کظم غیظ (فرو بردن خشم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«کظم غیظ» از محاسن اخلاقی و در اصطلاح به معنی خودداری از اظهار خشم و نگه داشتن آن در دل و ترتیب اثر ندادن به آن است. عزت و بزرگی، عدم تحمل فشارهای جسمی و روحی، حفظ وحدت و اخوت دینی، از آثار برجسته فروبردن خشم است.[۱]

مفهوم‌شناسی

"کظم" در لغت عربی به معنی گلو یا محل خروج نفس است، «کظمَ فلان» یعنی نفس او بند آمد و ساکت شد.[۲] "غیظ" هم به معنی خشم و غضب شدید و حرارتی است که انسان آن را از فوران و جوشش خون قلبش می‌فهمد و در می‌یابد.[۳] پس «کظم غیظ» یعنی حبس و نگهدارى خشم.

اصطلاح «کظم غیظ» یعنی خودداری از اظهار خشم و نگه داشتن آن در دل است.[۴] انسان در روابط اجتماعی با دیگران، بعضاً با عملکرد غلط آنها و خطاهایی دور از انتظار مواجه می‌شود و این باعث عصبانی شدن فرد می‌گردد. در چنین حالتی، وظیفه اخلاقی و دینی انسان این است که خشم را آشکار نکند و به آن ترتیب اثر ندهد.[۵]

ضرورت کنترل غضب

کمتر صفتی از صفات رذیله به اندازه غضب ویرانی به بار می‌آورد و اگر فهرستی از آثار سوء غضب نوشته شود معلوم می‌گردد که این آثار از بسیاری از اخلاق رذیله بیشتر است.[۶]

عصبانی شدن انسان یا برای دفع اذیت و ضرر است، یا برای انتقام؛ اگر این خشم نسبت به کسی باشد که ضعیف‌تر است، در این حالت خون منبسط شده و رنگ شخص عصبانی، سرخ می‌شود؛ ولی اگر این عصبانیت نسبت به کسی باشد که قوی‌تر از اوست و خود را از انتقام گرفتن ناتوان بداند، خون منقبض می‌شود و شخص اندوهگین می‌گردد[۷] و رنگ رخسار زرد می‌شود.

انسان در حالت خشم تجلی‌گاه جهنم است و اگر خود را کنترل نکرد، شراره این آتش به بیرون سرایت می‌کند و در قیامت با همین آتش خواهد سوخت؛ صدای تنفس و ناله انسان غضب کرده، صدای غیظ آلود جهنم است.[۸] و در حال عصبانیت شیطان به انسان بسیار نزدیک است؛ بنابراین شخص عصبانی نباید تصمیم بگیرد و عملی را انجام دهد.[۹]

غضب از بیماری دل و نقصان عقل است و باعث ضعف نفس و نقص آن می‌شود (البته منظور غضبی است که مورد تأئید عقل و شرع نباشد). دیوانه زودتر از عاقل و مریض زودتر از سالم، عصبانی می‌شود؛ اما نفس نیرومند و با فضیلت همچون کوهی است که طوفانها تکانش نمی‌دهد.[۱۰]

کظم غیظ در قرآن و احادیث

«الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛[۱۱] همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق می‌کنند و خشم خود را فرو می‌برند و از خطاهای مردم درمی‌گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.

در این آیه، سخن از نیکوکاران و ذکر برخی از خصوصیات ایشان از جمله کظم غیظ است.

احادیث فراوانی در مدح کظم غیظ وارد شده که نوعی ترغیب در جهت اعمال این صفت پسندیده است:

  • امام صادق عليه السلام فرمود: هيچ بنده‌اى نيست كه خشم خود را فرو برد، مگر آنكه خداوند عزّت او را در دنيا و آخرت فزونى بخشد. خداوند فرمود: «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ ... وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» اين پاداش فروبردن آن خشم است.[۱۲]
  • امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرماید: «هر که خشمی را فرو خورد که اگر بخواهد می‌تواند آن را به کار بندد (و از طرف خود انتقام گیرد)، خداوند در روز قیامت دلش را از خشنودی خود پر می‌سازد».[۱۳]
  • عبدالاعلى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: مرا اندرزى ده که از آن پند گیرم، فرمود: مردى خدمت رسول خدا صلى الله علیه وآله آمد و عرض کرد: یا رسول الله: اندرزى بمن بیاموز که از آن پند گیرم، حضرت به او فرمود برو و غضب مکن. مرد سپس سؤالش را (تا سه بار) تکرار کرد و باز حضرت فرمود: برو و غضب مکن. [۱۴]
  • رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: کسی که خود را از ریختن آبروى مردم نگهدارد، خدا در قیامت از (عیب) او درگذرد و هر که خشم خود را از مردم باز گیرد، خداى تبارک و تعالى عذاب روز قیامت را از او باز گیرد. [۱۵]
  • امام صادق علیه السلام فرمود: هر که غضب خود را نگه دارد، خدا عیب او را بپوشاند. [۱۶]
  • امام باقر علیه السلام فرمود: در کتاب تورات در ضمن مناجات خداى عزوجل با حضرت موسى علیه السلام است که: اى موسى خشم خود را از کسی که ترا بر او مسلط ساخته ام بازگیر تا خشم خود را از تو باز گیرم.[۱۷]
  • میسر گوید: خدمت امام باقر علیه السلام از غضب سخن بمیان آمد. حضرت فرمود: ... هر کس بر مردمى خشمگین شد و ایستاده بود، باید فورى بنشیند تا پلیدى شیطان از او دور شود و هر کس بر خویشاوندانش غضب کند باید نزدیک او رود و تنش را مس کند (مثلا دست به دست او ساید) زیرا خویشاوند هرگاه مس شود آرامش یابد. [۱۸]

راهکارهای کنترل غضب

از بین بردن غضب ممکن نیست و آنچه مد نظر است، کنترل و شکستن حدّت و شدّت آن است[۱۹] که برخی از راههای آن عبارت است از:

  • ذکر خدا (مانند ذکر اعوذ بالله من الشیطان الرجیم[۲۰] و ذکر لاحول ولا قوة الا بالله و...).[۲۱]
  • مشغول کردن خود به امری مهم.
  • سرکوب کردن غضب با نقطه مقابل اسباب آن (کبر با تواضع، حرص با قناعت و...).[۲۲]
  • تغییر حالت بدن (اگر شخص در حالت عصبانیت ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته است، برخیزد و...).[۲۳]

پانویس

  1. پرش به بالا اخلاق دینی در اندیشه شیعی، ص ۱۱۹.
  2. پرش به بالا راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات، ترجمه غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۲، اول، ج۳، ص۳۲.
  3. پرش به بالا همان، ج۲، ص۹۷۴.
  4. پرش به بالا همان، ج۳، ص۳۳.
  5. پرش به بالا نصر اصفهانی، محمد؛ اخلاق دینی در اندیشه شیعی، قم، نهاوندی، ۱۳۷۸، ص۱۱۷.
  6. پرش به بالا مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب علیه السلام، ۱۳۸۲، ج۳، ص۳۸۸.
  7. پرش به بالا نراقی، مهدی؛ علم اخلاق اسلامی (گزیده ترجمه جامع السعادات)، ترجمه جلال الدین مجتبوی، ۱۳۷۲، ص ۱۳۷.
  8. پرش به بالا سوره فرقان/۱۲.
  9. پرش به بالا خادم الذاکرین، اکبر؛ اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب، ۱۳۸۲، ج۲، ص۴۰۲.
  10. پرش به بالا علم اخلاق اسلامی، پیشین، ص ۱۴۰.
  11. پرش به بالا سوره آل عمران/۱۳۴.
  12. پرش به بالا الكافى، ج ۲، ص ۱۱۰.
  13. پرش به بالا میزان الحکمه، محمد ری شهری، ص ۴۳۳۵.
  14. پرش به بالا اصول کافى، ج۳، ص۴۱۳، روایت۵
  15. پرش به بالا اصول کافى، ج۳، ص۴۱۵، روایة:۱۴
  16. پرش به بالا اصول کافى، ج۳، ص۴۱۳، روایة:۶
  17. پرش به بالا اصول کافى، ج۳، ص۴۱۳، روایة:۷
  18. پرش به بالا اصول کافى، ج۳، ص۴۱۲، روایة:۲
  19. پرش به بالا علم اخلاق اسلامی (گزیده ترجمه جامع السعادات، پیشین، ص ۱۳۹.
  20. پرش به بالا سفینة البحار، باب غضب، به نقل از اخلاق در قرآن، ص ۲۹۴.
  21. پرش به بالا جامع الاحادیث، ج۱۳، ص۴۷۲، به نقل از اخلاق در قرآن، ص۲۹۴.
  22. پرش به بالا حقایق، پیشین، ص ۱۶۸.
  23. پرش به بالا میزان الحکمه، پیشین، ص۴۳۳۹.

منابع