بقیة الله: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{شناختنامه امام زمان (عج)}}
 
{{شناختنامه امام زمان (عج)}}
یکی از القاب معروف [[حضرت مهدی]] علیه السلام است. بقیه الله یعنی بقیه و بازمانده خلفای خدا در زمین از انبیاء و اوصیاء یا کسانی که خدا به وسیله آنها بندگانش را باقی می دارد و مورد رحمت قرار می دهد و اما ارتباط و اختصاص این لقب شریف به آن وجود مقدس؛ هر چند از بعضی [[احادیث]] استفاده می شود که این لقب بر همه خاندان [[رسالت]] اطلاق می شود و همه آنها بقیه الله هستند. در [[زیارت]] جامعه به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم:
+
{{مدخل دائرة المعارف}}
 +
بقيّةاللّه ، تعبير قرآني و نيز از القاب معروف [[حضرت مهدی]] علیه السلام است. واژه «بقيه»؛ يعني بازمانده و پاينده و آنچه از چيزي باقي گذاشته شود و آن مصدري است که به جاي اسم فاعل يا اسم مفعول بکار مي‌رود.
  
السلام علی الائمه الدعاه والقاده الهداه والساده الولاه والذاده الحماه و اهل الذکر و اولی الامر و بقیه الله و خیرته...<ref>[[سوره هود]](11)، آيه 86.</ref>
+
==بقیة الله در قرآن==
  
علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از روایات این لقب شریف به خصوص به بعضی از [[ائمه اطهار]] علیهم السلام نسبت داده شده است و خود را به عنوان بقهی الله معرفی نموده اند. از جمله وقتی حضرت [[امام باقر]] علیه السلام از مسافرت پرماجرای شام که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود دروازه ها را بسته مانع از ورود آن حضرت و همراهان به شهر شدند. حتی از فروختن آذوقه به آنان هم خودداری نمودند.
+
اين تعبير در آية هشتادوششم سورة هود، پس از آنكه شعيب پيامبر قوم خود را به پرستش خداوند دعوت و از كم فروشي و تباهكاري نهي ميكند، بدينصورت آمده است: {{متن قرآن|«بَقيَّت اللّهِ خَيرٌ لكُم اِن كُنتم مؤمنين»}} مفسران بقيّةاللّه را، در اين آيه را به چند معنی گرفته اند:
  
امام علیه السلام بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم پیشه اند! من بقیه الله هستم. خداوند می فرماید: بقیه الله برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید...<ref>الکافي، ج1، ص471، ح5.</ref>
+
#بقيّةاللّه، يعني آنچه پس از پيمانه كردن و سنجيدنِ درست براي شما بماند يا خداوند براي شما نگاه دارد؛ اين براي شما بهتر از آن است كه نادرستي و كمفروشي كنيد. این معنی را با ارتباط دادن آیه به آية هشتاد و پنجم همين سوره بیان نموده اند که توصیه به پُرداشتن پيمانه و ابزار سنجشِ («مكيال» و «ميزانِ») نموده است. <ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل بقیة الله</ref>
 +
#سود حاصل از معامله که بعد از معامله برای فروشنده باقی می ماند.<ref>تفسیر المیزان، ج10، ص364</ref>
 +
#آنچه خداوند براي شما، پس از دوري جستن از آنچه بر شما حرام شده است، از مال حلال نگاه ميدارد. <ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل بقیة الله به نقل از تفسیر زمخشري، ج 2، ص 418</ref>
  
همچنین نجمه مادر گرامی حضرت [[امام رضا]] علیه السلام گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده بدست پدر دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیه الله عزوجل است در زمین.<ref>شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج2، ص609.</ref>
+
==بقیة الله در احادیث شیعه==
  
با همه آنچه آوردیم، در بسیاری از [[احادیث]] این لقب شریف به خصوص به حضرت صاحب الامر علیه السلام اطلاق شده و آن وجود مقدس خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیه الله حضرتش را به این نام نامیده اند. به حدی این لقب با آن سرور ارتباط پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ به طوری که تا بقیه الله گفته می شود جز آن بقیه الله منتظر به نظر نمی آید. شاید سر مطلب این باشد که این بقیه الله، بقیه تمام بقیه الله هاست و پس از او دیگر بقیه اللهی نیست. هر کدام از حج الهیه که از آغاز عالم آمدند، گرچه بقیه الله بودند و خدا آنها را برای هدایت خلق باقی و بجا گذارده بود، بعد از هر یک دیگری می آمد و اگر بقیه اللهی از دنیا می رفت، بقیه اللهی دیگر به جا می ماند و این رشته باقی بود. ولی آن وجود مقدس، بقیه ای است که پس از او دیگر بقیه ای نیست؛ آخرین بقیه الله است. با آمدن او دیگر بقیه ای باقی نمانده است که بیاید.
+
===بقیة الله لقبی برای همه انبیاء و ائمه علیهم السلام===
  
