احساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«احساء» یا «لحساء»، قسمت عمده اراضى ساحلى خلیج فارس است که در کتب قدیم به بحرین معروف بوده است، این ناحیه به علت نزدیکى به دریا (خلیج فارس) از روزگار پیش از اسلام اهمیت بسزایى داشته است.

احساء به طول ۴۸۰ کیلومتر از شمال و شمال غربى به جنوب شرقى در ساحل جنوبى خلیج فارس امتداد دارد.[۱] ناحیه احساء و بحرین از بخش هاى عروض بوده‌اند که در نزد مورخ معروف رومى، پلینى به نام کاتارائى[۲] معروف بوده است...

بیشترین قسمت احساء را دشتى بیابانى فراگرفته است. احساء در سمت غرب به بلندی هایى منتهى مى‌شود که در لابلاى آن تپه‌هاى فراوانى است. این تپه‌ها در راستاى وادى المیاه و کوه طف کشیده شده‌اند. ناحیه شرقى‌ احساء در کرانه دریا بیشتر شوره‌زار است. در این ناحیه چاه هاى فراوان آب با عمق نه‌چندان زیاد قرار دارد. پربارش‌ترین منطقه این ناحیه قطیف است.[۳]

قطیف بر کنار خلیجى واقع است که جزیره تاروت را دربر گرفته و از شهرهاى دریایى احساء به شمار مى‌آید. سطح این شهر چند متر از دریا بالاتر است. در محل این شهر ویرانه‌هاى باستانى وجود دارد... که بایستى جاى شهر بیلبانا،[۴] یکى از شهرهاى جرهائیان (گرهائیان)، بوده باشد... کرانه خلیج قطیف را پلینى، مورخ رومى، سینوس گولوپس خوانده است.

گفته‌اند که گولوپ و کاتنى نام دو قبیله‌اى بوده که در آنجا سکنا داشته‌اند و نام کاتنى یا خطینى ما را به یاد «خط» مى‌اندازد[۵] که در متون عربى بر سراسر کرانه بحرین اطلاق مى‌شده است.[۶]

جزیره کوچک تاروت که در خلیج قطیف قرار دارد گویا همان شهر قدیمى «تارو» یا «تاهرت» است که نامش در جغرافیاى بطلمیوس آمده و شهر دارین در آن واقع است. به نظر مى‌رسد که این شهر بر روى خرابه‌هاى باستانى که احتمالاً پرستشگاه خداى «عشتروت» بوده است، بنا شده که بعدها بخش نخست آن افتاده و صورت «تاروت» باقى مانده است.[۷]

قسمتى از احساء که در شمال و در کرانه جنوبى خلیج فارس قرار دارد، سرزمین هموار کویت است که آن نیز جزء منطقه بزرگ عروض محسوب مى‌شود. کرانه‌هاى کویت به صورت تپه‌هاى برجسته شنى است که در آنجا آب فراوان موجود است. بیشتر کشت آنان درخت خرماست. از پرآوازه‌ترین شهرهاى این امیرنشین شهر کویت است که برکناره خلیجى واقع است. کویت جایگاه اقوام کهن و قدیمى بوک‌ها بوده که پدران قبیله عبدالقیس (عرب) بوده‌اند. پایتخت آنها شهر کورومانیس بوده است که نام پیشین کویت (قرین) از همین کورومانیس گرفته شده است.[۸] احتمالاً خندقى که شاپور ذوالاکتاف دستور کندن آن را داد تا شارسان (شهرهاى‌ عراق) را از گزند عربهاى بیابانگرد آسوده بدارد، در خلیج کاظمه در شمال امیرنشین کویت به دریا مى‌رسیده است.

در قرون نخستین اسلامى، مرکز احساء شهر هجر بود که نزدیک قصبه احساء قرار داشت و سپس یکى از مراکز قرمطیان بحرین گشت.[۹] ابن خرداذبه هنگام سخن از دهات بحرین به قطیف که جزء احساء بوده و هجر که قصبه احساء به‌شمار مى‌آمده، اشاره کرده است.[۱۰]

به نوشته همدانى، احساء منازل و خانه‌هاى طایفه سعد از بنى تمیم بود و بازار پر رفت ‌و آمدى داشت که جرعاء نامیده مى‌شد و اعراب بدانجا رفت ‌و آمد مى‌کردند.[۱۱]

مقدسى مى‌گوید: احساء که قصبه‌اش هجر بود و بحرین خوانده مى‌شد، شهرى است بزرگ و پرنخلستان و آبادان و پرجمعیت، جایگاه گرما و قحطى است و یک مرحله از دریا فاصله دارد. چشمه‌مانندى دارد، تجارتگاه است. جزیره‌هایى در آنجاست که پایگاه قرمطیان آل بوسعید است، خردگرایى و عدل در آنجا حکمفرماست ولى جامع آن بیکار مانده است...[۱۲]

ادریسى، احساء را همراه قطیف از شهرهاى بحرین نام برده است.[۱۳] یاقوت مى‌نویسد: احساء شهرى است در بحرین معروف و مشهور، نخستین کسى که آن را آباد کرد و بارو کشید و مرکز بحرین قرار داد، ابوطاهر حسن بن ابوسعید جنّابى قرمطى بود، این شهر تا به امروز آباد و مشهور است.[۱۴]

ابوالفداء مى‌نویسد: احساء نخلستان هاى بسیار و آبهاى جارى دارد که از چشمه‌سارهاى گرم بیرون مى‌آید. این شهر در خشکى و در دو منزلى جنوب غربى قطیف واقع است... گردبرگرد آن نخلستان است... شهر بارویى ندارد، میان آن و یمامه چهار روز راه است... مردم احساء و قطیف، خرما به خرج - در وادى یمامه - برند و در برابر دوبار خرما یک بار گندم گیرند.[۱۵] به نوشته حمدالله مستوفى شهرهاى احساء (لحساء)، قطیف و... از سرزمین عرب به شمار مى‌آمدند و جزایر قطیف و لحساء و دیگر مناطق این سرزمین بیشتر اوقات از فرمانروایان بحرین اطاعت نمى‌کردند.[۱۶]

از اواخر قرن ۱۶ تا اواسط قرن ۱۷ میلادى این قسمت هاى خلیج فارس تحت استیلاى پرتغالیان قرار گرفت و سپس اسماً تحت تسلط دولت عثمانى درآمد. در سال ۱۹۱۳ م. که دولت عثمانى سرگرم جنگهاى بالکان بود، عبدالعزیز بن سعود احساء را گرفت و بر قلمرو خود افزود. احساء منبع عایدات سرشار نفت عربستان سعودى است.

پانویس

  1. جغرافیاى تاریخى ایران باستان؛ ص ۶۳.
  2. Cataraie.
  3. المفصل فى تاریخ العرب...؛ ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵.
  4. Bilbana.
  5. المفصل فى تاریخ العرب ...؛ ج ۱، ص ۱۷۶.
  6. معجم البلدان؛ ج۲، ص۴۵۳.
  7. المفصل فى تاریخ العرب؛ ج۱، ص۱۷۶.
  8. همان؛ ج۱، ص ۱۷۶-۱۷۷.
  9. تاریخ عربستان و قوم عرب؛ ق ۱ و ۲، ص۷.
  10. المسالک والممالک؛ ص ۱۵۲.
  11. صفة جزیرة العرب؛ ص ۲۵۱.
  12. احسن التقاسیم؛ ص ۹۳-۹۴.
  13. نزهة المشتاق؛ ج۱، ص۳۸۶.
  14. معجم البلدان؛ ج۱، ص۱۴۸.
  15. تقویم البلدان؛ ص ۱۳۵.
  16. نزهة القلوب؛ ص ۱۳۷.

منابع

  • جغرافیاى تاریخى کشورهاى اسلامى، حسین قره چانلو، سمت، تهران، ۱۳۸۰، ج‌۱، ص ۲۳۴-۲۳۷.