انجیل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«انجیل» کتاب آسمانی حضرت عیسی (علیه‌السلام) و کتاب دینی مسیحیان است. قرآن کریم، انجیل را تصدیق نموده و پذیرش حقانیت آن را از شروط ایمان می‌داند؛ اما مفاهیمی مانند تثلیث و به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح را که در انجیل‌های موجود آمده باطل می‌داند.

تعریف انجیل

«انجیل» كلمه ای يونانى و به معنی «مژده» و بشارت، كتاب آسمانى است كه به حضرت عيسى (علیه السلام) نازل شده است. «مسيحيان» از اين جهت آنرا مژده مى دانند كه به اعتقاد آنها حضرت عيسى (علیه السلام) خود را فداى مردم كرد تا همه مردم را از آتش دوزخ برهاند، و اين كتب «اناجيل» آنها مژده بهشت است.

در کتاب‏های تاریخ ادیان و به ویژه نزد مسیحیان، کتاب‏هایی که در سده ‏های نخستین مسیحیت برای ثبت اقوال و اعمال حضرت عیسی مسیح نگارش یافتند انجیل نامیده می‏ شود. نویسندگان انجیل‏ها در نگارش شرح زندگانی حضرت مسیح از مطالبی استفاده کرده ‏اند که از طریق شاگردان او و شاهدان عینی وقایع در دسترس آنها قرار گرفته بود.[۱]

مسیحیان عقیده ندارند که عیسی کتابی به نام انجیل آورد،[۲] بلکه آنان معتقدند، بعد از عروج عیسی‏ علیه السلام، پیروان وی، اقوال، اعمال و حوادثی را که برای آن حضرت اتفاق افتاده بود به صورت روایت‏هایی شفاهی، نقل می‏ کردند و یک سنت شفاهی در بین آنها، رایج بود.[۳] تنها در نیمه دوم قرن اوّل میلادی بود که فکر کتابت این سنت شفاهی در میان پیروان مسیحیت، قوت گرفت و عده ‏ای به نوشتن اقوال و اعمال عیسی‏ علیه السلام که در آن زمان رایج بود و از سوی حواریان و شاگردان آنها نقل می ‏شد، پرداختند[۴] و این نوشته ‏ها را «انجیل» نامیدند.

انجیل از نگاه قرآن

نام كتاب «انجیل» دوازده بار در قرآن مجيد ذكر شده است، ولی هیچگاه به صورت جمع (اناجیل)، وارد نشده است و این یکی از ادلّه‏ ای است که نشان می‏ دهد، انجیل مورد نظر قرآن، غیر از انجیل‏ هایی است که مسیحیان آن‏ها را از جمله کتاب‏های مقدس خود می‏ دانند.

قرآن، «انجيل» را كتاب نازل شده از سوی خدا مى داند و همچون قرآن و تورات اصلی، نور، هدایت و موعظه برای تقوا پیشه‏ گان معرفی می کند: «...وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ * مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ»[۵] و «وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَ نُورٌ»[۶]؛ ولى آن انجيل را كتاب آسمانى مى داند كه مشتمل بر احكام و تكاليف بشر باشد و زندگى او را تنظيم كند و سر و سامان بخشد، ـ چنانكه شأن اديان الهى است ـ «وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ ...».[۷] انجيلى كه پيامبر و كتاب پيش از خود را تصديق نمايد: «وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ»[۸] و به آمدن پيامبر بعد و كتاب بعد از خود مژده دهد: «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ».[۹]

با این وجود، قرآن، مفاهیمی مانند تثلیث و به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی (ع) را که در انجیل‌های موجود وارد شده باطل و تحریف‌شده می‌داند.

انجیل یا اناجیل

قرآن يك «انجيل» را به رسمیت مى شناسد، نه «اناجيل» را؛ انجيلى كه مشتمل بر كلام خدا باشد، نه گفتار خود حضرت عيسى (علیه السلام) و رسولان، و نه انجيلى كه پس از حضرت مسیح تدوين شده باشد.

