کفن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
+
«کَفْنْ» یا «تکفین»، در لغت به معنای نشاندن و مستور کردن چیزی است و در اصطلاح [[فقیه|فقهاء]]، دومین مرحله از مراحل [[تجهیز میت|تجهیز]] میّت مسلمان می‌باشد و عبارت است از پوشاندن میّت با کیفیتى ویژه پیش از [[خاکسپاری|دفن]]. «کفَنْ» از سه قسمت تشکیل می‌شود: مِئزر، قمیص، إزار. از آن در باب «طهارت» در [[فقه]] سخن رفته است.
  
«کفْنْ» در لغت به معنای نشاندن و مستور کردن چیزی است و در اصطلاح [[فقیه|فقهاء]] به شیوه و ترتیب خاصی که میت مسلمان را می‌پوشانند، گفته می‌شود. [[واجب]] است میت مسلمانان را قبل از [[دفن|دفن کردن]] (مطابق آنچه که میت را با آن می‌پوشانند) کفَن نمایند. کفَنْ از سه قسمت تشکیل می شود: مِئزر، قمیص، إزار.
+
== حکم تکفین ==
 +
تکفین، [[واجب]] کفایى است؛ از این‌رو اقدام بر آن بر همه مسلمانان واجب است و اگر کسى اقدام کرد از دیگران ساقط مى‌شود.<ref>جواهرالکلام، ج۴، ص ۳۰ و ۱۵۸.</ref> تکفین از اعمال عبادى نیست؛ از این‌رو در صحت آن قصد قربت شرط نمى‌باشد.<ref>همان، ‌۱۵۹؛ مستمسک العروة، ج۴، ص۱۵۳.</ref> برخى از روى احتیاط، آن را لازم دانسته‌اند.<ref>العروة الوثقى، ج۱، ص۴۰۳.</ref>
  
== ویژگی‌های کفن ==
+
==ویژگی‌های کفن==
کفن از سه قسمت مِئزر (لنگ)، قمیص (پیراهن)، إزار (سرتاسری) تشکیل شده است. واجب آن است که لنگ به اندازه‌ای باشد که بین ناف تا زانوی میت را بپوشاند و بهتر آن است که از سینه تا روی پا برسد و پیراهن باید از سر شانه تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند و بهتر آن است که تا روی پا برسد و اندازه سرتاسری از جهت درازی باید به قدری باشد که سراسر بدن از سر تا پا را بپوشاند و از جهت پهنا به اندازه‌ای باشد که یک طرف آن روی یک طرف دیگر بیاید و بهتر آن است که درازی سرتاسری به قدری باشد که بتوان آن را از طرف سر و پاهای میت بست.<ref>الشهید الاول (محمد بن جمال الدین مکی العاملی)؛ الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیروت، لبنان، دلو احیاء التراث الاسلامی، بی تا، الجزءالاول، ص ۱۳۶–۱۲۹.</ref>
+
کفن از سه قسمت مِئزر (لُنگ)، قمیص (پیراهن)، إزار (سرتاسری) تشکیل شده است. واجب آن است که «لنگ» به اندازه‌ای باشد که بین ناف تا زانوی میت را بپوشاند و بهتر آن است که از سینه تا روی پا برسد؛ و «پیراهن» باید از سر شانه تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند و بهتر آن است که تا روی پا برسد؛ و اندازه «سرتاسری» از جهت درازی باید به قدری باشد که سراسر بدن از سر تا پا را بپوشاند و از جهت پهنا به اندازه‌ای باشد که یک طرف آن روی یک طرف دیگر بیاید و بهتر آن است که درازی سرتاسری به قدری باشد که بتوان آن را از طرف سر و پاهای میت بست.<ref>شهید اول، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیروت، لبنان، دلو احیاء التراث الاسلامی، ص ۱۳۶–۱۲۹.</ref>
  
 
از آنجا که از کفن برای پوشاندن میت استفاده می‌شود، پس کفن باید از پارچه‌ای باشد که بتواند بدن میت را پنهان نماید و نازکی آن به قدری نباشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد؛ اساساً تأکید شرع بر آن است که میت و جسد مسلمان هر چه بیشتر و بهتر مستور شود، حرمت وی نیز بیشتر محفوظ می‌ماند؛ از این رو شرعاً [[مستحب]] است که اجزاء دیگری بر اجزای واجب کفن افزوده شود، مانند: عمامه در میت مرد و مقنعه و پارچه‌ای برای پوشش سینه‌ها در میت زن و نیز پارچه‌ای (ترجیحاً از جنس برد یمانی) برای پوشاندن تمام جسد از روی دیگر اجزای کفن.
 
