کشته شدن عمر بن خطاب به دست فیروز ایرانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 27 ذی الحجه|سال= سال 23 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 27 ذی الحجه|سال= سال ۲۳ هجری قمری}}  
عمر بن خطاب بن نفيل مكني به ابوحفص، چهل سال پيش از هجرت در [[مكه]] معظمه به دنيا آمد و پس از ظهور اسلام در سال‌هاي قريب به هجرت مسلمان شد و در زمره ياران پيامبر صلی الله علیه و آله درآمد. وي دخترش حفصه را به عقد ازدواج [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله درآورد و از طريق او خود را به آن حضرت نزديك كرد.
+
[[عمر بن خطاب]]، چهل سال پیش از هجرت در [[مکه]] معظمه به دنیا آمد و پس از ظهور [[اسلام]] در سال‌های قریب به [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]] مسلمان شد و در زمره یاران [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله درآمد. وی دخترش حفصه را به عقد ازدواج [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله درآورد و از طریق او خود را به آن حضرت نزدیک کرد.
  
وي با اين كه در واقعه [[غدير خم]] شاهد معرفي حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام به جانشيني رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و به همين جهت نخستين فردي بود كه با علي علیه‌السلام به ولايت بيعت كرد و به وي تبريك گفت ولي پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله مهمترين عنصر غصب خلافت از اميرمؤمنان علیه‌السلام و انحراف آن به صحابه سالخورده‌اي چون ابوبكر بن ابي‌قحافه بشمار مي‌آمد و از اين راه، زمينه دستيابي خويش به خلافت پس از مرگ ابوبكر را مهيا كرد.
+
عمر با این که در واقعه [[غدیر خم]] شاهد معرفی [[امام علی]] علیه‌السلام به جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود - و به همین جهت نخستین فردی بود که با علی علیه‌السلام به [[ولایت]] بیعت کرد و به وی تبریک گفت -، ولی پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر]] صلی الله علیه و آله، مهمترین عنصر غصب [[خلافت]] از امیرمؤمنان علیه‌السلام و انحراف آن به [[صحابی|صحابه]] سالخورده‌ای چون [[ابوبکر|ابوبکر بن ابی‌قحافه]] بشمار می‌آمد و از این راه، زمینه دستیابی خویش به خلافت پس از مرگ ابوبکر را مهیا کرد.
  
به هر روي وي به مدت ده سال و نيم بر مسند خلافت اسلامي تكيه زد و در اين مدت به مناطق [[شام]]، [[مصر]]، [[عراق]] و ايران لشكركشي نمود و فتوحاتي نصيب مسلمانان كرد و تغييراتي در زمامداري و تشكيل ادارات و ديوان‌ها به وجود آورد تا اين كه در ذی الحجه سال 23 هجري قمري بدست فيروز ابولؤلؤي ايراني كشته شد.
+
به هر روی، عمر خطاب به مدت ده سال و نیم بر مسند خلافت اسلامی تکیه زد و در این مدت به مناطق [[شام]]، [[مصر]]، [[عراق]] و [[ایران]] لشکرکشی نمود و فتوحاتی نصیب مسلمانان کرد و تغییراتی در زمامداری و تشکیل ادارات و [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان‌ها]] به وجود آورد، تا این که در [[ماه ذی الحجه|ذی الحجه]] سال ۲۳ هجری قمری بدست فیروز ابولؤلؤی ایرانی کشته شد.
  
ماجراي قتل وي از اين قرار است كه مغيرة بن شعبه، عامل عمر بن خطاب در [[كوفه]] به هنگام بازگشت به مدينه منوره يكي از اسيران ايراني‌نژاد به نام فيروز و مكني به ابولؤلؤ را كه فردي كاردان و توانمند بود به همراه خويش به مدينه برد ولي در آن جا به وي ستم مي‌كرد و براي انجام كارهاي زياد و متحمل كردن وظايف سنگين، وي را تحت فشار قرار مي‌داد.
+
ماجرای قتل وی از این قرار است که مغیرة بن شعبه، عامل عمر بن خطاب در [[کوفه]] به هنگام بازگشت به [[مدینه]] منوره، یکی از اسیران ایرانی‌نژاد به نام فیروز و مکنی به ابولؤلؤ را که فردی کاردان و توانمند بود به همراه خویش به مدینه برد ولی در آن جا به وی ستم می‌کرد و برای انجام کارهای زیاد و متحمل کردن وظایف سنگین، وی را تحت فشار قرار می‌داد.
  
فيروز در نزد عمر بن خطاب از ستمگري و زورگويي مغيرة بن شعبه شكايت كرد ولي عملاً ترتيب اثري داده نشد و مغيره به إعمال روش‌هاي غيرانساني خويش ادامه مي‌داد. فيروز بار ديگر در نزد عمر بن خطاب مغيره شكايت كرد و عمر به جاي دلجويي و يا پشتيباني از وي از مغيره حمايت كرد و به فيروز گفت: با آن همه كارهايي كه از تو برمي‌آيد، اين مقداري كه مغيره بر تو واجب كرده است چيز زيادي نيست. وانگهي من شنيده‌ام كه تو مي‌تواني آسياب بادي بسازي، اگر براي من چنين كاري انجام دهي به تو پاداش نيكو دهم و بگويم كه بر وظيفه‌ات بكاهند.
+
فیروز در نزد عمر بن خطاب از ستمگری و زورگویی مغیرة بن شعبه شکایت کرد ولی عملاً ترتیب اثری داده نشد و مغیره به إعمال روش‌های غیرانسانی خویش ادامه می‌داد. فیروز بار دیگر در نزد عمر بن خطاب مغیره شکایت کرد و عمر به جای دلجویی و یا پشتیبانی از وی، از مغیره حمایت کرد و به فیروز گفت: با آن همه کارهایی که از تو برمی‌آید، این مقداری که مغیره بر تو واجب کرده است چیز زیادی نیست. وانگهی من شنیده‌ام که تو می‌توانی آسیاب بادی بسازی، اگر برای من چنین کاری انجام دهی به تو پاداش نیکو دهم و بگویم که بر وظیفه‌ات بکاهند.
  
فيروز گفت: آري من مي‌توانم آسياب بادي بسازم و براي تو نيز آسيابي بسازم كه آوازه آن به شرق و غرب عالم برسد!
+
فیروز گفت: آری من می‌توانم آسیاب بادی بسازم و برای تو نیز آسیابی بسازم که آوازه آن به شرق و غرب عالم برسد!
  
عمر بن خطاب، به اطرافيان خود گفت: اين غلام ايراني مرا با اين سخنانش تهديد كرده است. به همين لحاظ، عمر بن خطاب از سوي فيروز دلهره داشت و پيشاپيش وصيت كرد و أمر خلافت را بر عهده شش تن از معروف‌ترين صحابه پيامبر صلی الله علیه و آله گذاشت. سرانجام در بيست و هفتم و يا در بيست و ششم ذي الحجه، مورد هجوم متهورانه فيروز ابولؤلؤ قرار گرفت.
+
عمر بن خطاب، به اطرافیان خود گفت: این غلام ایرانی مرا با این سخنانش تهدید کرده است. به همین لحاظ، عمر بن خطاب از سوی فیروز دلهره داشت و پیشاپیش وصیت کرد و أمر خلافت را بر عهده شش تن از معروف‌ترین صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله گذاشت. سرانجام در ۲۷ و یا در ۲۶ ذی الحجه، مورد هجوم متهورانه فیروز ابولؤلؤ قرار گرفت.<ref>در کتاب وقایع الایام شیخ عباس قمی، قتل عمر خطاب در وقایع ۲۹ ذی الحجه ذکر گردیده است: ([http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=58 وقایع الایام، ۲۹ ذی الحجه]).</ref>
  
گويند ابولؤلؤ سه ضربه و به روايتي شش ضربه كاري بر عمر وارد ساخت و از مسجد گريخت، چندين نفر در پي او دويدند كه دستگيرش كنند، نتوانستند و سيزده نفر از تعقيب‌كنندگان بدست ابولؤلؤ زخمي شده كه شش تن از آنان، جان باختند و سر آخر وي را دستگير كرده و پيش از آن كه اسيرش كنند، خودكشي كرد<ref> نك: الفتوح ابن اعثم كوفي، ص 266؛ تاريخ ابن خلدون، ج ص 539؛ [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]]، ج 13، ص 113 و ج 92، ص 529.</ref> و به قولي از دست آنان گريخت و به ايران آمد.
+
گویند ابولؤلؤ سه ضربه و به روایتی شش ضربه کاری بر عمر وارد ساخت و از [[مسجد]] گریخت، چندین نفر در پی او دویدند که دستگیرش کنند، نتوانستند و سیزده نفر از تعقیب‌کنندگان بدست ابولؤلؤ زخمی شده، که شش تن از آنان جان باختند و سر آخر وی را دستگیر کرده و پیش از آن که اسیرش کنند، خودکشی کرد<ref> نک: الفتوح ابن اعثم کوفی، ص ۲۶۶؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۵۳۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۳، ص ۱۱۳ و ج ۹۲، ص ۵۲۹.</ref> و به قولی از دست آنان گریخت و به [[ایران]] آمد. هم اکنون در کاشان مقبره‌ای است که منصوب به فیروز ایرانی است.  
  
هم اكنون در كاشان مقبره‌اي است كه منصوب به فيروز ابولؤ ايراني است. به هر حال عمر بن خطاب بر اثر آن ضربات وفات يافت. بازماندگان عمر بن خطاب كه از كشته شدن وي بدست يك ايراني بسيار ناراحت و خشمگين بودند، بي‌مهابا اتباع ايراني مقيم مدينه را مورد تاخت و تاز خويش قرار دادند. گويند: عبيدالله پسر عمر بن خطاب در اين اقدام غيراسلامي و غيرانساني، سه تن از ايراني‌نژاد را صرفاً به جرم رابطه و مراوه پيشين با فيروز ابولؤلؤ، دستگير و بدون اثبات هيچ جرم و گناهي آنان را كشت و اين سه تن عبارت بودند از: هرمزان، جفينه و دختر ابولؤلؤ.<ref> حياة الامام الحسن بن علي علیه‌السلام، ج ص 226.</ref>
+
به هر حال عمر بن خطاب بر اثر آن ضربات وفات یافت. بازماندگان عمر بن خطاب که از کشته شدن وی بدست یک ایرانی بسیار ناراحت و خشمگین بودند، بی‌مهابا اتباع ایرانی مقیم مدینه را مورد تاخت و تاز خویش قرار دادند. گویند: عبیدالله پسر عمر بن خطاب در این اقدام غیراسلامی و غیرانسانی، سه تن از افراد ایرانی‌نژاد را صرفاً به جرم رابطه و مراوه پیشین با فیروز ابولؤلؤ، دستگیر و بدون اثبات هیچ جرم و گناهی آنان را کشت و این سه تن عبارت بودند از: هرمزان، جفینه و دختر ابولؤلؤ.<ref> حیاة الامام الحسن بن علی علیه‌السلام، ج ۱، ص ۲۲۶.</ref>
 
 
پس از قتل عمر بن خطاب، بنا به توصيه وي و يك جانبه‌گري‌هاي عبدالرحمن بن عوف، رئیس شوراي شش نفره منصوب عمر، خلافت به عثمان بن عفان رسيد و [[امام علی]] علیه‌السلام بار ديگر از دستيابي به خلافت اسلامي محروم ماند.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
* مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
 
 
تذکر: در کتاب وقایع الایام شیخ عباس قمی، كشته شدن عمر بن خطاب در وقایع 29 ذی الحجه ذکر گردیده است: ([http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=58 وقایع الایام، 29 ذی الحجه]).
 
  
 
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:سال ۲۷ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۲۷ هجری قمری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۴۹

تقویم هجری قمری

روز واقعه:27 ذی الحجه
سال ۲۳ هجری قمری

عمر بن خطاب، چهل سال پیش از هجرت در مکه معظمه به دنیا آمد و پس از ظهور اسلام در سال‌های قریب به هجرت مسلمان شد و در زمره یاران پیامبر صلی الله علیه و آله درآمد. وی دخترش حفصه را به عقد ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله درآورد و از طریق او خود را به آن حضرت نزدیک کرد.

عمر با این که در واقعه غدیر خم شاهد معرفی امام علی علیه‌السلام به جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود - و به همین جهت نخستین فردی بود که با علی علیه‌السلام به ولایت بیعت کرد و به وی تبریک گفت -، ولی پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله، مهمترین عنصر غصب خلافت از امیرمؤمنان علیه‌السلام و انحراف آن به صحابه سالخورده‌ای چون ابوبکر بن ابی‌قحافه بشمار می‌آمد و از این راه، زمینه دستیابی خویش به خلافت پس از مرگ ابوبکر را مهیا کرد.

به هر روی، عمر خطاب به مدت ده سال و نیم بر مسند خلافت اسلامی تکیه زد و در این مدت به مناطق شام، مصر، عراق و ایران لشکرکشی نمود و فتوحاتی نصیب مسلمانان کرد و تغییراتی در زمامداری و تشکیل ادارات و دیوان‌ها به وجود آورد، تا این که در ذی الحجه سال ۲۳ هجری قمری بدست فیروز ابولؤلؤی ایرانی کشته شد.

ماجرای قتل وی از این قرار است که مغیرة بن شعبه، عامل عمر بن خطاب در کوفه به هنگام بازگشت به مدینه منوره، یکی از اسیران ایرانی‌نژاد به نام فیروز و مکنی به ابولؤلؤ را که فردی کاردان و توانمند بود به همراه خویش به مدینه برد ولی در آن جا به وی ستم می‌کرد و برای انجام کارهای زیاد و متحمل کردن وظایف سنگین، وی را تحت فشار قرار می‌داد.

فیروز در نزد عمر بن خطاب از ستمگری و زورگویی مغیرة بن شعبه شکایت کرد ولی عملاً ترتیب اثری داده نشد و مغیره به إعمال روش‌های غیرانسانی خویش ادامه می‌داد. فیروز بار دیگر در نزد عمر بن خطاب مغیره شکایت کرد و عمر به جای دلجویی و یا پشتیبانی از وی، از مغیره حمایت کرد و به فیروز گفت: با آن همه کارهایی که از تو برمی‌آید، این مقداری که مغیره بر تو واجب کرده است چیز زیادی نیست. وانگهی من شنیده‌ام که تو می‌توانی آسیاب بادی بسازی، اگر برای من چنین کاری انجام دهی به تو پاداش نیکو دهم و بگویم که بر وظیفه‌ات بکاهند.

فیروز گفت: آری من می‌توانم آسیاب بادی بسازم و برای تو نیز آسیابی بسازم که آوازه آن به شرق و غرب عالم برسد!

عمر بن خطاب، به اطرافیان خود گفت: این غلام ایرانی مرا با این سخنانش تهدید کرده است. به همین لحاظ، عمر بن خطاب از سوی فیروز دلهره داشت و پیشاپیش وصیت کرد و أمر خلافت را بر عهده شش تن از معروف‌ترین صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله گذاشت. سرانجام در ۲۷ و یا در ۲۶ ذی الحجه، مورد هجوم متهورانه فیروز ابولؤلؤ قرار گرفت.[۱]

گویند ابولؤلؤ سه ضربه و به روایتی شش ضربه کاری بر عمر وارد ساخت و از مسجد گریخت، چندین نفر در پی او دویدند که دستگیرش کنند، نتوانستند و سیزده نفر از تعقیب‌کنندگان بدست ابولؤلؤ زخمی شده، که شش تن از آنان جان باختند و سر آخر وی را دستگیر کرده و پیش از آن که اسیرش کنند، خودکشی کرد[۲] و به قولی از دست آنان گریخت و به ایران آمد. هم اکنون در کاشان مقبره‌ای است که منصوب به فیروز ایرانی است.

به هر حال عمر بن خطاب بر اثر آن ضربات وفات یافت. بازماندگان عمر بن خطاب که از کشته شدن وی بدست یک ایرانی بسیار ناراحت و خشمگین بودند، بی‌مهابا اتباع ایرانی مقیم مدینه را مورد تاخت و تاز خویش قرار دادند. گویند: عبیدالله پسر عمر بن خطاب در این اقدام غیراسلامی و غیرانسانی، سه تن از افراد ایرانی‌نژاد را صرفاً به جرم رابطه و مراوه پیشین با فیروز ابولؤلؤ، دستگیر و بدون اثبات هیچ جرم و گناهی آنان را کشت و این سه تن عبارت بودند از: هرمزان، جفینه و دختر ابولؤلؤ.[۳]

پانویس

  1. در کتاب وقایع الایام شیخ عباس قمی، قتل عمر خطاب در وقایع ۲۹ ذی الحجه ذکر گردیده است: (وقایع الایام، ۲۹ ذی الحجه).
  2. نک: الفتوح ابن اعثم کوفی، ص ۲۶۶؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۵۳۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۳، ص ۱۱۳ و ج ۹۲، ص ۵۲۹.
  3. حیاة الامام الحسن بن علی علیه‌السلام، ج ۱، ص ۲۲۶.

منابع

  • مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام