منطق: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی '{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} == علم منطق...' ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | ||
− | + | ==علم منطق== | |
− | + | از ميان تمام جانداران، انسان از نيروي عقل برخودار است که با آن حقايق را بهتر و عميقتر درک ميکند. لكن در مسير درک حقايق احيانا بر اثر درست راه نبردن عقل دچار اشتباه ميشود. چيزي را که علت يک پديده نيست، علت آن ميانگارد. سخن هر کسي را با هر پايه و مايهاي تلقي به قبول ميکند و پس از مدتي سر از شکاکيت درميآورد و گمان ميبرد که چيزي وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد قابل شناختن نيست و اگر قابل شناختن باشد، قابل شناساندن نيست. انديشمندان با ديدن اين مسأله در پي چاره برآمده و سرانجام علم منطق را تدوين کردهاند. | |
− | + | در تعريف علم منطق گفته شده: "منطق ابزاري است که به انسان نحوه درست انديشيدن را ياد ميدهد." | |
− | در تعريف علم منطق گفته شده: | ||
− | + | بر اثر رعايت قوانين منطق ذهن انسان از خطا و اشتباه محفوظ ميماند، ديگر نه خود به اشتباه ميافتد و نه ديگران را به خطا مياندازد. منطق را از اين جهت همانند قواعد زبان دانستهاند، همانگونه که دستور زبان به انسان اصل سخن گفتن را نميآموزد، بلکه شيوه تصحيح سخن گفتن را تعليم ميدهد، منطق نيز اصل انديشيدن را نميآموزد، بلکه شيوه درست انديشيدن را تعليم ميدهد. | |
− | + | ==ابزار بودن علم منطق== | |
+ | |||
+ | در دسته بنديهايي که براي علوم ذکر شده، يکي تقسيم آن به ابزاري و اصالي است. علوم اصالي علومي هستند که براي شناخت مسائل آن علوم تدوين و تنسيق شدهاند. از باب نمونه علم حقوق براي اين است که حقوق و وظايف انسانها را در زندگي اجتماعي تدوين نمايد و علم اخلاق براي آن است که حق و تکليف انسان در مواجه شدن با خود، خدا، انسانهاي ديگر و طبيعت را خاطر نشان سازد و همين طور علوم ديگر؛ ولي منطق از آن دسته علوم است که شناخت مسائل آن بالاصاله مطمح نظر نيست بلکه عهده دار بيان راههاي درستي است که انديشه آدمي به مدد آن با تکيه بر دانستنيها، نادانستيها را کشف کند. | ||
− | == | + | ==بينيازی منطق به علم منطق== |
− | + | برخي با توجه به اين نکته که تمام علوم نيازمند منطقاند گفتهاند منطق خودش علم نيست، زيرا اگر علم باشد با توجه به اين که تمام علوم نيازمند منطق هستند، خود منطق نيز به دليل علم بودن نيازمند علم منطق است و اين از مصاديق دور باطل است. کساني همانند ابن سينا در رد آن گفتهاند اولاً تمام علوم نيازمند به منطق نيستند، بلکه علوم نظري نيازمند به منطقاند نه علوم بديهي و علم منطق نياز به منطق ندارد، چرا که بديهي است. ثانياً آلي و ابزاري بودن علم منطق آن را از علم بودن خارج نميکند، علوم ديگري هستند که در عين اتفاق نظر بر علم بودنشان ابزار براي علوم ديگر اند؛ از باب نمونه قواعد زباني و ادبيات ابزار براي زبان و هندسه ابزار براي هيئت است. | |
− | |||
− | |||
− | + | ==منابع== | |
+ | * [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=28244 علم منطق، مهدی افضلی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 13 اسفند 1391. | ||
− | |||
− | |||
[[رده:علوم]] | [[رده:علوم]] |
نسخهٔ ۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۲
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
علم منطق
از ميان تمام جانداران، انسان از نيروي عقل برخودار است که با آن حقايق را بهتر و عميقتر درک ميکند. لكن در مسير درک حقايق احيانا بر اثر درست راه نبردن عقل دچار اشتباه ميشود. چيزي را که علت يک پديده نيست، علت آن ميانگارد. سخن هر کسي را با هر پايه و مايهاي تلقي به قبول ميکند و پس از مدتي سر از شکاکيت درميآورد و گمان ميبرد که چيزي وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد قابل شناختن نيست و اگر قابل شناختن باشد، قابل شناساندن نيست. انديشمندان با ديدن اين مسأله در پي چاره برآمده و سرانجام علم منطق را تدوين کردهاند.
در تعريف علم منطق گفته شده: "منطق ابزاري است که به انسان نحوه درست انديشيدن را ياد ميدهد."
بر اثر رعايت قوانين منطق ذهن انسان از خطا و اشتباه محفوظ ميماند، ديگر نه خود به اشتباه ميافتد و نه ديگران را به خطا مياندازد. منطق را از اين جهت همانند قواعد زبان دانستهاند، همانگونه که دستور زبان به انسان اصل سخن گفتن را نميآموزد، بلکه شيوه تصحيح سخن گفتن را تعليم ميدهد، منطق نيز اصل انديشيدن را نميآموزد، بلکه شيوه درست انديشيدن را تعليم ميدهد.
ابزار بودن علم منطق
در دسته بنديهايي که براي علوم ذکر شده، يکي تقسيم آن به ابزاري و اصالي است. علوم اصالي علومي هستند که براي شناخت مسائل آن علوم تدوين و تنسيق شدهاند. از باب نمونه علم حقوق براي اين است که حقوق و وظايف انسانها را در زندگي اجتماعي تدوين نمايد و علم اخلاق براي آن است که حق و تکليف انسان در مواجه شدن با خود، خدا، انسانهاي ديگر و طبيعت را خاطر نشان سازد و همين طور علوم ديگر؛ ولي منطق از آن دسته علوم است که شناخت مسائل آن بالاصاله مطمح نظر نيست بلکه عهده دار بيان راههاي درستي است که انديشه آدمي به مدد آن با تکيه بر دانستنيها، نادانستيها را کشف کند.
بينيازی منطق به علم منطق
برخي با توجه به اين نکته که تمام علوم نيازمند منطقاند گفتهاند منطق خودش علم نيست، زيرا اگر علم باشد با توجه به اين که تمام علوم نيازمند منطق هستند، خود منطق نيز به دليل علم بودن نيازمند علم منطق است و اين از مصاديق دور باطل است. کساني همانند ابن سينا در رد آن گفتهاند اولاً تمام علوم نيازمند به منطق نيستند، بلکه علوم نظري نيازمند به منطقاند نه علوم بديهي و علم منطق نياز به منطق ندارد، چرا که بديهي است. ثانياً آلي و ابزاري بودن علم منطق آن را از علم بودن خارج نميکند، علوم ديگري هستند که در عين اتفاق نظر بر علم بودنشان ابزار براي علوم ديگر اند؛ از باب نمونه قواعد زباني و ادبيات ابزار براي زبان و هندسه ابزار براي هيئت است.
منابع
- علم منطق، مهدی افضلی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ بازیابی: 13 اسفند 1391.