غرقاب: تراجم أعلام القرن الحادی عشر و ما بعده (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|غرقاب == معرفى اجمالى == '''غرقاب: تراجم أعلام القرن...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab346.jpg|بندانگشتی|غرقاب]]
+
[[پرونده:Ketab346.jpg|240px|بندانگشتی|غرقاب: تراجم أعلام القرن الحادی عشر و ما بعده]]
 +
کتاب '''«غرقاب: تراجم أعلام القرن الحادی عشر و ما بعده»'''، از آثار سید محمدمهدى بن محمدعلى موسوى شفتى (۱۲۷۷ یا ۱۲۷۸-۱۳۲۶ق) است که نویسنده در آن، گزارش شرح حال، آثار و اندیشه‌هاى تعداد صد تن از اندیشمندان [[شیعه|شیعه]] در قرن یازدهم هجرى و بعد از آن را به زبان عربى بیان کرده است.
  
== معرفى اجمالى ==
+
==ساختار کتاب==
'''غرقاب: تراجم أعلام القرن الحادي عشر و ما بعده'''، از آثار سيد محمدمهدى بن محمدعلى موسوى شفتى (1277 يا 1278-1326ق) است كه نويسنده در آن، گزارش شرح حال، آثار و انديشه‌هاى تعداد صد تن از انديشمندان شيعه در قرن يازدهم هجرى و بعد از آن را به زبان عربى بيان كرده است.
 
  
آقايان مهدى باقرى سيانى و محمود نعمتى، اثر حاضر را تحقيق و تصحيح كرده‌اند.
+
این کتاب از مقدمه آیت‌الله شیخ هادى نجفى و مقدمه مصححان و مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل دو مرحله و یک خاتمه) تشکیل شده است. آیت‌الله نجفى در مقدمه‌اش کتاب حاضر و نویسنده‌اش را شناسانده و اظهار نظر کرده است که عبارات عربى اثر حاضر، ضعیف است؛ چون نویسنده‌اش عرب‌زبان نیست و در [[ایران|ایران]] رشد کرده و براى آنکه کتابش فایده‌اش بیشتر شود به زبان عربى نوشته است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص۲۲</ref>
  
نگارش كتاب حاضر در سال 1303ق به پايان رسيده است.
+
کلمه «غرقاب» در عنوان کتاب اشاره به ماده تاریخ تألیف این اثر است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص۳۶</ref> منظور این است که کلمه «غرقاب» با حساب حروف ابجد - که به‌صورت جمع ارزش عددى حروف استفاده‌ شده در کلمه مورد نظر انجام مى‌شود - برابر است با: (غ (۱۰۰۰)+ ر (۲۰۰)+ ق (۱۰۰)+ ا (۱)+ ب (۲) ۱۳۰۳) یعنى نگارش این اثر در سال ۱۳۰۳ق، به انجام رسیده است.
  
== ساختار ==
+
==گزارش محتوا==
  
 +
نویسنده در مقدمه‌اش یادآور شده است که مقصود اصلى فقط یادکرد کسانى است که در قرن یازدهم هجرى قمرى زیسته‌اند و اما ذکر کسانى که بعد از آن آمده‌اند، به‌صورت استطرادى و تیمنى است و این مختصر را نوشتم؛ چون وجود ناقص بهتر از عدم صرف است و براى آنکه این مطالب فراموش نشود. براى تولید اثر حاضر، از منابع متعدد و معتبرى به زبان عربى و فارسى (۲۰۲ کتاب) استفاده شده و نام و مشخصات کتاب‌شناختى آن‌ها ذکر گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص۲۴۹-۲۶۴</ref>
  
اين كتاب از مقدمه آيت‌الله شيخ هادى نجفى و مقدمه مصححان و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل دو مرحله و يك خاتمه) تشكيل شده است. آيت‌الله نجفى در مقدمه‌اش كتاب حاضر و نويسنده‌اش را شناسانده و اظهار نظر كرده است كه عبارات عربى اثر حاضر، ضعيف است؛ چون نويسنده‌اش عرب‌زبان نيست و در ايران رشد كرده و براى آنكه كتابش فايده‌اش بيشتر شود به زبان عربى نوشته است<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص22</ref>
+
برخى از مطالب جالب این کتاب، عبارت است از:
  
مصححان ويژگى‌هاى اثر حاضر و روش تحقيق نسخه خطى آن را بيان كرده و تصويرى از نسخه مخطوط آن را آورده‌اند<ref>ر.ك: همان، ص27-32</ref>
+
#مولى عبدالله تونى، از باتقواترین و باورع‌ترین مردم و مایل به مشرب اخباریان و ساکن [[مشهد|مشهد الرضا]](ع) بود و در همان جا مدفون شد. از تصنیفات اوست: حاشیه بر «الإرشاد» و «المدارک» و «الوافیة فی أصول الفقه» که سید صدرالدین قمى آن را شرح کرده است و متن و شرح با هم معروفند در نزد دانشمندان. او در سال ۱۰۷۱ق، در دولت شاه عباس دوم درگذشت.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص۶۴</ref>
 +
#فاضل گیلانى مولى محمد اصفهانى، مشهور به «سراب»، شاگرد مولى سبزوارى بود. او تألیفات چندى دارد و کرامتى روشن. او در اول خیابان چهارباغ خواجو و ابتداى [[تخت فولاد]] دفن شد و براى او قبه‌اى عالى است و این خیابان معروف است به خیابان عبدالله‌خان ملقب به امین‌الدوله اصفهانى؛ همان‌طورکه چهارباغ معروف به چهارباغ خواجو، معروف به چهارباغ صدرى است؛ چون پدر امین‌الدوله معروف به صدر اصفهانى، مسمى به حاج محمدحسن خان آن را ساخته است.<ref>ر.ک: همان، ص۱۴۱-۱۴۲</ref>
 +
#سید امجد و فاضل متبحر ممجد عالم ربانى آقا [[طباطبایی، محمد بن علی|سید محمد مجاهد]] فرزند [[سيد علی طباطبائی|سید على طباطبائى]] صاحب‌الریاض است. او در نزد پدرش و همچنین در نزد [[سید محمد مهدی بحرالعلوم|علامه بحرالعلوم]] شروع به تحصیل کرد و شوهر دختر بحرالعلوم بود و مادر بزرگوارش دختر مروج بهبهانى بود و در زمان حیات پدرش به [[اصفهان]] منتقل شد و در آنجا سیزده سال اقامت کرد و به تدریس و تألیف مفاتیح پرداخت. سپس بعد از وفات پدرش به [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] منتقل شد و ریاست عامه از جهت افتا و حکومت و قضاوت بین مردم و مرجعیت نزد سلطان و رعیت، به او رسید تاآنکه سلطان مشکور مغفور، فتحعلى شاه او را به دفاع در برابر روسیه و جهاد با آن باغیان بعد از استیلایشان بر بعضى از ولایات [[ایران|ایران]] مثل قبه و گنجه و شیروان، فراخواند، پس این سید معظم همراه با هزاران هزار از صلحا و متدینین و طلاب و علما، مانند [[ملا احمد نراقی|مولى احمد نراقى]]، ملا عبدالوهاب قزوینى، [[شهید ثالث|شهید ثالث]] ملا محمدتقى قزوینى - مؤلف منهج الاجتهاد - و برادر شهید ثالث حاج ملا محمدصالح قزوینى و... با فرماندهى نائب‌السلطنه عباس میرزا پسر شاه براى جهاد خارج شد، ولى شد آنچه شد و لشکر کافران غلبه کرد و زبان منافقان باز شد؛ پس این سید مجاهد در مراجعه به قزوین، به‌خاطر شدت غم و غصه و تأسف درگذشت و جنازه‌اش به [[کربلا|کربلاى معلى]] حمل شد.<ref>ر.ک: همان، ص۱۸۰-۱۸۲</ref>
 +
#شیخ مرتضى ریزى اصفهانى (حدود ۱۲۵۰-۱۳۲۹ق): عالم کامل و عامل فاضل مدقق شیخ ما، شیخ مرتضى اصفهانى که در [[نجف|نجف اشرف]] در نزد سید معظم چند سال متعدد مشغول شد و بعد از فراغت به اصفهان بازگشت و طلاب از او استفاده کردند. انصاف آن است که او جامع بین تدقیق و تحقیق و حسن تقریر و خوش‌بیانى است.<ref>ر.ک: همان، ص۲۴۴-۲۴۵</ref>
  
== گزارش محتوا ==
+
==وضعیت کتاب==
  
 +
آقایان مهدى باقرى سیانى و محمود نعمتى، اثر حاضر را تحقیق و تصحیح کرده‌اند.
 +
براى این کتاب در پایان آن، فهرست منابع عربى، فهرست منابع فارسى و فهرست مطالب ذکر شده است. متأسفانه فهارس فنى (آیات، روایات، اعلام، امکنه و...) آماده نشده است.
  
برخى از مطالب جالب اين كتاب، عبارت است از:
+
مصححان ویژگى‌هاى اثر حاضر و روش تحقیق نسخه خطى آن را بیان کرده و تصویرى از نسخه مخطوط آن را آورده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص۲۷-۳۲</ref>
  
#مولى عبدالله تونى، از باتقواترين و باورع‌ترين مردم و مايل به مشرب اخباريان و ساكن مشهد الرضا(ع) بود و در همان جا مدفون شد. از تصنيفات اوست: حاشيه بر «الإرشاد» و «المدارك» و «الوافية في أصول الفقه» كه سيد صدرالدين قمى آن را شرح كرده است و متن و شرح با هم معروفند در نزد دانشمندان. او در سال 1071ق، در دولت شاه عباس دوم درگذشت<ref>ر.ك: متن كتاب، ص64</ref>
+
==پانویس==
#فاضل گيلانى مولى محمد اصفهانى، مشهور به «سراب»، شاگرد مولى سبزوارى بود. او تأليفات چندى دارد و كرامتى روشن. او در اول خيابان چهارباغ خواجو و ابتداى تخت فولاد دفن شد و براى او قبه‌اى عالى است و اين خيابان معروف است به خيابان عبدالله‌خان ملقب به امين‌الدوله اصفهانى؛ همان‌طوركه چهارباغ معروف به چهارباغ خواجو، معروف به چهارباغ صدرى است؛ چون پدر امين‌الدوله معروف به صدر اصفهانى، مسمى به حاج محمدحسن خان آن را ساخته است<ref>ر.ك: همان، ص141-142</ref>
 
#سيد امجد و فاضل متبحر ممجد عالم ربانى آقا [[طباطبایی، محمد بن علی|سيد محمد مجاهد]] طباطبائى فرزند سيد على صاحب‌الرياض است. او در نزد پدرش و همچنين در نزد بحرالعلوم شروع به تحصيل كرد و شوهر دختر بحرالعلوم بود و مادر بزرگوارش دختر مروج بهبهانى بود و در زمان حيات پدرش به اصفهان منتقل شد و در آنجا سيزده سال اقامت كرد و به تدريس و تأليف مفاتيح پرداخت. سپس بعد از وفات پدرش به عتبات عاليات منتقل شد و رياست عامه از جهت افتا و حكومت و قضاوت بين مردم و مرجعيت نزد سلطان و رعيت، به او رسيد تاآنكه سلطان مشكور مغفور، فتحعلى شاه او را به دفاع در برابر روسيه و جهاد با آن باغيان بعد از استيلايشان بر بعضى از ولايات ايران مثل قبه و گنجه و شيروان، فراخواند، پس اين سيد معظم همراه با هزاران هزار از صلحا و متدينين و طلاب و علما، مانند مولى احمد نراقى، ملا عبدالوهاب قزوينى، شهيد ثالث ملا محمدتقى قزوينى - مؤلف منهج الاجتهاد - و برادر شهيد ثالث حاج ملا محمدصالح قزوينى و... با فرماندهى نائب‌السلطنه عباس ميرزا پسر شاه براى جهاد خارج شد، ولى شد آنچه شد و لشكر كافران غلبه كرد و زبان منافقان باز شد؛ پس اين سيد مجاهد در مراجعه به قزوين، به‌خاطر شدت غم و غصه و تأسف درگذشت و جنازه‌اش به كربلاى معلى حمل شد...<ref>ر.ك: همان، ص180-182</ref>
 
#شيخ مرتضى ريزى اصفهانى (حدود 1250-1329ق): عالم كامل و عامل فاضل مدقق شيخ ما شيخ مرتضى اصفهانى كه در نجف اشرف در نزد سيد معظم چند سال متعدد مشغول شد و بعد از فراغت به اصفهان بازگشت و طلاب از او استفاده كردند. انصاف آن است كه او جامع بين تدقيق و تحقيق و حسن تقرير و خوش‌بيانى است<ref>ر.ك: همان، ص244-245</ref>
 
 
 
== وضعيت كتاب ==
 
 
 
 
 
براى كتاب حاضر در پايان آن، فهرست منابع عربى، فهرست منابع فارسى و فهرست مطالب ذكر شده است.
 
 
 
متأسفانه فهارس فنى (آيات، روايات، اعلام، امكنه و...) آماده نشده است.
 
 
 
نويسندگان براى توليد اثر حاضر، از منابع متعدد و معتبرى (202 كتاب) به زبان عربى و فارسى استفاده و نام و مشخصات كتاب‌شناختى آن‌ها را ذكر كرده‌اند<ref>ر.ك: همان، ص249-264</ref>
 
 
 
نويسنده در مقدمه‌اش يادآور شده است كه مقصود اصلى فقط يادكرد كسانى است كه در قرن يازدهم هجرى قمرى زيسته‌اند و اما ذكر كسانى كه بعد از آن آمده‌اند، به‌صورت استطرادى و تيمنى است و اين مختصر را نوشتم؛ چون وجود ناقص بهتر از عدم صرف است و براى آنكه اين مطالب فراموش نشود. كلمه «غرقاب» در عنوان كتاب اشاره به ماده تاريخ تأليف اين اثر است<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص36</ref>منظور اين است كه كلمه «غرقاب» با حساب حروف ابجد - كه به‌صورت جمع ارزش عددى حروف استفاده‌شده در كلمه مورد نظر انجام مى‌شود - برابر است با: (غ (1000)+ ر (200)+ق (100)+ ا (1)+ ب (2) 1303) يعنى نگارش اين اثر در سال 1303ق، به انجام رسيده است.
 
 
 
==پانويس ==
 
 
<references />
 
<references />
== منابع مقاله ==
+
==منبع==
 
 
مقدمه و متن كتاب.
 
 
 
 
 
==منبع ==
 
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۴۲

غرقاب: تراجم أعلام القرن الحادی عشر و ما بعده

کتاب «غرقاب: تراجم أعلام القرن الحادی عشر و ما بعده»، از آثار سید محمدمهدى بن محمدعلى موسوى شفتى (۱۲۷۷ یا ۱۲۷۸-۱۳۲۶ق) است که نویسنده در آن، گزارش شرح حال، آثار و اندیشه‌هاى تعداد صد تن از اندیشمندان شیعه در قرن یازدهم هجرى و بعد از آن را به زبان عربى بیان کرده است.

ساختار کتاب

این کتاب از مقدمه آیت‌الله شیخ هادى نجفى و مقدمه مصححان و مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل دو مرحله و یک خاتمه) تشکیل شده است. آیت‌الله نجفى در مقدمه‌اش کتاب حاضر و نویسنده‌اش را شناسانده و اظهار نظر کرده است که عبارات عربى اثر حاضر، ضعیف است؛ چون نویسنده‌اش عرب‌زبان نیست و در ایران رشد کرده و براى آنکه کتابش فایده‌اش بیشتر شود به زبان عربى نوشته است.[۱]

کلمه «غرقاب» در عنوان کتاب اشاره به ماده تاریخ تألیف این اثر است.[۲] منظور این است که کلمه «غرقاب» با حساب حروف ابجد - که به‌صورت جمع ارزش عددى حروف استفاده‌ شده در کلمه مورد نظر انجام مى‌شود - برابر است با: (غ (۱۰۰۰)+ ر (۲۰۰)+ ق (۱۰۰)+ ا (۱)+ ب (۲) ۱۳۰۳) یعنى نگارش این اثر در سال ۱۳۰۳ق، به انجام رسیده است.

گزارش محتوا

نویسنده در مقدمه‌اش یادآور شده است که مقصود اصلى فقط یادکرد کسانى است که در قرن یازدهم هجرى قمرى زیسته‌اند و اما ذکر کسانى که بعد از آن آمده‌اند، به‌صورت استطرادى و تیمنى است و این مختصر را نوشتم؛ چون وجود ناقص بهتر از عدم صرف است و براى آنکه این مطالب فراموش نشود. براى تولید اثر حاضر، از منابع متعدد و معتبرى به زبان عربى و فارسى (۲۰۲ کتاب) استفاده شده و نام و مشخصات کتاب‌شناختى آن‌ها ذکر گردیده است.[۳]

برخى از مطالب جالب این کتاب، عبارت است از:

  1. مولى عبدالله تونى، از باتقواترین و باورع‌ترین مردم و مایل به مشرب اخباریان و ساکن مشهد الرضا(ع) بود و در همان جا مدفون شد. از تصنیفات اوست: حاشیه بر «الإرشاد» و «المدارک» و «الوافیة فی أصول الفقه» که سید صدرالدین قمى آن را شرح کرده است و متن و شرح با هم معروفند در نزد دانشمندان. او در سال ۱۰۷۱ق، در دولت شاه عباس دوم درگذشت.[۴]
  2. فاضل گیلانى مولى محمد اصفهانى، مشهور به «سراب»، شاگرد مولى سبزوارى بود. او تألیفات چندى دارد و کرامتى روشن. او در اول خیابان چهارباغ خواجو و ابتداى تخت فولاد دفن شد و براى او قبه‌اى عالى است و این خیابان معروف است به خیابان عبدالله‌خان ملقب به امین‌الدوله اصفهانى؛ همان‌طورکه چهارباغ معروف به چهارباغ خواجو، معروف به چهارباغ صدرى است؛ چون پدر امین‌الدوله معروف به صدر اصفهانى، مسمى به حاج محمدحسن خان آن را ساخته است.[۵]
  3. سید امجد و فاضل متبحر ممجد عالم ربانى آقا سید محمد مجاهد فرزند سید على طباطبائى صاحب‌الریاض است. او در نزد پدرش و همچنین در نزد علامه بحرالعلوم شروع به تحصیل کرد و شوهر دختر بحرالعلوم بود و مادر بزرگوارش دختر مروج بهبهانى بود و در زمان حیات پدرش به اصفهان منتقل شد و در آنجا سیزده سال اقامت کرد و به تدریس و تألیف مفاتیح پرداخت. سپس بعد از وفات پدرش به عتبات عالیات منتقل شد و ریاست عامه از جهت افتا و حکومت و قضاوت بین مردم و مرجعیت نزد سلطان و رعیت، به او رسید تاآنکه سلطان مشکور مغفور، فتحعلى شاه او را به دفاع در برابر روسیه و جهاد با آن باغیان بعد از استیلایشان بر بعضى از ولایات ایران مثل قبه و گنجه و شیروان، فراخواند، پس این سید معظم همراه با هزاران هزار از صلحا و متدینین و طلاب و علما، مانند مولى احمد نراقى، ملا عبدالوهاب قزوینى، شهید ثالث ملا محمدتقى قزوینى - مؤلف منهج الاجتهاد - و برادر شهید ثالث حاج ملا محمدصالح قزوینى و... با فرماندهى نائب‌السلطنه عباس میرزا پسر شاه براى جهاد خارج شد، ولى شد آنچه شد و لشکر کافران غلبه کرد و زبان منافقان باز شد؛ پس این سید مجاهد در مراجعه به قزوین، به‌خاطر شدت غم و غصه و تأسف درگذشت و جنازه‌اش به کربلاى معلى حمل شد.[۶]
  4. شیخ مرتضى ریزى اصفهانى (حدود ۱۲۵۰-۱۳۲۹ق): عالم کامل و عامل فاضل مدقق شیخ ما، شیخ مرتضى اصفهانى که در نجف اشرف در نزد سید معظم چند سال متعدد مشغول شد و بعد از فراغت به اصفهان بازگشت و طلاب از او استفاده کردند. انصاف آن است که او جامع بین تدقیق و تحقیق و حسن تقریر و خوش‌بیانى است.[۷]

وضعیت کتاب

آقایان مهدى باقرى سیانى و محمود نعمتى، اثر حاضر را تحقیق و تصحیح کرده‌اند. براى این کتاب در پایان آن، فهرست منابع عربى، فهرست منابع فارسى و فهرست مطالب ذکر شده است. متأسفانه فهارس فنى (آیات، روایات، اعلام، امکنه و...) آماده نشده است.

مصححان ویژگى‌هاى اثر حاضر و روش تحقیق نسخه خطى آن را بیان کرده و تصویرى از نسخه مخطوط آن را آورده‌اند.[۸]

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص۲۲
  2. ر.ک: مقدمه کتاب، ص۳۶
  3. ر.ک: همان، ص۲۴۹-۲۶۴
  4. ر.ک: متن کتاب، ص۶۴
  5. ر.ک: همان، ص۱۴۱-۱۴۲
  6. ر.ک: همان، ص۱۸۰-۱۸۲
  7. ر.ک: همان، ص۲۴۴-۲۴۵
  8. ر.ک: همان، ص۲۷-۳۲

منبع

ویکی نور