خُبث: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۲: سطر ۱۲:
  
 
رسول الله (ص) :''' «سيأتى على امتى زمان تخبث فيه سرائرهم و تحسن فيه علانيتهم طمعا فى الدنيا ...»''' : روزگارى بر امت من فرا رسد كه به هدف دستيابى به دنيا درونهاشان پليد و برونهاشان آراسته و زيبا باشد . <ref>همان، بحارالانوار:18/146 </ref>
 
رسول الله (ص) :''' «سيأتى على امتى زمان تخبث فيه سرائرهم و تحسن فيه علانيتهم طمعا فى الدنيا ...»''' : روزگارى بر امت من فرا رسد كه به هدف دستيابى به دنيا درونهاشان پليد و برونهاشان آراسته و زيبا باشد . <ref>همان، بحارالانوار:18/146 </ref>
«شوم الدار ضيقها و خبث جيرانها» : نحوست خانه تنگى آن و ناپاكى همسايگانش مى باشد .<ref>محمد تقی مجلسی،  بحارالانوار:64/198 </ref>
+
'''«شوم الدار ضيقها و خبث جيرانها»''' : نحوست خانه تنگى آن و ناپاكى همسايگانش مى باشد .<ref>محمد تقی مجلسی،  بحارالانوار:64/198 </ref>
  
  

نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۱۶

خبث در لغت به معنای ناپاكى و پليدى و در مقابل طیب است .[۱]

واژه خبث در قرآن

و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه و الذى خبث لا يخرج الاّ نكدا؛ سرزمين پاك رستنيش به اذن خداوندگارش برويد، و آن كه پليد و ناپاك است جز اندك نرويد . [۲]

واژه خبث در روایات

اميرالمؤمنين (ع) : «انّما انتم اخوان على دين الله ، ما فرّق بينكم الاّ خبث السرائر و سوء الضمائر» : شما مسلمانان ـ از نظر دين خدا و طبق قانون اسلام ـ برادر يكديگر مى باشيد، چيزى جز ناپاكى درونها و بدى نيتها شما را از يكديگر جدا نساخته است . [۳]

امام سجّاد (ع) : «الذنوب التى تردّ الدعاء : سوء النيّه و خبث السريرة» : گناهانى كه موجب مى شوند دعا مردود گردد و به اجابت نرسد عبارتند از : بدى نيت و ناپاكى درون .[۴]

رسول الله (ص) : «سيأتى على امتى زمان تخبث فيه سرائرهم و تحسن فيه علانيتهم طمعا فى الدنيا ...» : روزگارى بر امت من فرا رسد كه به هدف دستيابى به دنيا درونهاشان پليد و برونهاشان آراسته و زيبا باشد . [۵] «شوم الدار ضيقها و خبث جيرانها» : نحوست خانه تنگى آن و ناپاكى همسايگانش مى باشد .[۶]


پانویس

  1. فيومى، احمد بن محمد مقرى، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي، در يك جلد، ج2 ، ص 162، منشورات دار الرضي، قم - ايران، اول، ه‍ ق
  2. سوره اعراف:58
  3. حضرت غلی _علیه السلام) نهج البلاغه: خطبه 113
  4. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار:73/376
  5. همان، بحارالانوار:18/146
  6. محمد تقی مجلسی، بحارالانوار:64/198

منبع

  • سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.