بالغ امره (اسم الله): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | ||
+ | واژه «بالغ» اسم فاعل از مصدر بلوغ به معناى وصول و رسیدن است.<ref>الصحاح، ج۴، ص۱۳۱۶؛ لسان العرب، ج۸، ص۴۱۹؛ تاجالعروس، ج۶، ص۴، «بلغ».</ref> برخى حقیقت معناى بلوغ را رسیدن به حدّ اعلا و مرتبه نهایى مقصد دانسته<ref>مفردات، ص۱۴۴؛ التحقیق، ج۱، ص۳۳۳، «بلغ».</ref> و بدین ترتیب میان آن و «وصول» فرق گذاشتهاند.<ref>التحقیق، ج۱، ص۳۳۳، «بلغ».</ref> | ||
− | + | «بالغ» به معنای تحقق بخش مراد خویش، از اسماء و صفات [[الله|خدای تعالی]] بوده و در [[قرآن کریم]] تنها یک بار به کار رفته است: {{متن قرآن|«... وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا»}}. ([[سوره طلاق]]، ۳) بر اساس بیشتر قرائات (بالغٌ أمرَه و بالغُ أمرِه) «أمر» در این آیه مفعول «بالغ» و «بالغ» از اوصاف خداوند است.<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۵ـ۴۵۶؛ روحالمعانى، مج۱۵، ج۲۸، ص۲۰۱؛ فتح القدیر، ج۵، ص۲۴۲.</ref> ولى طبق قرائتى شاذ (بالغٌ أمرُه)<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۵.</ref> «بالغ» وصف [[امر الهی|امر الهى]] و به معناى نافذ بودن امر خدا خواهد بود،<ref>فتحالقدیر، ج۵، ص۲۴۲؛ الکشاف، ج۴، ص۵۵۶.</ref> در حالى که در صورت نخست آیه بدین معناست که خداوند به امر خویش مىرسد. | |
− | + | مفسران «أمر» را در این [[آیه]] تکوینى دانسته و در توضیح این بخش از آیه گفتهاند: خداوند به آنچه اراده کرده مىرسد و از محقق ساختن هیچ مطلوبى عاجز نیست و هیچ کس نمىتواند او را از تحقق آنچه اراده کرده، باز دارد،<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۵۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۶۱؛ المنیر، ج۲۸، ص۲۷۲.</ref> زیرا هر شأنى از شئون صنع و ایجاد از مصادیق امر الهى است و خداوند بر امر خویش غالب و آن امر مغلوب خداست و گزیرى جز اطاعت از او ندارد: {{متن قرآن|«واللّهُ غالِبٌ عَلى اَمرِه»}} ([[سوره یوسف]]، ۲۱؛<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۱۱.</ref> و نیز [[سوره بقره]]، ۱۱۷؛ [[سوره آل عمران]]، ۴۷؛ [[سوره انفال]]، ۴۲؛ [[سوره مریم]]، ۳۵ و...) بنابراین خداوند به هر چیزى که مشیت و ارادهاش به آن تعلق گیرد، دستمىیابد. گرچه راههاى عادى و اسباب شناخته شده نزد ما براى آن موجود نباشد. | |
− | + | البته این بدان معنا نیست که خداوند به حادثه مورد نظر بدون سببى طبیعى و تنها با مجرد اراده دست مىیابد، زیرا پایان آیه ۳ [[سوره طلاق]] دلالت دارد که خداوند براى همه مسبّبات، اعم از این که اسباب عادى اقتضاى آنها را داشته باشد یا نه، اندازهاى خاص قرار داده و میان آنها با دیگر موجودات، پیوندهایى وجودى برقرار کرده است، بنابراین خداوند مىتواند از طریق این پیوندها به آنچه اراده کرده، دست یابد. گرچه اسباب عادى با آن رابطهاى نداشته باشد: {{متن قرآن|«...قَد جَعَلَ اللّهُ لِکلِّ شَىء قَدرا»}} ([[سوره طلاق]]، ۳).<ref>المیزان، ج۱، ص۷۷.</ref> بر این اساس، بالغ بودن خداوند قانون علیت و سببیت میان اشیا را نفى نمىکند بلکه آن را مبتنى بر مشیت و [[اراده الهی|اراده الهى]] مىداند که گاهى برخلاف چیزى است که ما بر حسب عادت میان ظواهر موجودات مىیابیم<ref>المیزان، ج۱، ص۷۷.</ref> زیرا خداوند خود سببى در عرض اسباب دیگر نیست بلکه او بر هر چیزى احاطه دارد و مىتواند با اسبابى که نزد ما مجهول است به مراد خود دست یابد.<ref>همان، ج۸، ص۱۹۷ـ۱۹۸.</ref> | |
− | + | بالغ بودن خداوند مىتواند مظهر داشته باشد، از این رو هر کس که به امر و اراده الهى عمل کند و ارادهاش در اراده حق فانى باشد، مظهر بالغ بودن خداست و او نیز غالب خواهد بود، پس [[فرشتگان]] که تنها به امر الهى عمل کرده، از آن سر باز نمىزنند ([[سوره انبیاء]]، ۲۷؛ [[سوره تحریم]]، ۶) هیچگاه مغلوب نخواهند شد.<ref>همان، ج۱۷، ص۱۲ـ۱۳.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | بالغ بودن خداوند مىتواند مظهر داشته باشد، از | ||
− | |||
− | |||
+ | در [[سوره طلاق]] پیش از بیان بالغ بودن خداوند، به صورت مطلق وعده داده شده که هر کس [[تقوا|تقواى الهى]] پیشه کند خداوند براى او راه خروج از مشکلات قرار داده و او را از طریقى که گمان نمىبرد، [[رزق|روزى]] مىدهد و هر کس بر خدا [[توکل]] کند خدا او را کفایت خواهد کرد. سپس در مقام بیان علت این اطلاق به اسم بالغ الهى اشاره شده است،<ref>همان، ج۱، ص۷۶ـ۷۷.</ref> زیرا خداوند هرگاه وعدهاى دهد آن را اراده کرده است و هرگاه امرى را اراده کند، اسباب آن را مهیا مىسازد:<ref>التحریر والتنویر، ج۲۸، ص۳۱۳.</ref> {{متن قرآن|«...و مَن یتَّقِاللّهَ یجعَل لَهُ مَخرَجـا * و یرزُقهُ مِن حَیثُ لایحتَسِبُ ومَن یتَوَکل عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسبُهُ اِنَّ اللّهَ بلِغُ اَمرِه»}}. ([[سوره طلاق]]، ۲ـ۳) بنابراین عبارت {{متن قرآن|«اِنَّ اللّهَ بالِغُ اَمرِه»}} انسان را به توکل بر خدا تشویق مىکند،<ref>تفسیر ثعالبى، ج۳، ص۳۴۷.</ref> زیرا هرگاه [[انسان]] بداند که بر خدا توکل کند یا نکند، در هر صورت [[امر الهی|امر الهى]] درباره وى نافذ است، ولى در صورت توکل گناهانش پوشیده و اجرش عظیم مىگردد<ref>جامع البیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۱۷۸؛ تفسیر قرطبى، ج۱۸، ص۱۰۷؛ فتح القدیر، ج۵، ص۲۴۴.</ref> و به راحتى و [[برکت|برکت]] دست مىیابد و خدا او را کفایت مىکند.<ref>تفسیر ثعالبى، ج۳، ص۳۴۷.</ref> اما در صورت نداشتن توکل، دچار خشم الهى شده، خدا او را به خود وامىگذارد،<ref>تفسیر ثعالبى، ج۳، ص۳۴۷.</ref> پس توکل بر خدا را ترجیح خواهد داد. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | * دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۵، ذیل مدخل "بالغ" از احمد جمالی. | |
− | |||
[[رده:اسماء و صفات الهی]] | [[رده:اسماء و صفات الهی]] | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۷
واژه «بالغ» اسم فاعل از مصدر بلوغ به معناى وصول و رسیدن است.[۱] برخى حقیقت معناى بلوغ را رسیدن به حدّ اعلا و مرتبه نهایى مقصد دانسته[۲] و بدین ترتیب میان آن و «وصول» فرق گذاشتهاند.[۳]
«بالغ» به معنای تحقق بخش مراد خویش، از اسماء و صفات خدای تعالی بوده و در قرآن کریم تنها یک بار به کار رفته است: «... وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا». (سوره طلاق، ۳) بر اساس بیشتر قرائات (بالغٌ أمرَه و بالغُ أمرِه) «أمر» در این آیه مفعول «بالغ» و «بالغ» از اوصاف خداوند است.[۴] ولى طبق قرائتى شاذ (بالغٌ أمرُه)[۵] «بالغ» وصف امر الهى و به معناى نافذ بودن امر خدا خواهد بود،[۶] در حالى که در صورت نخست آیه بدین معناست که خداوند به امر خویش مىرسد.
مفسران «أمر» را در این آیه تکوینى دانسته و در توضیح این بخش از آیه گفتهاند: خداوند به آنچه اراده کرده مىرسد و از محقق ساختن هیچ مطلوبى عاجز نیست و هیچ کس نمىتواند او را از تحقق آنچه اراده کرده، باز دارد،[۷] زیرا هر شأنى از شئون صنع و ایجاد از مصادیق امر الهى است و خداوند بر امر خویش غالب و آن امر مغلوب خداست و گزیرى جز اطاعت از او ندارد: «واللّهُ غالِبٌ عَلى اَمرِه» (سوره یوسف، ۲۱؛[۸] و نیز سوره بقره، ۱۱۷؛ سوره آل عمران، ۴۷؛ سوره انفال، ۴۲؛ سوره مریم، ۳۵ و...) بنابراین خداوند به هر چیزى که مشیت و ارادهاش به آن تعلق گیرد، دستمىیابد. گرچه راههاى عادى و اسباب شناخته شده نزد ما براى آن موجود نباشد.
البته این بدان معنا نیست که خداوند به حادثه مورد نظر بدون سببى طبیعى و تنها با مجرد اراده دست مىیابد، زیرا پایان آیه ۳ سوره طلاق دلالت دارد که خداوند براى همه مسبّبات، اعم از این که اسباب عادى اقتضاى آنها را داشته باشد یا نه، اندازهاى خاص قرار داده و میان آنها با دیگر موجودات، پیوندهایى وجودى برقرار کرده است، بنابراین خداوند مىتواند از طریق این پیوندها به آنچه اراده کرده، دست یابد. گرچه اسباب عادى با آن رابطهاى نداشته باشد: «...قَد جَعَلَ اللّهُ لِکلِّ شَىء قَدرا» (سوره طلاق، ۳).[۹] بر این اساس، بالغ بودن خداوند قانون علیت و سببیت میان اشیا را نفى نمىکند بلکه آن را مبتنى بر مشیت و اراده الهى مىداند که گاهى برخلاف چیزى است که ما بر حسب عادت میان ظواهر موجودات مىیابیم[۱۰] زیرا خداوند خود سببى در عرض اسباب دیگر نیست بلکه او بر هر چیزى احاطه دارد و مىتواند با اسبابى که نزد ما مجهول است به مراد خود دست یابد.[۱۱]
بالغ بودن خداوند مىتواند مظهر داشته باشد، از این رو هر کس که به امر و اراده الهى عمل کند و ارادهاش در اراده حق فانى باشد، مظهر بالغ بودن خداست و او نیز غالب خواهد بود، پس فرشتگان که تنها به امر الهى عمل کرده، از آن سر باز نمىزنند (سوره انبیاء، ۲۷؛ سوره تحریم، ۶) هیچگاه مغلوب نخواهند شد.[۱۲]
در سوره طلاق پیش از بیان بالغ بودن خداوند، به صورت مطلق وعده داده شده که هر کس تقواى الهى پیشه کند خداوند براى او راه خروج از مشکلات قرار داده و او را از طریقى که گمان نمىبرد، روزى مىدهد و هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد. سپس در مقام بیان علت این اطلاق به اسم بالغ الهى اشاره شده است،[۱۳] زیرا خداوند هرگاه وعدهاى دهد آن را اراده کرده است و هرگاه امرى را اراده کند، اسباب آن را مهیا مىسازد:[۱۴] «...و مَن یتَّقِاللّهَ یجعَل لَهُ مَخرَجـا * و یرزُقهُ مِن حَیثُ لایحتَسِبُ ومَن یتَوَکل عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسبُهُ اِنَّ اللّهَ بلِغُ اَمرِه». (سوره طلاق، ۲ـ۳) بنابراین عبارت «اِنَّ اللّهَ بالِغُ اَمرِه» انسان را به توکل بر خدا تشویق مىکند،[۱۵] زیرا هرگاه انسان بداند که بر خدا توکل کند یا نکند، در هر صورت امر الهى درباره وى نافذ است، ولى در صورت توکل گناهانش پوشیده و اجرش عظیم مىگردد[۱۶] و به راحتى و برکت دست مىیابد و خدا او را کفایت مىکند.[۱۷] اما در صورت نداشتن توکل، دچار خشم الهى شده، خدا او را به خود وامىگذارد،[۱۸] پس توکل بر خدا را ترجیح خواهد داد.
پانویس
- ↑ الصحاح، ج۴، ص۱۳۱۶؛ لسان العرب، ج۸، ص۴۱۹؛ تاجالعروس، ج۶، ص۴، «بلغ».
- ↑ مفردات، ص۱۴۴؛ التحقیق، ج۱، ص۳۳۳، «بلغ».
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۳۳۳، «بلغ».
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۵ـ۴۵۶؛ روحالمعانى، مج۱۵، ج۲۸، ص۲۰۱؛ فتح القدیر، ج۵، ص۲۴۲.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۵.
- ↑ فتحالقدیر، ج۵، ص۲۴۲؛ الکشاف، ج۴، ص۵۵۶.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۵۵۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۶۱؛ المنیر، ج۲۸، ص۲۷۲.
- ↑ المیزان، ج۱۱، ص۱۱۱.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۷۷.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۷۷.
- ↑ همان، ج۸، ص۱۹۷ـ۱۹۸.
- ↑ همان، ج۱۷، ص۱۲ـ۱۳.
- ↑ همان، ج۱، ص۷۶ـ۷۷.
- ↑ التحریر والتنویر، ج۲۸، ص۳۱۳.
- ↑ تفسیر ثعالبى، ج۳، ص۳۴۷.
- ↑ جامع البیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۱۷۸؛ تفسیر قرطبى، ج۱۸، ص۱۰۷؛ فتح القدیر، ج۵، ص۲۴۴.
- ↑ تفسیر ثعالبى، ج۳، ص۳۴۷.
- ↑ تفسیر ثعالبى، ج۳، ص۳۴۷.
منابع
- دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۵، ذیل مدخل "بالغ" از احمد جمالی.