سلطان محمد خدابنده: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(منبع)
سطر ۵: سطر ۵:
  
 
پدرش غازان خان وى را در نوجوانى بولايت عهدى خويش معين كرد، و زمانى كه پدر بمرد وى  
 
پدرش غازان خان وى را در نوجوانى بولايت عهدى خويش معين كرد، و زمانى كه پدر بمرد وى  
حاكم خراسان بود، و پس از مرگ پدر به تبريز بازگشت و زمام امور بدست گرفت و بسال 704 بتكميل شهر سلطانيه كه پدرش در اواخر عمر آن را كنار سرچشمه دو رود ابهر و زنجان بنا كرده بود پرداخت، و در سال 706 منطقه گيلان را فتح نمود و در سال 709 به عراق عرب و به نجف اشرف رفت و علماى آنجا را ملاقات نمود و به سال 712 به عزم فتح شام از راه موصل رهسپار آن ديار شد ولى در بين راه با مقاومت اهل اولين قلعه مرز شام مواجه گشت و شكست خورد و برگشت و سرانجام بسال 716 در سلطانيه درگذشت.  
+
حاكم [[خراسان]] بود، و پس از مرگ پدر به [[تبريز]] بازگشت و زمام امور بدست گرفت و بسال 704 بتكميل شهر[[ سلطانيه]] كه پدرش در اواخر عمر آن را كنار سرچشمه دو رود ابهر و [[زنجان]] بنا كرده بود پرداخت، و در سال 706 منطقه [[گيلان]] را فتح نمود و در سال 709 به [[عراق]] عرب و به [[نجف اشرف]] رفت و علماى آنجا را ملاقات نمود و به سال 712 به عزم فتح [[شام]] از راه موصل رهسپار آن ديار شد ولى در بين راه با مقاومت اهل اولين قلعه مرز شام مواجه گشت و شكست خورد و برگشت و سرانجام بسال 716 در سلطانيه درگذشت.  
  
 
== مذهب خدا بنده ==
 
== مذهب خدا بنده ==
  
خدابنده در آغاز سنى مذهب بود ولى پس از چندى به مذهب تشيع گرائيد و در سال 709 امر داد كه نام خلفاى ثلاثه را از خطبه و سكه بيندازند و نام اميرالمؤمنين على (ع) و امام حسن (ع) و امام حسين (ع) را در خطبه بياورند و در سكه فقط بنام اميرالمؤمنين على (ع) اكتفا كنند، وى همواره به ترويج مذهب شيعه اهتمام ميورزيد، شيعيان او را خدابنده و سنّيان خربنده لقب دادند، مرحوم علامه حلى كه خود شاگرد خواجه نصير الدين طوسى و در علم كلام و بحوث مذهبى يد طولائى داشت مخصوصاً باتفاق فرزندش فخر المحققين بديدار او آمده و دو كتاب: نهج الحق و منهاج الكرامة فى باب الامامة را بنام او تأليف كرد و چندى بنزد او مقيم شد و خدابنده وى را بشايستگى گرامى ميداشت. داستان علامه و محفل خدابنده در حضور علماى مذاهب اربعه مشهور است.
+
خدابنده در آغاز سنى مذهب بود ولى پس از چندى به [[مذهب تشيع]] گرائيد و در سال 709 امر داد كه نام خلفاى ثلاثه را از خطبه و سكه بيندازند و نام [[اميرالمؤمنين على]] (ع) و [[امام حسن]] (ع) و [[امام حسين]] (ع) را در خطبه بياورند و در سكه فقط بنام اميرالمؤمنين على (ع) اكتفا كنند، وى همواره به ترويج مذهب شيعه اهتمام مي ورزيد، شيعيان او را خدابنده و سنّيان خربنده لقب دادند،  
 +
 
 +
مرحوم [[علامه حلى]] كه خود شاگرد [[خواجه نصير الدين طوسى]] و در علم كلام و بحوث مذهبى يد طولائى داشت مخصوصاً باتفاق فرزندش [[فخر المحققين]] بديدار او آمده و دو كتاب: نهج الحق و منهاج الكرامة فى باب الامامة را بنام او تأليف كرد و چندى بنزد او مقيم شد و خدابنده وى را بشايستگى گرامى ميداشت. داستان علامه و محفل خدابنده در حضور علماى [[مذاهب اربعه]] مشهور است.
  
  

نسخهٔ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۰۳

خدا بنده لقب سلطان محمد اولجايتو پادشاه مغولى است كه از سال 703 تا 716 ق بر ايران و متصرفات مغولى در حوالى ايران حكومت كرد.

زندگانی خدا بنده

پدرش غازان خان وى را در نوجوانى بولايت عهدى خويش معين كرد، و زمانى كه پدر بمرد وى حاكم خراسان بود، و پس از مرگ پدر به تبريز بازگشت و زمام امور بدست گرفت و بسال 704 بتكميل شهرسلطانيه كه پدرش در اواخر عمر آن را كنار سرچشمه دو رود ابهر و زنجان بنا كرده بود پرداخت، و در سال 706 منطقه گيلان را فتح نمود و در سال 709 به عراق عرب و به نجف اشرف رفت و علماى آنجا را ملاقات نمود و به سال 712 به عزم فتح شام از راه موصل رهسپار آن ديار شد ولى در بين راه با مقاومت اهل اولين قلعه مرز شام مواجه گشت و شكست خورد و برگشت و سرانجام بسال 716 در سلطانيه درگذشت.

مذهب خدا بنده

خدابنده در آغاز سنى مذهب بود ولى پس از چندى به مذهب تشيع گرائيد و در سال 709 امر داد كه نام خلفاى ثلاثه را از خطبه و سكه بيندازند و نام اميرالمؤمنين على (ع) و امام حسن (ع) و امام حسين (ع) را در خطبه بياورند و در سكه فقط بنام اميرالمؤمنين على (ع) اكتفا كنند، وى همواره به ترويج مذهب شيعه اهتمام مي ورزيد، شيعيان او را خدابنده و سنّيان خربنده لقب دادند،

مرحوم علامه حلى كه خود شاگرد خواجه نصير الدين طوسى و در علم كلام و بحوث مذهبى يد طولائى داشت مخصوصاً باتفاق فرزندش فخر المحققين بديدار او آمده و دو كتاب: نهج الحق و منهاج الكرامة فى باب الامامة را بنام او تأليف كرد و چندى بنزد او مقيم شد و خدابنده وى را بشايستگى گرامى ميداشت. داستان علامه و محفل خدابنده در حضور علماى مذاهب اربعه مشهور است.


منبع

  • سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.