اولو الالباب

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«اولوا الالباب» از واژگان قرآنی به معنای صاحبان عقل و خردمندان دارای بینایی جان، در مقابل نادانان و کوردلان در پذیرش حق است.

معنای اولواالالباب

در ترکیب «أُولُوا الْأَلْبابِ»، کلمه «اولوا» اسم جمع است؛ یعنی مفردی است که دلالت بر معنای جمع دارد؛ چون مفردش «ذو» به معنای صاحب است. «اولوا» نیز به معنای صاحبان می‌باشد.

«اَلباب» به معنای عقول، جمع «لُبّ» است. راغب می گوید: «الباب» یعنی عقل خالص و عقلی که از هر آلودگی پاک است. «لُبّ» به معنای اصل و مغز هر چیزی است.[۱] و نیز گفته شده «الباب» از ریشه «لبب» به معنای مغز است، مثل مغز بادام و... و در اصطلاح قرآنی به معنای عقول، عقل، عقل خالص و پاک آمده است. لذا «اولواالباب» به افراد صاحب تفکر و اندیشه و درک، اطلاق می شود.[۲]

نامگذارى به عقل پاک و خالص براى اين است كه عقل و خرد، خالص كننده‏ همه معانى است كه در وجود انسان هست. گفته‏ اند مفهوم واژه «لُب» برتر و والاتر از معنى عقل است؛ هر لُبّى عقل است و هر عقلى لُبّ نيست؛ لذا خداى تعالى فهميدن و درک احكامى كه عقل‏ هاى كامل و پاک، آنها را مى ‏فهمند، مربوط به «أُولُوا الْأَلْباب» می داند، يعنى فرزانگان و صاحبان عقول و خردهاى كامل.[۳]

«لُبّ» در انسان‏ ها به معناى عقل است، چون‏ عقل در آدمى مانند مغز گردو است نسبت به پوست آن، و لذا در قرآن «لب» به همين معنا استعمال شده، و گويا كلمه عقل به آن معنايى كه امروز معروف شده يكى از اسماء مستحدثه است، كه از راه غلبه استعمال اين معنا را به خود گرفته، و به همين جهت كلمه عقل، در قرآن نيامده، و تنها افعال مشتق شده از آن در قرآن استعمال شده است، مانند «يعقلون».[۴]

اگرچه همه افراد (جز ديوانگان) صاحب عقل ‏اند، اما «اولوا الالباب» به همه آنها گفته نمى‏ شود. بلكه منظور آنهايى هستند كه عقل و خرد خود را به كار مى ‏گيرند و در پرتو اين چراغ پر فروغ، راه زندگى و سعادت را مى ‏يابند.[۵]

کلمه «أُولي الْأَلْبابِ» ۱۶ بار در قرآن کریم به کار رفته و هر مرتبه همراه با يك كمال و وصفى بيان شده است.

۴. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۷۹.    
۵. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.    
۶. ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۶۹.    
۷. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۷.    
۸. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۰.    
۹. ↑ مائده/سوره۵، آیه۱۰۰.    
۱۰. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۱۱۱.    
۱۱. ↑ رعد/سوره۱۳، آیه۱۹.    
۱۲. ↑ ابراهیم/سوره۱۴، آیه۵۲.    
۱۳. ↑ صاد/سوره۳۸، آیه۲۹.    
۱۴. ↑ صاد/سوره۳۸، آیه۴۳.    
۱۵. ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۹.    
۱۶. ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۱۸.    
۱۷. ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۲۱.    
۱۸. ↑ غافر/سوره۴۰، آیه۵۴.    
۱۹. ↑ طلاق/سوره۶۵، آیه۱۰.   

ویژگی‌های اولواالالباب

قرآن کریم در آیات 19 تا 22 سوره رعد، برخی از صفات و ویژگی های «اولوا الالباب» و صاحبان خرد را بیان می کند:

«أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ * وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ * وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ». خردمندان، كساني اند كه به پيمان با خداى پايبند بوند و پيمان نشكنند و به هر موردى كه خدا امر فرموده رابطه برقرار كنند (و به هر جا كه به گسستن امر كرده بگسلند) و از خداى بترسند و از سختى حساب قيامت هراسناك باشند. و كسانى كه جهت نيل به رضاى خداوندگار خويش شكيبائى پيشه كنند و نماز را بپاى دارند و از آنچه خدا روزيشان كرده پنهان و آشكار انفاق نمايند و در برابر بدى نيكى پاداش دهند. آنانند كه سراى آخرت، بهشت عدن از آن آنان باشد.[۶]

ـ تذکر پذیر

«إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ‏»؛ تنها صاحبان انديشه متذكّر مى ‏شوند.(8)

ـ وفا به عهد الهی

«الَّذينَ يُوفُونَ‏ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْميثاقَ»؛ آن ها كه به عهد الهى وفا مى‏ كنند، و پيمان را نمى ‏شكنند.(9)

ـ برقراری پیوندهای الهی

«وَ الَّذينَ يَصِلُونَ‏ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» و آن ها كه پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار می دارند.(10)

ـ ترس از خدا

«وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ»؛ و از پروردگارشان مى ‏ترسند.(11)

ـ ترس از بدی حساب

«وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ»؛ و از بدى حساب (روز قيامت) بيم دارند.(12)

ـ صبر برای خدا

«وَ الَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ»؛ و آن ها كه به خاطر ذات (پاك) پروردگارشان شكيبايى مى ‏كنند.(13)

ـ برپا داشتن نماز

«وَ أَقامُوا الصَّلاةَ»؛ و نماز را برپا مى ‏دارند.(14)

ـ انفاق علنی و سرّی

«وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً»؛ و از آنچه به آن ها روزى داده ‏ايم، در پنهان و آشكار، انفاق مى ‏كنند.(15)

ـ نیکوکاری

«وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ»؛ و با حسنات، سيئات را از ميان مى‏ برند.(16)

ـ یاد خدا در هر حال

«الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ»؛ همان ها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيده ‏اند، ياد مى ‏كنند.(17)

ـ تفکر در آسمان و زمین

«وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً»؛ و در اسرار آفرينش آسمان ها و زمين مى ‏انديشند؛ (و مى ‏گويند) بار الها! اينها را بيهوده نيافريده ‏اى.(18)

ـ دعای اولوا الالباب

«رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي‏ لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى‏ رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ»؛ پروردگارا! ما صداى منادى (تو) را شنيديم كه به ايمان دعوت مى‏ كرد كه: «به پروردگار خود، ايمان بياوريد!» و ما ايمان آورديم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدی هاى ما را بپوشان! و ما را با نيكان (و در مسير آن ها) بميران‏. پروردگارا! آن چه را به وسيله پيامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا كن! و ما را در روز رستاخيز، رسوا مگردان! زيرا تو هيچ گاه از وعده خود، تخلف نمى ‏كنى‏.(19)

ـ استجابت دعا

«فَاسْتَجابَ‏ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا في‏ سَبيلي‏ وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ»؛ خداوند، درخواست آن ها را پذيرفت؛ (و فرمود) من عمل هيچ عمل‏كننده ‏اى از شما را، زن باشد يا مرد، ضايع نخواهم كرد؛ شما همنوعيد، و از جنس يكديگر! آن ها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانه ‏هاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، به يقين گناهانشان را مى‏ بخشم؛ و آن ها را در باغ هاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى است، وارد مى‏ كنم. اين پاداشى است از طرف خداوند؛ و بهترين پاداش ها نزد پروردگار است.(20)

ـ سرانجام نیک

«أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ»؛ پايان نيک سراى ديگر، از آن آنهاست.(21)

ـ همراه خانواده در بهشت

«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ‏ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ»؛ (همان) باغ هاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مى ‏شوند؛ و هم چنين پدران و همسران و فرزندان صالح آن ها.(22)

ملائکه در محضر آن ها و بر آن ها دورد می فرستند

«وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»؛ و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى ‏گردند (و به آنان مى ‏گويند) سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان! چه نيكوست سرانجام آن سرا (ى جاويدان).(23)

8. رعد: 13/ 19.

