یمامه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
(اصلاح اشتباه در شماره صفحات منبع)
سطر ۲: سطر ۲:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
'''منبع:''' حسین قره چانلو، جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى، سمت، تهران، 1380، ج‌1، ص 241 و 242
+
'''منبع:''' حسین قره چانلو، جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى، سمت، تهران، 1380، ج‌1، ص 240 و 241
 
----
 
----
  

نسخهٔ ‏۱۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۰۷


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


منبع: حسین قره چانلو، جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى، سمت، تهران، 1380، ج‌1، ص 240 و 241


يمامه كه در قديم به نام «جوّا» خوانده مى‌شد «4»، به نوشته مقدسى در قرن چهارم هجرى قمرى يكى از چهار ناحيه جزيرة العرب و وابسته به خوره حجر (هگر) بوده است. همو در جاى ديگر مى‌نويسد: يمامه ناحيتى است كه قصبه آن حجر است. شهرى بزرگ كه دژها و ديه‌ها آن را دربر گرفته است. «5» به نوشته ياقوت، يمامه از ناحيه‌هاى نجد شمرده مى‌شد و مركز آن حجر بوده است. «6» به هنگام پيدايش اسلام يمامه شهرها و روستاهايى داشته، از جمله منفوخه كه قبر اعشى، سخن‌سراى عرب، در آنجا بوده است. يكى ديگر از اماكن آن سدوس است كه از شهرهاى باستانى است و اكنون در آن آثارى از گذشته پيدا شده، در آنجا تنديسى به قطر 3 و بلندى 22 پا يافت شده است. آلوسى در تاريخ نجد مى‌نويسد: در نزديكى سدوس ساختمانهايى است كه گمان مى‌رود از آثار حميريان (تبعان) باشد. همچنين گفته‌اند در ميان اين آثار چيزى است مانند گلدسته و بر آن نبشته‌هاى كنده شده بسيار است ... چون مردم سدوس رفت‌وآمد جهانگردان فرنگى را به آنجا ديدند، ويرانش كردند تا با ايشان ارتباطى نداشته باشند. «7» در روستاى فاو، كه‌ __________________________________________________

(4). معجم البلدان؛ ج 5، ص 442.
(5). احسن التقاسيم؛ بخش 1، ص 102، 104 و 133.
(6). معجم البلدان؛ ج 5، ص 442.
(7). المفصل فى تاريخ العرب ...؛ ج 1، ص 182 و 183.
                       جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى، ج‌1، ص: 241

در يمامه قرار دارد، نبشته‌هايى يافت شده كه اهميت بسيار دارد، زيرا از نخستين نبشته‌ها به زبان عربى جنوبى است كه به پيش از ميلاد بازمى‌گردد و از آثار سبئيان است. گويا اينجا بازمانده شهرى بر سر راه كاروان‌رو بين يمن و خليج فارس و عراق از راه نجد بوده است.[۱] به نوشته برترام توماس در يمامه چاههاى «عويفره» نزديك به فاو قرار داشته كه همان محل اوفير است كه در تورات آمده و به زر و طاووس اشتهار داشته است. نام عربى آن عفر بوده كه در ترجمه به يونانى و عبرى اوفير شده است. اين محل به معادن طلا نزديك است. «2» يكى از واديهاى يمامه به نام عرض يا عارض است كه به نوشته ابن خرداذبه كسى كه از كوفه به سوى طايف رود ابتدا به عرض و سپس به طايف مى‌رسد. همو در ضمن وصف راه يمامه تا مكه، عرض را نيز نام مى‌برد و مى‌گويد: عرض دره‌اى است كه يمامه را دو قسمت مى‌كند و در اين درّه روستاهاى منفوحه، وبره، ...، توضح و مقراة قرار دارد. «3» بعضى از اين روستاها مانند توضح و مقراة همانهايى است كه شاعر معروف و صاحب معلّقه «4»، امرؤالقيس، بدانها اشاره كرده است. به نوشته ياقوت، عرض درّه‌اى است در يمامه، خرم و بارور و داراى روستاها و كشتزارها. «5» اين درّه شايد بازمانده آبى روان بوده است. از واديهاى ديگر يمامه، وادى حنيفه و عرض شمام است. «6»

___________________________

(2). همان؛ ج 1، ص 184.
(3). المسالك و الممالك؛ ص 103، 121 و 125.
(4). معلّقات سبع؛ ص 22.
(5). معجم البلدان؛ ج 4، ص 102.
(6). المفصل فى تاريخ العرب ...؛ ج 1، ص 184.

پانویس

  1. همان؛ ج 1، ص 183.
    .92 .p ,1949 .enuJ ,IIIXC .loV ;lanruoJ lacihpargoeG ehT