عبدمناف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن محتوا با منبع جدید)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{نیازمند ویرایش فنی}}
  
  
'''کلیدواژه: عبدالدار، عبدمناف، منصب داری کعبه'''
+
وى نياى سوم [[پیامبر اسلام]] بود كه نامش «مغيره» و لقبش «[[قمر البطحاء]]» بود.
  
'''<I>کلید واژگان: عبدالدار × عبدمناف × منصب داری کعبه</I>'''
+
== بنی عبدمناف ==
  
وى نياى سوم [[پیامبر اسلام]] بود كه نامش «مغيره» و لقبش «[[قمر البطحاء]]» بود. وى از برادر خود «[[عبدالدار]]» كوچكتر بود، ولى در قلب  هاى مردم موقعيت خاصى داشت.
+
پسرانى به نام هاى عمرو(هاشم)، عبدشمس، مطلب، نوفل، ابوعمرو و ابوعبید داشت. اینان و تبارشان به بنی عبدمناف شهرت دارند و تا قرن‌ها حکومت جهان عرب را در اختیار داشتند. خلفای اموی، خلفای عباسی و امامان شیعه جملگی از نوادگان عبدمناف به شمار می‌روند.بنى هاشم و بنى امیه بن عبدشمس از شاخه هاى مشهور بنی عبدمناف و قریش هستند. عبدمناف از برادر خود «[[عبدالدار]]» كوچكتر بود، ولى در قلب  هاى مردم موقعيت خاصى داشت.
 +
 
 +
== اخلاق عبدمناف ==
  
 
شعار او پرهيزگارى، دعوت مردم به [[تقوا]] و خوش رفتارى با مردم و [[صله ارحام]] بود و با اين موقعيت بزرگ، ابدا در صدد رقابت با برادر خود «عبدالدار» و قبضه كردن مناصب عالى كعبه نبود.  
 
شعار او پرهيزگارى، دعوت مردم به [[تقوا]] و خوش رفتارى با مردم و [[صله ارحام]] بود و با اين موقعيت بزرگ، ابدا در صدد رقابت با برادر خود «عبدالدار» و قبضه كردن مناصب عالى كعبه نبود.  
 +
 +
== تقسیم مناصب کعبه ==
  
 
حكومت و رياست طبق وصيت پدر (قصى)، با برادر او «عبدالدار» بود، ولى پس از فوت دو برادر، فرزندان آنان در تصدى مناصب با هم نزاع كردند و سرانجام پس از كشمكش  هاى زياد، كار به مصالحه و تقسيم مقامات، پايان پذيرفت و تصميم گرفتند كه [[توليت كعبه]] و رياست «[[دارالندوه]]» با فرزندان «عبدالدار» و سقايت و مهمان  دارى حجاج با پسران «عبدمناف» باشد و اين تقسيم تا [[ظهور اسلام]] به حال خود باقى بود.<ref>مناصب كعبه، به طور مسلم روز ساختن [[كعبه]] وجود نداشت؛ بلكه تدريجا بر اثر مقتضيات و مناسباتى پيدا شد و مناصب كعبه تا ظهور اسلام چهار قسمت بود:
 
حكومت و رياست طبق وصيت پدر (قصى)، با برادر او «عبدالدار» بود، ولى پس از فوت دو برادر، فرزندان آنان در تصدى مناصب با هم نزاع كردند و سرانجام پس از كشمكش  هاى زياد، كار به مصالحه و تقسيم مقامات، پايان پذيرفت و تصميم گرفتند كه [[توليت كعبه]] و رياست «[[دارالندوه]]» با فرزندان «عبدالدار» و سقايت و مهمان  دارى حجاج با پسران «عبدمناف» باشد و اين تقسيم تا [[ظهور اسلام]] به حال خود باقى بود.<ref>مناصب كعبه، به طور مسلم روز ساختن [[كعبه]] وجود نداشت؛ بلكه تدريجا بر اثر مقتضيات و مناسباتى پيدا شد و مناصب كعبه تا ظهور اسلام چهار قسمت بود:
سطر ۲۰: سطر ۲۴:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
جعفر سبحانی تبریزی، فروغ ابدیت.
+
*جعفر سبحانی تبریزی، فروغ ابدیت.
 +
*بنی‌عبد مناف ،[http://www.tahoordanesh.com/page.php?pid=18147 دايرة المعارف طهور]،بازیابی: 27 اردیبهشت 1393.
  
 
[[رده:نیاکان پیامبر]]
 
[[رده:نیاکان پیامبر]]

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۵


وى نياى سوم پیامبر اسلام بود كه نامش «مغيره» و لقبش «قمر البطحاء» بود.

بنی عبدمناف

پسرانى به نام هاى عمرو(هاشم)، عبدشمس، مطلب، نوفل، ابوعمرو و ابوعبید داشت. اینان و تبارشان به بنی عبدمناف شهرت دارند و تا قرن‌ها حکومت جهان عرب را در اختیار داشتند. خلفای اموی، خلفای عباسی و امامان شیعه جملگی از نوادگان عبدمناف به شمار می‌روند.بنى هاشم و بنى امیه بن عبدشمس از شاخه هاى مشهور بنی عبدمناف و قریش هستند. عبدمناف از برادر خود «عبدالدار» كوچكتر بود، ولى در قلب هاى مردم موقعيت خاصى داشت.

اخلاق عبدمناف

شعار او پرهيزگارى، دعوت مردم به تقوا و خوش رفتارى با مردم و صله ارحام بود و با اين موقعيت بزرگ، ابدا در صدد رقابت با برادر خود «عبدالدار» و قبضه كردن مناصب عالى كعبه نبود.

تقسیم مناصب کعبه

حكومت و رياست طبق وصيت پدر (قصى)، با برادر او «عبدالدار» بود، ولى پس از فوت دو برادر، فرزندان آنان در تصدى مناصب با هم نزاع كردند و سرانجام پس از كشمكش هاى زياد، كار به مصالحه و تقسيم مقامات، پايان پذيرفت و تصميم گرفتند كه توليت كعبه و رياست «دارالندوه» با فرزندان «عبدالدار» و سقايت و مهمان دارى حجاج با پسران «عبدمناف» باشد و اين تقسيم تا ظهور اسلام به حال خود باقى بود.[۱]

پانویس

  1. مناصب كعبه، به طور مسلم روز ساختن كعبه وجود نداشت؛ بلكه تدريجا بر اثر مقتضيات و مناسباتى پيدا شد و مناصب كعبه تا ظهور اسلام چهار قسمت بود:
    1. توليت و كليددارى كعبه.
    2. سقايت، يعنى تهيه آب براى زائران خانه خدا در ايام حج.
    3. رفادت، يعنى غذادادن به حاجيان.
    4. رياست مكيان و پرچمدارى و فرماندهى سپاه و منصب اخير جنبه دينى نداشت.

منابع