوی موکلانی انتخاب می شوند که اعضای آن برای حداکثر یک دوره 5ساله برگزیده شده اند. قدرت قانونگذاری بین قانونگذاران فدرال و ایالتی تقسیم می شود. تمام 70 سناتور آن برای مدت 3 سال متصدی امور وکالت خود هستند؛که 26نفر از آنهلا از سوی مجامع ایالتی، 2 نفر به نمایندگی از منطقه فدرال کوآلالامپور، یعنی 1نفر از حوزه های فدرال لابوان و پوتراجایا، و 40نفر باقی نیز توسط شاه منصوب می گردند. انتخابات پارلمانی مالزی دست کم یکبار در هر5 سال برگذار می شود، که آخرین انتخابات عمومی آن در مارس 2004 برگذار شده است. سن رای دهندگان باید از 21 به بالا باشد تا بتوانند برای اعضای مجلس نمایندگان و نیز بیشتر ایالات و نیز مجمع قضائی ایالتی رای بدهند. رای دادن اجباری نیست. قدرت اجرایی در اختیار کابینه مالزی (هیئت دولت) به ریاست نخست وزیر است؛ و قانون اساسی مالزی تاکید می کند که نخست وزیر باید عضو مجلس پایین دستی، پارلمان مالزی باشد که بنابر نظر حاکم عالی می تواند به گروه اکثریت در مجلس دستور دهد. کابینه از میان اعضای دو مجلس انتخاب می گردد و مسئول اداره آن مرجع نیز می باشد. دولتهای ایالتی تحت ریاست وزرای عالی (Menteri Besar در ایالات مالایایی یا Ketua Menteri در ایالاتی که حاکمان موروثی ندارند) از طریق مجامع ایالتی (Dewan Undangan Negeri) و با صلاحدید سلاطین و فرمانداران آنها برگزیده می شوند.
تقسیمات کشوری
مالزی دارای ۱۳ استان است و استاندار هر استان را اصطلاحاً "سلطان" مینامند.
جغرافیا
کشور مالزی در جنوب شرقی آسيا واقع شده و از لحاظ جغرافيائی از دو قسمت کاملاً جدا تشکيل شده. ميان ۱ تا ۷ درجه عرض شمالی و ۱۰۰ تا ۱۱۹ درجه طول شرقی قرار دارد.
دو بخش متمایز مالزی از طریق دریای چین جنوبی از یکدیگر جدا شده اند، که هردو بخش غربی شبه جزیره مالزی و شرق مالزی، دارای منظره بسیار مشابهی از دشتهای مرتفع ساحلی هستند که اغلب از تپه ها و کوهستانهای جنگلی انبوه پوشیده شده که مرتفع ترین آن، کوه کینابالو به ارتفاع 4,095.2 متر بر روی جزیره بورنئو قرار دارد. آب و هوای محلی، استوایی بوده که مشخصه آن بادهای موسمی سالانه است که (در ماههای آوریل و اکتبر) در جنوب غرب و (از اکتبر تا فوریه) در شمال غرب می وزد. تانجونگ پی آی، که در ایالت جنوبی جوهور قرار دارد، جنوبی ترین نقطه قاره آسیا می باشد. تنگه مالاکا که بین سوماترا و شبه جزیره مالزی قرار دارد، به شکل بحث برانگیزی مهمترین مسیر کشتیرانی جهان محسوب می شود. پوتراجایا، مرکز اداری جدید التاسیسی برای دولت فدرال مالزی است که تاحدی در نظر دارد از تراکم فزاینده داخل پایتخت مالزی، کوآلالامپور بکاهد. کوآلالامپور به عنوان مقر پارلمان و علاوه برآن مرکز بازرگانی و مالی کشور باقی می ماند. دیگر شهرهای اصلی آن عبارتند از پنانگ جرج تاون، ایپوه، جوهور باهرو، کوچینگ، کوتاکینابالو، آلوراستار و شهر مالاکا.
منابع طبیعی
مالزی به خوبی از منابع طبیهی در نواحی خود برخوردار است همچون کشاورزی، جنگلداری و نیز مواد معدنی. از لحاظ کشاورزی، مالزی اولین صادر کننده پلاستیک طبیعی (کائوچو) و خرمای روغنی است که همراه آن الوارها و تنه های بریده شده درخاتن، کاکائو، فلفل سیاه|فلفل، آناناس و تنباکو (توتون) موجب رشد این بخش شده است. خرمای روغنی، نیز یک جنس عمده صادراتی خارجی است. در ارتباط با منابع جنگلی، ذکر شده که برش الوار تنها برای اعطای یک کمک عمده به اقتصاد در طی قرن19 انجام گرفته است. امروزه، تقریبا" %59 مالزی از جنگل پوشیده شده است. گسترش سریع صنعت تولید الوار (چوب)، به ویژه پس از دهه 1960، موجب فرسایش جدی منابع جنگلی کشور شد. اما، در راستای اقدام دولت برای حفاظت از محیط و سیستمهای اکولوژیکی، منابع جنگلی توانستند به یک مبنای پایدار دست پیدا نمایند و بر این اساس نرخ قطع درختان روند نزولی در پیش گرفت. علاوه بر این، در این نواحی جنگل کاری صورت گرفته و در نقاط کم تراکم جنگلی مجددا" درختکاری نیز انجام شده است. دولت مالزی برنامه هایی را برای غنی سازی حدود 30/312کیلومتر مربع (5/120 مایل مربع) از این سرزمین را تحت شرایط جنگل طبیعی با نخل رونده کشت داده، و درختکاریهای کائوچو به همراه آنها انجام داده است. همچنین برای غنی سازی بیشتر منابع جنگلی، گونه های سریع رویان درختان مولد الوار را همچون "meranti tembaga " ، "merawan " و "sesenduk " در این ناحیه کاشته است. در عین حال، پرورش درختان پرارزش همچون ساج و درختان دیگر را نیز برای استفاده از مغر آنها و کاغذ ترویج نموده است. کائوچو به عنوان تنها تکیه گاه اقتصاد مالزی، بطور وسیعی با روغن خرما به عنوان کالای صادراتی عمده کشاورزی مالزی جایگزین شده است. قلع و نفت خام دو منبع عمده معدنی هستند که در اقتصاد مالزی از اهمیت خاصی برخوردارند. مالزی تا زمان فروپاشی بازار قلع در دهه1980، به تنهایی بزرگترین تولید کننده قلع جهان بود. در قرون19 و20، قلع نقش غالبی را در اقتصاد مالزی ایفا می کرد. درست در سال 1972 بود که نفت خام و گاز طبیعی، جای قلع را به عنوان عامل اتکاء بخش معدن مالزی اشغال نمودند. ضمنا"، مالیات برای قلع کاهش یافته است. نفت خام و گاز طبیعی در حوزه های برون ساحلی ساباه، ساراواک و ترنگانو، به خصوص در آن سه ایالت، کمک فراوانی به اقتصاد مالزی نموده است. دیگر مواد معدنی دارای اهمیت یا ویژگی (خاص) شامل مس، طلا، بوکسیت، سنگ آهن و زغالسنگ به همراه مواد معدنی صنعتی نظیر خاک رس، کائولن، سیلیس، آهک، باریت، فسفاتها و سنگهای ساختمانی همچون گرانیت و نیز بلوکها و قطعات مرمر هستند. مقادیر اندکی از طلا نیز تولید می شوند. در سال2004، وزیر در امور دفتری نخست وزیر، داتوک مصطفی احمد، فاش کرد که ذخایر نفتی مالزی در حدود 84/4ملیارد بشکه می باشد در حالی که ذخایر گاز طبیعی آن 89تریلیون فوت مکعب (2500کیلومتر مکعب) است. این یک افزایش %2/7 بود. دولت برآورد نمود که مالزی با نرخ فعلی تولید قادر خواهد بود برای 18 سال نفت و به مدت 35سال گاز طبیعی تولید کند. مالزی در سال 2004رتبه 24 ام را از لحاظ ذخایر نفتی و 13 ام را از نظر گاز طبیعی در دنیا دارد. %56 ذخایر نفتی در این شبه جزیره قرار دارند درحالی که %19 آن در شرق مالزی واقع شده است. دولت عواید حاصله از نفت را به میزان %5 به ایالات خود و باقی آن را به حکومت فدرال اختصاص داد. هریک از ایالات حق دارند تا منابع موجود در داخل محدوده خود را کنترل نمایند. اما، نفت و گاز تحت نظارت دولت فدرال قرار دارد. به ایالاتی که منابع مزبور در آنها وجود داشته باشد، امتیازاتی اعطاء خواهد شد. .
اقتصاد
به راستی شبه جزیره مالایی و آسیای جنوب شرقی، مرکزی برای تجارت سایر کشورها شده است. اقلام گوناگونی همچون چینی آلات و چاشنی ها حتی پیش از آنکه سلطان نشین مالاکا و سنگاپور به این شهرت برسند، فعالانه تجارت می شده است. در قرن هفدهم، ذخایر فراوانی از قلع در چند ایالات مالایایی کشف شد. سپس، همانطور که امپراطوری بریتانیا به عنوان حاکمانی بر مالایا چیره شدند، درختان کائوچو و خرمای روغنی برای مقاصد بازرگانی عرضه شدند. در طول این دوران، مالایا به بزرگترین تولید کننده عمده قلع، کائوچو و خرمای روغنی تبدیل شد. این سه کالا در کنار مواد خام دیگر، قطعا" موجب شتاب اقتصادی مالزی در طی اواسط قرن بیستم گردید. به جای وابسته شدن به بومیان مالایایی به عنوان منبع کار، بریتانیا از نیروهای چینی و هندی برای کار در معادن و مستعمرات استفاده نمود. اما تعدادی از آنها پس از پایان دوره توافق شغلی خود به کشورهای اصلی موطن خویش بازگشتند، و برخی نیز بطور دائمی در مالزی ساکن شدند. همزمان با این که مالایا به سوی کسب استقلال خود حرکت مینمود، دولت به اجرای برنامه های پنجساله مالزی خود پرداخت که با برنامه پنجساله اول آن کشور در سال 1955 آغاز گردید. برای تاسیس مالزی، این برنامه ها بازنگری و تکرار شدند، که اولین برنامه مالزی در سال 1965 شروع شد. در دهه 1970، مالزی به تقلید از رویه چهار ببر(قدرت اقتصادی) اصلی آسیا پرداخت و خود را واداشت تا از وابستگی به استخراج معادن و کشاورزی به اقتصادی عادت دهد که بیشتر به سازندگی (صنعت) وابسته می باشد. با سرمایه گذاری ژاپن، در طول چند سال صنایع سنگین آن شکوفا شد، و صادرات مالزی به موتور اولیه رشد کشور تبدیل شدند. مالزی پیوسته به رشد بیش از %7 در تولید ناخالص ملی درکنار تورمی پایین در دهه های 1980و1990 دست یافت. طی همان دوره، دولت کوشید تا با سیاست اقتصادی جدید (مالزی) (NEP ) پس از حادثه شورش نژادی 13 می 1969 فقر را ریشه کن سازد. هدف اصلی آن از میان بردن این انجمن نژادی با فعالیت اقتصادی بود، و برنامه پنجساله اول برای اجرای سیاست جدید اقتصادی به عنوان