کفالت: تفاوت بین نسخهها
(افزودن و تکمیل محتوا به کمک منبع جدید) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{الگو: | + | {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} |
+ | کفالت نوعی از ضمان است و آن ضمانت بدنی میباشد و به عبارت دیگر «و هی التعهد بالنفس به معنی التزام احضار المکفول متی طلبه المکفولله» یعنی کفالت التزام احضار مکفول است هرگاه مکفولله بخواهد. بدین معنی که شخص ملتزم و متعهد شود که دیگری را هر وقت که حاکم یا مکفول له بخواهد حاضر نماید.<ref>حدائق الناضره، ج۲۱، ص۳.</ref><ref>شرح لمعه، ج۴، ص۱۱۳.</ref> و در تعریفات جرجانی و کتاب الهدایه و مجمع البحرین آورد: کفالت ضم ذمه بذمه یعنی ذمه کفیل به ذمه اصیل در حق مطالبه میباشد.<ref>تعریفات (جرجانی)، ص۱۶۲.</ref><ref>الهدایه (شرح بدایة المبتدی)، ج۳، ص۸۷.</ref><ref>مجمع البحرین، ج۵، ص۴۶۲.</ref> | ||
− | کفالت | + | == معنای لغوی کفالت == |
+ | |||
+ | كفالت در لغت مشتق از كفل و به معنای به عهده گرفتن میباشد. در اصطلاح حقوقی نیز عقدی است كه به موجب آن یكی از طرفین در مقابل دیگری احضار شخص ثالثی را تعهد میكند. به شخص متعهد كفیل و به متعهدله مكفولله و به شخص ثالث مكفول گفته میشود. | ||
در کتاب مغنی المحتاج مینویسد: کفالت را دو اسم دیگر است: کفالة البدن و کفالة الوجه.<ref>مغنی المحتاج، ج۲، ص۲۰۳.</ref> در کتاب الهدایه اضافه میکند: کفالت بر دو قسم است: کفالت نفس، کفالت مال.<ref>الهدایه، ج۳، ص۸۷.</ref> | در کتاب مغنی المحتاج مینویسد: کفالت را دو اسم دیگر است: کفالة البدن و کفالة الوجه.<ref>مغنی المحتاج، ج۲، ص۲۰۳.</ref> در کتاب الهدایه اضافه میکند: کفالت بر دو قسم است: کفالت نفس، کفالت مال.<ref>الهدایه، ج۳، ص۸۷.</ref> | ||
علی أی تقدیر در باب کفالت، کفیل به معنی کافل میباشد یعنی کسی که ضمانت میکند که شخصی را هر وقت حاکم یا مکفولله بخواهد احضار نماید. و مکفول شخصی است که ذمهاش مشغول میباشد یا علیه او اقامه دعوی شده و کفیل تعهد احضار او را نموده است. و مکفولله عبارت است از صاحب حق ولو به دعوی و به تعبیر دیگر کسی که به نفع وی تعهد و ضمانت بعمل میآید مکفولله نامیده میشود.<ref>مسالک الافهام، ج۴، ص۲۳۵.</ref> | علی أی تقدیر در باب کفالت، کفیل به معنی کافل میباشد یعنی کسی که ضمانت میکند که شخصی را هر وقت حاکم یا مکفولله بخواهد احضار نماید. و مکفول شخصی است که ذمهاش مشغول میباشد یا علیه او اقامه دعوی شده و کفیل تعهد احضار او را نموده است. و مکفولله عبارت است از صاحب حق ولو به دعوی و به تعبیر دیگر کسی که به نفع وی تعهد و ضمانت بعمل میآید مکفولله نامیده میشود.<ref>مسالک الافهام، ج۴، ص۲۳۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | == موارد برائت كفیل == | ||
+ | |||
+ | «1ـ معرفی به موقع كفیل: چنانچه (اگر) در زمان و مكان خاصی كه قرار بوده مكفول را معرفی نماید. | ||
+ | 2ـ حضور به موقع مكفول: اگر مكفول شخصاً حاضر شود كفیل نیز برئ میشود. | ||
+ | 3ـ برائت ذمه مكفول: اگر ذمه مكفول كه موجب كفالت شده به نحوی برئ شود. كفیل نیز برئ میشود. | ||
+ | 4ـ انصراف مكفولله از تعهد كفیل: به هر دلیلی اگر مكفولله تعهد كفیل را نخواهد، كفیل برئ میشود. | ||
+ | 5ـ انتقال حق مكفولله: اگر دین و طلب مكفولله به دیگری منتقل شود، مثلاً كسی دین مدیون را ضمانت كند، و در نتیجه دین منتقل شود، جائی برای كفالت باقی نمیماند. | ||
+ | 6ـ فوت مكفول: كفیل متعهد به حاضر كردن مكفول است و اگر بمیرد دیگر امكانی برای اجرای تعهد باقی نمیماند. و چنانچه دین مكفولله بدون پرداخت بماند، كفیل مسئولیتی ندارد». (مفاد ماده 746 قانون مدنی) | ||
کفالت به عقیده اکثر اهل علم جایز و صحیح است و فقط شافعی عقیده دارد که چنین تعهدی ضعیف است و غرض وی چنانکه در کتاب مغنی المحتاج مینویسد: آن است که کفالت از جهت قیاس ضعیف میباشد.<ref>المغنی (ابن قدامه)، ج۴، ص۴۱۵.</ref><ref>مغنی المحتاج، ج۲، ص۲۰۳.</ref><ref>الهدایه، ج۳، ص۸۷.</ref> | کفالت به عقیده اکثر اهل علم جایز و صحیح است و فقط شافعی عقیده دارد که چنین تعهدی ضعیف است و غرض وی چنانکه در کتاب مغنی المحتاج مینویسد: آن است که کفالت از جهت قیاس ضعیف میباشد.<ref>المغنی (ابن قدامه)، ج۴، ص۴۱۵.</ref><ref>مغنی المحتاج، ج۲، ص۲۰۳.</ref><ref>الهدایه، ج۳، ص۸۷.</ref> | ||
+ | در عقد كفالت، علم كفیل به تعهدات مكفول شرط نیست بلكه همین كه بداند از چه كسی كفالت میكند برای عقد كفالت كافی میباشد. در مورد مكفول نیز اهلیت شرط نیست و میتوان از دیوانه نیز كفالت كرد. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
سطر ۱۴: | سطر ۲۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی، محسن جابری عربلو. | * فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی، محسن جابری عربلو. | ||
− | + | *[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=11887 کفالت، شعبانعلی جباری، سایت پژوهه] | |
[[رده:اصطلاحات احكام]] | [[رده:اصطلاحات احكام]] |
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۳
کفالت نوعی از ضمان است و آن ضمانت بدنی میباشد و به عبارت دیگر «و هی التعهد بالنفس به معنی التزام احضار المکفول متی طلبه المکفولله» یعنی کفالت التزام احضار مکفول است هرگاه مکفولله بخواهد. بدین معنی که شخص ملتزم و متعهد شود که دیگری را هر وقت که حاکم یا مکفول له بخواهد حاضر نماید.[۱][۲] و در تعریفات جرجانی و کتاب الهدایه و مجمع البحرین آورد: کفالت ضم ذمه بذمه یعنی ذمه کفیل به ذمه اصیل در حق مطالبه میباشد.[۳][۴][۵]
معنای لغوی کفالت
كفالت در لغت مشتق از كفل و به معنای به عهده گرفتن میباشد. در اصطلاح حقوقی نیز عقدی است كه به موجب آن یكی از طرفین در مقابل دیگری احضار شخص ثالثی را تعهد میكند. به شخص متعهد كفیل و به متعهدله مكفولله و به شخص ثالث مكفول گفته میشود.
در کتاب مغنی المحتاج مینویسد: کفالت را دو اسم دیگر است: کفالة البدن و کفالة الوجه.[۶] در کتاب الهدایه اضافه میکند: کفالت بر دو قسم است: کفالت نفس، کفالت مال.[۷]
علی أی تقدیر در باب کفالت، کفیل به معنی کافل میباشد یعنی کسی که ضمانت میکند که شخصی را هر وقت حاکم یا مکفولله بخواهد احضار نماید. و مکفول شخصی است که ذمهاش مشغول میباشد یا علیه او اقامه دعوی شده و کفیل تعهد احضار او را نموده است. و مکفولله عبارت است از صاحب حق ولو به دعوی و به تعبیر دیگر کسی که به نفع وی تعهد و ضمانت بعمل میآید مکفولله نامیده میشود.[۸]
موارد برائت كفیل
«1ـ معرفی به موقع كفیل: چنانچه (اگر) در زمان و مكان خاصی كه قرار بوده مكفول را معرفی نماید. 2ـ حضور به موقع مكفول: اگر مكفول شخصاً حاضر شود كفیل نیز برئ میشود. 3ـ برائت ذمه مكفول: اگر ذمه مكفول كه موجب كفالت شده به نحوی برئ شود. كفیل نیز برئ میشود. 4ـ انصراف مكفولله از تعهد كفیل: به هر دلیلی اگر مكفولله تعهد كفیل را نخواهد، كفیل برئ میشود. 5ـ انتقال حق مكفولله: اگر دین و طلب مكفولله به دیگری منتقل شود، مثلاً كسی دین مدیون را ضمانت كند، و در نتیجه دین منتقل شود، جائی برای كفالت باقی نمیماند. 6ـ فوت مكفول: كفیل متعهد به حاضر كردن مكفول است و اگر بمیرد دیگر امكانی برای اجرای تعهد باقی نمیماند. و چنانچه دین مكفولله بدون پرداخت بماند، كفیل مسئولیتی ندارد». (مفاد ماده 746 قانون مدنی)
کفالت به عقیده اکثر اهل علم جایز و صحیح است و فقط شافعی عقیده دارد که چنین تعهدی ضعیف است و غرض وی چنانکه در کتاب مغنی المحتاج مینویسد: آن است که کفالت از جهت قیاس ضعیف میباشد.[۹][۱۰][۱۱]
در عقد كفالت، علم كفیل به تعهدات مكفول شرط نیست بلكه همین كه بداند از چه كسی كفالت میكند برای عقد كفالت كافی میباشد. در مورد مكفول نیز اهلیت شرط نیست و میتوان از دیوانه نیز كفالت كرد.
پانویس
منابع
- فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی، محسن جابری عربلو.
- کفالت، شعبانعلی جباری، سایت پژوهه