در حدیث مفصلی از امیرالمؤمنین علیه السلام که متضمن سئوالات یکی از منکران نسبت به عده ای از آیات قرآن است این جمله یافت می شود که سائل پرسید: می یابم که [[قرآن]] می گوید: بقیه الله بهتر است برای شما. این بقیه چیست و کیست؟<ref>سيد بن طاووس، الاقبال، ص 297.</ref>
+
در احاديث شيعه، بقيّةاللّه در اين آيه به ائمه تأويل شده است. مجلسي<ref>بحار الانوار، ج 24، ص 211</ref> از مناقب ابن شهرآشوب نقل ميكند كه «بقيةاللّه خيرلكم نَزَلَت فيهم»، يعني آية بقيةاللّه... دربارة ائمه نازل شده است. مجلسي (همانجا) در تفسيرخود بر اين حديث كه «امامان بقيةالله اند» مي‌گويد: مقصود كساني از انبيا و اوصيا هستند كه خداوند ايشان را بر روي زمين برای هدايت مردم نگاه ميدارد، يا اوصيا و اماماني كه بازماندگان انبيا در ميان امت خود هستند. بنابراين، وي «بقية» را به معناي «مَن اَبْقاه» ميداند، يعني كسي كه خداوند او رانگاه داشته است.
  
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آنان (اولیای خدا) بقیه الله اند. مقصود مهدی علیه السلام است که در هنگام پایان پذیری این مهلت خواهد آمد و زمین را از عدل و داد پر می کند؛ آن گونه که از ظلم و جور مملو گشته است. از آیات و نشانه های او غیبت است و پنهانی؛ آنگاه طغیان گسترش گیرد و انتقام فرارسد.<ref>الکافي، ج1، ص411، ح2؛ تفسير فرات کوفي، ص 249 و 193؛ تفسير عياشي، ج1، ص276.</ref> از حضرت [[امام صادق]] علیه السلام سئوال شد: آیا می شود به قائم آل محمد به عنوان امیرالمؤمنین سلام کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که خدا امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز کافر به این نام نامیده نشود.
+
از احادیث دیگری نیز استفاده می شود که این لقب بر همه خاندان [[رسالت]] اطلاق می شود و همه آنها بقیه الله هستند. در [[زیارت]] جامعه به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم:
راوی حدیث عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ فرمود: باید گفت: «السلام علیک یا بقیه الله» آنگاه آیه شریفه را تلاوت فرمود: «بقیت الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین».<ref>کمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص330، ح16.</ref>
 
  
همچنین خود آن وجود مقدس در سنین طفولیت خود را به این لقب معرفی نموده است. آنگاه که جناب احمد بن اسحاق شرفیاب محضر امام یازدهم علیه السلام گردید و از حضرتش جویای خلیفه و جانشین پس از آن حضرت شد، امام علیه السلام از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، نور دیده شان، مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله که در سن سه سالگی بود و چهره اش چون ماه تمام و بدر کامل می درخشید بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای احمد بن اسحاق، اگر نه این بود که در نزد خدا و حجج او کرامتی داری، این پسرم را به تو نشان نمی دادم.
+
السلام علی الائمه الدعاة والقادة الهداة والسادة الولاة والذادة الحماة و اهل الذکر و اولی الامر و بقیة الله و خیرته...<ref>[[سوره هود]](11)، آيه 86.</ref>
  
...حدیث به این جا میرسد که جناب احمد عرضه داشت: آقای من، آیا می شود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه امامت نور دیده تابان باشد؟ تا این جمله را احمد بن اسحاق گفت، ناگهان حجت سه ساله پروردگار، لب به سخن باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: انا بقیه الله فی ارضه والمنتقم من اعدائه فلا تطلب اثراً بعد عین یا احمد بن اسحاق؛<ref>همان، ج2، ص384، ح1.</ref> من بقیه الله هستم در زمین خدا و انتقام گیرنده از دشمنان او، پس بعد از این که به سرچشمه رسیدی نشانه مجو.<ref>عیون اخبارالرضا، ج2، ص273.</ref>
+
علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از روایات این لقب شریف به خصوص به بعضی از [[ائمه اطهار]] علیهم السلام نسبت داده شده است و خود را به عنوان بقیة الله معرفی نموده اند. از جمله وقتی حضرت [[امام باقر]] علیه السلام از مسافرت پرماجرای شام که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود بازگشتند، و با بسته شدن دروازه های شهر توسط مردم به دستور هشام مواجه شدند، بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم پیشه اند! من بقیة الله هستم. خداوند می فرماید: بقیة الله برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید...<ref>الکافي، ج1، ص471، ح5.</ref>
  
