منابع و پی نوشتهای ضعیف
جامعیت مقاله متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
عنوان بندی متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

دنیاطلبی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(دنیای خوب، دنیای بد)
(دنیای خوب، دنیای بد)
سطر ۹: سطر ۹:
 
نیز می فرمایند: {{متن حدیث|«من اَبصَر بصّرتهُ و من اَبصَر الیها اَعمَتهُ.»}}<ref>نهج البلاغة : الخطبة 82 ، </ref>؛ در این عبارت، حضرت علی علیه‌السلام به صراحت بیان می‌نمایند که دنیا می‌تواند دو نقش مثبت و منفی، سازندگی و تخریب داشته باشد، هم می‌تواند مایه تربیت و سازندگی باشد و هم می‌تواند مایه نابینایی و گم‌راهی شود. اگر انسان با چشم بصیرت به دنیا نگاه کند به او درس و پند می‌دهد، و وسیله نجات و صعود در کمالات روحی و معنوی می‌گردد. و نیز دنیا می‌تواند انسان را کور کند و بر روی چشم حقیقت‌بین او پرده افکند و وسیله هلاکت و نابودی‌اش گردد.  
 
نیز می فرمایند: {{متن حدیث|«من اَبصَر بصّرتهُ و من اَبصَر الیها اَعمَتهُ.»}}<ref>نهج البلاغة : الخطبة 82 ، </ref>؛ در این عبارت، حضرت علی علیه‌السلام به صراحت بیان می‌نمایند که دنیا می‌تواند دو نقش مثبت و منفی، سازندگی و تخریب داشته باشد، هم می‌تواند مایه تربیت و سازندگی باشد و هم می‌تواند مایه نابینایی و گم‌راهی شود. اگر انسان با چشم بصیرت به دنیا نگاه کند به او درس و پند می‌دهد، و وسیله نجات و صعود در کمالات روحی و معنوی می‌گردد. و نیز دنیا می‌تواند انسان را کور کند و بر روی چشم حقیقت‌بین او پرده افکند و وسیله هلاکت و نابودی‌اش گردد.  
  
این نحوه نگرش ما نسبت به دنیاست که موجب می‌شود وصف خوب یا بد به خود بگیرد. {{متن حدیث|«وَ لَنعمَ دارٌ من لم یَرضَ بها دارا و محّل من لَم یُوَطّنا مَحَلاً»}}؛ دنیا چه خوب خانه‌ای است برای آن کس که آن را جاودانه نپندارد، و خوب محلی است برای آن کس که آن را وطن خویش انتخاب نکند.<ref>مقاله سیمای دنیا در نهج البلاغه،حسینعلی کیخا، مجله معرفت، ش 120</ref>  
+
این نحوه نگرش ما نسبت به دنیاست که موجب می‌شود وصف خوب یا بد به خود بگیرد. {{متن حدیث|«وَ لَنعمَ دارٌ من لم یَرضَ بها دارا و محّل من لَم یُوَطّنا مَحَلاً»}}<ref>نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 345</ref>؛ دنیا چه خوب خانه‌ای است برای آن کس که آن را جاودانه نپندارد، و خوب محلی است برای آن کس که آن را وطن خویش انتخاب نکند.<ref>مقاله سیمای دنیا در نهج البلاغه،حسینعلی کیخا، مجله معرفت، ش 120</ref>  
 