9. رعد: 13/ 20.

10. رعد: 13/ 21.

11. رعد: 13/ 21.

12. رعد: 13/ 21.

13. رعد: 13/ 22.

14. رعد: 13/ 22.

15. رعد: 13/ 22.

16. رعد: 13/ 22.

17. آل عمران: 3/ 191.

18. آل عمران: 3/ 191.

19. آل عمران: 3/ 193 و 194.

20. آل عمران: 3/ 195.

21. رعد: 13/ 22.

22. رعد: 13/ 23.

23. رعد: 13/ 23 و 24.

«يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ‏»؛[۷] (خدا) دانش و حكمت را به هر كس بخواهد مى ‏دهد؛ و به هر كس دانش داده شود، خير فراوانى داده شده است. و جز خردمندان متذكر نمى ‏گردند.

قرآن کریم درباره­ خصوصیات و ویژگی­های «اولوا الالباب» در آیاتی غیر از آیات سوره­ مبارکه رعد، که بدان اشاره شد؛ می فرماید: «لَقَدْ كانَ في‏ قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ؛ در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان انديشه بود!».[۸] در این آیه شریفه به یکی دیگر از ویژگی­ها و خصایص صاحبان خرد ناب اشاره دارد، و در تبیین آن می­ فرماید: این افراد «اهل عبرت و توصیه پذیری» هستند، و داستانهای قرآن را به ­صورت دقیق مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهند و از آن درس عبرت می گیرند.

چنانچه از آیه ­ای دیگر استفاده می شود که صاحب عقل و خرد ناب، «اهل تهجد و عبادت» است: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‏؛ (آيا چنين كسى با ارزش است) يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام، از عذاب آخرت مى ‏ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: «آيا كسانى كه مى‏ دانند با كسانى كه نمى‏ دانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مى‏ شوند».[۹]

در جای دیگری نیز دربارۀ آنان می فرماید: «الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار؛ همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيده ‏اند، ياد مى ‏كنند؛ و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى‏ انديشند؛ (و مى‏ گويند:) بار الها! اينها را بيهوده نيافريده‏اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!».[۱۰]

صاحب عقل و خرد ناب بر اساس برنامه­ دقیق زندگی که برای خودش ترسیم کرده است، «آینده نگر» است. چراکه قرآن درباره­ این ویژگی آن­ها می فرماید: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْباب‏؛ و زاد و توشه تهيه كنيد، كه بهترين زاد و توشه، پرهيزكارى است! و از من بپرهيزيد اى خردمندان!».[۱۱] لذا آن­ها در اثر رعایت احکام الهی برای خود توشه جمع می کنند تا آخرت خود را آباد کنند.

اولو الالباب در روایات

  • شبانه روز خردمند

پيغمبراسلام (ص) فرمود: «شايسته است كه شخص خردمند اوقات شبانه روز خود را به چهار بخش تقسيم كند:

در بخشى با خداى خود راز و نياز كند و بخش ديگر را به حسابرسى خود بپردازد و سومين بخش را به همنشينى با دانشمندى كه او را در امر دينش يارى دهد صرف نمايد و بخش چهارم را صرف در لذت هاى حلال كند».

  • عمل اندک صاحب خرد مقبول است.

امام كاظم (ع) فرمود:

«عمل اندك از خردمند مقبول و عمل بسيار از اهل هوا و هوس و جهالت مردود است».

