قراقویونلوها: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نوشته های اعضای دانشنامه}}
+
'''«قراقویونلوها»''' همزمان با اواخر دوره تیموریان، حکومتی در قسمت غربی و شمال غربی [[ایران]] بنا کردند. این حکومت کوتاه مدت در محدوده مکانی آذربایجان و [[عراق]]، نقطه مثبتی در تاریخ [[شیعه|تشیع]] تلقی می‌شود.
 +
==حکومت قراقویونلوها==
 +
در اواخر دوره تیموریان، دو دسته از طوایف ترکمان در [[ایران]] حکومت کردند که هر دو طایفه، شکل گوسفندى را روى پرچم خود رسم مى نمودند. طایفه اول "قراقویونلوها" یا گوسفند سیاهان و دیگری "آق قویونلوها" به معنی گوسفندان سفید بودند. این طوایف به تدریج در ایران اقتدار به هم رسانیدند و در زمان تیمور در آذربایجان اقامت نمودند.
  
 
+
مؤسس سلسله قراقویونلو شخصى به نام قرایوسف بن محمد است که از امراى سلطان احمد جلایر و پدرزن او بود. در هنگام حمله امیر تیمور، سلطان احمد با قرایوسف به [[مصر]] گریخت. پس از رسیدن خبر مرگ تیمور، قرایوسف به آذربایجان آمد و در [[جمادى الاول]] سال ۸۰۹ هـ.ق میرزا ابوبکر نوه تیمور را در حوالى نخجوان شکست داد و [[تبریز]] را از او بگرفت و پس از کشتن میرانشاه در ۸۱۰ هـ.ق بر آذربایجان  مستولى گشت و پسر خود پیربداق را اسماً به سلطنت برداشته به نام او کشورگشایى مى کرد. تا این که در نزدیکى تبریز سلطان احمد جلایر را شکست داده و او را به قتل رساند و تمام مغرب ایران را تا [[عراق]] به تصرف درآورد و از طرف مغرب تا حدود حلب پیش راند. اما در هنگامى که شاهرخ پسر تیمور در ۸۲۳ هـ.ق به جنگ او مى رفت در اوجان آذربایجان به مرگ ناگهانى درگذشت.
 
 
 
 
=قراقویونلو= (810-873 هـ.ق)
 
 
 
پس از تیمور دو دسته از طوایف تركمان در ایران حكومت كردند كه هر دو آن طایفه، شكل گوسفندى را روى پرچم خود رسم مى نمودند. طایفه اول را قراقویونلوها یا گوسفند سیاهان گویند.
 
 
 
این طوایف به تدریج در ایران اقتدار به هم رسانیدند و در زمان تیمور در آذربایجان اقامت نمودند. مؤسس سلسله قراقویونلو شخصى به نام قرایوسف بن محمد است كه از امراى سلطان احمد جلایر و پدرزن او بود. در هنگام حمله امیر تیمور، سلطان احمد با قرایوسف به [[مصر]] گریخت.
 
 
 
پس از رسیدن خبر [[مرگ]] تیمور، قرایوسف به آذربایجان آمد و در [[جمادى الاول]] سال 809 هـ.ق میرزا [[ابوبكر]] نوه تیمور را در حوالى نخجوان شكست داد و تبریز را از او بگرفت و پس از كشتن میرانشاه در 810 بر آذربایجان  مستولى گشت و پسر خود پیربداق را اسما به سلطنت برداشته به نام او كشورگشایى مى كرد.
 
 
 
تا این كه در نزدیكى تبریز سلطان احمد جلایر را شكست داده و او را به قتل رساند و تمام مغرب ایران را از اران تا عراق به تصرف درآورد و از طرف مغرب تا حدود حلب پیش راند. اما در هنگامى كه شاهرخ پسر تیمور در 823 به جنگ او مى رفت در اوجان آذربایجان به [[مرگ]] ناگهانى درگذشت.
 
