دنیا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ایجاد)
 
(نوشتن منابع)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
== دنیا در لغت ==
 
== دنیا در لغت ==
 
 
دنیا مونث صفت تفضیلی ادنى است اما علارغم صفت بودنش در آيات فراواني بدون موصوف و در برابر آخرت به كار رفته است؛ مانند تريدون عرض الدنيا والله يريد الاخره (انفال-76) «شما متاع دنيا را مي خواهيد و خداوند آخرت را [براي شما] مي خواهد». در آياتي ديگر حيات، موصوف دنيا قرار گرفته است؛ مانند غرتهم الحيوه الدنيا؛ (انعام-07) «زندگي دنيا فريبشان داده است».
 
دنیا مونث صفت تفضیلی ادنى است اما علارغم صفت بودنش در آيات فراواني بدون موصوف و در برابر آخرت به كار رفته است؛ مانند تريدون عرض الدنيا والله يريد الاخره (انفال-76) «شما متاع دنيا را مي خواهيد و خداوند آخرت را [براي شما] مي خواهد». در آياتي ديگر حيات، موصوف دنيا قرار گرفته است؛ مانند غرتهم الحيوه الدنيا؛ (انعام-07) «زندگي دنيا فريبشان داده است».
  
سطر ۳۵: سطر ۳۴:
  
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 +
 +
==منابع==
 +
طریحی،مجمع البحرین
 +
 +
سید علی اکبر قریشی، قاموس قرآن
 +
 +
سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.

نسخهٔ ‏۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۴۱

دنیا در لغت

دنیا مونث صفت تفضیلی ادنى است اما علارغم صفت بودنش در آيات فراواني بدون موصوف و در برابر آخرت به كار رفته است؛ مانند تريدون عرض الدنيا والله يريد الاخره (انفال-76) «شما متاع دنيا را مي خواهيد و خداوند آخرت را [براي شما] مي خواهد». در آياتي ديگر حيات، موصوف دنيا قرار گرفته است؛ مانند غرتهم الحيوه الدنيا؛ (انعام-07) «زندگي دنيا فريبشان داده است».

برای این واژه دو معنا گفته شده است یکی پست تر بنا بر آنکه از «دنائت» گرفته شده باشد و دیگری نزدیکتر بنا بر آنکه از «دنوّ» گرفته شده باشد. طریحی در مجمع البحرین گوید: الدُّنْيَا" مقابل الآخرة، سميت بذلك لقربها (دنیا در مقابل آخرت است و به خاطر نزدیکی اش بدین نام نامگذاری شده است.)[۱]

با نظر به آيات قرآن دنیا به معناى دوّم درست تر به نظر میرسد است زيرا كه در آيات زيادى با آخرت (به معنای پسین یعنی جهانی که پس از اين جهان است) مقابل افتاده است مثل:

(اولئك الذين اشتروا الحيوة الدنيا بالآخرة)(بقره:86).

(ربنا آتنا فى الدنيا حسنة وفى الآخرة حسنة)(بقره:201)

دنیا در آیات و روایات

آيات و روايات در باره دنيا فراوان آمده كه بيشتر آنها به مضمون هشدار انسان از فريفته شدن وى به ظواهر فريبنده آن است زيرا خداوند اين جهان را سراى موقت به هدف عمل در آن و اندوختن توشه براى سراى ابدى آخرت آفريده و به منظور تعديل اراده در جهت عمل ظاهرى فريبنده بدان داده كه انگيزه خير و شر و نكوكارى و بدكارى در آن متوازن باشد (انا جعلنا ما على الارض زينة لها لنبلوكم) و فرمود: (و ما الحيوة الدنيا الاّ متاع الغرور) پيغمبر اكرم فرمود: «الدنيا دنييان دنيا بلاغ و دنيا ملعونة» (دنيا دوگونه است : دنيايى كه آدمى را به كامرانى جاويد مى رساند و دنيايى كه ملعون و از نظر خدا مطرود است) (مجمع البيان) . پس معيار نيكى و بدى دنيا نحوه بهره بردارى انسان از دنيا است كه اگر به آن گونه كه خداوند بدان منظور آن را آفريده از آن بهره بردارى كند بهترين جا و بهترين فرصت است و اگر خود را جاويد آن پندارد چنانكه فرمود: (لكنه اخلد الى الارض) خود را تباه و هلاك ساخته .

روزى اميرالمؤمنين (ع) شنيد يكى دنيا را به بدى ياد مى كند . فرمود: (خير ، دنيا را نشايد نكوهش نمود) دنيا سراى راستى و صداقت است براى كسى كه به راستى در آن درآيد و خانه نجات است براى آن كس كه آن را درك كند و خانه ثروت اندوزى است براى كسى كه از آن توشه بردارد ، دنيا محل نزول وحى خدا و نمازگاه فرشتگان او و سجده گاه پيامبرانش و تجارتگاه دوستانش مى باشد كه آنان رحمت پروردگار خويش را در آن به سود بردند و بهشت را بدان خريدند ، پس به كدام عيب توان دنيا را مذمت نمود ؟! در صورتى كه خود دنيا جدائى خويش را از شما اعلام داشته و به فراق و بىوفائيش فرياد زده و به شادى (كوتاه مدت) خود نمونه شادى جاويد بهشت و به گرفتارى (زودگذر) خود گرفتارى آن جهان نشان داده تا شما را از عذاب دوزخ بيم دهد و به نعيم بهشت تشويق نمايد ، پس اى آنكه دنيا را مذمت مى كنى و اين را براى خود بهانه مى سازى كى دنيا تو را فريفته و كى به تو نيرنگ زده ؟! آيا به بدنهاى پوسيده پدرانت يا به اجساد به زير خاك خفته مادرانت ؟ چه بسيار بيماران كه به دست خود آنها را پرستارى نمودى و به بالينشان نشستى و به هر پزشكى مراجعه كردى و هيچ دارو آنها را سود نداد و سرانجام در پيش چشمت از اين جهان به جهان ديگر رخت بستند . (كنز:3/732)

مولوی گوید:


چیست دنیا؟ از خدا غافل شدن نی قماش و نقره و میزان و زن


مال را کز بهر دین باشی حمول «نعمَ ملٌ صالحٌ »خواندش رسول


آب در کشتی ،هلاک کشتی است آب اندر زیر کشتی،پُشتی است


چونکه مال و ملک را از دل براند زان سلیمان خویش را درویش خواند

پانویس

  1. مجمع البحرین، ج1، ص 149

منابع

طریحی،مجمع البحرین

سید علی اکبر قریشی، قاموس قرآن

سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.