برنامه دوم مالزی محسوب می شد. موفقیت یا شکست برنامه (NEP ) منوط به بحث بیشتر می باشد، اما آن بطور رسمی در 1990 کنار گذاشته شد و با سیاست توسعه ملی (NDP) جایگزین شد. اما، جهش سریع اقتصادی به مشکلات متعددی در عرضه منجر شد. کمبودهای مربوط به کار به زودی موجب سرازیر شدن ملیونها کارگر خارجی که بیشتر غیر قانونی هم بودند منجر شد. ثروتهای نقدی (PLC) و کنسرسیومهای بانکها علاقمند به برخورداری از توسعه فزاینده و سریعی بودند که با پروژه های بزرگ زیرساختی آغاز می شد. این مسئله زمانی بطور کامل پایان یافت که بحران مالی آسیا در سال 1997 روند نزولی پیدا کرد، در حالی که شوک بزرگی را به اقتصاد مالزی وارد می ساخت. همانند دیگر کشورهایی که تحت تاثیر این بحران قرار گرفتند، نوعی فروش اندک و انباشته از رینگیت، واحد پول مالزی وجود داشت. سرمایه گذاری مستقیم خارجی به میزان خطرناکی افت نمود، و همزمان با آن که ارز روند خروج از کشور را پیدا کرد، ارزش رینگیت از نرخ 50/2 MYR در برارب هر دلار آمریکا به میزان 80/4 MYR در برابر هرد دلار آمریکا رسید. نرخ سهام مرکب در بازار سهام کوآلالامپور، از تقریبا" 1300 واحد به مقدار تخمینی 400 واحد در طول چند هفته تنزل یافت. پس از برکناری وزیر دارایی، انور ابراهیم، شورای ملی فعالیت اقتصادی برای بررسی بحران مالی تشکیل شد. بانک نگارا کنترلهای پولی و نرخ ثابت مبادله| تثبیت شده 80/3 را برای رینگیت نسبت به دلار آمریکا اعمال نمود. مالزی از پذیرش بسته های کمکی اقتصادی صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی، با وجود تعجب برخی از تحلیلگران خودداری کرد.
در مارس 2005، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD ) مقاله ای را درباره منابع و اقدام درمانی (اقتصادی) مالزی منتشر کرد، که توسط جومو کی. اس نوشته شده بود که در اداره اقتصاد دانشگاه مالایا کوآلالامپور تهیه شده بود. این گزارش بیان می کرد که کنترلهای اعمال شده از سوی دولت به بهبود اوضاع نه آسیب وارد می کند و نه به آن کمک می نماید. عامل اصلی آن، افزایش صادرات اقلام الکترونیک بود که به دلیل افزایش وسیع تقاضا برای آنها در ایالات متحده و در پی آن ترس از آثار ورود اقلام ( 2K Y ) سال2000برای کامپیوترهای قدیمی تر و وسایل دیگر دیجیتالی ، این امر رخ داده است. اما، تنزل آتی( 2K Y) در سال2001 بر مالزی به اندازه سایر کشورها تاثیر نگذاشته است. این می تواند مدرک روشنتری باشد که علل و عوامل دیگری وجود دارند که می توانند بطور مناسبتری به بهبود این اوضاع نسبت داده شوند. یک احتمال این است که دلالان ارز پس از شکست در حمله به دلار هنگ کنگ در سال 1998 و تنزل ارزش روبل روسیه، آنها قدرت اقتصادی خود را از دست دادند. بدون توجه به علل و عوامل مورد ادعا، احیای مجدد اقتصاد نیز با کسرهزینه و بودجه گسترده دولت در این سالها همگام شده که در پی بحران پدید آمده بود. سپس، مالزی در مقایسه با همسایگانش، از ترمیم اقتصادی سریعتری برخوردار شده است. اما، از طرق دیگر، کشور هنوز در حال ترمیم سطوح دوره پیش از بحران بوده است. در حالی که گام توسعه امروزه به سرعت آن دوره نیست، اما به نظر پایدارتر می آید. اما نظارتها و کنترلهای داخلی اقتصاد نمی تواند عامل عمده ای برای این ترمیم باشد، شکی نیست که بخش بانکداری نسبت به شوکهای خارجی منعطف تر شده است. حساب جاری نیز در مازادی ساختاری تسویه می شود، تا موجب کاهش فرار سرمایه شود. قیمت داراییها هم اکنون کسری از ارقام بالای پیش از بحران می باشد. نرخ ثابت مبادله در جولای 2005 به نفع نرخ شناور ارز |سیستم شناور یک ساعت پس از آن که چین اعلام نمود اقدام مشابهی خواهد نمود، کنار گذاشته شد. در همان هفته، رینگیت در برابر دیگر ارزهای مختلف اصلی تقویت شد و انتظار می رفت که به ارزش بیشتری نیز دست پیدا کند. اما، همچون دسامبر2005، انتظارات از این تقویت بیشتر ارز، با فراتر بردن (USD ) از 10ملیارد واحد، به حالت مسکوت باقی ماند. در سپتامبر2005 سر هوارد جی. داویس، مدیر مدره عالی اقتصاد لندن، در همایش کوآلالامپور به مسئولان مالزیایی توصیه نمود که اگر می خواهند بازار سرمایه انعطاف پذیر باشد، آنها باید ممنوعیت پیش فروش را که در وضعیت بحران اعمال شده بود، بردارند. در 23مارس2006، مالزی ممنوعیت پیش فروش (سهام) را لغو نمود.
حمل ونقل و ارتباطات
مالزی جاده های بزرگی دارد که تمامی شهرها و نقاط اصلی را در ساحل غربی شبه جزیره مالزی به هم متصل می کند. طول کل شبکه بزرگراهی مالزی| سیستم آزادراهی مالزی بالغ بر 1192کیلومتر (740مایل) است. این شبکه تمامی شهرها و مراکز اصلی همچون دره کلانگ، جوهور باهرو و پنانگ را به دیگر نقاط ارتباط می دهد. بزرگراه اصلی ، بزرگراه شمال- جنوب به ترتیب از نقاط شمالی و جنوبی بوکیت کایوهیتام و جوهورباهرو در شبه جزیره مالزی امتداد می یابد. این بزرگراه بخشی از شبکه بزرگراهی آسیا است که تایلند و سنگاپور را نیز به هم متصل می نماید. جاده های شرق مالزی و ساحل شرقی شبه جزیره مالزی هنوز بالنسبه توسعه نیافته هستند. آنها از جاده های پرپیچ و خم در نواحی کوهستانی تشکیل شده اند و تعدادی از آنها هنوز آسفالت نشده و شنی هستند. این موجب استفاده دائمی از رودخانه ها به عنوان روش اصلی ترابری برای ساکنان داخلی می شود. سرویس قطار در غرب مالزی از طریق خط آهن مالایایی انجام می گیرد و خطوط گسترده ای دارد که تمام نواحی و شهرهای این شبه جزیره و از جمله سنگاپور، را به یکدیگر ارتباط می دهد. خط آهن کوتاهی در ساباه وجود دارد که راه آهن بورنئوی شمالی آن را به منظور حمل و نقل عمدتا" کرایه ای اداراه می کند. همچنین فرودگاه هایی در رده جهانی وجود دارند همچون فرودگاه بین المللی کوآلالامپور در سپانگ، فرودگاه بین المللی بایان لپاز در پنانگ و فرودگاه بین المللی کوچینگ و فرودگاه بین المللی لنگکاوی که حرکت به سوی مقاصد بین المللی و داخلی و نیز مسیرهای هوایی کوتاه داخلی در نواحی روستایی ساباه و ساراواک در آن انجام می گیرد. مالزی موطن کم هزینه ترین سیستم حمل بار، خطوط هوائی آسیا در منطقه است. فرودگاه کوآلالامپور است به عنوان یک مرکز پروازی نواحی آسیای جنوب شرق و چین را نیز تحت پوشش قرار می دهد. خدمات مخابراتی درون شهری عمدتا" از طریق پست رادیوئی مایکرو ویو برای شبه جزیره مالزی فراهم می شود. مخابرات بین المللی به وسیله کابلهای زیر دریایی و ماهواره انجام می گیرد. یکی از بزرگترین و مهمترین شرکتهای مخابراتی در مالزی، تلکام مالژیا برهاد (TM) است که تولیدات و خدماتی را برای خطوط ثابت ، و موبایل و نیز خدمات دسترسی شماره گیری و پهنای باند اینترنتی را ارائه می نماید. این شرکت تقریبا" دارای خدمات انحصاری خطوط ثابت تلفنی در کشور می باشد. در دسامب ر2004 لیم کینگ یایک وزیر انرژی، آب و مخابرات گزارش داد که تنها %85/0یا حدود 218004نفر از مردم مالزی از خدمات باند پهن (اینترنتی) استفاده می کنند. اما این مقادیر براساس شماره مشترکین می باشد، در حالی که درصد مصرف داخلی آن می تواند بطور دقیق تری بر این وضعیت تاثیر بگذارد. این نشان دهنده افزایش %45/0در سه چهارم از موارد است. او همچنین بیان نمود که دولت در نظر دارد که استفاده از آن تا سال 2006 به %5 افزایش یافته و تا سال 2008 به %10 برسد. وی به شرکتهای مخابراتی بومی و سرویس دهندگان توصیه نمود تا به خاطر منافع کاربران بیشترین خدمات را در اقصی نقاط با هزینه های پایینتری ارائه دهند.
بهداشت
جامعه مالزی برای گسترش و توسعه بهداشت اهمیت قائل بوده، و %5 بودجه توسعه بخش اجتماعی دولت به بهداشت عمومی اختصاص داده شده – که یک افزایش بیش از %47 نسبت به رقم پیشین آن است. این یعنی بهداشت دارای افزایشی بیش از 2ملیارد RM است. با افزایش و بالا رفتن سن جمعیت، دولت می خواهد در بسیاری از حوزه ها اصلاحاتی انجام دهد از جمله نوسازی بیمارستانهای موجود، ساختمان و تجهیزات جدید پزشکی، گسترش تعداد پلی کلینیکها (درمانگاه ها)، و اقدامات ارتقاء آموزش و توسعه ترویج از راه دور بهداشت. در طی چند سال گذشته، آنها تلاشهای خود را برای بازسازی سیستمها و جذب بیشتر سرمایه گذاری خارجی افزایش داده اند. سیستم بهداشتی مالزی نیازمند پزشکانی است که یک دوره 3ساله اجباری خدمت را در بیمارستانهای عمومی بگذرانند تا همواره نیروی کار این بیمارستانها حفظ شود. اخیرا"، پزشکان خارجی نیز دراین کشور برای اشتغال مورد تشویق قرار گرفته اند. اما هنوز، یک کمبود پیچیده از نیروی کار پزشکی به خصوص در سطوح متخصصین مجرب وجود دارد که موجب می شود خدمات درمانی و بهداشتی پزشکی خاص تنها در شهرهای بزرگ در دسترس قرار گیرد. تلاشهای اخیر دراثر فقدان تخصص برای استفاده از لوازم موجود که توسط سرمایه گذاری مهیا می شود، ارائه امکانات به دیگر شهرها به حالت توقف باقی مانده است. فعلا" 14 بیمارستان دولتی و مرکز بهداشتی با ظرفیت کلی 28163تخت وجود دارد. همچنین 7 موسسه تخصصی درمانی (از جمله موسسات روانشناسی) با ظرفیت 6292تخت وجود دارند. همچنین درمورد بیمارستانهای خصوصی، 225 واحد درمانی (از جمله زایشگاه و شیرخوارگاه) در مالزی وجود دارد و آنها ظرفیت 9498تخت را فراهم می سازند. اکثر آنها در نواحی شهری قرار دارند و نیز بسیاری از بیمارستانهای عمومی مجهز به جدیدترین تجهیزات تشخیصی و عکسبرداری (رادیولوژی) هستند. برای بیمارستانهای خصوصی کلا" سرمایه گذاری ایده آلی منظور نشده است – و آنها اغلب ظرف 10سال پیش از آن که شرکتها از آن سودی حاصل کنند، به کار خود خاتمه می دهند. اما، هم اکنون وضعیت تغییر کرده و شرکتها اینک به دنبال ورود مجدد به این حوزه می باشند، به خصوص ازاین لحاظ که خارجی ها علاقه فراوانی دارند که برای مراقبت درمانی به مالزی وارد شوند.
