شهید حسین خرازی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۳: سطر ۳:
 
== تولد و دوران کودکی ==
 
== تولد و دوران کودکی ==
  
سال 1336 ه.ش در يكي از محله هاي مستضعفنشين شهر شهيد پرور اصفهان بنام كوي كلم، در خانوادهاي آگاه ، متقي و با ايمان فرزندي متولد شد كه او را حسين ناميدند. از همان آغاز، كودكي باهوش و مؤدب بود.در دوران كودكي به دليل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم ديني، او نيز به اين مجالس راه پيدا كرد. از آنجا كه والدين او براي تربيت فرزندان اهتمام زيادي داشتند، او را به دبستاني فرستادند كه معلمانش افرادي متعهد ، پايبند و مراقب امور ديني و اخلاقي بچه ها بودند. علاوه بر آن، اكثر اوقات پس از خاتمه تكاليف مدرسه ، به همراه پدر به مسجد محله ؛ميرفت و به خاطر صداي صاف و پرطنيني كه داشت ، اذانگو و مكبر مسجد شد.
+
سال 1336 ه.ش در يكي از محله هاي مستضعفنشين شهر شهيد پرور اصفهان بنام كوي كلم، در خانوادهاي آگاه ، متقي و با ايمان فرزندي متولد شد كه او را حسين ناميدند. از همان آغاز، كودكي باهوش و مؤدب بود.در دوران كودكي به دليل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم ديني، او نيز به اين مجالس راه پيدا كرد. از آنجا كه والدين او براي تربيت فرزندان اهتمام زيادي داشتند، او را به دبستاني فرستادند كه معلمانش افرادي متعهد ، پايبند و مراقب امور ديني و اخلاقي بچه ها بودند. علاوه بر آن، اكثر اوقات پس از خاتمه تكاليف مدرسه ، به همراه پدر به مسجد محله ؛ميرفت و به خاطر صداي صاف و پرطنيني كه داشت ، اذان گو و مكبر مسجد شد.
  
 
== فعاليتهاي سياسي- مذهبی==
 
== فعاليتهاي سياسي- مذهبی==
  
حسين در زمان فراگيري دانش كلاسيك، لحظهاي از آموزش مسائل ديني غافل نبود. به تدريج نسبت به امور سياسي آشنايي بيشتري پيدا كرد و در شرايط فساد و خفقان دوران طاغوت گرايش زيادي به مطالعة جزوهها و كتب اسلامي نشان داد. در سال 1355 پس از اخذ ديپلم طبيعي به سربازي اعزام شد . در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازي ، فعالانه به تحصيل علوم قرآني در مجامع مذهبي مبادرت ورزيد. طولي نكشيد كه او را به همراه عدهاي ديگر بالاجبار به عمليات سركوبگرانه ظفار (در عمان) فرستادند. حسين از اين كار فوق العاده ناراحت بود و با آگاهي و شعور بالاي خود، نماز را در آن سفر تمام ميخواند. وقتي دوستانش علت را سئوال كردند در جواب گفت: اين سفر، سفر معصيت است و بايد نماز را كامل خواند. در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خميني مبني بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانه ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازي فرار كردند و به خليل عظيم امت اسلامي پيوستند. آنها در اين مدت، دائماً در تكاپوي فعالیتهای انقلابی و با تشكلهای انقلابي محل درتماس بودند.
+
حسين در زمان فراگيري دانش كلاسيك، لحظهاي از آموزش مسائل ديني غافل نبود. به تدريج نسبت به امور سياسي آشنايي بيشتري پيدا كرد و در شرايط فساد و خفقان دوران طاغوت گرايش زيادي به مطالعة جزوهها و كتب اسلامي نشان داد. در سال 1355 پس از اخذ ديپلم طبيعي به سربازي اعزام شد . در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازي ، فعالانه به تحصيل علوم قرآني در مجامع مذهبي مبادرت ورزيد. طولي نكشيد كه او را به همراه عدهاي ديگر بالاجبار به عمليات سركوبگرانه ظفار (در عمان) فرستادند. حسين از اين كار فوق العاده ناراحت بود و با آگاهي و شعور بالاي خود، نماز را در آن سفر تمام ميخواند. وقتي دوستانش علت را سئوال كردند در جواب گفت: اين سفر، سفر معصيت است و بايد نماز را كامل خواند. در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خميني مبني بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانه ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازي فرار كردند و به خليل عظيم امت اسلامي پيوستند. آنها در اين مدت، دائماً در تكاپوي فعالیتهای انقلابی و با تشكلهای انقلابي محل در تماس بودند.
  
 
==پس از پيروزي انقلاب اسلامي==
 
==پس از پيروزي انقلاب اسلامي==
سطر ۱۶: سطر ۱۶:
  
 
شهيد خرازي با شروع جنگ تحميلي بنا به تقاضاي همرزمان خود، پس از يکسال خدمت صادقانه در كردستان راهي منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولين خط دفاعي كه مقابل عراقيها در جادة آبادان- اهواز در منطقه دار خوين تشكيل شده بود  در آمد .و بعداً در ميان رزمندگان اسلام، به «خط شير» معروف شد؛ خطي كه نه ماه در برابر مزدوران عراقي دفاع جانانهاي را انجام داد و دلاوراني قدرتمند را تربيت كرد. اين در حالي بود كه رزمندگان از نظر تجهيزات جنگي و امكانات تداركاتي شديداً در مضيقه بودند،
 
شهيد خرازي با شروع جنگ تحميلي بنا به تقاضاي همرزمان خود، پس از يکسال خدمت صادقانه در كردستان راهي منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولين خط دفاعي كه مقابل عراقيها در جادة آبادان- اهواز در منطقه دار خوين تشكيل شده بود  در آمد .و بعداً در ميان رزمندگان اسلام، به «خط شير» معروف شد؛ خطي كه نه ماه در برابر مزدوران عراقي دفاع جانانهاي را انجام داد و دلاوراني قدرتمند را تربيت كرد. اين در حالي بود كه رزمندگان از نظر تجهيزات جنگي و امكانات تداركاتي شديداً در مضيقه بودند،
در عمليات شكست حصر آبادان، فرماندهي جبهه دارخوين را به عهده داشت  همچنین در آزادسازي بستان بهترين مانور عملياتي را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه هاي رملي و محاصره كردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عمليات پيروزمند طريق القدس بود كه تيپ امام حسين(ع) متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشگر ارتقاء یافت و حاج حسین در مقام فرماندهی آن رشادتهای بی نظیری خلق کرد. در عمليات فتح المبين دشمن را در جاده عين خوش با همان تدبير فرماندهياش حدود 15 كيلومتر دور زد و آنها را غافلگير نمود. يگان او در عمليات بيت المقدس و  آزادسازي خرمشهر سهم بسزايي داشت. او همچنین در عمليات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتي، والفجر 4 و خيبر در سمت فرماندهي لشكر امام حسين(ع) ، رشادتهاي بسياري از خود نشان داد. تا اينكه در عمليات خيبر يك دست او در اثر اصابت تركش قطع گرديد و پيكر زخم خورده او به عقب فرستاده شد. در عمليات والفجر 8 ، لشگر امام حسين(ع) تحت فرماندهي او به عنوان يكي از بهترين يگانهاي عمل كننده  پيروزيهاي چشمگيري را در منطقه فاو و كارخانه نمك كه جزو پيچيدهترين مناطق جنگي بود، به دست آورد. در عمليات كربلاي 5 لشكر او توانست با عبور از خاكريزهاي هلالي كه در پشت نهر جاسم  ادامه داشت شكست سختي به عراقي ها وارد آورد. عبور از اين نهر عامل سقوط يكي از دژهاي شرق بصره بود كه در كنار هم قرار داشتند..
+
در عمليات شكست حصر آبادان، فرماندهي جبهه دارخوين را به عهده داشت  همچنین در آزادسازي بستان بهترين مانور عملياتي را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه هاي رملي و محاصره كردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عمليات پيروزمند طريق القدس بود كه تيپ امام حسين(ع) متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشگر ارتقاء یافت و حاج حسین در مقام فرماندهی آن رشادتهای بی نظیری خلق کرد. در عمليات فتح المبين دشمن را در جاده عين خوش با همان تدبير فرمانده ياش حدود 15 كيلومتر دور زد و آنها را غافلگير نمود. يگان او در عمليات بيت المقدس و  آزادسازي خرمشهر سهم بسزايي داشت. او همچنین در عمليات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتي، والفجر 4 و خيبر در سمت فرماندهي لشكر امام حسين(ع) ، رشادتهاي بسياري از خود نشان داد. تا اينكه در عمليات خيبر يك دست او در اثر اصابت تركش قطع گرديد و پيكر زخم خورده او به عقب فرستاده شد. در عمليات والفجر 8 ، لشگر امام حسين(ع) تحت فرماندهي او به عنوان يكي از بهترين يگانهاي عمل كننده  پيروزيهاي چشمگيري را در منطقه فاو و كارخانه نمك كه جزو پيچيده ترين مناطق جنگي بود، به دست آورد. در عمليات كربلاي 5 لشكر او توانست با عبور از خاكريزهاي هلالي كه در پشت نهر جاسم  ادامه داشت شكست سختي به عراقي ها وارد آورد. عبور از اين نهر عامل سقوط يكي از دژهاي شرق بصره بود كه در كنار هم قرار داشتند..
  
