هاشم بن عتبه مرقال: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
{{بخشی از یک کتاب}}
 +
 
==هاشم بن عتبه مرقال کیست==
 
==هاشم بن عتبه مرقال کیست==
  
هاشم بن عُتْبَةِ بن ابى وقاص الملقب بالمِرْقال، قاضى نورالله گفته كه در كتاب (اصابه) مذكور است كه هاشم همان شجاع معروف مشهور ملقب به مرقال است و براى آن به اين لقب شهرت يافته كه (اِرْقال) نوعى است از دويدن و او در روز كارزار بر سر خصم مسارعت مى‌كرد و مى‌دويد و از كلبى و ابن حِبّان نقل كرده كه او به شرف صحبت حضرت [[رسالت]] صلى الله عليه و آله و سلم رسيده و در روز [[فتح مكه]] مسلمان گرديده و در جنگ عجم با عمّ خود سعد وقاص در قادسيه همراه بود و در آن جا آثار مردى و مردانگى به ظهور رسانيد و در حرب صفين ملازم ركاب ظفر انتساب شاه ولايت مآب بوده و در آن جا نيز مراسم مجاهده به جا آورده.<ref> [[مجالس المؤمنين]]، 1/269، الاصابة، ابن حجر 6/404.</ref>
+
هاشم بن عُتْبَةِ بن ابى وقاص الملقب بالمِرْقال، قاضى نورالله گفته كه در كتاب (اصابه) مذكور است كه هاشم همان شجاع معروف مشهور ملقب به مرقال است و براى آن به اين لقب شهرت يافته كه (اِرْقال) نوعى است از دويدن و او در روز كارزار بر سر خصم مسارعت مى‌كرد و مى‌دويد و از كلبى و ابن حِبّان نقل كرده كه او به شرف صحبت [[پیامبر اسلام|حضرت رسالت]] صلى الله عليه و آله و سلم رسيده و در روز [[فتح مكه]] مسلمان گرديده و در جنگ عجم با عمّ خود [[سعد و|سعد وقاص]] در [[قادسیه|قادسيه]] همراه بود و در آن جا آثار مردى و مردانگى به ظهور رسانيد و در حرب [[جنگ صفین|صفين]] ملازم ركاب ظفر انتساب شاه ولايت مآب بوده و در آن جا نيز مراسم مجاهده به جا آورده.<ref> [[مجالس المؤمنين]]، 1/269، الاصابة، ابن حجر 6/404.</ref>
  
و در (فتوح) اعثم كوفى و كتاب (اصابه) مسطور است كه چون خبر كشتن عثمان و بيعت كردن مردمان به [[امیرالمومنین]] عليه السلام پراكنده شد، اهل كوفه نيز اين خبر بشنيدند و در آن وقت [[ابوموسى اشعرى]] امارت [[كوفه]] داشت، كوفيان به نزد ابوموسى آمدند و گفتند: چرا با اميرالمؤمنين على بيعت نمى‌كنى؟ گفت: در اين معنى توقف مى‌كنم و مى‌نگرم تا بعد از اين چه حادث شود و چه خبر رسد؟ هاشم بن عتبه گفت: چه خبر خواهد رسيد، عثمان را بكشتند و انصار خاص و عام با اميرالمؤمنين عليه السلام على بيعت كردند از آن مى‌ترسى كه اگر با على بيعت كنى عثمان از آن جهان باز خواهد آمد و تو را ملامت خواهد كرد؟ هاشم اين سخن بگفت و به دست راست خويشتن دست چپ بگرفت و گفت: دست چپ از آن من است و دست راست من از آن اميرالمؤمنين عليه السلام با او بيعت كردم و به خلافت او راضى شدم؛ چون هاشم با اين وجه بيعت كرد، ابوموسى را هيچ عذرى نماند برخاست و بيعت كرد و در عقب او جمله اكابر و [[سادات]] و معارف كوفه بيعت كردند.<ref> الاصابة،‌ ابن حجر 6/405، تحقيق: عادل احمد عبدالموجود و شيخ معوّض.</ref>
+
و در (فتوح) اعثم كوفى و كتاب (اصابه) مسطور است كه چون خبر كشتن [[عثمان بن عفان|عثمان]] و بيعت كردن مردمان به [[امیرالمومنین]] عليه السلام پراكنده شد، اهل كوفه نيز اين خبر بشنيدند و در آن وقت [[ابوموسی اشعری|ابوموسى اشعرى]] امارت [[كوفه]] داشت، كوفيان به نزد ابوموسى آمدند و گفتند: چرا با اميرالمؤمنين على بيعت نمى‌كنى؟ گفت: در اين معنى توقف مى‌كنم و مى‌نگرم تا بعد از اين چه حادث شود و چه خبر رسد؟ هاشم بن عتبه گفت: چه خبر خواهد رسيد، عثمان را بكشتند و انصار خاص و عام با اميرالمؤمنين عليه السلام على بيعت كردند. از آن مى‌ترسى كه اگر با على بيعت كنى عثمان از آن جهان باز خواهد آمد و تو را ملامت خواهد كرد؟ هاشم اين سخن بگفت و به دست راست خويشتن دست چپ بگرفت و گفت: دست چپ از آن من است و دست راست من از آن اميرالمؤمنين عليه السلام با او بيعت كردم و به خلافت او راضى شدم؛ چون هاشم با اين وجه بيعت كرد، ابوموسى را هيچ عذرى نماند، برخاست و بيعت كرد و در عقب او جمله اكابر و [[سادات]] و معارف كوفه بيعت كردند.<ref> الاصابة،‌ ابن حجر 6/405، تحقيق: عادل احمد عبدالموجود و شيخ معوّض.</ref>
  
 
در (اصابه) مذكور است كه هاشم در وقت بيعت اين ابيات را بديهةً انشاد نموده بر ابوموسى اشعرى انشاد كرد:
 
در (اصابه) مذكور است كه هاشم در وقت بيعت اين ابيات را بديهةً انشاد نموده بر ابوموسى اشعرى انشاد كرد:
 
  
 
اُبايِعُ غَيْرَ مُكْتَرِثٍ عَلِيّا × وَلا اَخْشى اَميرا اَشْعَرِيّا
 
اُبايِعُ غَيْرَ مُكْتَرِثٍ عَلِيّا × وَلا اَخْشى اَميرا اَشْعَرِيّا
  
اُبايِعُهُ وَاَعْلَمُ اَنْ سَاءُرْضي × بِذاكَ اللّهَ حَقَّا وَالنَّبِيّا.<ref> همان مأخذ.</ref>
+
اُبايِعُهُ وَاَعْلَمُ اَنْ سَاءُرْضي × بِذاكَ اللّهَ حَقَّا وَالنَّبِيّا<ref> همان مأخذ.</ref>
  
 
هاشم در حرب صفين به درجه [[شهادت]] رسيد و بعد از عتبة بن هاشم، عَلَم پدر برگرفت و بر اهل [[شام]] حمله كرد و چند كس را بكشت و اثرهاى خوب نمود عاقبت او نيز شربت شهادت چشيد و به پدر بزرگوار خود رسيد.<ref> مجالس المؤمنين،‌ 1/296.</ref>
 
هاشم در حرب صفين به درجه [[شهادت]] رسيد و بعد از عتبة بن هاشم، عَلَم پدر برگرفت و بر اهل [[شام]] حمله كرد و چند كس را بكشت و اثرهاى خوب نمود عاقبت او نيز شربت شهادت چشيد و به پدر بزرگوار خود رسيد.<ref> مجالس المؤمنين،‌ 1/296.</ref>
  
فقير گويد: از اين جا معلوم شد كه هاشم مرقال در صفين به درجه رفيع شهادت رسيد پس آن چيزى كه در بعضى كتب است كه روز [[عاشورا]] به يارى [[سيدالشهدا]] عليه السلام آمد و گفت: اى مردم هر كه مرا نمى شناسد من خودم را بشناسانم من هاشم بن عتبه پسرعموى عمر سعدم الخ، واقعى ندارد والله العالم.
+
فقير گويد: از اين جا معلوم شد كه هاشم مرقال در صفين به درجه رفيع شهادت رسيد. پس آن چيزى كه در بعضى كتب است كه روز [[عاشورا]] به يارى [[سيدالشهدا]] عليه السلام آمد و گفت: اى مردم هر كه مرا نمى شناسد من خودم را بشناسانم من هاشم بن عتبه پسرعموى عمر سعدم الخ، واقعى ندارد؛ والله العالم.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۸

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


هاشم بن عتبه مرقال کیست

هاشم بن عُتْبَةِ بن ابى وقاص الملقب بالمِرْقال، قاضى نورالله گفته كه در كتاب (اصابه) مذكور است كه هاشم همان شجاع معروف مشهور ملقب به مرقال است و براى آن به اين لقب شهرت يافته كه (اِرْقال) نوعى است از دويدن و او در روز كارزار بر سر خصم مسارعت مى‌كرد و مى‌دويد و از كلبى و ابن حِبّان نقل كرده كه او به شرف صحبت حضرت رسالت صلى الله عليه و آله و سلم رسيده و در روز فتح مكه مسلمان گرديده و در جنگ عجم با عمّ خود سعد وقاص در قادسيه همراه بود و در آن جا آثار مردى و مردانگى به ظهور رسانيد و در حرب صفين ملازم ركاب ظفر انتساب شاه ولايت مآب بوده و در آن جا نيز مراسم مجاهده به جا آورده.[۱]

و در (فتوح) اعثم كوفى و كتاب (اصابه) مسطور است كه چون خبر كشتن عثمان و بيعت كردن مردمان به امیرالمومنین عليه السلام پراكنده شد، اهل كوفه نيز اين خبر بشنيدند و در آن وقت ابوموسى اشعرى امارت كوفه داشت، كوفيان به نزد ابوموسى آمدند و گفتند: چرا با اميرالمؤمنين على بيعت نمى‌كنى؟ گفت: در اين معنى توقف مى‌كنم و مى‌نگرم تا بعد از اين چه حادث شود و چه خبر رسد؟ هاشم بن عتبه گفت: چه خبر خواهد رسيد، عثمان را بكشتند و انصار خاص و عام با اميرالمؤمنين عليه السلام على بيعت كردند. از آن مى‌ترسى كه اگر با على بيعت كنى عثمان از آن جهان باز خواهد آمد و تو را ملامت خواهد كرد؟ هاشم اين سخن بگفت و به دست راست خويشتن دست چپ بگرفت و گفت: دست چپ از آن من است و دست راست من از آن اميرالمؤمنين عليه السلام با او بيعت كردم و به خلافت او راضى شدم؛ چون هاشم با اين وجه بيعت كرد، ابوموسى را هيچ عذرى نماند، برخاست و بيعت كرد و در عقب او جمله اكابر و سادات و معارف كوفه بيعت كردند.[۲]

در (اصابه) مذكور است كه هاشم در وقت بيعت اين ابيات را بديهةً انشاد نموده بر ابوموسى اشعرى انشاد كرد:

اُبايِعُ غَيْرَ مُكْتَرِثٍ عَلِيّا × وَلا اَخْشى اَميرا اَشْعَرِيّا

اُبايِعُهُ وَاَعْلَمُ اَنْ سَاءُرْضي × بِذاكَ اللّهَ حَقَّا وَالنَّبِيّا[۳]

هاشم در حرب صفين به درجه شهادت رسيد و بعد از عتبة بن هاشم، عَلَم پدر برگرفت و بر اهل شام حمله كرد و چند كس را بكشت و اثرهاى خوب نمود عاقبت او نيز شربت شهادت چشيد و به پدر بزرگوار خود رسيد.[۴]

فقير گويد: از اين جا معلوم شد كه هاشم مرقال در صفين به درجه رفيع شهادت رسيد. پس آن چيزى كه در بعضى كتب است كه روز عاشورا به يارى سيدالشهدا عليه السلام آمد و گفت: اى مردم هر كه مرا نمى شناسد من خودم را بشناسانم من هاشم بن عتبه پسرعموى عمر سعدم الخ، واقعى ندارد؛ والله العالم.

پانویس

  1. مجالس المؤمنين، 1/269، الاصابة، ابن حجر 6/404.
  2. الاصابة،‌ ابن حجر 6/405، تحقيق: عادل احمد عبدالموجود و شيخ معوّض.
  3. همان مأخذ.
  4. مجالس المؤمنين،‌ 1/296.

منابع

حاج شیخ عباس قمی, منتهی الامال،‌ قسمت اول،‌ باب سوم، در تاريخ حضرت علي عليه السلام