کمیت اسدی
«کُمیت بن زید اسدی» (۱۲۶-۶۰ ق)، از شعرای نامدار شیعه در قرن دوم هجری و معاصر با امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهمالسلام بود. او در بدیههسرایى شاعرى چیره دست و پرتوان بود و با توانایى شعرى بالایى که داشت، در هرجا و زمینه مناسب، به نشر فضائل اهل بیت علیهمالسلام و افشاى ستمگران بنی امیه مىپرداخت. مشهورترین اشعار او به «هاشمیات» مشهور است که در آن، مدایح و قصایدی درباره اهل بیت سروده است.
محتویات
زندگینامه
کمیت بن زید اسدی در سال ۶۰ هجرى در کوفه و در قبیله «بنى اسد» چشم به جهان گشود. از دوران خردسالى، با شاعر بلندپایه «فرزدق» و شعرهاى او آشنا شد و قدم در وادى شعر و ادب گذاشت، به گونه اى که از همان آغاز، نامش بر سر زبانها افتاد و بستگان نزدیکش هم به جنبه هاى برجسته فکر و ذوق و دیدگاه او، پى بردند.
«کمیت اسدى»، دوران سه امام معصوم یعنی امام سجاد علیه السلام، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام را درک کرد، و دل و جان و ذوق و زبان خود را وقف ترویج مکتب ائمه و نشر فضائل خاندان پیامبر نمود. امامان نیز به وى عنایت خاصى داشتند و او را حمایت و ستایش مى کردند. روزى که کمیت، قصیده معروف خویش (من لقلب متیم مستهام) را در محضر امام زین العابدین علیه السلام خواند، حضرت فرمود: ما از پاداش خدمت تو ناتوانیم، اما خداوند از اجر سروده تو ناتوان نیست. خدایا کمیت را از کرم خویش محروم مگردان. و آنگاه دستور داد تا مبلغى به عنوان صله به او دادند، همراه با یک دست لباسى که با بدن مطهر امام، متبرک شده بود.
وقتى در مدینه خدمت امام باقر علیه السلام رسید و قصیده اش را برای امام خواند، آن حضرت او را مورد تفقد و دلجویى و محبت قرار داد و دعایش کرد. دعاى امام این بود که: «تا وقتى که از اهل بیت و حق دفاع مى کنى، روح القدس پشتیبان و تاییدکنندهات باد!» این گونه برخوردها، نشان دهنده جایگاه والا و قدر و منزلت او نزد ائمه علیهمالسلام بود.
همچنین شعری را نزد امام صادق علیه السلام خواند و امام، تعلیقهاى هم بر سروده او زد، سپس شعرش را ستود و در حق او دعا کرد.[۱]
یک بار هم که در «منا» خدمت حضرت صادق علیه السلام رسید، یکى از اشعارش را که در مدح اهل بیت بود خواند و چون به مقطعى رسید که حوادث جانسوز کربلا و مظلومیت شهداى عاشورا را بازمى گفت، امام با چشمانى گریان دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که گناهان گذشته و آینده و پنهان و آشکار کمیت را ببخشاید و او را مورد لطف و عنایت و رضایت خویش قرار دهد.[۲]
برخى از جهاتى که به کمیت اسدى شخصیت والا و محبوب بخشیده بود، از این قرارند: حافظ قرآن بودن؛ فقیه و دین شناس بودن؛ سخنورى و شیوایى بیان؛ نسّابه بودن و آگاهى از تبارشناسى؛ خوشنویسى و کتابت زیبا؛ مهارت در علم کلام و جدل با مخالفان؛ تیراندازى و تکسوارى؛ شجاعت و بىباکى؛ کرم و سخاوت.[۳]
این خصال برجسته، شخصیت او را ممتازتر ساخته بود و نشانه غناى محتوا و جامعیت این دوستدار اهل بیت و مدافع حریم ولایت بود. دلیرى او در ورود به عرصه پرخطر انتقاد از حکام جور، و نشر فضایل اهل بیت عصمت مشهود بود و بدین سبب، پیوسته در تعقیبش بودند و او پیوسته در هجوم و گریز، موسى وار به هدایت مى پرداخت و در این راه، خانه به دوش بود.
مرحوم علامه امینى درباره زندگى و وفات کمیت اسدى چنین مى نگارد: «کمیت، در سال شصتم هجرى، در همان سال شهادت سبط شهید امام حسین علیه السلام، تولد یافت و در سال ۱۲۶ هجرى در زمان خلافت مروان بن محمد به شهادت رسید. در دنیا خوشبخت زیست و عمرى خداپسند و حیاتى سعادتمندانه داشت و همه حیاتش را در راهى که خدا برایش برگزیده بود، گذراند و تا توانست، به هدایتگرى مردم پرداخت و به برکت دعاى امام زین العابدین علیه السلام شربت شهادت نوشید». پسر کمیت نقل مى کند که در واپسین لحظات حیات پدرم بالاى سرش بودم، آخرین نفسها را مى کشید؛ بیهوش مى شد و لحظه اى که به هوش مى آمد، سه بار مى گفت: «اللّهم آلَ محمداً».[۴]
شعر کمیت اسدی
سروده های کمیت اسدی سرشار از روح حماسه و معنویت و فضیلت بود و چونان درفشى افراشته، به حق فرا مى خواند و ناشایستگى بنى امیه را براى حکومت بر مسلمین مطرح مى ساخت. اشعار او آفاق را درمى نوردید و زبان به زبان در میان شیعیان مطرح مى شد و این یکى از بزرگترین موفقیتهاى او در سرودن شعر مکتبى و موضعدار بود. گفته اند که در کوفه، هر کس شعر کمیت را نمى دانست، او را شیعه نمى دانستند.
جاحظ گفته است: «کمیت نخستین کسى است که در شیعه باب مناظره و احتجاج و جدل مکتبى و دینى را گشود». محمد العیساوى الجمى مىگوید: «شعر او تنها عاطفى مانند بقیه شعرا نیست، بلکه شعر او شعرى مذهبى، ذهنى و عقلى است که بیانگر عقاید معین و اسلوب صحیح و ایمان قلبى او مىباشد که به سبب آن، زندگى نمود و به شهادت رسید». و دیگرى گفته است: «کمیت، اولین کسى است که در شعرش، آشکارا از محبت اهل بیت دم زده است».
یکى از سروده هاى معروف کمیت، قصیده «هاشمیات» است. این شعر بلند، خیلى سریع در زمان خود او پخش و همه جا مطرح شد، چرا که ستمها و زشتیهاى امویان را برملا ساخته بود و به خاطر همین، شاعر از سوى طاغوتهاى اموى تحت تعقیب بود و براى سرش جایزه تعیین کرده بودند. در جایى از این شعر، مى گوید: «در عشقورزى به آل محمد صلی الله علیه وآله، انگشت نما شده ام. گروهى مرا به سبب دوستى با خاندان رسول تکفیر مى کنند، اما تکفیر و عیبجویى آنان در نظرم هیچ است».
جلوه و نماى اصلى اشعار و قصاید او، شرح وقایع کربلا است که به نحوى نشان از مبارزات فرهنگى این شاعر بزرگ در زمان امام سجاد(ع) به بعد مىباشد. شهید مرتضی مطهری در مورد او نوشته است: «کمیت اسدى دارد با اشعارش مکتب حسین علیه السلام را نشان مى دهد. کمیت اسدى با همان اشعارش از یک سپاه بیشتر براى بنى امیه ضرر داشت. این مرد، کى بود؟ یک روضه خوان بود، اما چه روضه خوانى؟ شعرى مى گفت که تکان مى داد دنیا را، تکان مى داد دستگاه خلافت وقت را. این مرد، به خاطر همین اشعار و همین نوع مرثیه خوانى، چه سختیها کشید و چه روزگارها دید و به چه وضع او را کشتند...».[۵]
مجموعه سرودههاى کمیت به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدى» توسط دکتر داود سلّوم در چهار جلد گردآورى شده است.
پانویس
- ↑ ادب الطف، جواد شبر، ج ۱، ص ۱۸۴.
- ↑ الغدیر، امینی، ج ۲، ص ۱۹۳.
- ↑ تلخیص شده از: «کمیت اسدى، حدیث حریت»، ص ۱۹۰.
- ↑ درباره شخصیت کمیت، از جمله مى توانید به منابع زیر مراجعه کنید: «الکمیت بن زید الاسدى، بین العقیدة والسیاسة»، على نجیب عطوى، «اعیان الشیعه»، سید محسن امین، ج ۹، ص ۳۳، «کمیت اسدى، حدیث حرّیت»، محمد صحتى.
- ↑ ده گفتار، مطهری، ص ۲۱۵.
منابع
- جواد محدثى، ماهنامه کوثر، شماره ۱.
- "کمیت بن زید"، ویکی نور.