==نقلی دیگر==
+
همچنین نجمه مادر گرامی حضرت [[امام رضا]] علیه السلام گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده بدست پدر دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیة  الله عزوجل است در زمین.<ref>شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج2، ص609.</ref>
  
واژه «بقيه»؛ يعني بازمانده و پاينده و آنچه از چيزي باقي گذاشته شود و آن مصدري است که به جاي اسم فاعل يا اسم مفعول بکار مي‌رود.
+
===بقیة الله لقب امام مهدی عج الله تعالی فرجه==
 +
در بسیاری از [[احادیث]] این لقب شریف به خصوص به حضرت صاحب الامر علیه السلام اطلاق شده است آنچنانکه گفته شده حضرت مهدي عجلالله تعالي فرجه به هنگام ظهور، آية «بقيةاللّه خيرلكم...» را خواهد خواند و خواهد گفت: «انا بقية اللّه و حجّته» و هيچ مسلماني بر او سلام نميدهد مگر آنكه بگويد : «السلام عليك يا بقيّةاللّهِ في ارضه.» <ref>کمال الدین، ص384.</ref>
  
ترکيب «بَقيّةُاللّه» در [[قرآن]] مجيد و روايات خاندان عصمت ‌عليهم السلام آمده است. در [[قرآن]] فقط يک بار در داستان [[حضرت شعيب]] علیه السلام آمده است که پس از آن که قوم خود را از کم‌فروشي نهي مي‌کند، چنين فرمايد: «بَقيَّتُ اللّهِ خَيْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنينَ» <ref>اصول کافی، ج1، ص471-472.</ref>؛ يعني آنچه را که خداوند [در ازاي چشم پوشي از منافع نامشروع دنيوي] برايتان باقي مي‌گذارد، براي شما بهتر است.
+
در حديثي آمده است: مردي از [[امام صادق]] ‌عليه السلام پرسيد: آيا بر امام قائم‌ عليه السلام مي‌توان با عنوان «اميرمؤمنان» سلام کرد؟ فرمود: «لاذاکَ اِسْمٌ سَمَّي اللّهُ بِهِ اَميرَالمؤمِنينَ لَمْ يُسَمَّ بِهِ اَحَدٌ قَبْلَهُ وَلا يَتَسَمَّي بِهِ بَعْدَهُ اِلاّ کافِرٌ قُلتُ جُعِلْتُ فِداکَ کَيْفَ يُسَلِّمُ عَليهِ؟ قالَ: يَقُولُونَ السَّلامُ عَلَيکَ يا بَقيَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأ بَقيَّتُ‌اللهِ خَيرٌ لَکُم اِنْ کنتُم مُؤمنين»؛ خير، خداوند اين نام را به حضرت اميرالمؤمنين علي‌ عليه السلام اختصاص داده است. پيش از او کسي اين نام بر خود ننهاده و پس از او نيز - مگر کافر - اين نام به خود نبندد. راوي گويد: پرسيدم: فدايت گردم پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: مي‌گويند: سلام بر تو اي بقيةاللّه».<ref>اصول کافی، ج1، ص411-412.</ref>
  
در اين آيه هر چند مخاطب قوم شعيب هستند و منظور از «بَقيَّةُاللّه» سود و سرمايه [[حلال]] و يا پاداش الهي است؛ ولي هر موجود نافع که از طرف خداوند براي بشر باقي مانده و مايه خير و سعادت او گردد، «بقيّةاللّه» محسوب مي‌شود.
+
در روايت است وقتي احمد بن اسحاق‌ بن سعد اشعري محضر [[امام حسن عسکری]] ‌عليه السلام شرفياب شد، درباره جانشين آن حضرت سؤال کرد؛ حضرتش کودکي خردسال همچون قرص ماه به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسيد: آيا نشانه‌اي هست تا قلبم اطمينان يابد؟ آن کودک زبان گشود و با زبان عربي فصيح چنين فرمود: «اَنَا بَقِيَّةُ اللّهِ فِي اَرْضِهِ وَالمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ فَلا تَطْلُبْ اَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يا اَحْمَدَ بنَ اِسْحاقَ».<ref>نشریه موعود، شماره 21، ص 54.</ref>؛ من بقيةالله بر روي زمين هستم و من منتقم از دشمنان اويم. اي احمد بن‌ اسحاق! بعد از ديدن اثري طلب نکن.
 
 
تمام [[پيامبران]] الهي و پيشوايان بزرگ «بَقيّةُاللّه»اند. تمام رهبران راستين که پس از مبارزه با يک دشمن سرسخت براي يک قوم و ملت باقي مي‌ماند، از اين نظر «بقيّةاللّه»اند...
 
 
 
از آنجا که مهدي موعود عليه السلام آخرين پيشوا و بزرگ‌ترين رهبر انقلابي پس از قيام [[پيامبر اسلام]] ‌صلي الله عليه و آله است، يکي از روشن‌ترين مصاديق «بَقيَّةُاللّه» مي‌باشد و از ديگران به اين لقب شايسته‌تر است؛ بخصوص که تنها باقيمانده بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و امامان‌ عليهم السلام است.
 
 
 
در روايات و ادعيه و زيارات متعددي، [[ائمه اطهار]] عليهم السلام به عنوان «بقيةاللّه» توصيف شده‌اند که براي نمونه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
 
 
 
1. يک بار به دستور هشام بن عبدالملک [[امام باقر]] عليه السلام را به [[شام]] بردند، موقع مراجعت به [[مدينه]] هشام فرمان داد بازارها را بر روي آن حضرت و همراهانش ببندند و از خوراک و آشاميدني محروم باشند. چون به شهر مدينه رسيدند، مردم درِ شهر را بر رويشان بستند و اصحاب آن حضرت از جهت کمبود آب و غذا به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکايت بردند. امام باقر عليه السلام به بالاي کوهي که مشرِف به شهر بود رفت و با صداي بلند فرمود: «اي اهل شهري که مردمانش ستم‌گرند! به خداوند سوگند من بقيةاللّه هستم. خداوند فرمود: بقيةاللّه برايتان بهتر است اگر ايمان داريد».<ref>عینو اخبارالرضا، ج1، ص20.</ref>
 
 
 
2. در «زيارت جامعه کبيره» آمده است: «اَلسَّلامُ‌عَلَي‌الاَئِمَةِ... وَ بَقيَّةِ اللَّهِ...»؛ «سلام بر امامان که ...بقيةاللّه هستند».<ref>[[بحارالانوار]]، ج93، ص106.</ref>
 
 
 
3. در [[دعاي ندبه]] مي‌خوانيم: «أيْنَ بَقِيَّةُاللَّهِ‌الَتي لاتَخْلُو مِنَ‌العِتْرَةِ الهادِيَةِ...»؛ کجاست آن بقيةاللّه که از عترت هدايتگر بيرون نيست.<ref>همان، ص119.</ref>
 
 
 
4. در حديثي آمده است: مردي از [[امام صادق]] ‌عليه السلام پرسيد: آيا بر امام قائم‌ عليه السلام مي‌توان با عنوان «اميرمؤمنان» سلام کرد؟ فرمود: «لاذاکَ اِسْمٌ سَمَّي اللّهُ بِهِ اَميرَالمؤمِنينَ لَمْ يُسَمَّ بِهِ اَحَدٌ قَبْلَهُ وَلا يَتَسَمَّي بِهِ بَعْدَهُ اِلاّ کافِرٌ قُلتُ جُعِلْتُ فِداکَ کَيْفَ يُسَلِّمُ عَليهِ؟ قالَ: يَقُولُونَ السَّلامُ عَلَيکَ يا بَقيَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأ بَقيَّتُ‌اللهِ خَيرٌ لَکُم اِنْ کنتُم مُؤمنين»؛ خير، خداوند اين نام را به حضرت اميرالمؤمنين علي‌ عليه السلام اختصاص داده است. پيش از او کسي اين نام بر خود ننهاده و پس از او نيز - مگر کافر - اين نام به خود نبندد. راوي گويد: پرسيدم: فدايت گردم پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: مي‌گويند: سلام بر تو اي بقيةاللّه».<ref>اصول کافی، ج1، ص411-412.</ref>
 
 
 
5. و از [[امام باقر]] عليه السلام روايت است که فرمود: «نخستين سخن حضرت مهدي ‌عليه السلام بعد از ظهور اين آيه است که مي‌خواند: بقيةاللّه برايتان بهتر است اگر [[ايمان]] داريد. آنگاه مي‌فرمايد: منم بقيةاللّه و حجّت و خليفه او در ميان شما. در آن زمان هر کس بر آن جناب سلام کند، مي‌گويد: السَّلامُ عَلَيْکَ يا بَقيَّةَاللّهِ فِي اَرْضِهِ».<ref>کمال الدین، ص384.</ref>
 
 
 
6. در روايت است وقتي احمد بن اسحاق‌ بن سعد اشعري محضر [[امام حسن عسکری]] ‌عليه السلام شرفياب شد، درباره جانشين آن حضرت سؤال کرد؛ حضرتش کودکي خردسال همچون قرص ماه به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسيد: آيا نشانه‌اي هست تا قلبم اطمينان يابد؟ آن کودک زبان گشود و با زبان عربي فصيح چنين فرمود: «اَنَا بَقِيَّةُ اللّهِ فِي اَرْضِهِ وَالمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ فَلا تَطْلُبْ اَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يا اَحْمَدَ بنَ اِسْحاقَ».<ref>نشریه موعود، شماره 21، ص 54.</ref>؛ من بقيةالله بر روي زمين هستم و من منتقم از دشمنان اويم. اي احمد بن‌ اسحاق! بعد از ديدن اثري طلب نکن.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۵۳: سطر ۳۸:
 
* موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)/ مجتبی تونه ای/ ص171.
 
* موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)/ مجتبی تونه ای/ ص171.
 
* فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان/ ص79.
 
* فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان/ ص79.
 +
* دانشنامه جهان اسلام، ج1، مدخل "بقیة الله" از عباس زریاب
  
 
[[رده:القاب و کنیه های حضرت مهدی (عج)]]
 
[[رده:القاب و کنیه های حضرت مهدی (عج)]]

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۰۲


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از یک دائرة المعارف است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

بقيّةاللّه ، تعبير قرآني و نيز از القاب معروف حضرت مهدی علیه السلام است. واژه «بقيه»؛ يعني بازمانده و پاينده و آنچه از چيزي باقي گذاشته شود و آن مصدري است که به جاي اسم فاعل يا اسم مفعول بکار مي‌رود.

بقیة الله در قرآن

اين تعبير در آية هشتادوششم سورة هود، پس از آنكه شعيب پيامبر قوم خود را به پرستش خداوند دعوت و از كم فروشي و تباهكاري نهي ميكند، بدينصورت آمده است: «بَقيَّت اللّهِ خَيرٌ لكُم اِن كُنتم مؤمنين» مفسران بقيّةاللّه را، در اين آيه را به چند معنی گرفته اند:

  1. بقيّةاللّه، يعني آنچه پس از پيمانه كردن و سنجيدنِ درست براي شما بماند يا خداوند براي شما نگاه دارد؛ اين براي شما بهتر از آن است كه نادرستي و كمفروشي كنيد. این معنی را با ارتباط دادن آیه به آية هشتاد و پنجم همين سوره بیان نموده اند که توصیه به پُرداشتن پيمانه و ابزار سنجشِ («مكيال» و «ميزانِ») نموده است. [۱]
  2. سود حاصل از معامله که بعد از معامله برای فروشنده باقی می ماند.[۲]
  3. آنچه خداوند براي شما، پس از دوري جستن از آنچه بر شما حرام شده است، از مال حلال نگاه ميدارد. [۳]

بقیة الله در احادیث شیعه

بقیة الله لقبی برای همه انبیاء و ائمه علیهم السلام

در احاديث شيعه، بقيّةاللّه در اين آيه به ائمه تأويل شده است. مجلسي[۴] از مناقب ابن شهرآشوب نقل ميكند كه «بقيةاللّه خيرلكم نَزَلَت فيهم»، يعني آية بقيةاللّه... دربارة ائمه نازل شده است. مجلسي (همانجا) در تفسيرخود بر اين حديث كه «امامان بقيةالله اند» مي‌گويد: مقصود كساني از انبيا و اوصيا هستند كه خداوند ايشان را بر روي زمين برای هدايت مردم نگاه ميدارد، يا اوصيا و اماماني كه بازماندگان انبيا در ميان امت خود هستند. بنابراين، وي «بقية» را به معناي «مَن اَبْقاه» ميداند، يعني كسي كه خداوند او رانگاه داشته است.

از احادیث دیگری نیز استفاده می شود که این لقب بر همه خاندان رسالت اطلاق می شود و همه آنها بقیه الله هستند. در زیارت جامعه به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم:

السلام علی الائمه الدعاة والقادة الهداة والسادة الولاة والذادة الحماة و اهل الذکر و اولی الامر و بقیة الله و خیرته...[۵]

علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از روایات این لقب شریف به خصوص به بعضی از ائمه اطهار علیهم السلام نسبت داده شده است و خود را به عنوان بقیة الله معرفی نموده اند. از جمله وقتی حضرت امام باقر علیه السلام از مسافرت پرماجرای شام که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود بازگشتند، و با بسته شدن دروازه های شهر توسط مردم به دستور هشام مواجه شدند، بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم پیشه اند! من بقیة الله هستم. خداوند می فرماید: بقیة الله برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید...[۶]

همچنین نجمه مادر گرامی حضرت امام رضا علیه السلام گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده بدست پدر دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیة الله عزوجل است در زمین.[۷]

=بقیة الله لقب امام مهدی عج الله تعالی فرجه

در بسیاری از احادیث این لقب شریف به خصوص به حضرت صاحب الامر علیه السلام اطلاق شده است آنچنانکه گفته شده حضرت مهدي عجلالله تعالي فرجه به هنگام ظهور، آية «بقيةاللّه خيرلكم...» را خواهد خواند و خواهد گفت: «انا بقية اللّه و حجّته» و هيچ مسلماني بر او سلام نميدهد مگر آنكه بگويد : «السلام عليك يا بقيّةاللّهِ في ارضه.» [۸]

در حديثي آمده است: مردي از امام صادق ‌عليه السلام پرسيد: آيا بر امام قائم‌ عليه السلام مي‌توان با عنوان «اميرمؤمنان» سلام کرد؟ فرمود: «لاذاکَ اِسْمٌ سَمَّي اللّهُ بِهِ اَميرَالمؤمِنينَ لَمْ يُسَمَّ بِهِ اَحَدٌ قَبْلَهُ وَلا يَتَسَمَّي بِهِ بَعْدَهُ اِلاّ کافِرٌ قُلتُ جُعِلْتُ فِداکَ کَيْفَ يُسَلِّمُ عَليهِ؟ قالَ: يَقُولُونَ السَّلامُ عَلَيکَ يا بَقيَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأ بَقيَّتُ‌اللهِ خَيرٌ لَکُم اِنْ کنتُم مُؤمنين»؛ خير، خداوند اين نام را به حضرت اميرالمؤمنين علي‌ عليه السلام اختصاص داده است. پيش از او کسي اين نام بر خود ننهاده و پس از او نيز - مگر کافر - اين نام به خود نبندد. راوي گويد: پرسيدم: فدايت گردم پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: مي‌گويند: سلام بر تو اي بقيةاللّه».[۹]

در روايت است وقتي احمد بن اسحاق‌ بن سعد اشعري محضر امام حسن عسکری ‌عليه السلام شرفياب شد، درباره جانشين آن حضرت سؤال کرد؛ حضرتش کودکي خردسال همچون قرص ماه به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسيد: آيا نشانه‌اي هست تا قلبم اطمينان يابد؟ آن کودک زبان گشود و با زبان عربي فصيح چنين فرمود: «اَنَا بَقِيَّةُ اللّهِ فِي اَرْضِهِ وَالمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ فَلا تَطْلُبْ اَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يا اَحْمَدَ بنَ اِسْحاقَ».[۱۰]؛ من بقيةالله بر روي زمين هستم و من منتقم از دشمنان اويم. اي احمد بن‌ اسحاق! بعد از ديدن اثري طلب نکن.

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام، مدخل بقیة الله
  2. تفسیر المیزان، ج10، ص364
  3. دانشنامه جهان اسلام، مدخل بقیة الله به نقل از تفسیر زمخشري، ج 2، ص 418
  4. بحار الانوار، ج 24، ص 211
  5. سوره هود(11)، آيه 86.
  6. الکافي، ج1، ص471، ح5.
  7. شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج2، ص609.
  8. کمال الدین، ص384.
  9. اصول کافی، ج1، ص411-412.
  10. نشریه موعود، شماره 21، ص 54.


منابع

  • موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)/ مجتبی تونه ای/ ص171.
  • فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان/ ص79.
  • دانشنامه جهان اسلام، ج1، مدخل "بقیة الله" از عباس زریاب