«فريد وجدى» مى نويسد: اناجيل اكنون نزد مسيحيان چهار است:

  • «انجيل متّى» توسط شخصی به نام «مَتّی» كه از همه اناجيل قديم تر و به سى سال بعد از حضرت عيسى در «اورشليم» به زبان عبرى نوشته شده است. برخی زمان تألیف این انجیل را سال‏های 80 و 90 میلادی و مکان تألیف آن را سوریه و فلسطین می ‏دانند.
  • «انجيل مرقس» توسط شخصی به نام «مَرْقُس» پس از «متّى» به زبان يونانى نوشته شد و حدود 66 میلادی منتشر گشت.
  • «انجيل لوقا» سوّمين انجيل است كه پس از آن دو انجيل در سال‏های 80 و 90 میلادی در انطاکیه نوشته شده است.
  • «انجيل يوحنّا» شصت سال پس از مسيح يعنى سال 93 میلادی توسط شخصی به نام «یُوحنّا» و در آسیای صغیر نوشته شده است.

اين چهار کتاب را مسيحيان معتبر دانند و گويند «روح الامين» (جبرئيل) اينها را به نويسندگانش به وحى آورده و اناجيل زيادى (كه تا صد انجيل گفته اند) بعداً پديد آمد و كليسا آنها را نامعتبر شمرد؛ از آن جمله است انجيل «ميلاد مريم و طفوليت مسيح» كه آن را به «متّى» نسبت دهند و گويند نسخه هاى آن مفقود شده بوده و دانشمند «نهيلو» كه آن را منتشر نموده خود به نسخه اى كه بدان اطمينان حاصل كند كه آن از «متى» است دست نيافته است. و ديگر انجيل «توما اسرائيلى» است كه دانشمند «كوتليه» نسخه اى از آن را در كتابخانه ملك یافت كه به زبان يونانى و در قرن 15 میلادی نسخه بردارى شده بوده، وى در اروپا آن را منتشر ساخت. و ديگر انجيل «ژاك اصغر» كه «گليوم بوستل» آن را در سفرهاى توريستى خود به دست آورد و به سال 1552 میلادی در شهر بال سوئز به چاپ رساند و سپس در «استراسبورگ» آلمان چاپ شد و مسيحيان عليه گليوم شورش کردند كه وى آن را جهت لكه دار ساختن دين مسيح منتشر نموده و پس از آن دانشمند «نياندر» با تغييراتى آن را مجدداً به چاپ رساند.

«انجيل يوحنا» مختصرى از اتفاقات مهم مربوط به زندگى مسيح علیه السلام را دارد، به اضافه تعليمات روحانى و اوامر او كه در ساير اناجيل بدان توجهى نشده است. «انجيل يوحنا» بيش از ديگر اناجيل به الوهيت «مسيح» متعرض شده و مقاومت «فريسيان» در برابر مسيح و گفته هاى او در هفته پيش از واقعه صليب و ماجراى احياى ايلعاذر را به تفصيل ذكر مى كند؛ ولى برخى مطالب را چون داستان ميلاد و صعود مسيح و «عشاء ربّانى» و از اين قبيل عجايب كه سه انجيل ديگر آورده اند متعرض نشده. و از اين رو محققان گفته اند كه «يوحنا» از آن سه متاخرتر است و معلوم مى شود نويسندگان انجیل يوحنا به مطالب آن سه آگاه بوده اند و نخواسته اند تكرار كنند.

به هر حال هيچ يك از چهار انجيل معروف، در زمان حضرت مسيح نوشته نشده ولى خود مسيحيان مدعي اند كه «لوقا» و «مرقس» از شاگردان وى بوده اند. با آن که انجیل‏های مَرْقس، متی و لوقا به دلیل ساختار و نحوه نقل کارها و سخنان عیسی ‏علیه السلام، «اناجیل هم‌نوا و نظیر»، نامیده می ‏شوند،[۱۰] و اصل همه آنها به زبان یونانی نوشته شده است،[۱۱] با این همه میان یک انجیل با انجیل دیگر تناقضات فراوان وجود دارد و در آنها اطلاعات تاریخی مبهم، شباهت با افسانه‏ های خدایان مشرکان، حوادث ساختگی برای اثبات تحقق یافتن پیش‏گویی‏ های عهد قدیم و... موجود است.[۱۲]

اما يكى از اناجيل، «انجيل بَرنابا» است كه «پاپ جلاسيوس» كه به سال 492 ميلادى بر تخت پاپى نشست آن را تحريم نمود، بدين جهت كه آن با ديگر اناجيل مخالف بود؛ زيرا آن انجيل «كشته شدن مسيح» و «غفران ذنوب محض در آمدن به دين مسيح» را رد مى كرد، و به آمدن «پیامبر اسلام» تصريح داشت.

اين انجيل قرنها ناپديد بود تا در قرن 16 ميلادى اسقفى به نام «فِرامارینو» يك نسخه آن را به زبان ايتاليائى در كتابخانه «اسكوتز» پنجم بدست آورد[۱۳] و در آستين خود پنهان كرد و در فرصت هاى مناسب آن را بدقت مطالعه كرد و در پرتو آن به دین اسلام هدايت يافت و در اوائل قرن 18 میلادی نيز نسخه اى از آن به زبان اسپانيائى به دست آمد و پس از آن توسط دكتور «منكهوس» به زبان انگليسى ترجمه شد و به سال 1908 م. دكتر خليل سعادت آن را به زبان عربى ترجمه كرد و اخيراً دانشمند ارجمند حيدر قلى‌خان سردار كابلى (متوفای ۱۳۷۲ ق)، آنرا به فارسى ترجمه نمود و در كرمانشاه به چاپ رسيد.[۱۴]

هر چند دانشمندان مسلمان، انجیل برنابا را انجیل نازل شده بر حضرت عیسی نمی‏ دانند؛ ولی از دیدگاه آنان این انجیل بیشتر از سایر انجیل‏ها با واقعیت‏های تاریخی، تطابق دارد.

انجیل در روایات

از امام صادق (علیه السلام) روايت شده كه انجيل در شب دوازدهم ماه رمضان نازل شده است.[۱۵]

امام رضا (علیه السلام) در آن جلسه بحث و مناظره كه مأمون ترتيب داده بود به «جاثليق» گفت: هيچ مى دانى اين اختلاف كه در انجيل ديده مى شود از كى شروع شده؟ گفت: نمى دانم، فرمود: همان روزى كه انجيل (به دست یهود) ناپديد شد، ملت نصارى نزد علماى خود آمدند و گفتند: حال كه «عيسى» كشته شد و انجيل را هم از دست داديم و شما علماى ما هستيد، از انجيل چه داريد؟ «لوقا» و «مرقابوس» گفتند: هيچ واهمه نداشته باشيد كه انجيل در سينه ما است و تمامى «اسفار» آن را به شما خواهيم رساند و شما كليساها را خالى مگذاريد. سپس لوقا و مرقابوس و يوحنّا و متّى دور هم نشستند و اين انجيل را ساختند و در اختيار شما گذاشتند در صورتى كه اين چهار نفر شاگردان شاگردان اول «مسيح» بودند... .

نقل است كه در انجيل آمده كه خداوند فرمود: چرا به دين عمل نمى نمائيد و همواره خطا مى كنيد، مگر نمى دانيد كه عذاب من در انتظار شما است؟ حكم به جور و ستم مكنيد كه از جانب من به عذاب شما حكم خواهد شد، به همين پيمانه اى كه به مردم مى دهيد برايتان پيمانه داده شود و طبق همين قضاوت خودتان عليه شما قضاوت خواهد شد.[۱۶]

بر خلاف قرآن که آیات آن به صورت تدریجی و در غیر الواح و صحف نازل شده و به همین دلیل فرقان نامیده می‏شود انجیل یکباره و در ورق نازل شده است(بحارالأنوار14/284) از دیدگاه احادیث در کتاب انجیل به مسائلی چون اقامه نماز، امر به معروف، نهی از منکر، تحریم حرام و تحلیل حلال، امر شده و موعظه‏ها و امثال متعددی آمده است؛ با این همه به حکم قصاص، حدود وارث، اشاره‏ای نشده است. (بحارالأنوار14/234) و در عوض به پیروان عیسی‏علیه السلام امر شده که به شریعت تورات عمل کنند(مائده/46) مگر قسمت‏هایی که توسط آن حضرت، نسخ شده است.(آل عمران/3) این احکام نسخ شده،عبارتند از: حرمت کار کردن در روز شنبه، خوردن پیه حیوانات و پرندگان که در دین عیسی‏علیه السلام حلال شده‏اند.(بحارالأنوار14/246). بر اساس احادیث اسلامی، انجیل در اختیار پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم بود و پس از او در اختیار ائمه معصوم‏علیهم السلام قرار گرفت(کافی1/224) و به هنگام ظهور امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ظاهر خواهد شد.(علل الشرایع1/161) با این که از دیدگاه احادیث، انجیلی که بر عیسی‏علیه السلام، نازل شده، غیر از انجیل‏های موجود در عهد جدید و مورد استناد مسیحیان می‏باشد(الاحتجاج2/412و 413)؛ ولی در برخی اوقات ائمه معصوم‏علیهم السلام در مناظرات‏شان با مسیحیان به همین انجیل‏های موجود، استناد کرده و آنان را محکوم کرده‏اند.(الاحتجاج2/411).

دانشمندان اسلامی ضمن تأکید بر این که انجیل اصلی یکی بوده و آن همان است که از جانب خداوند بر حضرت عیسی‏علیه السلام نازل شده است(الجامع لأحکام القرآن:4/6؛ المیزان:3/215) در مورد انجیل‏های موجود دو احتمال داده‏اند؛ احتمال اوّل این است که بسیاری از قسمت‏های انجیل اصلی توسط نویسندگان بعدی اناجیل حذف شده وخرافات زیادی بر آن افزوده شده و همین امر سبب شده تا ارزش خود را از دست بدهد(الجامع لاحکام القرآن4/6، جامع البیان عن تأویل آی القرآن4/263) و اوصافی چون نور، موعظه و هدایت بودن را نداشته باشد. احتمال دوم این است که انجیل اصلی به کلّی به فراموشی سپرده شده و به جای آن کتاب‏های دیگری توسط پیروان کلیسا نوشته شده است(تاریخ یعقوبی1/68و 69، مروج الذهب1/320، ملل و نحل:1/221، کشف الظنون1/176، اظهار الحق 1/126تا 139) از میان دو احتمال بالا، احتمال دوم به دلیل مطابقت با وقایع تاریخی بیشتر مورد قبول واقع شده است(المیزان فی تفسیر القرآن3/215، الهدی إلی دین المصطفی1/67تا 71و 267)، با این همه، در استناد این انجیل‏ها به حواری‏ها و یا شاگردان آن‏ها، شک و تردید، وجود دارد؛ زیرا اوّلاً، این اناجیل در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم رسمیت یافته‏اند(دین مسیح/47و 48) و آثار خطی باقی مانده از آنها مربوط به قرن سوم میلادی است و قبل از این دوره اثری از این انجیل‏ها به دست ما نرسیده است.

بنابراین مدت دو قرن در معرض اشتباهات استنساخ و تغییرات احتمالی برای وفق دادن متن با نظریات بانیان و اصول خداشناسی فرقه و... بوده است(تاریخ تمدن3/654) و نمی‏توانند سند صحیحی داشته باشند ثانیاً، نام بیشتر کتاب‏های یونانی صریحاً به نویسنده آنها اضافه می‏شود، مثلاً می‏گویند: ایلیاد هومر وجمهوری افلاطون؛ این در حالی است که برای انجیل‏ها از این شیوه استفاده نمی‏کنند، بلکه از حرف اضافه( Kata) که در زبان یونانی«به روایت متی یا به روایت لوقا و یا ... معنی می‏دهد» به کار می‏برند و گویا بدین شیوه از نسبت دادن این کتاب‏ها به نویسندگان سنتی آنها می‏پرهیزند(عیسی اسطوره یا تاریخ/19و 20).

ثالثاً، انجیل‏های دیگری مانند انجیل برنابا وجود دارد که با انجیل‏های چهارگانه، تعارض دارند و ترجیح این انجیل‏ها بر انجیل‏های غیر رسمی هیچ مرجّحی ندارد(المنار6/35).

پانویس

  1. انجیل لوقا، 41.
  2. کلام مسیحی، 49-50.
  3. تکوین الاناجیل، 24، کلام مسیحی، 43.
  4. تکوین الاناجیل، 30.
  5. (سوره آل عمران/3و4)
  6. (سوره مائده/46)؛
  7. (مائده/47)
  8. (مائده/46)
  9. (سوره اعراف/157).
  10. کلام مسیحی، 42.
  11. تاریخ تمدن، 3/654.
  12. تاریخ تمدن، 3/655.
  13. سیر تاریخی انجیل برنابا، 7-9.
  14. قاموس قرآن.
  15. الکافی، 4/157؛ من لا یحضره الفقیه، 4/193.
  16. بحارالانوار، 14 و 77 و 98.

منابع