  
 
امراى این سلسله عبارتند از:
 
امراى این سلسله عبارتند از:
  
* 1- قرامحمد (جلوس 780 هـ.ق)؛
+
*قرامحمد (جلوس ۷۸۰ هـ.ق)؛
 
+
*قرایوسف پسر قرامحمد (جلوس ۸۱۰ هـ.ق)؛
* 2- قرایوسف بن قرامحمد (جلوس 790 هـ.ق)؛
+
*اسکندر پسر یوسف (جلوس ۸۲۳ هـ.ق)؛
 
+
*جهانشاه پسر یوسف (جلوس ۸۴۰ هـ.ق)؛
* 3- اسكندر پسر یوسف (جلوس 823 هـ.ق)؛
+
*حسنعلى (جلوس ۸۷۲ هـ.ق).<ref>فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج۲، ص۶۶۶-۶۶۸. </ref>
 
 
* 4- جهانشاه پسر یوسف (جلوس 840 هـ.ق)؛
 
 
 
* 5- حسنعلى (جلوس 872 هـ.ق.).
 
  
'''نقش دولت قراقویونلوها در تاریخ تشیع ایران:'''
+
== نقش قراقویونلوها در تاریخ تشیع ==
 +
سلسله قراقویونلوها از [[دولتهای شیعی در ایران]] شمرده شده است. این حکومت کوتاه مدت در محدوده مکانی آذربایجان و [[عراق]]، می‌تواند در تاریخ [[شیعه|تشیع]] در [[ایران]] نقطه مثبتی تلقی شود.
  
قراقویونلوها با داشتن تمایلات، باورها و اعتقادات شیعی زمینه باروری و ظهور مذهب تشیع را به منزله مذهب رسمی حكومت صفویه فراهم ساختند. تبریز كه در زمان «اولجایتو» مركز حكومت ایلخانی محسوب می‌شد، با تصمیم وی به رسمی كردن مذهب تشیع، آمادگی یافت تا در زمان‌های بعد نیز مهد تشیع ایران باشد. حضور قراقویونلوها در آذربایجان و تبریز، ‌محیط مناسبی برای پذیرش [[شیعه]] فراهم ساخت.
+
آنان با داشتن تمایلات و باورها و اعتقادات شیعی، زمینه باروری و ظهور مذهب تشیع را به منزله مذهب رسمی حکومت [[صفویه]] فراهم ساختند. [[تبریز]] که در زمان «[[سلطان محمد خدابنده|اولجایتو]]» مرکز حکومت [[ایلخانیان|ایلخانی]] محسوب می‌شد، با تصمیم وی به رسمی کردن مذهب تشیع آمادگی یافت تا در زمان‌های بعد نیز مهد تشیع ایران باشد. حضور قراقویونلوها در آذربایجان و تبریز ‌محیط مناسبی برای پذیرش شیعه فراهم ساخت.<ref> دیار بکر، ص۸۹.</ref>
  
«قرایوسف» (810ـ823 ه‍ـ.ق) بنیانگذار حكومت قراقویونلوها به داشتن تمایلات شیعی معروف بود و نفوذ تشیع در زمان او كه حكومتش همزمان با شاهرخ تیموری بود، ‌در عدم اطاعت مردم تبریز و ساوه و پیروی از قراقویونلوها در قالب سیاسی تجلی یافت. در زمان «جهانشاه قراقویونلو» شهرت‌شان در داشتن تمایلات شیعی چنان بود كه وقتی تیمور به جانب ساوه و [[قم]] تاخت مردم این شهرها به این‌ها النّجا نمودند و تركمانان این دو شهر را به سلطه گرفتند.<ref> [[دولت‌های شیعی در ایران]]، مختار اصلانی.</ref>
+
«قرایوسف» (۸۱۰ـ۸۲۳ ه‍ـ.ق) بنیانگذار حکومت قراقویونلوها، به داشتن تمایلات شیعی معروف بود و نفوذ تشیع در زمان او که حکومتش همزمان با شاهرخ تیموری بود، ‌در عدم اطاعت مردم تبریز و ساوه و پیروی از قراقویونلوها در قالب سیاسی تجلی یافت. در زمان «جهانشاه قراقویونلو» شهرت‌شان در داشتن تمایلات شیعی چنان بود که وقتی تیمور به جانب ساوه و [[قم]] تاخت، مردم این شهرها به این‌ها التجا نمودند و ترکمانان این دو شهر را به سلطه گرفتند.<ref> پروین ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان در ایران، ص۲۳۱.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
(1). فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج  2، ص 666 تا 668.
+
==منابع==
[[Category:دولتهای شیعی در ایران]]
+
*دولت‌های شیعی در ایران، مختار اصلانی.
 +
[[رده:سلسله های حکومتی]][[رده:دولتهای شیعی]][[Category:دولتهای شیعی در ایران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۳۱

«قراقویونلوها» همزمان با اواخر دوره تیموریان، حکومتی در قسمت غربی و شمال غربی ایران بنا کردند. این حکومت کوتاه مدت در محدوده مکانی آذربایجان و عراق، نقطه مثبتی در تاریخ تشیع تلقی می‌شود.