==بدترین اخلاق==
 
==بدترین اخلاق==
در تعالیم اسلام از دنیا طلبی به شدت نهی شده است. در برخی روایات از آن  به وصف {{متن حدیث|«أكبَرُ الكَبائِرِ»}}، یعنی بزرگترین گناه کبیره و {{متن حدیث|«أعظَمُ الخَطايا»}} بزرگ ترينِ خطاها و {{متن حدیث|«رَأسُ الفِتَنِ وأصلُ المِحَنِ»}}؛منشأ فتنه ها و ريشه رنج ها یاد شده است.
+
در تعالیم اسلام از دنیا طلبی به شدت نهی شده است. در برخی روایات از آن  به وصف {{متن حدیث|«أكبَرُ الكَبائِرِ»}}، یعنی بزرگترین گناه کبیره و {{متن حدیث|«أعظَمُ الخَطايا»}} <ref>تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 140</ref>بزرگ ترينِ خطاها و {{متن حدیث|«رَأسُ الفِتَنِ وأصلُ المِحَنِ»}}<ref>تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 139</ref>؛منشأ فتنه ها و ريشه رنج ها یاد شده است.
  
نیز در روایاتی دیگر دنیا دوستی به عنوان {{متن حدیث|«أصلُ كُلِّ مَعصِيَةٍ»}}؛ ریشه همه ی گناهان، {{متن حدیث|«أوَّلُ كُلِّ ذَنبٍ»}}؛  آغاز هر گناهی؛ و {{متن حدیث|«سَبَبُ إحباطِ كُلِّ حَسَنَةٍ»}}؛ سبب بى حاصل شدن هر كار نيك ، نامیده شده است.
+
نیز در روایاتی دیگر دنیا دوستی به عنوان {{متن حدیث|«أصلُ كُلِّ مَعصِيَةٍ»}}<ref name=":1">مجموعة ورام، ج‏2، ص: 122</ref>؛ ریشه همه ی گناهان، {{متن حدیث|«أوَّلُ كُلِّ ذَنبٍ»}}<ref name=":1" />؛  آغاز هر گناهی؛ و {{متن حدیث|«سَبَبُ إحباطِ كُلِّ حَسَنَةٍ»}}<ref>بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏74، ص: 182</ref>؛ سبب بى حاصل شدن هر كار نيك ، نامیده شده است.
  
امام صادق علیه السلام  در مذمت این خوی بد می فرمایند :{{متن حدیث|«جُعِلَ الشَّرُّ كلُّهُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ حُبَّ الدُّنيا»}}؛ تمام بدى در خانه اى نهاده شده و دنيا دوستى كليد آن گشته است.
+
امام صادق علیه السلام  در مذمت این خوی بد می فرمایند :{{متن حدیث|«جُعِلَ الشَّرُّ كلُّهُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ حُبَّ الدُّنيا»}}<ref>مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، النص، ص: 264</ref>؛ تمام بدى در خانه اى نهاده شده و دنيا دوستى كليد آن گشته است.
  
 
==آثار دنیا دوستی==
 
==آثار دنیا دوستی==
سطر ۴۰: سطر ۴۰:
  
 
==نشانه های اهل دنیا==
 
==نشانه های اهل دنیا==
در حدیث شریفی از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره شب معراج نشانه های اهل دنیا این گونه بیان شده است:  
+
در حدیث شریفی از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره شب معراج نشانه های اهل دنیا این گونه بیان شده است:
  
:::«پرخورى، خنده زياد، خواب بى ‏اندازه، كثرت خشم، قلّت رضا و خشنودى نسبت به حق و خلق و عدم عذرخواهى در برابر رفتار سويى كه نسبت به ديگران‏ داشته، قبول نكردن عذر خواه، كسالت در طاعت، بى ‏باكى در معصيت، آرزوى دراز، نزديكى مرگ، عدم محاسبه نفس، كم سود، پر حرف، كم ترس، خوشحالى زياد به وقت خوردن، عدم شكر به هنگام راحتى، بى‏ صبرى به وقت بلا و آزمايش، بسيارى مردم به پيش نظرشان كم است و به آنچه كه انجام نداده ‏اند از خويش ستايش مى ‏كنند، نسبت به آنچه ندارند ادعا مى ‏كنند، احسان خود را بازگو كرده و از گفتن بدى‏ هاى مردم پروا ندارند، نيكى مردم را از نظر دور داشته و پنهان مى ‏كنند!... جهل و حماقتشان بسيار و نسبت به استادان خود متكبر و پيش خود عاقل، ولى نزد عارفان احمقند.»<ref>إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏1، ص: 201</ref>       
+
«پرخورى، خنده زياد، خواب بى ‏اندازه، كثرت خشم، قلّت رضا و خشنودى نسبت به حق و خلق و عدم عذرخواهى در برابر رفتار سويى كه نسبت به ديگران‏ داشته، قبول نكردن عذر خواه، كسالت در طاعت، بى ‏باكى در معصيت، آرزوى دراز، نزديكى مرگ، عدم محاسبه نفس، كم سود، پر حرف، كم ترس، خوشحالى زياد به وقت خوردن، عدم شكر به هنگام راحتى، بى‏ صبرى به وقت بلا و آزمايش، بسيارى مردم به پيش نظرشان كم است و به آنچه كه انجام نداده ‏اند از خويش ستايش مى ‏كنند، نسبت به آنچه ندارند ادعا مى ‏كنند، احسان خود را بازگو كرده و از گفتن بدى‏ هاى مردم پروا ندارند، نيكى مردم را از نظر دور داشته و پنهان مى ‏كنند!... جهل و حماقتشان بسيار و نسبت به استادان خود متكبر و پيش خود عاقل، ولى نزد عارفان احمقند.»<ref>إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏1، ص: 201</ref>       
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۵۶: سطر ۵۶:
 
*تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، 1جلد، دفتر تبليغات - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.
 
*تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، 1جلد، دفتر تبليغات - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.
 
*ديلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، 2جلد، الشريف الرضي - قم، چاپ: اول، 1412ق.
 
*ديلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، 2جلد، الشريف الرضي - قم، چاپ: اول، 1412ق.
 +
*شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، 1جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق.
 +
*ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، تنبيه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، 2جلد، مكتبه فقيه - قم، چاپ: اول، 1410 ق.
 +
*مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، 111جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
 +
*طبرسى، على بن حسن، مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، 1جلد، المكتبة الحيدرية - نجف، چاپ: دوم، 1385ق / 1965م / 1344ش.
  
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۲

دنیا طلبی یکی از رذائل اخلاقی و موانع بزرگ در رسیدن به کمالات انسانی است. دنیا طلبی و مشغول شدن به متاع اندک دنیا موجب غفلت انسان از یاد خدا و فراموشی مبدأ و مقصد آفرینش و در نتیجه باز ماندن از بندگی خداوند می شود. درآموزه های دین اسلام دنیا طلبی ریشه ی همه ی رذایل اخلاقی دانسته و به شدت از آن نهی شده است.

دنیای خوب، دنیای بد

در آموزه های اسلامی فاصله ی میان تولد و مرگ توقفی کوتاه در دنیا جهت  کسب کمالات انسانی و در بستری از ابتلاءات و آزمونهای کوچک و بزرگ الهی است.اما چه بسا در متن زندگی توجه به زینت های دنیا انسان را از یاد خدا و هدف خلقت خود و توجه به مبدأ و معاد باز می دارد و موجب سرگرم شدن او به متاع ناچیز دنیا شود تا آنجا که انسان شیفته ی ظواهر دنیا شده و همه فرصت طلایی دنیا را به جمع مال و هوسرانی و  بازی های دنیا می گذراند. از این حالت در آیات و روایات اسلامی به «حب الدنیا» یا «دنیا دوستی» تعبیر شده است.  

بنابراین زندگی دنیایی انسان از یک سو می تواند زمینه ساز سعادت ابدی او باشد و از سوی دیگر ممکن است باعث شقاوت و بدبختی شود. چنانکه در روایاتی از َامام سجاد علیه السلام آمده است: «الدُّنْيَا دُنْيَاءَانِ دُنْيَا بَلَاغٌ وَ دُنْيَا مَلْعُونَة»؛[۱] دنيا دو گونه است: دنياى رساننده و دنياى ملعون.

دنیای «بلاغ» یا «رساننده» همان دنيائى كه انسان را به اطاعت و قرب خدا مي رساند و در نگاه پیشوایان دین ستوده شده است و دنيای «ملعونه» دنیایی است که انسان را به ورطه ی غفلت کشانده و نابود می کند.به همین جهت است که گاه در کلام پیشوایان دین دنیا به شدت مذمت شده و گاهی مورد ستایش قرار گرفته است. [۲]به عنوان نمونه در نهج البلاغه، امام علی علیه السلام از یک سو دنیا را «ماری سمی» و «کشنده ای تبهکار» توصیف کرده و از سوی دیگر می فرمایند «دنیا جای داد و ستد دوستان خداست که رحمت خدا را به دست می‌آورند و بهشت سودشان می‌شود»[۳]

نیز می فرمایند: «من اَبصَر بصّرتهُ و من اَبصَر الیها اَعمَتهُ.»[۴]؛ در این عبارت، حضرت علی علیه‌السلام به صراحت بیان می‌نمایند که دنیا می‌تواند دو نقش مثبت و منفی، سازندگی و تخریب داشته باشد، هم می‌تواند مایه تربیت و سازندگی باشد و هم می‌تواند مایه نابینایی و گم‌راهی شود. اگر انسان با چشم بصیرت به دنیا نگاه کند به او درس و پند می‌دهد، و وسیله نجات و صعود در کمالات روحی و معنوی می‌گردد. و نیز دنیا می‌تواند انسان را کور کند و بر روی چشم حقیقت‌بین او پرده افکند و وسیله هلاکت و نابودی‌اش گردد.

این نحوه نگرش ما نسبت به دنیاست که موجب می‌شود وصف خوب یا بد به خود بگیرد. «وَ لَنعمَ دارٌ من لم یَرضَ بها دارا و محّل من لَم یُوَطّنا مَحَلاً»[۵]؛ دنیا چه خوب خانه‌ای است برای آن کس که آن را جاودانه نپندارد، و خوب محلی است برای آن کس که آن را وطن خویش انتخاب نکند.[۶]

بدترین اخلاق

در تعالیم اسلام از دنیا طلبی به شدت نهی شده است. در برخی روایات از آن  به وصف «أكبَرُ الكَبائِرِ»، یعنی بزرگترین گناه کبیره و «أعظَمُ الخَطايا» [۷]بزرگ ترينِ خطاها و «رَأسُ الفِتَنِ وأصلُ المِحَنِ»[۸]؛منشأ فتنه ها و ريشه رنج ها یاد شده است.

نیز در روایاتی دیگر دنیا دوستی به عنوان «أصلُ كُلِّ مَعصِيَةٍ»[۹]؛ ریشه همه ی گناهان، «أوَّلُ كُلِّ ذَنبٍ»[۹]؛  آغاز هر گناهی؛ و «سَبَبُ إحباطِ كُلِّ حَسَنَةٍ»[۱۰]؛ سبب بى حاصل شدن هر كار نيك ، نامیده شده است.

امام صادق علیه السلام  در مذمت این خوی بد می فرمایند :«جُعِلَ الشَّرُّ كلُّهُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ حُبَّ الدُّنيا»[۱۱]؛ تمام بدى در خانه اى نهاده شده و دنيا دوستى كليد آن گشته است.

آثار دنیا دوستی

دنیا دوستی آثار ناگوار فراوانی در پی دارد:

فراموشی یاد خدا

از آثار ناگوار دنیا دوستی غفلت و فراموشی یاد خداست. قرآن کریم می فرماید: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في‏ جَوْفِه...‏»[۱۲] مراد آن است که انسان یک قلب دارد و جز یک عشق در آن نمی گنجد[۱۳]. اگر محبت دنیا قلب انسان را پر کند دیگر جایی برای تجلی محبت خدا باقی نمی ماند. امام علی علیه السلام می فرمایند: «كَيفَ يَدَّعي حُبَّ اللّهِ مَن سَكَنَ قَلبَهُ حُبُّ الدُّنيا؟!» [۱۴]كسى كه دوستىِ دنيا در دلش خانه كرده است ، چگونه ادّعاى دوستىِ خدا مى كند؟! و نیز می فرمایند: «كَمَا أَنَّ الشَّمْسَ وَ اللَّيْلَ لَا يَجْتَمِعَانِ كَذَلِكَ حُبُّ اللَّهِ وَ حُبُّ الدُّنْيَا لَا يَجْتَمِعَان‏»[۱۴]همچنان كه روز و شب با هم جمع نمى شوند، خدا دوستى و دنيا دوستى نيز با هم گرد نمى آيند.

غفلت از آخرت

پیامد آشکار مشغول شدن قلب انسان  به دنیا فراموشی آخرت است که موجب خسران ابدی برای انسان است. امام علی علیه السلام می فرمایند: «كَيْفَ يَعْمَلُ لِلْآخِرَةِ الْمَشْغُولُ بِالدُّنْيَا»[۱۵] كسى كه سرگرم دنياست ، چگونه براى آخرت كار كند؟!

قرآن کریم چنین می فرماید: «يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ»؛[۱۶]ظاهرى از زندگى پست (دنيا) را مى ‏دانند، در حالى كه آنان خود از آخرت غافلند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نیز می فرمایند: «إنَّ حُبَّ الدُّنيا وَالأَموالِ فِتنَةٌ ، ومَشغَلَةٌ عَنِ الآخِرَةِ»[۱۷]. همانا دوستىِ دنيا و اموال ، فتنه و باز داشته شدن از آخرت است.

خسران  ابدی

انسان دنیا دوست همه توان و توجه خو د را در گرد آوری توشه ی ناچیز دنیا صرف خواهد و کرد و و دستش از توشه ی آخرت به کلی خالی خواهد بود. امام على عليه السلام فرمود: «مَا ظَفِرَ بِالْآخِرَةِ مَنْ كَانَتِ الدُّنْيَا مَطْلَبَه»[۱۸]؛ كسى كه دنيا مقصود او باشد ، به آخرت دست نمى يابد. و فرمود: «مَنْ رَضِيَ بِالدُّنْيَا فَاتَتْهُ الْآخِرَة»[۱۹]؛ كسى كه به دنيا رضايت بدهد ، آخرت از دستش مى رود.

شعله ور شدن آتش طمع

طمع سرچشمه بسیاری از بدبختی های انسان است و دنیا دوستی باعث شعله ور شدن آتش طمع در انسان می شود.چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: «حُبُّ الدُّنْيَا يُوجِبُ الطَّمَع‏»؛ [۲۰] دنيادوستى ، موجب طمعكارى مى شود. انسان هر چه از دنیا به دست می آورد بیشتر از آن را طلب می کند و امام صادق علیه السلام می فرمایند: «مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ مَاءِ الْبَحْرِ كُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى يَقْتُلَهُ». [۲۱]دنيا مانند آب درياست كه هر چه شخص تشنه از آن بيشتر آشامد، تشنگيش بيشتر شود تا او را بكشد.

آلودگی به انواع گناهان

شعله ور شدن میل انسان به ظواهر دنیا باعث می شود که انسان از راهی به دنبال رسیدن به خواسته های بی پایان خود باشد. او  چشم و گوش بسته به هر بی اخلاقی تن می دهد به اهدافش برسد. برای چنین انسانی رعایت حدود الهی و مرزهای زهد و تقوا ممکن نخواهد بود. چنانکه امام علی فرمودند: «حَرَامٌ عَلَى كُلِّ قَلْبٍ مُتَوَلِّهٍ بِالدُّنْيَا أَنْ يَسْكُنَهُ التَّقْوَى»[۲۲]؛ بر هر دلى كه شيفته دنياست ، حرام است كه تقوا در آن ، خانه كند.

تباهی خرد

دنیا دوستی آنچنان عقل و جان انسان را احاطه می کند که او را از درست اندیشیدن باز می دارد. امام على عليه السلام:«حُبُّ الدُّنيا يُفسِدُ العَقلَ»؛ محبّت دنيا خرد را تباه مى كند. او گوشی برای شنیدن حکمت ها چشمی برای دیدن حقایق نخواهد داشت. امام علی می فرمایند: «لِحُبِّ الدُّنْيَا صَمَّتِ الْأَسْمَاعُ عَنْ سَمَاعِ الْحِكْمَةِ وَ عَمِيَتِ الْقُلُوبُ عَنْ نُورِ الْبَصِيرَة»[۲۳]؛ از براى دوستى دنيا كر شده ‏اند گوشها از شنيدن حكمت، و كور گشته ‏اند دلها از نور بصيرت.

نشانه های اهل دنیا

در حدیث شریفی از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره شب معراج نشانه های اهل دنیا این گونه بیان شده است:

«پرخورى، خنده زياد، خواب بى ‏اندازه، كثرت خشم، قلّت رضا و خشنودى نسبت به حق و خلق و عدم عذرخواهى در برابر رفتار سويى كه نسبت به ديگران‏ داشته، قبول نكردن عذر خواه، كسالت در طاعت، بى ‏باكى در معصيت، آرزوى دراز، نزديكى مرگ، عدم محاسبه نفس، كم سود، پر حرف، كم ترس، خوشحالى زياد به وقت خوردن، عدم شكر به هنگام راحتى، بى‏ صبرى به وقت بلا و آزمايش، بسيارى مردم به پيش نظرشان كم است و به آنچه كه انجام نداده ‏اند از خويش ستايش مى ‏كنند، نسبت به آنچه ندارند ادعا مى ‏كنند، احسان خود را بازگو كرده و از گفتن بدى‏ هاى مردم پروا ندارند، نيكى مردم را از نظر دور داشته و پنهان مى ‏كنند!... جهل و حماقتشان بسيار و نسبت به استادان خود متكبر و پيش خود عاقل، ولى نزد عارفان احمقند.»[۲۴]       

پانویس

  1. 364‏‏ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 131
  2. رک: مقاله سیمای دنیا در نهج البلاغه،حسینعلی کیخا، مجله معرفت، ش 120
  3. نهج البلاغه ح 131، ص 656
  4. نهج البلاغة : الخطبة 82 ،
  5. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 345
  6. مقاله سیمای دنیا در نهج البلاغه،حسینعلی کیخا، مجله معرفت، ش 120
  7. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 140
  8. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 139
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ مجموعة ورام، ج‏2، ص: 122
  10. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏74، ص: 182
  11. مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، النص، ص: 264
  12. سوره ی احزاب آیه 4
  13. تفسير نمونه، ج‏17، ص: 194
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 141
  15. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 141
  16. سوره روم آیه 7
  17. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 313
  18. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 141
  19. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 141
  20. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 142
  21. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 136
  22. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 142
  23. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 142
  24. إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏1، ص: 201


منابع

  • پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، 1جلد، دنياى دانش - تهران، چاپ: چهارم، 1382ش.
  • كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
  • مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، 12جلد، المكتبة الإسلامية - تهران، چاپ: اول، 1382 ق.
  • تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، 1جلد، دفتر تبليغات - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.
  • ديلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، 2جلد، الشريف الرضي - قم، چاپ: اول، 1412ق.
  • شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، 1جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق.
  • ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، تنبيه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، 2جلد، مكتبه فقيه - قم، چاپ: اول، 1410 ق.
  • مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، 111جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  • طبرسى، على بن حسن، مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، 1جلد، المكتبة الحيدرية - نجف، چاپ: دوم، 1385ق / 1965م / 1344ش.