واجب: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} == معنای لغوی واجب == 1 - لازم ، ضروری . 2 - فعلی که عمل بد...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
==معنای لغوی واجب==
  
== معنای لغوی واجب ==
+
# لازم، ضروری
 +
# فعلی که عمل بدان لازم است و ترکش گناه دارد.
 +
# سزاوار، شایسته
 +
# مایحتاج
  
1 - لازم ، ضروری . 2 - فعلی که عمل بدان لازم است و ترکش گناه دارد. 3 - سزاوار، شایسته . 4 - مایحتاج .
+
==واجب در علم فقه==
  
== واجب در علم فقه ==
+
واجب به کارهایی می‌ گویند که خداوند به انجامِ آنها امر فرموده است و انجام دادن آنها لازم است به طوری که اگر انجام نگیرد، عقوبت الهی و عذاب الهی را به دنبال دارد.
  
واجب به کار هایی می‌ گویند که خداوند به انجامِ آنها امر فرموده است، و انجام دادن آن ها لازم است به طوری که اگر انجام نگیرد، عقوبت الهی و عذاب الهی را به دنبال دارد.
+
==انواع واجب==
  
== انواع واجب ==
+
* واجب تعبدی: قسمتی از واجبات باید به همراه نیت و قصد قربت به جای آورده شوند مانند [[نماز]] و [[روزه]] که به آنها واجبات تعبدی می گویند.
 +
* واجب توصلی: عباداتی که لازم نیست به همراه نیت و قصد قربت به جا آورده شوند، مانند تطهیر بدن و لباس و امر به معروف و غسل میت به عبارت دیگر در واجبات توصلی انگیزه امر معلوم است ولی در واجبات تعبدی غرض و مقصود شارع معلوم نیست، گرچه فلسفه و حکمتی دارد و مکلفین صرفاً برای تعبد به امر خداوند انجام می دهند.
 +
* واجب عینی: واجبی است که همه مکلفین باید انجام دهند، مانند نمازهای یومیه.
 +
* واجب کفایی: آن است که با عمل عده ای از عهده دیگران ساقط است، مانند تطهیر مسجد، تدفین میت و...
 +
* واجب تعیینی: واجبی است که نمی توان کار دیگری را جایگزین آن ساخت مثل نمازهای یومیه
 +
* واجب تخییری: که مکلف می تواند یکی از چند کار را اختیار کند مانند کفاره روزه که مکلف مخیر است بین آزادکردن بنده و شصت روز روزه و اطعام شصت نفر.
 +
* واجب مضیق: گاهی واجب، وقت محدودی دارد که از آن به تعبیر می شود، مثل نماز آیات برای ماه گرفتگی
 +
* واجب موسع: واجب گاهی وقت وسیعی دارد که از آن تعبیر می شود به واجب موسع، مانند نمازهای یومیه
  
*واجب تعبدی قسمتی از واجبات باید به همراه نیت و قصد قربت به جای آورده شوند مانند نماز و روزه که به آنها واجبات تعبدی می گویند.
+
==منابع==
 +
* محمود اکبری، احکام جوانان.
 +
* فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه واجب.
  
*واجب توصلی : عباداتی که لازم نیست به همراه نیت و قصد قربت به جا آورده شوند، مانند تطهیر بدن و لباس و امر به معروف و غسل میت.
 
به عبارت دیگر، در واجبات توصلی انگیزه امر معلوم است، ولی درواجبات تعبدی غرض و مقصود شارع معلوم نیست، گرچه فلسفه و حکمتی دارد و مکلفین صرفا برای تعبد به امر خداوند انجام می دهند.
 
*واجب عینی، واجبی است که همه مکلفین باید انجام دهند، مانند نمازهای یومیه.
 
*واجب کفایی آن است که با عمل عده ای از عهده دیگران ساقط است، مانند تطهیر مسجد، تدفین میت و... .
 
*واجب تعیینی واجبی است که نمی توان کار دیگری را جایگزین آن ساخت مثل نمازهای یومیه
 
*واجب تخییری که مکلف می تواند یکی از چند کار را اختیار کند، مانند کفاره روزه که مکلف مخیر است بین آزاد کردن بنده و شصت روز روزه و اطعام شصت نفر.
 
*واجب مضیق : گاهی واجب، وقت محدودی دارد که از آن به  تعبیر می شود، مثل نماز آیات برای ماه گرفتگی.
 
*واجب موسع : واجب گاهی وقت وسیعی دارد که از آن تعبیر می شود به واجب موسع، مانند نمازهای یومیه.
 
 
== منابع ==
 
*محمود اکبری، احکام جوانان.
 
*فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه واجب.
 
 
[[رده:احکام تکلیفی]]
 
[[رده:احکام تکلیفی]]

نسخهٔ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۵۰

معنای لغوی واجب

  1. لازم، ضروری
  2. فعلی که عمل بدان لازم است و ترکش گناه دارد.
  3. سزاوار، شایسته
  4. مایحتاج

واجب در علم فقه

واجب به کارهایی می‌ گویند که خداوند به انجامِ آنها امر فرموده است و انجام دادن آنها لازم است به طوری که اگر انجام نگیرد، عقوبت الهی و عذاب الهی را به دنبال دارد.

انواع واجب

  • واجب تعبدی: قسمتی از واجبات باید به همراه نیت و قصد قربت به جای آورده شوند مانند نماز و روزه که به آنها واجبات تعبدی می گویند.
  • واجب توصلی: عباداتی که لازم نیست به همراه نیت و قصد قربت به جا آورده شوند، مانند تطهیر بدن و لباس و امر به معروف و غسل میت به عبارت دیگر در واجبات توصلی انگیزه امر معلوم است ولی در واجبات تعبدی غرض و مقصود شارع معلوم نیست، گرچه فلسفه و حکمتی دارد و مکلفین صرفاً برای تعبد به امر خداوند انجام می دهند.
  • واجب عینی: واجبی است که همه مکلفین باید انجام دهند، مانند نمازهای یومیه.
  • واجب کفایی: آن است که با عمل عده ای از عهده دیگران ساقط است، مانند تطهیر مسجد، تدفین میت و...
  • واجب تعیینی: واجبی است که نمی توان کار دیگری را جایگزین آن ساخت مثل نمازهای یومیه
  • واجب تخییری: که مکلف می تواند یکی از چند کار را اختیار کند مانند کفاره روزه که مکلف مخیر است بین آزادکردن بنده و شصت روز روزه و اطعام شصت نفر.
  • واجب مضیق: گاهی واجب، وقت محدودی دارد که از آن به تعبیر می شود، مثل نماز آیات برای ماه گرفتگی
  • واجب موسع: واجب گاهی وقت وسیعی دارد که از آن تعبیر می شود به واجب موسع، مانند نمازهای یومیه

منابع

  • محمود اکبری، احکام جوانان.
  • فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه واجب.