 
==نحوه شهادت ==
 
==نحوه شهادت ==
  
او با آنكه يك دست بيشتر نداشت ولي با جنب و جوش و تلاش فوق العادهاش هيچگاه احساس كمبود نمی كرد و برای تامين و تدارك نيروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراواني مينمود. سرانجام در عمليات كربلای 5 ، زماني كه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشكل مواجه شده بود، خود پيگير جدي اين كار شد، كه در همان حال خمپارهاي در نزديكياش منفجر شد و روح عاشورايي او به ملكوت اعلي پرواز كرد و اين سردار بزرگ در روز هشتم اسفندماه 1365 در جوار قرب الهي مأوا گزيد
+
او با آنكه يك دست بيشتر نداشت ولي با جنب و جوش و تلاش فوق العاده اش هيچ گاه احساس كمبود نمی كرد و برای تامين و تدارك نيروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراواني مي نمود. سرانجام در عمليات كربلای 5 ، زماني كه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشكل مواجه شده بود، خود پيگير جدي اين كار شد، كه در همان حال خمپارهاي در نزديكي اش منفجر شد و روح عاشورايي او به ملكوت اعلي پرواز كرد و اين سردار بزرگ در روز هشتم اسفندماه 1365 در جوار قرب الهي مأوا گزيد
  