  • ویژگی های خردمند در بیان پیامبر اکرم (ص)

پيغمبر اسلام (ص) فرمودند:

«از صفات خردمند اينست كه چون با جهالت جاهلان برخورد كند حلم ورزد و از ظلم ظالم گذشت بمورد كند و با زير دستان فروتن باشد و از همگنان در نيكى پيشتاز باشد و چون بخواهد سخن گويد در آغاز بينديشد. اگر سخن خير است بگويد و سود برد و اگر شر است سكوت كند و سالم ماند».

  • شیوه خردمندانه در اقدام به امور

اميرالمؤمنين (ع) فرمود:

«شخص خردمند به كسى كه ممكن است سخن او را باور نكند مطلبى بازگو ننمايد و از كسى كه ممكن است خواسته اش را رد كند چيزى نخواهد و به كارى كه موجب عذرخواهى شود اقدام ننمايد و به كسى كه شايسته نيست اميدوار نباشد».

  • خردمند زیرک است

امام صادق (ع) فرمود:

«خردمند از يك سوراخ دو بار گزيده نشود».[۱۲]

  • خردمند دیندار است

و نيز فرمود: «خردمند خواه ناخواه دين دارد و كسى كه دين دارد به بهشت خواهد رفت».

  • بریدن از خردمند = پیوستن به نادان

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «قطع ارتباط از خردمند مساوى است با پيوستن به نادان».

  • هدف خردمند از سفر

ونيز آن حضرت فرمود: «خردمند جز به يكى از سه هدف سفر نكند: سامان دادن امر معاش خود يا پيشرفتى در امور آخرتش يا لذّتى مشروع و حلال».

  • خردمند صادق است.

امام كاظم (ع) فرمود:

«خردمند دروغ نگويد گرچه مطابق هواى دلش و بسودش باشد».

  • نمی شود همه خردمند باشند

امام عسكرى (ع) فرمود: «اگر همه مردم خردمند بودند دنيا خراب ميشد». [۱۳]

  • خردمند واقعی موحد است

در زمان پيغمبر (ص) مردى نصرانى از اهل نجران به مدينه آمد، وى زبانى گويا و وقار و هيبتى چشمگير داشت، به حضرت عرض شد: او چه مرد خردمندى است! حضرت به تندى بگوينده فرمود: ساكت باش، خردمند كسى است كه خدا را به يكتائى بشناسد و از او اطاعت كند.[۱۴]

  • خردمند پند گیر است

اميرالمؤمنين (ع): «خردمند كسى است كه آزمونها وى را پند دهند».[۱۵]

از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است، مصداق روشن و آشکار اولوا الالباب، شیعیانی هستند که به ولایت امامان به طور عموم و امام علی علیه‌السّلام به طور ویژه ایمان آورده و با آن حضرت بیعت نموده و بر بیعت خویش باقی مانده‌اند.[۱۶]

پانویس

  1. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، محقق: داوودی، انتشارات: دار الشامیه ـ بیروت، ص 733.
  2. قرشی، قاموس قرآن، انتشارات: دار الکتب الاسلامیه ـ تهران، ج 6، ص 176.
  3. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 733.
  4. طباطبایی، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، ج ‏2، ص 607.
  5. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ج 2، ص 342.
  6. رعد: 19-22.
  7. بقره: 2/ 269.
  8. یوسف/111.
  9. زمر/9.
  10. آل عمران/191.
  11. بقرة/197.
  12. مرحوم مجلسی بحارالانوار:1/129 ـ 138
  13. مرحوم مجلسی، بحارالانوار :1/91 تا 143
  14. مرحوم مجلسی، بحارالانوار:77 / 158
  15. زمخشری، ربيع الابرار:3/140
  16. شرح الأخبار، نعمان مغربی، فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام‌، ج۳، ص۴۷۳.    


منبع

- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.

- مرحوم مجلسی، بحارالانوار

- زمخشری، ربیع الابرار

"خردمندان"، سایت پرسمان قرآن.

"ویژگی های اولوالالباب در قرآن"، سایت خبرگزاری حوزه

مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۰۷، برگرفته از مقاله «اولواالالباب و وعده‌های خدا».