حکومت قراقویونلوها

در اواخر دوره تیموریان، دو دسته از طوایف ترکمان در ایران حکومت کردند که هر دو طایفه، شکل گوسفندى را روى پرچم خود رسم مى نمودند. طایفه اول "قراقویونلوها" یا گوسفند سیاهان و دیگری "آق قویونلوها" به معنی گوسفندان سفید بودند. این طوایف به تدریج در ایران اقتدار به هم رسانیدند و در زمان تیمور در آذربایجان اقامت نمودند.

مؤسس سلسله قراقویونلو شخصى به نام قرایوسف بن محمد است که از امراى سلطان احمد جلایر و پدرزن او بود. در هنگام حمله امیر تیمور، سلطان احمد با قرایوسف به مصر گریخت. پس از رسیدن خبر مرگ تیمور، قرایوسف به آذربایجان آمد و در جمادى الاول سال ۸۰۹ هـ.ق میرزا ابوبکر نوه تیمور را در حوالى نخجوان شکست داد و تبریز را از او بگرفت و پس از کشتن میرانشاه در ۸۱۰ هـ.ق بر آذربایجان مستولى گشت و پسر خود پیربداق را اسماً به سلطنت برداشته به نام او کشورگشایى مى کرد. تا این که در نزدیکى تبریز سلطان احمد جلایر را شکست داده و او را به قتل رساند و تمام مغرب ایران را تا عراق به تصرف درآورد و از طرف مغرب تا حدود حلب پیش راند. اما در هنگامى که شاهرخ پسر تیمور در ۸۲۳ هـ.ق به جنگ او مى رفت در اوجان آذربایجان به مرگ ناگهانى درگذشت.

امراى این سلسله عبارتند از:

  • قرامحمد (جلوس ۷۸۰ هـ.ق)؛
  • قرایوسف پسر قرامحمد (جلوس ۸۱۰ هـ.ق)؛
  • اسکندر پسر یوسف (جلوس ۸۲۳ هـ.ق)؛
  • جهانشاه پسر یوسف (جلوس ۸۴۰ هـ.ق)؛
  • حسنعلى (جلوس ۸۷۲ هـ.ق).[۱]

نقش قراقویونلوها در تاریخ تشیع

سلسله قراقویونلوها از دولتهای شیعی در ایران شمرده شده است. این حکومت کوتاه مدت در محدوده مکانی آذربایجان و عراق، می‌تواند در تاریخ تشیع در ایران نقطه مثبتی تلقی شود.

آنان با داشتن تمایلات و باورها و اعتقادات شیعی، زمینه باروری و ظهور مذهب تشیع را به منزله مذهب رسمی حکومت صفویه فراهم ساختند. تبریز که در زمان «اولجایتو» مرکز حکومت ایلخانی محسوب می‌شد، با تصمیم وی به رسمی کردن مذهب تشیع آمادگی یافت تا در زمان‌های بعد نیز مهد تشیع ایران باشد. حضور قراقویونلوها در آذربایجان و تبریز ‌محیط مناسبی برای پذیرش شیعه فراهم ساخت.[۲]

«قرایوسف» (۸۱۰ـ۸۲۳ ه‍ـ.ق) بنیانگذار حکومت قراقویونلوها، به داشتن تمایلات شیعی معروف بود و نفوذ تشیع در زمان او که حکومتش همزمان با شاهرخ تیموری بود، ‌در عدم اطاعت مردم تبریز و ساوه و پیروی از قراقویونلوها در قالب سیاسی تجلی یافت. در زمان «جهانشاه قراقویونلو» شهرت‌شان در داشتن تمایلات شیعی چنان بود که وقتی تیمور به جانب ساوه و قم تاخت، مردم این شهرها به این‌ها التجا نمودند و ترکمانان این دو شهر را به سلطه گرفتند.[۳]

پانویس

  1. فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج۲، ص۶۶۶-۶۶۸.
  2. دیار بکر، ص۸۹.
  3. پروین ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان در ایران، ص۲۳۱.

منابع

  • دولت‌های شیعی در ایران، مختار اصلانی.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه