دیوان برید: تفاوت بین نسخهها
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (ایجاد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | «[[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان]] برید» یکی از سازمان های اداری در حکومت های [[اسلام|اسلامی]] بوده است. این سازمان وظیفه ارتباط میان مراکز حکومت و ولایات و تسریع در گزارش اخبار و رویدادهای مهم سیاسی، ارسال نامه ها و پیام ها، حمل و نقل کالاهای دولتی و گاه خصوصی، به مقصد رسانیدن مأموران و ابلاغ فرمان های حکومتی را بر عهده داشته است.<ref> دانشنامه جهان اسلام، مدخل برید (بخش نخست) از بهمن سرکاراتی، بازیابی: ۲۵ بهمن ۱۳۹۱.</ref> | |
+ | ==پیشینه برید و چاپارخانه== | ||
− | + | در فرهنگ معین «بَرید» به نامه رسان، پیک و چاپار معنی شده است. بنا به روایت تاریخ، ایرانیان نخستین ملتی بودند که اقدام به تأسیس چاپارخانه ای منظم کردند و آنان این تشکیلات اداری را از زمان های بسیار دور بنیانگذاری و سازماندهی کرده اند. در تمامی اسناد ابداع پست را به ایرانیان نسبت داده اند. از جمله در نوشته های تاریخی جهان باستان که سابقه تاسیس چاپارخانه را در [[ایران]] به زمان هخامنشی و سلیقه ایجاد آن را به داریوش اول نسبت داده اند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | در | ||
− | + | بنا به تصدیق و تایید اغلب مورخین جهان باستان چون هرودت، چاپارخانه های ایران یکی از وسیعترین شبکه های ارتباطی و منظمترین ادارات دنیای کهن محسوب می شدند.<ref> [http://www.kermanshah.post.ir/HomePage.aspx?TabID=3796&Site=kermanshah.post&Lang=fa-IR تاریخچه کوتاهی از پست در ایران، سایت پست استان کرمانشاه]، بازیابی: ۲۵ بهمن ۱۳۹۱.</ref> | |
− | بنا به | ||
− | + | ==نظام برید در جهان اسلام== | |
+ | اعراب مسلمان پس از تصرف سرزمین های تحت سلطه [[ایران]] و روم، با نظام اداری پیشرفته این حکومت ها آشنا شدند و چون فاقد مهارت اداری بودند از تشکیلات دیوانسالاری و اداری این حکومت ها، به ویژه حکومت ساسانی بهره جستند. نظام چاپاری اولین بار در دوره خلافت [[بنی امیه|امویان]] و به منظور انتقال سریع نامه ها و محموله های دولتی و برقراری ارتباط سریع با کارگزاران حکومتی در اطراف و اکناف قلمرو خلافت به وجود آمد و برید نامیده شد.<ref>الهام لبانی مطلق، بررسی تاریخ تحولات دیوان برید در حکومت های ایران پس از اسلام از قرن اول تا آغاز قرن نهم هجری (پایان نامه کارشناسی ارشد)، دفاع: ۲۵ بهمن ۱۳۸۴، چکیده.</ref> | ||
− | + | اما به مرور زمان بر وظایف این [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان]] افزوده شد و به یکى از عناصر مهم امنیتى سرزمین هاى اسلامى تبدیل کرد. با توجه به اهمیت بسیار زیاد خبردارشدن از اتفاقاتى که در اطراف و اکناف سرزمین روى مىداد، به مرور زمان وظیفه خبررسانى و در شکل رشدیافته و پیچیدهتر آن، وظیفه جاسوسى از نقاط مختلف به عهده این دیوان نهاده شد. | |
− | |||
− | + | از این جهت، این دیوان به یکى از مهمترین ستونهاى نگاهبانى از قلمرو سرزمین درآمد و صاحب برید، مسئول و رئیس این دیوان، یکى از چهار رکن برپایى خلافت نامیده مىشد. از دیگر سو براى تسریع در امر خبررسانى و آگاه شدن از اتفاقاتى که در اقصى نقاط سرزمین مىافتاد، خلافت اسلامى به طراحى و ساخت شبکه گستردهاى از راهها و در عین حال، برپایى کاروانسراهایى در نقاط مختلف اقدام کرد. | |
+ | |||
+ | در هر کدام از این کاروانسراها همیشه تعدادى اسب تیزرو حاضر و آماده وجود داشت تا به محض رسیدن یک پیک از مسافتى دور به یکى از آنها، اسب او با اسب تازه نفسى تعویض شود و پیک بدون معطلى به راه خود ادامه دهد. در منابع اشاره شده است که این پیکها مىتوانستند مسافت هایى را مافوق تحمل انسانهاى عادى بدون استراحت پشت سر بگذارند.<ref>علی اکبر ولایتی، فرهنگ و تمدن اسلامى، ص۹۷. </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
+ | |||
+ | [[رده:سازمان های اداری تمدن اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۰
«دیوان برید» یکی از سازمان های اداری در حکومت های اسلامی بوده است. این سازمان وظیفه ارتباط میان مراکز حکومت و ولایات و تسریع در گزارش اخبار و رویدادهای مهم سیاسی، ارسال نامه ها و پیام ها، حمل و نقل کالاهای دولتی و گاه خصوصی، به مقصد رسانیدن مأموران و ابلاغ فرمان های حکومتی را بر عهده داشته است.[۱]
پیشینه برید و چاپارخانه
در فرهنگ معین «بَرید» به نامه رسان، پیک و چاپار معنی شده است. بنا به روایت تاریخ، ایرانیان نخستین ملتی بودند که اقدام به تأسیس چاپارخانه ای منظم کردند و آنان این تشکیلات اداری را از زمان های بسیار دور بنیانگذاری و سازماندهی کرده اند. در تمامی اسناد ابداع پست را به ایرانیان نسبت داده اند. از جمله در نوشته های تاریخی جهان باستان که سابقه تاسیس چاپارخانه را در ایران به زمان هخامنشی و سلیقه ایجاد آن را به داریوش اول نسبت داده اند.
بنا به تصدیق و تایید اغلب مورخین جهان باستان چون هرودت، چاپارخانه های ایران یکی از وسیعترین شبکه های ارتباطی و منظمترین ادارات دنیای کهن محسوب می شدند.[۲]
نظام برید در جهان اسلام
اعراب مسلمان پس از تصرف سرزمین های تحت سلطه ایران و روم، با نظام اداری پیشرفته این حکومت ها آشنا شدند و چون فاقد مهارت اداری بودند از تشکیلات دیوانسالاری و اداری این حکومت ها، به ویژه حکومت ساسانی بهره جستند. نظام چاپاری اولین بار در دوره خلافت امویان و به منظور انتقال سریع نامه ها و محموله های دولتی و برقراری ارتباط سریع با کارگزاران حکومتی در اطراف و اکناف قلمرو خلافت به وجود آمد و برید نامیده شد.[۳]
اما به مرور زمان بر وظایف این دیوان افزوده شد و به یکى از عناصر مهم امنیتى سرزمین هاى اسلامى تبدیل کرد. با توجه به اهمیت بسیار زیاد خبردارشدن از اتفاقاتى که در اطراف و اکناف سرزمین روى مىداد، به مرور زمان وظیفه خبررسانى و در شکل رشدیافته و پیچیدهتر آن، وظیفه جاسوسى از نقاط مختلف به عهده این دیوان نهاده شد.
از این جهت، این دیوان به یکى از مهمترین ستونهاى نگاهبانى از قلمرو سرزمین درآمد و صاحب برید، مسئول و رئیس این دیوان، یکى از چهار رکن برپایى خلافت نامیده مىشد. از دیگر سو براى تسریع در امر خبررسانى و آگاه شدن از اتفاقاتى که در اقصى نقاط سرزمین مىافتاد، خلافت اسلامى به طراحى و ساخت شبکه گستردهاى از راهها و در عین حال، برپایى کاروانسراهایى در نقاط مختلف اقدام کرد.
در هر کدام از این کاروانسراها همیشه تعدادى اسب تیزرو حاضر و آماده وجود داشت تا به محض رسیدن یک پیک از مسافتى دور به یکى از آنها، اسب او با اسب تازه نفسى تعویض شود و پیک بدون معطلى به راه خود ادامه دهد. در منابع اشاره شده است که این پیکها مىتوانستند مسافت هایى را مافوق تحمل انسانهاى عادى بدون استراحت پشت سر بگذارند.[۴]
پانویس
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل برید (بخش نخست) از بهمن سرکاراتی، بازیابی: ۲۵ بهمن ۱۳۹۱.
- ↑ تاریخچه کوتاهی از پست در ایران، سایت پست استان کرمانشاه، بازیابی: ۲۵ بهمن ۱۳۹۱.
- ↑ الهام لبانی مطلق، بررسی تاریخ تحولات دیوان برید در حکومت های ایران پس از اسلام از قرن اول تا آغاز قرن نهم هجری (پایان نامه کارشناسی ارشد)، دفاع: ۲۵ بهمن ۱۳۸۴، چکیده.
- ↑ علی اکبر ولایتی، فرهنگ و تمدن اسلامى، ص۹۷.