نفخ در صور: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن رده و تکمیل محتوا به کمک منبع جدید)
سطر ۱: سطر ۱:
از پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله در مورد صور سوال شد، فرمودند: شاخی از نور است که [[اسرافیل]] به دهان می گیرد و یک طرف آن تنگ و طرف دیگر آن گشاد است و صورتی نورانی دارد.<ref>اسفار، جلد9، صفحه274.</ref>
+
'''نفخ صور؛ فريادى آسمانى هنگام قيامت‌'''
  
این که گفته اند نفخه اول برای [[مرگ]] و نفخه بعد برای احیاء است درست نیست زیرا در طریق حق تعالی جز حیات و روح افاضه نمی شود بلکه ایجاد حیات در نشئه ای عالی ملازم موت در نشئه ای سافل است و با نفخه اول جسدها میمیرند و روحها زنده می گردد و با نفخه دوم ارواح به قیام حق قائم میگردد به ذات خود.<ref>معرفت النفس والحشر، اصغر طاهرزاده، جلد2، صفحه62.</ref>
+
«نفخ» به معناى دميدن است و «صور» به معناى شيپور.
 +
 
 +
نفخ صور، نداى آسمانى عظيمى است كه هنگامه قيامت همه آسمان‌ها و زمين را پر مى‌كند و موجودات عالم را مى‌ميراند. بدين سان، جهان پايان مى‌گيرد و آن گاه رستاخيز به پا مى‌شود و موجودات، دوباره زنده مى‌شوند <ref>پيام قرآن، 6/ 67</ref>. در قرآن، آيات بسيارى از نفخ صور سخن گفته‌اند.
 +
 
 +
بنابر آيات و روايات، دو بار در صور دميده مى‌شود:
 +
يكى در پايان جهان، كه همه خلايق مى‌ميرند و اين، نفخه مرگ است <ref> این که گفته اند نفخه اول برای [[مرگ]] و نفخه بعد برای احیاء است درست نیست زیرا در طریق حق تعالی جز حیات و روح افاضه نمی شود بلکه ایجاد حیات در نشئه ای عالی ملازم موت در نشئه ای سافل است و با نفخه اول جسدها میمیرند و روحها زنده می گردد و با نفخه دوم ارواح به قیام حق قائم میگردد به ذات خود.(به نقل از : معرفت النفس والحشر، اصغر طاهرزاده، جلد2، صفحه62.) </ref>
 +
و دوم، در آستانه رستاخيز كه همه مردگان زنده مى‌شوند و اين، نفخه حيات است <ref>الميزان، 14/ 293</ref>.
 +
 
 +
قرآن كريم در يادكردِ اين دو حادثه، چند تعبير دارد كه از آن جمله است: نفخ صور، صيحه، صاخّه، قارعه و زجره <ref>ياسين/ 51؛ مدّثّر/ 8 و 9؛ قارعه/ 4- 1؛ صافّات/ 191</ref>.
 +
 
 +
در برخى روايات آمده است كه سه بار در صور دميده مى‌شود؛ يعنى پيش از دو نفخه مرگ و حيات، نفخه‌اى ديگر است به نام «نفخه فزع».
 +
اين نفخه، هنگامه زلزله عظيم زمين روى مى‌دهد. در رواياتى ديگر، خبر از نفخه‌ چهارم نيز آمده است كه «نفخه جمع» است؛ ليكن اين دو نفخه نيز در حقيقت به همان دو نفخه اصلى بازمى‌گردند <ref>بحارالانوار، 6/ 318؛ حقّ اليقين، 2/ 95؛ پيام قرآن، 6/ 71- 70</ref>.
 +
 
 +
كارِ دميدن در صور<ref> از پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله در مورد صور سوال شد، فرمودند: شاخی از نور است که [[اسرافیل]] به دهان می گیرد و یک طرف آن تنگ و طرف دیگر آن گشاد است و صورتی نورانی دارد.(به نقل از : اسفار، جلد9، صفحه274.) </ref>، برعهده اسرافيل- از فرشتگان والامرتبه و مقرّب الهى- است و چون نفخه را به پايان مى‌بَرَد، خود نيز مى‌ميرد و نفخه حيات را خداى متعال انجام مى‌دهد <ref>بحارالانوار، 6/ 324؛ حقّ اليقين، 2/ 94؛ تفسير قمى، 2/ 252</ref>. از برخى آيات قرآن برمى‌آيد كه ميان نفخه مرگ و نفخه حيات فاصله‌اى وجود دارد <ref>زمر/ 68</ref>؛ ولى درباره مقدار اين فاصله، از قرآن چيزى به فهم نمى‌آيد. در برخى روايات آمده است كه اين فاصله، چهل سال است؛ ليكن معلوم نيست كه آيا طول هر سال، همچون طول سال‌هاى دنيوى است يا اخروى. در اين چهل سال، هيچ موجود زنده‌اى جز خداى متعال باقى نمى‌ماند و دگرگونى‌هاى ژرفى در عالم روى مى‌دهد و جهانى نو براى زندگىِ دوباره انسان‌ها پديد مى‌آيد. قرآن كريم، گروهى از موجودات- مانند برخى فرشتگان مقرّب- را از مرگ در نفخه نخست استثناء كرده است البتّه نه به اين معنا كه آنها نمى‌ميرند، بلكه به اين معنا كه در مرگشان تأخير مى‌افتد و به زمانى پس از نفخه موكول مى‌شود <ref>پيام قرآن، 6/ 72 و 73؛ الميزان، 14/ 293؛ حقّ اليقين، 2/ 97</ref>. متكلّمين شيعه معتقدند كه پس از نفخه اوّل، ارواح و اجسام به كلّى از ميان نمى‌روند، بلكه اجزاى جسمانى از هم مى‌گسلند و با نفخه دوم، دوباره پيوند مى‌خورند و زنده مى‌شوند <ref>بحارالانوار، 6/ 336؛ حقّ اليقين، 2/ 97؛ كشف المراد، 402</ref>.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 +
 +
== منابع ==
 +
*فرهنگ شیعه، صص 447-448.
 +
 +
[[رده:واژگان قرآنی]]
 +
[[رده:قیامت]]

نسخهٔ ‏۲۶ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۵

نفخ صور؛ فريادى آسمانى هنگام قيامت‌

«نفخ» به معناى دميدن است و «صور» به معناى شيپور.

نفخ صور، نداى آسمانى عظيمى است كه هنگامه قيامت همه آسمان‌ها و زمين را پر مى‌كند و موجودات عالم را مى‌ميراند. بدين سان، جهان پايان مى‌گيرد و آن گاه رستاخيز به پا مى‌شود و موجودات، دوباره زنده مى‌شوند [۱]. در قرآن، آيات بسيارى از نفخ صور سخن گفته‌اند.

بنابر آيات و روايات، دو بار در صور دميده مى‌شود: يكى در پايان جهان، كه همه خلايق مى‌ميرند و اين، نفخه مرگ است [۲] و دوم، در آستانه رستاخيز كه همه مردگان زنده مى‌شوند و اين، نفخه حيات است [۳].

قرآن كريم در يادكردِ اين دو حادثه، چند تعبير دارد كه از آن جمله است: نفخ صور، صيحه، صاخّه، قارعه و زجره [۴].

در برخى روايات آمده است كه سه بار در صور دميده مى‌شود؛ يعنى پيش از دو نفخه مرگ و حيات، نفخه‌اى ديگر است به نام «نفخه فزع». اين نفخه، هنگامه زلزله عظيم زمين روى مى‌دهد. در رواياتى ديگر، خبر از نفخه‌ چهارم نيز آمده است كه «نفخه جمع» است؛ ليكن اين دو نفخه نيز در حقيقت به همان دو نفخه اصلى بازمى‌گردند [۵].

كارِ دميدن در صور[۶]، برعهده اسرافيل- از فرشتگان والامرتبه و مقرّب الهى- است و چون نفخه را به پايان مى‌بَرَد، خود نيز مى‌ميرد و نفخه حيات را خداى متعال انجام مى‌دهد [۷]. از برخى آيات قرآن برمى‌آيد كه ميان نفخه مرگ و نفخه حيات فاصله‌اى وجود دارد [۸]؛ ولى درباره مقدار اين فاصله، از قرآن چيزى به فهم نمى‌آيد. در برخى روايات آمده است كه اين فاصله، چهل سال است؛ ليكن معلوم نيست كه آيا طول هر سال، همچون طول سال‌هاى دنيوى است يا اخروى. در اين چهل سال، هيچ موجود زنده‌اى جز خداى متعال باقى نمى‌ماند و دگرگونى‌هاى ژرفى در عالم روى مى‌دهد و جهانى نو براى زندگىِ دوباره انسان‌ها پديد مى‌آيد. قرآن كريم، گروهى از موجودات- مانند برخى فرشتگان مقرّب- را از مرگ در نفخه نخست استثناء كرده است البتّه نه به اين معنا كه آنها نمى‌ميرند، بلكه به اين معنا كه در مرگشان تأخير مى‌افتد و به زمانى پس از نفخه موكول مى‌شود [۹]. متكلّمين شيعه معتقدند كه پس از نفخه اوّل، ارواح و اجسام به كلّى از ميان نمى‌روند، بلكه اجزاى جسمانى از هم مى‌گسلند و با نفخه دوم، دوباره پيوند مى‌خورند و زنده مى‌شوند [۱۰].

پانویس

  1. پيام قرآن، 6/ 67
  2. این که گفته اند نفخه اول برای مرگ و نفخه بعد برای احیاء است درست نیست زیرا در طریق حق تعالی جز حیات و روح افاضه نمی شود بلکه ایجاد حیات در نشئه ای عالی ملازم موت در نشئه ای سافل است و با نفخه اول جسدها میمیرند و روحها زنده می گردد و با نفخه دوم ارواح به قیام حق قائم میگردد به ذات خود.(به نقل از : معرفت النفس والحشر، اصغر طاهرزاده، جلد2، صفحه62.)
  3. الميزان، 14/ 293
  4. ياسين/ 51؛ مدّثّر/ 8 و 9؛ قارعه/ 4- 1؛ صافّات/ 191
  5. بحارالانوار، 6/ 318؛ حقّ اليقين، 2/ 95؛ پيام قرآن، 6/ 71- 70
  6. از پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله در مورد صور سوال شد، فرمودند: شاخی از نور است که اسرافیل به دهان می گیرد و یک طرف آن تنگ و طرف دیگر آن گشاد است و صورتی نورانی دارد.(به نقل از : اسفار، جلد9، صفحه274.)
  7. بحارالانوار، 6/ 324؛ حقّ اليقين، 2/ 94؛ تفسير قمى، 2/ 252
  8. زمر/ 68
  9. پيام قرآن، 6/ 72 و 73؛ الميزان، 14/ 293؛ حقّ اليقين، 2/ 97
  10. بحارالانوار، 6/ 336؛ حقّ اليقين، 2/ 97؛ كشف المراد، 402


منابع

  • فرهنگ شیعه، صص 447-448.