حدیث مفرد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:بخشی از یک کتاب}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} مفرد بر دو قسم است: مطلق و نسبی....' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:بخشی از یک کتاب}}
 
{{الگو:بخشی از یک کتاب}}
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
 
 
مفرد بر دو قسم است: مطلق و نسبی.
 
مفرد بر دو قسم است: مطلق و نسبی.
  
چنانچه انفراد در اصل سند (یعنی اولین راوی و سر سلسله ناقلین حدیث) واقع شود، آن را مفرد مطلق گویند، و در غیر این صورت نسبی است. <ref> درایه شهید، ص 17. </ref>
+
چنانچه انفراد در اصل سند (یعنی اولین راوی و سر سلسله ناقلین [[حدیث]]) واقع شود، آن را مفرد مطلق گویند و در غیر این صورت نسبی است.<ref>درایه شهید، ص 17.</ref>
مفرد مطلق حدیثی است که راوی آن به نقل حدیث منفرد باشد یعنی دیگر روات، این حدیث را ذکر نکرده باشند.<ref> و ان لم یرو به معناه ایضا حدیث آخر فهو فرد من الافراد (اختصار علوم الحدیث، ص 59) . </ref>
+
 
این گونه حدیث را «غریب » نیز می نامند و اگر دو تن آن را نقل نموده باشند، «عزیز» گویند.
+
مفرد مطلق حدیثی است که راوی آن به نقل حدیث منفرد باشد یعنی دیگر روات، این حدیث را ذکر نکرده باشند.<ref>و ان لم یرو به معناه ایضا حدیث آخر فهو فرد من الافراد. (اختصار علوم الحدیث، ص 59)</ref>
و اما مفرد نسبی، حدیثی است که مثلا اهل شهری در نقل آن منفرد باشد<ref> ابن حجر، مفرد نسبی را حدیثی می داند که در دو یا چند طبقه منحصرا یک تن نقل کند. (ر.ک: شرح نخبة الفکر، ص 10) ولی در تدریب الراوی، ص 156 آن را قسمتی از انحاء مفرد نسبی می شمارد. </ref>
+
 
<ref> مثال مفرد نسبی: ابو نصر احمد بن سهل الفقیه عن حکم بن عتیبة عن حنش قال: کان علی یضحی بکبشین، بکبش عن النبی و بکبش عن نفسه) که از اول تا به آخر سند آن منحصرا از اهل کوفه اند و دیگران حدیث مزبور را نقل ننموده اند. </ref>
+
این گونه حدیث را «غریب» نیز می نامند و اگر دو تن آن را نقل نموده باشند، «عزیز» گویند و اما مفرد نسبی، حدیثی است که مثلا اهل شهری در نقل آن منفرد باشد.<ref>ابن حجر، مفرد نسبی را حدیثی می داند که در دو یا چند طبقه منحصرا یک تن نقل کند. (ر.ک: شرح نخبة الفکر، ص 10) ولی در تدریب الراوی، ص 156 آن را قسمتی از انحاء مفرد نسبی می شمارد.</ref><ref>مثال مفرد نسبی: ابونصر احمد بن سهل الفقیه عن حکم بن عتیبة عن حنش قال: کان علی یضحی بکبشین، بکبش عن النبی و بکبش عن نفسه) که از اول تا به آخر سند آن منحصراً از اهل کوفه اند و دیگران حدیث مزبور را نقل ننموده اند.</ref>
مشهور علماء، حدیث مفرد را شاذ هم می نامند،<ref> و مخالف المشهور شاذ (وجیزه) .
+
 
الشاذ ما رواه الثقة مخالفا لما رواه الجمهور (درایه شهید، ص 45) . </ref> ولی شافعی و علمای حجاز و نیز جمعی از علمای شیعه در تعریف شاذ گفته اند: شاذ حدیثی است که در مقابل و معارض حدیث مشهور یا حدیثی که رواتش حافظتر است واقع شود.<ref> قال الشافعی: الشاذ ما رواه المقبول مخالفا لروایة من هو اولی منه لا ان یروی ما لا یروی غیره (قواعد التحدیث، ص 131، تقریب، ص 146.مقدمه ابن صلاح، ص 36) . </ref> چنین حدیثی نادر هم نامیده می شود.
+
مشهور علماء، حدیث مفرد را شاذ هم می نامند،<ref>و مخالف المشهور شاذ (وجیزه). الشاذ ما رواه الثقة مخالفا لما رواه الجمهور. (درایه شهید، ص45)</ref> ولی شافعی و علمای [[حجاز]] و نیز جمعی از علمای [[شیعه]] در تعریف شاذ گفته اند: شاذ حدیثی است که در مقابل و معارض حدیث مشهور یا حدیثی که رواتش حافظتر است واقع شود.<ref>قال الشافعی: الشاذ ما رواه المقبول مخالفا لروایة من هو اولی منه لا ان یروی ما لایروی غیره (قواعد التحدیث، ص 131، تقریب، ص 146. مقدمه ابن صلاح، ص 36)</ref> چنین حدیثی نادر هم نامیده می شود.
چنانچه راوی حدیث شاذ (یعنی مخالف مشهور) غیر ثقه باشد، حدیث مزبور را «منکر» و «مردود» نیز نامند. (33)<ref> درایه شهید، ص 46- مقدمه ابن صلاح، ص 37. </ref>
+
 