از آنجا که از کفن برای پوشاندن میت استفاده می‌شود، پس کفن باید از پارچه‌ای باشد که بتواند بدن میت را پنهان نماید و نازکی آن به قدری نباشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد؛ اساساً تأکید شرع بر آن است که میت و جسد مسلمان هر چه بیشتر و بهتر مستور شود، حرمت وی نیز بیشتر محفوظ می‌ماند؛ از این رو شرعاً [[مستحب]] است که اجزاء دیگری بر اجزای واجب کفن افزوده شود، مانند: عمامه در میت مرد و مقنعه و پارچه‌ای برای پوشش سینه‌ها در میت زن و نیز پارچه‌ای (ترجیحاً از جنس برد یمانی) برای پوشاندن تمام جسد از روی دیگر اجزای کفن.
  
طبیعی است آنچه در مورد کفن گفته شد ناظر به وضع طبیعی است و در حال ضرورت به اندازه‌ای که میسر باشد، اکتفا می‌شود و با آن میت را می‌پوشانند. همچنین در حال عجز، از هر چیز مباحی برای کفن می‌توان استفاده نمود.
+
طبیعی است آنچه در مورد کفن گفته شد ناظر به وضع طبیعی و امکان دسترسى به آن است و در حال ضرورت به اندازه‌ای که میسر باشد، اکتفا می‌شود و با آن میت را می‌پوشانند. همچنین در حال عجز، از هر چیز مباحی برای کفن می‌توان استفاده نمود.<ref>جواهر الکلام ج۴، ص۱۶۸.</ref>
  
== احکام مربوط به کفن ==
+
کیفیت تکفین بنابر مشهور چنین است: نخست لنگ، سپس پیراهن بالاى آن و در پایان، پارچه سرتاسرى بر روى پیراهن و لنگ قرار داده مى‌شود.<ref>ریاض المسائل ج۲، ص۱۷۴؛ مستند الشیعة ج۳، ص۲۰۲؛ جواهرالکلام ج۴، ص۱۹۷.</ref>
 +
 
 +
== شرایط کفن ==
 +
 
 +
*'''ساتر بودن:''' کفن نباید به اندازه‌اى نازک باشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد؛ لیکن در اشتراط ساتر بودن هر یک از سه قطعه یا کفایت حصول ستر به مجموع، اختلاف است.<ref>جواهرالکلام ج۴، ص ۱۷۲-۱۷۳؛ العروة الوثقى (ج) ج۲، ص۶۴.</ref>
 +
*''' مباح بودن:''' تکفین میت با پارچه [[غصب|غصبى]] حتى در حال ضرورت، [[حرام]] و غیرمُجزى است.<ref>جواهرالکلام ج۴، ص ۱۶۹؛ تحریر الوسیلة ج۱، ص ۷۳؛ التنقیح (الطهارة) ج۸، ص۳۴۶.</ref>
 +
*'''پاک بودن:''' کفن کردن میت با پارچه [[نجس]] صحیح نیست و در صورت نجس شدن کفن، تطهیر آن [[واجب]] است.<ref>جواهرالکلام ج۴، ص ۲۵۱-۲۵۳.</ref>
 +
*'''از حریر خالص نبودن:''' کفن کردن میت - حتى زن و کودک - در حریر خالص جایز نیست<ref>همان، ۱۶۹؛ مسالک الافهام ج۱، ص۸۹.</ref> و اگر مواد غیرابریشم آن بیشتر از ابریشم باشد، صحیح و جایز است.<ref>العروة الوثقى، ج۱، ص۴۰۵.</ref>
 +
*'''صحیح بودن نماز در آن براى مرد:''' برخى، صحت [[نماز]] در جنس کفن را براى مرد، شرط کفن دانسته و بر آن ادعاى [[اجماع]] کرده‌اند ولى بسیارى بر همان شرط چهارم اکتفا نموده و متعرض شرط پنجم نشده‌اند. بنابر اعتبار شرط پنجم، کفن کردن در پارچه زرباف و نیز پارچه تهیه شده از حیوان حرام‌ گوشت صحیح نیست.<ref>روض الجنان/ ۱۰۳؛ کشف اللثام ج۲، ص ۲۶۰؛ جواهرالکلام ج۴، ص ۱۷۰-۱۷۱.</ref>
 +
*'''صدق عنوان جامه و لباس بر آن:''' کفن باید مصداق جامه و لباس باشد؛ بدین جهت، کفن کردن میت در پوست حیوان هر چند حلال گوشت صحیح نیست.<ref>جواهرالکلام ج۴، ص ۱۷۱-۱۷۲.</ref> برخى گفته‌اند: در صورت صدق جامه بر پوست حیوان حلال ‌گوشت، تکفین با آن جایز است.<ref>توضیح المسائل مراجع ج۱، ص ۳۴۸ م ۵۸۱.</ref>
 +
 
 +
==احکام مربوط به کفن==
 
کفَنْ از جمله واجبات مالی میت است و از اصل مال وی (ترکه) برداشته می‌شود و در مقدار واجب آن نیز انتخاب جنس متوسط نسبت به حال و شأن میت، نیازی به اظهار رضایت بعض یا تمام ورثه نیست؛ ولی اگر بخواهند جنس اعلی را برای کفن انتخاب کنند و یا علاوه بر مقدار واجب کفن، برای اندازه‌ مستحبی کفن از ترکه استفاده کنند، نیاز به إذن ورثه است.  
 
کفَنْ از جمله واجبات مالی میت است و از اصل مال وی (ترکه) برداشته می‌شود و در مقدار واجب آن نیز انتخاب جنس متوسط نسبت به حال و شأن میت، نیازی به اظهار رضایت بعض یا تمام ورثه نیست؛ ولی اگر بخواهند جنس اعلی را برای کفن انتخاب کنند و یا علاوه بر مقدار واجب کفن، برای اندازه‌ مستحبی کفن از ترکه استفاده کنند، نیاز به إذن ورثه است.  
  
از جمله مسائلی که در حین کفْنْ میت [[واجب]] است، حنوط میت می‌باشد؛ یعنی واجب است پس از آن که میت مسلمان را [[غسل میت|غسل میت]] دادند؛ در حین کفن کردن، مقداری از کافور را به مواضع هفت‌گانه میت (پیشانی، کف دست‌ها، سر زانوها، سر انگشت پاها) قرار دهند. همچنین مستحب است شهادتین و اسامی [[ائمه اطهار]] علیهم السلام را بر روی برخی اجزای کفن که احتمال نجس و آلوده شدن آن اجزا کمتر است مانند: عمامه، پیراهن، سرتاسری، برد یمانی و... بنویسند و بهتر آن است که با [[تربت امام حسین علیه السلام|تربت امام حسین]] علیه السلام باشد.<ref>الموسوی الخمینی، سید روح الله، تحریرالوسیله، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ هـ.ق، ج۱و۲، ص۶۵-۶۹.</ref>
+
از جمله مسائلی که در حین کفْنْ میت [[واجب]] است، حنوط میت می‌باشد؛ یعنی واجب است پس از آن که میت مسلمان را [[غسل میت|غسل میت]] دادند؛ در حین کفن کردن، مقداری از کافور را به مواضع هفت‌گانه میت (پیشانی، کف دست‌ها، سر زانوها، سر انگشت پاها) قرار دهند.  
  
از دیگر مستحبات کفْنْ آن است که به همراه میت، دو چوب (جریده) تر و تازه در کفن همراه میت بگذارند که یکی را در ترقوه طرف چپ بین پیراهن و لنگ و دیگری را در ترقوه طرف راست به بدن میت برسانند و بهتر است این چوب‌ها از شاخه درخت خرما یا درخت سدر یا درخت بید یا درخت انار و یا هر درختی که خشک نباشد، تهیه شود و ترتیب فضیلت آنها به نحوی است که ذکر شد.<ref> الطباطبایی الیزدی، سید محمدکاظم؛ العروه الوثقی، تهران، المکتبه العلمیه الاسلامیه، بی‌تا، المجلد الاول، ص ۴۰۲.</ref>  
+
[[استحباب|مستحب]] است شهادتین و اسامی [[ائمه اطهار]] علیهم السلام را بر روی برخی اجزای کفن که احتمال نجس و آلوده شدن آن اجزا کمتر است مانند: عمامه، پیراهن، سرتاسری، برد یمانی و... بنویسند و بهتر آن است که با [[تربت امام حسین علیه السلام|تربت امام حسین]] علیه السلام باشد.<ref>الموسوی الخمینی، سید روح الله، تحریرالوسیله، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ هـ.ق، ج۱و۲، ص۶۵-۶۹.</ref> همچنین نوشتن آیات قرآن، دعاى جوشن کبیر، جوشن صغیر و حدیث معروف سلسلة الذهب بر آن مستحب است. از دیگر مستحبات کفْنْ آن است که پیش از [[مرگ]] تهیه شود. و اینکه از جنس مرغوب و پنبه و سفید و نیز از پارچه‌اى باشد که میت در آن [[احرام]] بسته یا [[نماز]] خوانده است.<ref>العروة الوثقى ج۱، ص ۴۱۰-۴۱۳؛ کشف الغطاء ج۲، ص۲۷۶.</ref>
  
 +
اما از [[مکروه|مکروهات]] کفن این موارد را ذکر کرده اند: قرار دادن آستین و دکمه براى آن؛ سیاه و کثیف بودن؛ از کتان بودن هر چند به ‌طور مخلوط؛ مخلوط بودن به ابریشم؛ دوخته بودن؛ چانه زدن در قیمت کفن هنگام خریدن، نوشتن بر آن با رنگ سیاه و بریدن کفن با آهن یا فولاد.<ref>صراط النجاة ج۲، ص۶۱؛ جامع عباسى/۲۱؛ العروة الوثقى ج۱، ص۴۱۳.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=29700 کفن، داریوش سعادتی لیلان، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 4 تیر 1392.
+
*"کفن"، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، داریوش سعادتی لیلان، تاریخ بازیابی: ۴ تیر ۱۳۹۲.
 
+
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جمعى از پژوهشگران، ج۲، ص۶۰۳.
 
[[رده:احکام میت]]
 
[[رده:احکام میت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۰

«کَفْنْ» یا «تکفین»، در لغت به معنای نشاندن و مستور کردن چیزی است و در اصطلاح فقهاء، دومین مرحله از مراحل تجهیز میّت مسلمان می‌باشد و عبارت است از پوشاندن میّت با کیفیتى ویژه پیش از دفن. «کفَنْ» از سه قسمت تشکیل می‌شود: مِئزر، قمیص، إزار. از آن در باب «طهارت» در فقه سخن رفته است.

حکم تکفین

تکفین، واجب کفایى است؛ از این‌رو اقدام بر آن بر همه مسلمانان واجب است و اگر کسى اقدام کرد از دیگران ساقط مى‌شود.[۱] تکفین از اعمال عبادى نیست؛ از این‌رو در صحت آن قصد قربت شرط نمى‌باشد.[۲] برخى از روى احتیاط، آن را لازم دانسته‌اند.[۳]

ویژگی‌های کفن

کفن از سه قسمت مِئزر (لُنگ)، قمیص (پیراهن)، إزار (سرتاسری) تشکیل شده است. واجب آن است که «لنگ» به اندازه‌ای باشد که بین ناف تا زانوی میت را بپوشاند و بهتر آن است که از سینه تا روی پا برسد؛ و «پیراهن» باید از سر شانه تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند و بهتر آن است که تا روی پا برسد؛ و اندازه «سرتاسری» از جهت درازی باید به قدری باشد که سراسر بدن از سر تا پا را بپوشاند و از جهت پهنا به اندازه‌ای باشد که یک طرف آن روی یک طرف دیگر بیاید و بهتر آن است که درازی سرتاسری به قدری باشد که بتوان آن را از طرف سر و پاهای میت بست.[۴]

از آنجا که از کفن برای پوشاندن میت استفاده می‌شود، پس کفن باید از پارچه‌ای باشد که بتواند بدن میت را پنهان نماید و نازکی آن به قدری نباشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد؛ اساساً تأکید شرع بر آن است که میت و جسد مسلمان هر چه بیشتر و بهتر مستور شود، حرمت وی نیز بیشتر محفوظ می‌ماند؛ از این رو شرعاً مستحب است که اجزاء دیگری بر اجزای واجب کفن افزوده شود، مانند: عمامه در میت مرد و مقنعه و پارچه‌ای برای پوشش سینه‌ها در میت زن و نیز پارچه‌ای (ترجیحاً از جنس برد یمانی) برای پوشاندن تمام جسد از روی دیگر اجزای کفن.

طبیعی است آنچه در مورد کفن گفته شد ناظر به وضع طبیعی و امکان دسترسى به آن است و در حال ضرورت به اندازه‌ای که میسر باشد، اکتفا می‌شود و با آن میت را می‌پوشانند. همچنین در حال عجز، از هر چیز مباحی برای کفن می‌توان استفاده نمود.[۵]

کیفیت تکفین بنابر مشهور چنین است: نخست لنگ، سپس پیراهن بالاى آن و در پایان، پارچه سرتاسرى بر روى پیراهن و لنگ قرار داده مى‌شود.[۶]

شرایط کفن

  • ساتر بودن: کفن نباید به اندازه‌اى نازک باشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد؛ لیکن در اشتراط ساتر بودن هر یک از سه قطعه یا کفایت حصول ستر به مجموع، اختلاف است.[۷]
  • مباح بودن: تکفین میت با پارچه غصبى حتى در حال ضرورت، حرام و غیرمُجزى است.[۸]
  • پاک بودن: کفن کردن میت با پارچه نجس صحیح نیست و در صورت نجس شدن کفن، تطهیر آن واجب است.[۹]
  • از حریر خالص نبودن: کفن کردن میت - حتى زن و کودک - در حریر خالص جایز نیست[۱۰] و اگر مواد غیرابریشم آن بیشتر از ابریشم باشد، صحیح و جایز است.[۱۱]
  • صحیح بودن نماز در آن براى مرد: برخى، صحت نماز در جنس کفن را براى مرد، شرط کفن دانسته و بر آن ادعاى اجماع کرده‌اند ولى بسیارى بر همان شرط چهارم اکتفا نموده و متعرض شرط پنجم نشده‌اند. بنابر اعتبار شرط پنجم، کفن کردن در پارچه زرباف و نیز پارچه تهیه شده از حیوان حرام‌ گوشت صحیح نیست.[۱۲]
  • صدق عنوان جامه و لباس بر آن: کفن باید مصداق جامه و لباس باشد؛ بدین جهت، کفن کردن میت در پوست حیوان هر چند حلال گوشت صحیح نیست.[۱۳] برخى گفته‌اند: در صورت صدق جامه بر پوست حیوان حلال ‌گوشت، تکفین با آن جایز است.[۱۴]

احکام مربوط به کفن

کفَنْ از جمله واجبات مالی میت است و از اصل مال وی (ترکه) برداشته می‌شود و در مقدار واجب آن نیز انتخاب جنس متوسط نسبت به حال و شأن میت، نیازی به اظهار رضایت بعض یا تمام ورثه نیست؛ ولی اگر بخواهند جنس اعلی را برای کفن انتخاب کنند و یا علاوه بر مقدار واجب کفن، برای اندازه‌ مستحبی کفن از ترکه استفاده کنند، نیاز به إذن ورثه است.

از جمله مسائلی که در حین کفْنْ میت واجب است، حنوط میت می‌باشد؛ یعنی واجب است پس از آن که میت مسلمان را غسل میت دادند؛ در حین کفن کردن، مقداری از کافور را به مواضع هفت‌گانه میت (پیشانی، کف دست‌ها، سر زانوها، سر انگشت پاها) قرار دهند.

مستحب است شهادتین و اسامی ائمه اطهار علیهم السلام را بر روی برخی اجزای کفن که احتمال نجس و آلوده شدن آن اجزا کمتر است مانند: عمامه، پیراهن، سرتاسری، برد یمانی و... بنویسند و بهتر آن است که با تربت امام حسین علیه السلام باشد.[۱۵] همچنین نوشتن آیات قرآن، دعاى جوشن کبیر، جوشن صغیر و حدیث معروف سلسلة الذهب بر آن مستحب است. از دیگر مستحبات کفْنْ آن است که پیش از مرگ تهیه شود. و اینکه از جنس مرغوب و پنبه و سفید و نیز از پارچه‌اى باشد که میت در آن احرام بسته یا نماز خوانده است.[۱۶]

اما از مکروهات کفن این موارد را ذکر کرده اند: قرار دادن آستین و دکمه براى آن؛ سیاه و کثیف بودن؛ از کتان بودن هر چند به ‌طور مخلوط؛ مخلوط بودن به ابریشم؛ دوخته بودن؛ چانه زدن در قیمت کفن هنگام خریدن، نوشتن بر آن با رنگ سیاه و بریدن کفن با آهن یا فولاد.[۱۷]

پانویس

  1. جواهرالکلام، ج۴، ص ۳۰ و ۱۵۸.
  2. همان، ‌۱۵۹؛ مستمسک العروة، ج۴، ص۱۵۳.
  3. العروة الوثقى، ج۱، ص۴۰۳.
  4. شهید اول، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیروت، لبنان، دلو احیاء التراث الاسلامی، ص ۱۳۶–۱۲۹.
  5. جواهر الکلام ج۴، ص۱۶۸.
  6. ریاض المسائل ج۲، ص۱۷۴؛ مستند الشیعة ج۳، ص۲۰۲؛ جواهرالکلام ج۴، ص۱۹۷.
  7. جواهرالکلام ج۴، ص ۱۷۲-۱۷۳؛ العروة الوثقى (ج) ج۲، ص۶۴.
  8. جواهرالکلام ج۴، ص ۱۶۹؛ تحریر الوسیلة ج۱، ص ۷۳؛ التنقیح (الطهارة) ج۸، ص۳۴۶.
  9. جواهرالکلام ج۴، ص ۲۵۱-۲۵۳.
  10. همان، ۱۶۹؛ مسالک الافهام ج۱، ص۸۹.
  11. العروة الوثقى، ج۱، ص۴۰۵.
  12. روض الجنان/ ۱۰۳؛ کشف اللثام ج۲، ص ۲۶۰؛ جواهرالکلام ج۴، ص ۱۷۰-۱۷۱.
  13. جواهرالکلام ج۴، ص ۱۷۱-۱۷۲.
  14. توضیح المسائل مراجع ج۱، ص ۳۴۸ م ۵۸۱.
  15. الموسوی الخمینی، سید روح الله، تحریرالوسیله، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ هـ.ق، ج۱و۲، ص۶۵-۶۹.
  16. العروة الوثقى ج۱، ص ۴۱۰-۴۱۳؛ کشف الغطاء ج۲، ص۲۷۶.
  17. صراط النجاة ج۲، ص۶۱؛ جامع عباسى/۲۱؛ العروة الوثقى ج۱، ص۴۱۳.

منابع

  • "کفن"، دانشنامه پژوهه، داریوش سعادتی لیلان، تاریخ بازیابی: ۴ تیر ۱۳۹۲.
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جمعى از پژوهشگران، ج۲، ص۶۰۳.