آموزش
آموزش در مالزی تحت نظارت وزارت آموزش دولت فدرال می باشد. بیشتر بچه ها در مالزی آموزش را بین سنین 6-3 سالگی از مهد کودک آغاز می کنند. علاوه بر بعضی مهد کودکهای دولتی، بیشتر مهد کودکها در مالزی بطور خصوصی اداره می شوند. بچه ها تحصیل را از سن 7 سالگی به مدت شش سال در مدراس ابتدائی شروع می کنند. دو نوع مدرسه ابتدائی (کاملا") دولتی یا با مساعدت دولت وجود دارد: مدارس ملی ("kebangsaan sekolah ") از زبان مالایایی به عنوان واسطه آموزشی استفاده می نمایند، و مدارس نمونه ملی (" kebangsaan jenis sekolah ") از زبان چینی یا تامیلی به عنوان واسطه آموزشی بهره می برند. دانش آموزان پیش از ورود به سطح دوم، در پایان دوره 6 ساله، یا امتحان ارزشیابی مدرسه ابتدائی را می گذرانند. یک آزمون تحت عنوان(PTS ) ، ارزشیابی سطح اول (ممتاز) به عمل می آید تا به سنجش دانش آموزان زرنگ بپردازد و به آنها اجازه می دهد بطور جهشی سال چهارم را گذرانده و از کلاس 3 به 5 بروند. این امتحان در سال 2001 برداشته شد. آموزش ثانویه در مدارس ثانویه دولتی 5 سال به طول می انجامد. مدارس ثانویه دولتی از زبان مالایایی بدون توجه به زبان، ریاضیات و موضوعات علوم به عنوان واسطه آموزشی استفاده می نمایند. در پایان سال سوم یا کلاس 3، دانش آموزان برای امتحان ارزشیابی سطح پایینتر، (PMR ) آماده می شوند. ترکیب موضوعات درسی برای دانش آموزان کلاس 4 از مدرسه تا مدرسه دیگر تفاوت دارد. در سال آخر (کلاس 5)، دانش آموزان امتحان اخذ گواهی تحصیلی مالزی، (SPM ) را می گذرانند که معادل با سطوح o یا معمولی بریتانیا بوده و هم اکنون تحت عنوان GSCE به آن اشاره می شود. دروس ریاضیات و علوم در مدارس دولتی ابتدائی و ثانویه (دبیرستان) که عبارتتند از زیست شناسی، فیزیک، شیمی است که در مالزی به زبان انگلیسی تدریس می شود. علت آن بوده که دانش آموزان دیگر به خاطر مانع زبانی طی دوره تحصیلات رده سوم خود در رشته هایی چون پزشکی و مهندسی با مشکل مواجه نشوند. 60 دبیرستان مستقل چینی در مالزی وجود دارد که دروس در آن به زبان چینی تدریس می شود. این مدارس تحت نظارت و استاندرهای انجمن مالزیایی کمیته های مدارس چین متحد گفته می شود)، امااست (UCSCAM، بیشتر معمولست که به آن نام چینی دونگ زونگ برخلاف مدارس دولتی، هر مدرسه مستقلی آزاد است که راجع به امور خود تصمیم گیری نمایند. تکمیل تحصیلات در مدارس مستقل، 6 سال به طول می انجامد، که به دو بخش (3 ساله ) متوسطه پایینی و متوسطه بالایی تقسیم می شود. دانش آموزان برای یک آزمون استاندارد شده که از سوی دونگ زونگ تحت عنوان گواهی آزمون یکپارچه (UEC ) در پایان دوره سه ساله متوسطه پایینی (معادل با PMR ) و دوره 3 ساله متوسط بالایی (معادل با سطح AO ) مهیا می شوند. تعدادی از مدارس مستقل کلاسهایی را برای آموزش زبان مالایایی و انگلیسی علاوه بر زبان چینی تدارک دیده اند که دانش آموزان را قادر می سازد برای امتحانات PMR و SPM نیز آماده شوند. دانش آموزانی که خواهان ورود به دانشگاه هستند باید 2/11کامل بیشتر از مدرسه ثانویه در کلاس 6 بمانند و برای امتحان (STPM )، گواهی تکمیلی آموزشی مالزی را که معادل با سطح پیشرفته یا A در بریتانیا بوده، بگذرانند. برای تحصیلات مرحله سوم، دانشگاه های عمومی همچون دانشگاه مالایا و دانشگاه کبانگسان مالزی وجود دارد. علاوه بر این، 5 دانشگاه معتبر بین المللی از سال 1998 در مالزی، شعب کمپ خود را تاسیس نموده اند. کمپ هر شعبه دانشگاهی را می توان همچون یک شعبه دور از دانشگاه اصلی فرض کرد، که همان رشته ها و مدارک را که مراکز اصلی می دهند، ارائه می کند. دانشجویان بومی و بین المللی هردو می توانند این شرایط نمونه خارجی را با پایینترین هزینه تحصیل در مالزی احراز نمایند. کمپهای شعبه خارجی دانشگاه عبارتند از: دانشگاه موناش، کمپ سانوی، دانشگاه فناوری کرتین، کمپ سارواراک، کمپ ساواراک از دانشگاه فناوری سوئین برن، کمپ مالزیایی دانشگاه ناتینگهام و کمپ مالزیایی دانشگاه FTMS-De Monfort در کوآلالامپور. دانش آموزان همچنین اختیار دارند پس از تحصیلات متوسطه به کالجهای خصوصی بروند. بیشتر کالجها با دانشگاه های خارجی ارتباطات تحصیلی دارند به خصوص ایالات متحده، بریتانیای کبیر و استرالیا. بسیاری از دانشجویان مالزی در کشورهای خارجی از جمله در بریتانیای کبیر، ایالات متحده، استرالیا، سنگاپور، کانادا و زلاندنو تحصیل می کنند. علاوه بر برنامه درسی ملی، مالزی دارای مدارس متعدد بین المللی است. مدارس بین المللی به دانش آموزان این فرصت را می دهد تا برنامه درسی کشور دیگری را مطالعه کنند. عمدتا" این مدارس جمعیت در حال افزایش دور از وطن را در کشور تحت پوشش قرار می دهد. از جمله عبارتند از- مدرسه بین المللی ، مالزی (برنامه درسی استرالیا)، ندرسه آلیس اسمیت (برنامه درسی بریتانیا)، مدرسه بین المللی گاردن (برنامه درسی بریتانیا)، مدرسه بین المللی کوآلالامپور (برنامه درسی آمریکا و دوره کارشناسی بین المللی)، مدرسه ژاپنی کوآلالامپور (برنامه درسی ژاپن)، مدرسه بین المللی پنانگ (برنامه درسی بریتانیا و دوره کارشناسی بین المللی)، (مدرسه) لیسی فرانسیس دو کوآلالامپور (برنامه درسی فرانسوی) در میان دیگر موارد قرار دارند.
مردم
ساکنین کشور مالزی از سه نژاد مالایی (۶۰٪)، چینی (۲۷٪)، هندی (۱۲٪) و غیره (۱٪) تشکیل شده است.
آمار گیری جمعیت
جمعیت مالزی مرکب از گروه های نژادی متعددی بوده که از لحاظ سیاسی جمعیت غالب مالایایی ها هستند که اکثریت جمعیت را در حدود %60تشکیل می دهند. طبق تعریف قانون اساسی تمامی مالایایی ها مسلمان هستند. حدود ربع جمعیت مالزیایی های با اعقاب چینی هستند که به لحاظ تاریخی نقش مهمی را در تجارت و اشتغال بر عهده داشته اند. مالزیایی ها با اعقاب هندی %7 جمعیت را حدودا" تشکیل می دهند. حدود %90 جمعیت هندی از مردمان تامیل|تامیلیها و تلوگو می باشند اما گروه های مختلف دیگری نیز وجود دارند، از جمله افراد مالایا، پنجابی ها و گجراتی ها. گروه های بومی غیر مالایایی بیش از نیمی از جمعیت ایالت ساراواک ، و حدود %66 مردم ساباه را تشکیل می دهند، و نیز در تعداد کمتری در داخل شبه جزیره وجود دارند، که در مجموع به آنها اورانگ اسلی گفته می شود. جمعیت بومی غیر مالایایی به گروه های متعدد نژادی تقسیم می شوند، اما دارای شباهتهای فرهنگی کلی می باشند. مالزیایی های دیگر نیز از جمله در میانشان، اروپائیها، اهالی خاور میانه، کامبوجیها و اعقاب ویتنامی هستند. اروپائیها و اجداد دورگه آنها | اوراسیائی ها شامل انگلیسیهایی هستند که مالزی را استعمار نموده و در آن ساکن شدند و برخی از پرتغالیها و بیشتر خاور میانه ای ها که عرب هستند. تعداد اندکی از کامپوچیانها و ویتنامیها به عنوان پناهندگان جنگ ویتنام در مالزی سکنی گزیدند. توزیه جمهیت ناهماهنگ است و 20ملیون ساکنین این کشور بر روی شبه جزیره مالایی متمرکز شده اند. در 13می 1969 مالزی شاهد یک حادثه ناشی از ناآرامی داخلی بود که بیشتر تصور می شود در اثر عدم توازن اجتماعی- اقتصادی در کشور در کنار خطوط نژادی بوده باشد، اگرچه با نگاهی به گذشته آن می تواند بیشتر دراثر آتش افروزیهای سیاسی در هردو حزب حاکم و مخالف بوده باشد، چرا که این ناآرامی تنها در نواحی داخل و اطراف پایتخت رخ داد و باقی نواحی کشور در آرامش قرار داشت. این حادثه سبب شد تا دولت سیاست جدید اقتصادی مالزی|سیاست جدید اقتصادی را با رویکردی دو شعبه ای نسبت به نابرابریهای نژادی و اقتصادی و محو فقر از کشور اتخاذ نماید. دراثر افزایش صنایع متراکم کاری، مالزی دارای %20تا10 کارگرخارجی بدون امنیت شغلی می باشد که تعداد زیادی از آنها کارگران غیرقانونی و بیشتر اندونزیائی بوده اند؛ یک ملیون کارگر خارجی قانونی نیز وجود دارد و شاید یک ملیون نفر کارگر غیرمجاز. ایالت ساباه به تنهایی حدود %25 از 3 ملیون جمعیت فهرست شده به عنوان کارگر غیرقانونی براساس آخرین سرشماری در خود جای داده است. اما، تصور براین است که این رقم %25 کمتر از نیمی از رقم ادعا شده سازمانی غیر دولتی باشد. برای خارجیان غیر مجاز 10000 رینگیت جریمه و 2 سال حبس تعیین شده است، در حالی که کارفرمایان مالزیایی برای استخدام هر کارگر غیر مجاز یکسال حبس و جریمه ای معادل 50000 رینگیت باید متحمل شوند، و نیز آنهایی که بیش از پنج نفر را بطور غیرمجاز استخدام کنند، مجازات فلک کردن را تعیین می کنند. فلک کردن یک مجازات استاندارد برای بیش از 40نوع جرم در مالزی می باشد، که از تجاوز جنسی تا استعمال مواد مخدر در نوسان است. این مجازات به وسیله ترکه ضخیم درخت نخل رونده انجام می شود، که پوست را کبود کرده و بر روی آن آثاری برجای می گذارد. طی دوره " عفو عمومی " در سال 2004، حدود 380000 خارجی غیر مجاز از این کشور خارج شدند و این زمان برای مدتی نیز تمدید شد. طی این دوره ها، خارجیان غیرمجاز می توانند بدون پرداخت جریمه به خاطر اقامت غیر قانونی در کشور، کشور را ترک کنند. در 1مارس 2005، حدود 300000 پلیس و نیز 560هزار نفرمردان قوی در هیئت گروهی داوطلب به جستجوی خارجیان غیرمجاز تحت عملیات تگاس پرداختند که به هر نیروی داوطلب به ازای دستگیری هر فرد100رینگیت اعطاء شد.
مذهب
مالزی یک جامعه چند مذهبی است، و اسلام دین رسمی این کشور می باشد. برطبق ارقام آماری در سال 2000، چهار دین اصلی آن عبارتند از اسلام (%4/60جمعیت)، بودائیسم (%2/19جمعیت)، مسیحیت (%1/9بیشتر در شرق مالزی)، و هندوئیسم (%3/6). تا قرن بیستم، فعالترین اعتقادات سنتی| آنیمیسم که تاکنون به لحاظ بحث تا درجه بالاتری از رسمیت در مالزی تداوم یافته برای تایید آماده شده است. ارقام مذکور می تواند تحریف شده باشد چراکه آنها این واقعیت را در نظر نگرفته اند که تمامی اشخاص مالایایی به لحاظ رسمی مسلمان بوده و بدون توجه به باورهای شخصی آنها، مسلمان فرض شده اند. اگرچه قانون اساسی مالزی از لحاظ نظری آزادی مذهبی را تضمین می کند، در عمل، این وضعیت چندان هم ساده نیست (نگاه کنید بهآزادی مذهبی در مالزی) اغلب غیر مسلمانان در فعالیتهای خود همچون احداث ساختمانهای مذهبی با محدودیتهایی روبرو هستند. ضمنا"، مسلمانان خود را نسبت به اطاعت از تصمیمات احکام شریعت ملزم می دانند. به عنوان یک مسئله قانونی هنوز هنوز کاملا" مشخص نشده که آیا مسلمانان آزادانه از احکام اسلام پیروی می کنند یا خیر. در برخی از موقعیتها، دادگاه های مالزی حق آزادی انتخاب مذهب را برای فرد حتی زمانی که از دین اسلام برگشته، نادیده گرفته اند. (همچون یوشع جمال الدین در برابر موضع وزارت کشور در دهه 1980) در کل، هرکسی که می خواهد از دین اسلام برگردد باید بطور قانونی اظهار نماید، اما این امر هنوز توسط دادگاه های داخلی مالزی به رسمیت شناخته نشده است. گفته می شود هرکسی می تواند ارتداد خود را به یک دادگاه شریعت اظهار کند، اما کلا" دادگاه چنین مجوزی را به وی نمی دهد. مردم مالزی شخصا" به اعتقادات مذهبی یکدیگر احترام می گذارند، و عمدتا" مشکلات مذهبی داخلی از جهت سیاسی به وجود می آید. اسلام در مالزی بودائیسم در مالزی مسیحیت در مالزی هندوئیسم در مالزی وضعیت آزادی مذهبی در مالزی
فرهنگ
مردم مالزی افرادی بسیار خون گرم و میهمان نواز هستند . ایرانی ها را بسیار دوست دارند. مسلمانها دارای رستورانها و فروشگاه هایی هستند که با آرم حلال مشخص می شوند. هندو ها و چینی ها به بودا معتقد هستند. با توجه به طبیعت بخشنده این سرزمین بومی ها که اکثرا مسلمانند دارای اخلاقی خوش و دست و دل باز هستند. دارای نظم و ترتیب در کارها به شکل کاملاً اروپایی می باشند. که با توجه به سرمایه گذاریهای شرکت های ژاپنی در این کشور و نظارت و مدیریت ژاپنی ها این نظم در تمام جا ها مشهود است. تنها قمار خانه کشور های مسلمان در این کشور و در بلندای تله کابین شهر گنتینگ می باشد که ورود مسلمانان مالائی به آن ممنوع است. مالزی کشوری است کاملاً تفریحی و بسیار زیبا که در سال ۲۰۰۶ معادل ۲۲ میلیون نفر توریست را پذیرا بوده است. جمعیت این کشور ۲۸ میلیون می باشد. مالزی یک جامعه چند نژادی، چند فرهنگی و چند زبانی است که شامل %65 مالایایی و دیگر قبایل بومی، %25 چینی، و %7 هندی می باشد. مالایایی هایی که بزرگترین مجموعه را تشکیل می دهند، همگی مسلمان می باشند چرا که هر فرد باید مسلمان باشد تا از لحاظ قانونی بتواند تحت شرایط امور قانونی مالزی قرار گیرد. مالایایی ها از لحاظ سیاسی نقش غالبی را ایفا نموده و گروهی را تشکیل می دهند که بومیپوترا نامیده می شود. زبان بومی آنها مالایایی، " باهاسا مالایو" است. باهاسای مالزی بسیار شبیه به باهاسا مالایو درکاربردی ترین مواردی است که زبان ملی کشور مالزی محسوب می شود. در گذشته، زبان مالایایی عمدتا" به خط جاوی نوشته می شد که یک الگوی خطی بر اساس زبان عربی است. با گذشت زمان، ترکیب لاتین بر الگوی جاوی به عنوان یک الگوی غالب نگارشی چیره شد. این بیشتر در اثر نفوذ نظام آموزشی استعماری بوده که به بچه ها نگارش لاتین را به جای الگوی عربی آموزش داده است. بزرگترین قبیله بومی از لحاظ تعداد، مردم ایبان از ساراواک هستند که تعدادشان بیش از 600 هزار نفر است. برخی از مردم ایبان هنوز در روستاهای قدیمی جنگلی در کلبه هایی در کنار رودهای راجانگ و لوپار و سرشاخه های آن زندگی می کنند، اما بسیاری از آنها به شهر مهاجرت کرده اند. بیدایوه، (170000) قبیله ای است که افراد آن در بخش جنوب غرب ساراواک قرار دارند. بزرگترین قبیله بومی در ساباه، کادازان است. بیشتر آنها کشاورزان مسیحی هستند که از این طریق امرار معاش می کنند. اورانگ اسلی (140000) یا قبایل بومی، شامل تعداد ی از جوامع نژادی مختلف هستند که در شبه جزیره مالزی زندگی می کنند. از لحاظ سنتی، شکارچیان و کشاورزان عشایر بسیاری از آنها در مکان مشخصی ساکن بوده و تا حدودی جذب شهرهای جدید مالزی شده اند. اما، آنها به عنوان فقیرترین گروه اجتماعی در کشور باقی مانده اند. جمعیت چینی ها در مالزی عمدتا" شامل فرقه های بدائیست ماهایالنا، تائوئیست یا مسیحی می باشند. زبان چینی در مالزی به انواع لهجه های چینی تکلم می شود از جمله چینی ماندارین، هوکین / فوجیان، زبان کانتونی، هاکا و تئوچو. برخی از چینی ها به انگلیسی به عنوان زبان اول صحبت می کنند. زبان چینی از لحاظ تاریخی در جامعه تجاری مالزی رایج بوده است. هندیها در مالزی عمدتا" مردم تامیل هندو از جنوب هند هستند که به زبان تامیلی، مردم تلوگو، مالایالام، و هندی تکلم می کنند و بیشتر در شهرهای بزرگتر غرب شبه جزیره زندگی می کنند. بسیاری از طبقات متوسط تا بالای متوسط هندی در مالزی به زبان انگلیسی به عنوان زبان اول صحبت می کنند. همچنین جامعه ای بزرگ از سیکها در مالزی زندگی می نمایند که جمعیت آنها در اینجا بالغ بر 83000 نفر می باشد. نژاد مرکب اوراسیایی، کامبوجی، ویتنامی، و قبایل بومی باقی جمعیت مالزی را تشکیل می دهند. تعداد کمی از اوراسیایی ها که ترکیبی از اعقاب پرتغالی- مالایایی هستند، به یک زبان درآمیخته با پرتغالی تکلم می کنند که زبان پاپیا کریستانگ گفته می شود. همچنین اوراسیایی هایی با اعقاب دورگه مالایایی و اسپانیائی وجود دارد که عمدتا" در ساباه سکن هستند. مهاجران موجود از کشور فیلیپین، به زبان چاواکانو صحبت می کنند، که تنها زبان ممزوج با مبنای اسپانیولی در آسیا می باشد. کامبوجیها و ویتنامیها عمدتا" بودائی هستند. (کامبوجیهای فرقه تراوادا و ویتنامیهای فرقه ماهایانا) موسیقی سنتی مالزی شدیدا" تحت تاثیر اشکال چینی و اسلامی قرار گرفته است. این موسیقی بطور گسترده ای حول ابزار موسیقی چون گدانگ (طبل) می چرخد، اما دیگر ابزار ضربی (برخی ساخته شده از صدف)، رباب، وسایل موسیقی رشته ای یا کششی، سرونای (سرنا)، و ابزار موسیقی دهل مانند (نی دوشاخه)؛ فلوت و ترومپت هستند. این کشور دارای سنت توانمندی از رقص و درامهای همراه بارقص می باشد، که برخی ریشه تایلندی، هندی و پرتغالی دارند. دیگر اشکال هنرمندانه شامل (تئاتر سایه ای خیمه شب بازی)، (wayang | kulit wayang )، سیلات (هنر رزمی دارای سبک) و صنایع دستی همچون باتیک، بافندگی با نقره و برنزکاری، می باشد.
منبع
سایت رحماء بازیابی: سوم مرداد 1394