 
== خصوصیات اخلاقی ==
 
== خصوصیات اخلاقی ==
  
شهيد خرازي با قرآن و مفاهيم آن مانوس بود و قرآن را با صداي بسيار خوبي قرائت ميكرد. روزهاي عاشورا با پاي برهنه به همراه برادران رزمنده خود در لشكر امام حسين(ع) در بيابانهاي خوزستان به سينه زني و عزاداري ميپرداخت و مقيد بود كه شخصاً در اين روز زيارت عاشورا بخواند. او علاوه بر داشتن تدبير نظامي، شجاعت كم نظيري داشت. با همه مشكلات و سختيها، در طول ساليان جنگ و جهاد از خود ضعفي نشان نداد. قاطعيت و صلابتش براي همه فرماندهان گردانها و محورها، نمونه و از ابهت فرماندهي خاصي برخوردار بود. حساسيت فوق العادهاي نسبت به مصرف بيت المال داشت، هميشه نيروها را به پرهيز از اسراف سفارش ميكرد حاج حسين معتقد به نظم و ترتيب در امور و رعايت انضباط نظامي بود و از اهتمام به آموزش نظامي برادران و تربيت كادرهاي كارآمد غافل نبود. او به وضع تداركات رزمندگان به صورت جدي رسيدگی ميكرد. شهيد خرازي يك عارف بود. هميشه با وضو بود. نمازش توام با گريه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نميشد. او معتقد بود؛ هر سرنوشتی که برایمان رقم می خورد و هر چه كه به سرمان ميآيد از نافرماني خداست و همه، ريشه در عدم رعايت حلال و حرام خدا دارد.  صفا، صداقت، سادگی و بی پيرايگی از ويژگيهای او بود.
+
شهيد خرازي با قرآن و مفاهيم آن مانوس بود و قرآن را با صداي بسيار خوبي قرائت ميكرد. روزهاي عاشورا با پاي برهنه به همراه برادران رزمنده خود در لشكر امام حسين(ع) در بيابانهاي خوزستان به سينه زني و عزاداري مي پرداخت و مقيد بود كه شخصاً در اين روز زيارت عاشورا بخواند. او علاوه بر داشتن تدبير نظامي، شجاعت كم نظيري داشت. با همه مشكلات و سختيها، در طول ساليان جنگ و جهاد از خود ضعفي نشان نداد. قاطعيت و صلابتش براي همه فرماندهان گردانها و محورها، نمونه و از ابهت فرماندهي خاصي برخوردار بود. حساسيت فوق العادهاي نسبت به مصرف بيت المال داشت، هميشه نيروها را به پرهيز از اسراف سفارش مي كرد حاج حسين معتقد به نظم و ترتيب در امور و رعايت انضباط نظامي بود و از اهتمام به آموزش نظامي برادران و تربيت كادرهاي كارآمد غافل نبود. او به وضع تداركات رزمندگان به صورت جدي رسيدگی ميكرد. شهيد خرازي يك عارف بود. هميشه با وضو بود. نمازش توام با گريه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نمي شد. او معتقد بود؛ هر سرنوشتی که برایمان رقم می خورد و هر چه كه به سرمان مي آيد از نافرماني خداست و همه، ريشه در عدم رعايت حلال و حرام خدا دارد.  صفا، صداقت، سادگی و بی پيرايگی از ويژگيهای او بود.
  
 
== وصیت نامه ==
 
== وصیت نامه ==

نسخهٔ ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۰

شهید حسین خرازی دهکردی در سی و یکم مردادماه ۱۳۳۶ در شهرستان اصفهان به دنیا آمد. پدرش کریم و مادرش طیبه تابش نام داشت. مسلمان شیعه بود. تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در زادگاهش گذراند و موفق به اخذ دیپلم طبیعی شد. پاسدار بود. در ۱۳۶۵/۰۱/۲۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین (ع) بود. هشتم اسفندماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به گردن شهید شد. مزار او در زادگاهش قرار دارد

تولد و دوران کودکی

سال 1336 ه.ش در يكي از محله هاي مستضعفنشين شهر شهيد پرور اصفهان بنام كوي كلم، در خانوادهاي آگاه ، متقي و با ايمان فرزندي متولد شد كه او را حسين ناميدند. از همان آغاز، كودكي باهوش و مؤدب بود.در دوران كودكي به دليل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم ديني، او نيز به اين مجالس راه پيدا كرد. از آنجا كه والدين او براي تربيت فرزندان اهتمام زيادي داشتند، او را به دبستاني فرستادند كه معلمانش افرادي متعهد ، پايبند و مراقب امور ديني و اخلاقي بچه ها بودند. علاوه بر آن، اكثر اوقات پس از خاتمه تكاليف مدرسه ، به همراه پدر به مسجد محله ؛ميرفت و به خاطر صداي صاف و پرطنيني كه داشت ، اذان گو و مكبر مسجد شد.

فعاليتهاي سياسي- مذهبی

حسين در زمان فراگيري دانش كلاسيك، لحظهاي از آموزش مسائل ديني غافل نبود. به تدريج نسبت به امور سياسي آشنايي بيشتري پيدا كرد و در شرايط فساد و خفقان دوران طاغوت گرايش زيادي به مطالعة جزوهها و كتب اسلامي نشان داد. در سال 1355 پس از اخذ ديپلم طبيعي به سربازي اعزام شد . در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازي ، فعالانه به تحصيل علوم قرآني در مجامع مذهبي مبادرت ورزيد. طولي نكشيد كه او را به همراه عدهاي ديگر بالاجبار به عمليات سركوبگرانه ظفار (در عمان) فرستادند. حسين از اين كار فوق العاده ناراحت بود و با آگاهي و شعور بالاي خود، نماز را در آن سفر تمام ميخواند. وقتي دوستانش علت را سئوال كردند در جواب گفت: اين سفر، سفر معصيت است و بايد نماز را كامل خواند. در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خميني مبني بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانه ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازي فرار كردند و به خليل عظيم امت اسلامي پيوستند. آنها در اين مدت، دائماً در تكاپوي فعالیتهای انقلابی و با تشكلهای انقلابي محل در تماس بودند.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي

شهيد حاج حسين خرازي از همان آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، درگير فعاليت در كميتة انقلاب اسلامي، مبارزه با ضد انقلاب داخلي و جنگهاي كردستان بود و لحظهاي آرام نداشت. به خاطر روحيه نظامي و استعدادي كه در اين زمينه داشت، مسؤوليتهايي را در اصفهان پذيرفت و با شروع فعاليت ضد انقلابيون در گنبد، ماموريتي به آن خطه داشت. دشمن كه هر روز در فكر ايجاد توطئهاي عليه انقلاب اسلامي بود، غائله كردستان را آفريد و شهيد حاج حسين خرازي در اوج درگيريها، زماني كه به كردستان رفت، بعد از رشادتهايي كه در زمينة آزاد كردن شهر سنندج (همران با شهيد علي رضاييان فرماندة قرارگاه تاكتيكي حمزه) از خود نشان داد، در سمت فرماندهي گردان ضربت كه قويترين گردان آن زمان محسوب ميشد، وارد عمل گرديد و در آزادسازي شهرهاي ديگر كردستان از قبيل ديواندره ، سقز ، بانه ، مريوان و سردشت نقش مؤثري را ايفا نمود و با تدابير نظامي، بيشترين ضربات را به ضد انقلاب وارد آورد.

دفاع مقدس

شهيد خرازي با شروع جنگ تحميلي بنا به تقاضاي همرزمان خود، پس از يکسال خدمت صادقانه در كردستان راهي منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولين خط دفاعي كه مقابل عراقيها در جادة آبادان- اهواز در منطقه دار خوين تشكيل شده بود در آمد .و بعداً در ميان رزمندگان اسلام، به «خط شير» معروف شد؛ خطي كه نه ماه در برابر مزدوران عراقي دفاع جانانهاي را انجام داد و دلاوراني قدرتمند را تربيت كرد. اين در حالي بود كه رزمندگان از نظر تجهيزات جنگي و امكانات تداركاتي شديداً در مضيقه بودند، در عمليات شكست حصر آبادان، فرماندهي جبهه دارخوين را به عهده داشت همچنین در آزادسازي بستان بهترين مانور عملياتي را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه هاي رملي و محاصره كردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عمليات پيروزمند طريق القدس بود كه تيپ امام حسين(ع) متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشگر ارتقاء یافت و حاج حسین در مقام فرماندهی آن رشادتهای بی نظیری خلق کرد. در عمليات فتح المبين دشمن را در جاده عين خوش با همان تدبير فرمانده ياش حدود 15 كيلومتر دور زد و آنها را غافلگير نمود. يگان او در عمليات بيت المقدس و آزادسازي خرمشهر سهم بسزايي داشت. او همچنین در عمليات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتي، والفجر 4 و خيبر در سمت فرماندهي لشكر امام حسين(ع) ، رشادتهاي بسياري از خود نشان داد. تا اينكه در عمليات خيبر يك دست او در اثر اصابت تركش قطع گرديد و پيكر زخم خورده او به عقب فرستاده شد. در عمليات والفجر 8 ، لشگر امام حسين(ع) تحت فرماندهي او به عنوان يكي از بهترين يگانهاي عمل كننده پيروزيهاي چشمگيري را در منطقه فاو و كارخانه نمك كه جزو پيچيده ترين مناطق جنگي بود، به دست آورد. در عمليات كربلاي 5 لشكر او توانست با عبور از خاكريزهاي هلالي كه در پشت نهر جاسم ادامه داشت شكست سختي به عراقي ها وارد آورد. عبور از اين نهر عامل سقوط يكي از دژهاي شرق بصره بود كه در كنار هم قرار داشتند..

نحوه شهادت

او با آنكه يك دست بيشتر نداشت ولي با جنب و جوش و تلاش فوق العاده اش هيچ گاه احساس كمبود نمی كرد و برای تامين و تدارك نيروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراواني مي نمود. سرانجام در عمليات كربلای 5 ، زماني كه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشكل مواجه شده بود، خود پيگير جدي اين كار شد، كه در همان حال خمپارهاي در نزديكي اش منفجر شد و روح عاشورايي او به ملكوت اعلي پرواز كرد و اين سردار بزرگ در روز هشتم اسفندماه 1365 در جوار قرب الهي مأوا گزيد

خصوصیات اخلاقی

شهيد خرازي با قرآن و مفاهيم آن مانوس بود و قرآن را با صداي بسيار خوبي قرائت ميكرد. روزهاي عاشورا با پاي برهنه به همراه برادران رزمنده خود در لشكر امام حسين(ع) در بيابانهاي خوزستان به سينه زني و عزاداري مي پرداخت و مقيد بود كه شخصاً در اين روز زيارت عاشورا بخواند. او علاوه بر داشتن تدبير نظامي، شجاعت كم نظيري داشت. با همه مشكلات و سختيها، در طول ساليان جنگ و جهاد از خود ضعفي نشان نداد. قاطعيت و صلابتش براي همه فرماندهان گردانها و محورها، نمونه و از ابهت فرماندهي خاصي برخوردار بود. حساسيت فوق العادهاي نسبت به مصرف بيت المال داشت، هميشه نيروها را به پرهيز از اسراف سفارش مي كرد حاج حسين معتقد به نظم و ترتيب در امور و رعايت انضباط نظامي بود و از اهتمام به آموزش نظامي برادران و تربيت كادرهاي كارآمد غافل نبود. او به وضع تداركات رزمندگان به صورت جدي رسيدگی ميكرد. شهيد خرازي يك عارف بود. هميشه با وضو بود. نمازش توام با گريه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نمي شد. او معتقد بود؛ هر سرنوشتی که برایمان رقم می خورد و هر چه كه به سرمان مي آيد از نافرماني خداست و همه، ريشه در عدم رعايت حلال و حرام خدا دارد. صفا، صداقت، سادگی و بی پيرايگی از ويژگيهای او بود.

وصیت نامه

بسم رب الصدیقین

خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام:

- ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم كلامی‌ و دعایی جز این نباید داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.»

- اگر در پیروزی‌ها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انكار خداست.

- اگر برای خدا جنگ می‌كنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش كنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر كار برای خداست گفتنش برای چه؟

- در مشكلات است كه انسانها آزمایش می‌شوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم.

- هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.

- سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تأناثثیر نامطلوبی در پیروزی‌ها دارد.

- همه ما مكلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارسایی‌ها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی می‌جنگیم نه به قصد پیروزی تنها.

- مطبوعات ما جنگ را درشت می‌نویسد، درست نمی‌نویسد.

- مسأله من تنها جنگ است و در همان جا هم مسأله من حل می‌شود.

- همواره سعی‌مان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یك الگو در نظر داشته باشیم كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند.

- من علاقمندم كه با بی‌آلایشی تمام، همیشه در میان بسیجی‌ها باشم و به درد دل آنها برسم.

وصیتنامه اول:

... از مردم می‌خواهم كه پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می‌خواهم كه آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا می‌خواهم كه ادامه‌دهنده راه آنها باشم. آنهایی كه با بودنشان و زندگی‌شان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزب‌الهی می‌خواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید.

وصیت نامه دوم :

استغفرالله، خدایا امان از تاریكی و تنگی و فشار قبر و سوال نكیر و منكر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دل شكسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را می‌دانم و بس. و بر تو توكل دارم. خدایا تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی [ره] تو فرمانده كل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر مدام كافر را از سر مسلمین بكن. خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهكاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول كن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهره‌مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم ... می‌دانم در امر بیت المال امانتدار خوبی نبودم و ممكن است زیاده‌روی كرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم كنید و آمرزش بخواهید.

و السلام

حسین خرازی - 1/10/1365


منبع

- دانشنامه فرهنگ ایثار جهاد و شهادت

- موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان ّ