عکس حدیث شاذ را حدیث «محفوظ » گویند،<ref> شرح نخبة الفکر، ص 20. </ref> بنابر این حدیث محفوظ، حدیث مشهوری است که حدیث شاذی با آن مخالف باشد.
+
چنانچه راوی حدیث شاذ (یعنی مخالف مشهور) غیر ثقه باشد، حدیث مزبور را «منکر» و «مردود» نیز نامند.<ref>درایه شهید، ص 46-مقدمه ابن صلاح، ص37.</ref>
طبق تعریف مشهور، حدیث «انما الاعمال بالنیات » شاذ است، زیرا در طبقه اول فقط عمر آن را روایت کرده و در طبقه دوم فقط علقمه از وی و در طبقه سوم فقط محمد بن ابراهیم از علقمه و در طبقه چهارم، یحیی بن سعید (35)<ref> مقدمه ابن صلاح ص 36 و تدریب الراوی ص 80. </ref>
+
 
به هر حال محققان، مجرد انفراد راوی را (در صورتی که ثقه باشد) موجب رد حدیث ندانسته اند.
+
عکس حدیث شاذ را حدیث «محفوظ» گویند،<ref>شرح نخبة الفکر، ص 20.</ref> بنابراین حدیث محفوظ، حدیث مشهوری است که حدیث شاذی با آن مخالف باشد.
+
 
 +
طبق تعریف مشهور، حدیث «انما الاعمال بالنیات» شاذ است، زیرا در طبقه اول فقط عمر آن را روایت کرده و در طبقه دوم فقط علقمه از وی و در طبقه سوم فقط محمد بن ابراهیم از علقمه و در طبقه چهارم، یحیی بن سعید<ref>مقدمه ابن صلاح، ص36 و تدریب الراوی، ص80.</ref>
 +
 
 +
به هر حال محققان، مجرد انفراد راوی را (در صورتی که ثقه باشد) موجب رد [[حدیث]] ندانسته اند.
 +
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references/>
 
<references/>
== منابع ==
+
 
درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی .
+
==منابع==
 +
درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی.
 +
 
 
[[رده:اصطلاحات حدیثی]]
 
[[رده:اصطلاحات حدیثی]]

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۸

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


مفرد بر دو قسم است: مطلق و نسبی.

چنانچه انفراد در اصل سند (یعنی اولین راوی و سر سلسله ناقلین حدیث) واقع شود، آن را مفرد مطلق گویند و در غیر این صورت نسبی است.[۱]

مفرد مطلق حدیثی است که راوی آن به نقل حدیث منفرد باشد یعنی دیگر روات، این حدیث را ذکر نکرده باشند.[۲]

این گونه حدیث را «غریب» نیز می نامند و اگر دو تن آن را نقل نموده باشند، «عزیز» گویند و اما مفرد نسبی، حدیثی است که مثلا اهل شهری در نقل آن منفرد باشد.[۳][۴]

مشهور علماء، حدیث مفرد را شاذ هم می نامند،[۵] ولی شافعی و علمای حجاز و نیز جمعی از علمای شیعه در تعریف شاذ گفته اند: شاذ حدیثی است که در مقابل و معارض حدیث مشهور یا حدیثی که رواتش حافظتر است واقع شود.[۶] چنین حدیثی نادر هم نامیده می شود.

چنانچه راوی حدیث شاذ (یعنی مخالف مشهور) غیر ثقه باشد، حدیث مزبور را «منکر» و «مردود» نیز نامند.[۷]

عکس حدیث شاذ را حدیث «محفوظ» گویند،[۸] بنابراین حدیث محفوظ، حدیث مشهوری است که حدیث شاذی با آن مخالف باشد.

طبق تعریف مشهور، حدیث «انما الاعمال بالنیات» شاذ است، زیرا در طبقه اول فقط عمر آن را روایت کرده و در طبقه دوم فقط علقمه از وی و در طبقه سوم فقط محمد بن ابراهیم از علقمه و در طبقه چهارم، یحیی بن سعید[۹]

به هر حال محققان، مجرد انفراد راوی را (در صورتی که ثقه باشد) موجب رد حدیث ندانسته اند.

پانویس

  1. درایه شهید، ص 17.
  2. و ان لم یرو به معناه ایضا حدیث آخر فهو فرد من الافراد. (اختصار علوم الحدیث، ص 59)
  3. ابن حجر، مفرد نسبی را حدیثی می داند که در دو یا چند طبقه منحصرا یک تن نقل کند. (ر.ک: شرح نخبة الفکر، ص 10) ولی در تدریب الراوی، ص 156 آن را قسمتی از انحاء مفرد نسبی می شمارد.
  4. مثال مفرد نسبی: ابونصر احمد بن سهل الفقیه عن حکم بن عتیبة عن حنش قال: کان علی یضحی بکبشین، بکبش عن النبی و بکبش عن نفسه) که از اول تا به آخر سند آن منحصراً از اهل کوفه اند و دیگران حدیث مزبور را نقل ننموده اند.
  5. و مخالف المشهور شاذ (وجیزه). الشاذ ما رواه الثقة مخالفا لما رواه الجمهور. (درایه شهید، ص45)
  6. قال الشافعی: الشاذ ما رواه المقبول مخالفا لروایة من هو اولی منه لا ان یروی ما لایروی غیره (قواعد التحدیث، ص 131، تقریب، ص 146. مقدمه ابن صلاح، ص 36)
  7. درایه شهید، ص 46-مقدمه ابن صلاح، ص37.
  8. شرح نخبة الفکر، ص 20.
  9. مقدمه ابن صلاح، ص36 و تدریب الراوی، ص80.

منابع

درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی.