بشر حافی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز=10 محرم|سال=سال 226 هجری قمری}}
+
«بُشر بن حارث بن عبدالرحمن مروزی»، معروف به «بشر حافی»، از بزرگان و پیشوایان [[تصوف|صوفیه]] در عصر خود بود. وی در سال ۱۵۰ یا ۱۵۲ قمری در روستای «مابرسام» از توابع مرو (واقع در کشور فعلی [[ترکمنستان|ترکمنستان]]) دیده به جهان گشود. بشر به خاطر استعداد علمی و اداری، جذب دستگاه خلافت [[عباسیان|عباسی]] گردید و بدین سبب از مرو به [[عراق]] مهاجرت کرد و در دارالخلافه [[بغداد]] ساکن گردید.
  
 +
== توبه بشر حافی ==
 +
بُشر به خاطر برخورداری از موقعیت درباری و حکومتی، یک زندگی اشرافی همانند [[عباسیان]] برای خود پدید آورد و از این راه به بطالت، هرزه‌گی و خوش‌گذرانی مبتلا شد، اما پس از مدتی [[توبه]] نمود. 
  
 +
دربارۀ سبب روی‌ آوردن بشر به‌ [[زهد]] و [[تصوف|تصوف‌]]، روایتهای‌ گوناگونی‌ وجود دارد؛ مشهور است که وی پس از مدتی اشتغال به لهو و لعب، روزی بر اثر اتفاق با [[امام کاظم]] علیه‌السلام آشنا گردید و از نصایح و مواعظ وی برخوردار شد و از آن زمان، تغییر حالتی در او پدید آمد و یکباره تمامی کارهای ناپسند و غیرمشروع خود را کنار نهاد و در طریق زهد و [[تزکیه نفس]] و ریاضت قرار گرفت و در این راه از امتحان سختی، سربلند بیرون آمد. 
  
ابونصر، بشر بن حارث بن عبدالرحمن بن عطاء بن هلال، معروف به "[[بشر حافي]]"، از بزرگان و پيشوايان [[صوفيه]] در عصر خود بود. وي در سال 150 يا 152 قمري در روستاي "مابرسام" از توابع مرو (واقع در كشور فعلي تركمنستان) ديده به جهان گشود و به خاطر استعداد درخشان و نوآوري‌هاي علمي و اداري، جذب دستگاه خلافت [[عباسیان|عباسي]] گرديد و بدين سبب از مرو به [[عراق]] مهاجرت كرد و در دارالخلافه [[بغداد]] ساكن گرديد.
+
برخی منابع داستان توبه او را چنین بیان کرده اند: روزی امام کاظم علیه‌السلام از کنار خانه بُشر می‌گذشت، صدای ساز و آواز و لهو و لعب از خانه او بلند بود. امام از کنیزی که از منزل بُشر بیرون آمد پرسید: «صاحب این خانه آزاد است یا بنده»؟ کنیز در پاسخ گفت: «البته او آزاد است». امام فرمود: «راست گفتی! اگر بنده بود از مولای خود می‌ترسید». کنیز برگشت و بُشر را از گفته امام آگاه کرد (بدون آن‌که او را شناخته باشد). بُشر با آگاهی از این گفت‌وگو، پابرهنه از خانه بیرون آمد و به دنبال امام دوید و در نتیجه گفت‌وگویی با ایشان، از عملش شرمنده شد و توبه کرد؛<ref>علامه حلى‏، منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ص ۵۹، مشهد، مؤسسه عاشورا، چاپ اول‏، ۱۳۷۹ش.</ref> از این رو به «بشر حافی» معروف شد.
 
 
وي به خاطر برخورداري از موقعيت درباري و حكومتي، يك زندگي اشرافي همانند [[عباسيان]] براي خود پديد آورد و از اين راه به بطالت، هرزه‌گي و خوش‌گذراني مبتلا شد. وي پس از مدتي اشتغال به لهو و لعب، روزي بر اثر اتفاق با [[امام کاظم]] علیه‌السلام آشنا گرديد و از نصايح و مواعظ وي برخوردار شد و از آن زمان، تغيير حالتي در او پديد آمد و يكباره تمامي كارهاي ناپسند و غيرمشروع خود را كنار نهاد و در طريق زهد، عزلت و تصوف قرار گرفت و در اين راه از امتحان سختي، سربلند بيرون آمد.
 
 
 
وي به رياضت، [[تزكيه نفس]] و خودسازي پرداخت و در ميان [[عارفان]] و [[صوفيان]] عصر خود، يگانه شد و به يكي از پيشوايان تصوف و طريقت تبديل گرديد. سرانجام در روز دهم [[محرم]] (عاشورا) سال 226 قمري در 74 و يا 76 سالگي در بغداد بدرود حيات گفت و در همان جا به خاك سپرده شد.<ref> نك: [[روضات الجنات]] (موسوي خوانساري)، ج 2، ص 129؛ [[دائرة المعارف تشيع]]، ج 3، ص 252؛ [[منتهي الآمال]] ([[شيخ عباس قمی]])، ج 2، ص 189.</ref>
 
  
 +
== وفات ==
 +
بشر حافی سرانجام در روز دهم [[ماه محرم|محرم]] سال ۲۲۶ یا ۲۲۷ قمری در ۷۶ سالگی بدرود حیات گفت و در باب الحرب [[بغداد]] به خاک سپرده شد.<ref> البدایة و النهایة، ج ‏۱۰، ص ۲۹۸؛ روضات الجنات، موسوی خوانساری، ج ۲، ص ۱۲۹.</ref> برخی درگذشت او را در مرو نیز گفته‌اند.<ref>وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج ‏۱، ص ۲۷۶.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
* مؤسسه تبیان،‌ نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
موسسه تبیان،‌ نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
* [https://www.islamquest.net/fa/archive/fa87406 "بشر حافی که بود؟"، سایت اسلام کوئست].
 
 
 
منابع بیشتر:
 
منابع بیشتر:
 +
* [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=65 وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ۱۰ محرم].
  
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=65 وقایع الایام شیخ عباس قمی، 10 محرم].
+
[[رده:شخصیت ها]]
 
+
[[رده:عارفان]]
[[رده:وقایع ماه محرم]]
 
[[رده:سال ۲۲۶ هجری قمری]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۵

«بُشر بن حارث بن عبدالرحمن مروزی»، معروف به «بشر حافی»، از بزرگان و پیشوایان صوفیه در عصر خود بود. وی در سال ۱۵۰ یا ۱۵۲ قمری در روستای «مابرسام» از توابع مرو (واقع در کشور فعلی ترکمنستان) دیده به جهان گشود. بشر به خاطر استعداد علمی و اداری، جذب دستگاه خلافت عباسی گردید و بدین سبب از مرو به عراق مهاجرت کرد و در دارالخلافه بغداد ساکن گردید.

توبه بشر حافی

بُشر به خاطر برخورداری از موقعیت درباری و حکومتی، یک زندگی اشرافی همانند عباسیان برای خود پدید آورد و از این راه به بطالت، هرزه‌گی و خوش‌گذرانی مبتلا شد، اما پس از مدتی توبه نمود.

دربارۀ سبب روی‌ آوردن بشر به‌ زهد و تصوف‌، روایتهای‌ گوناگونی‌ وجود دارد؛ مشهور است که وی پس از مدتی اشتغال به لهو و لعب، روزی بر اثر اتفاق با امام کاظم علیه‌السلام آشنا گردید و از نصایح و مواعظ وی برخوردار شد و از آن زمان، تغییر حالتی در او پدید آمد و یکباره تمامی کارهای ناپسند و غیرمشروع خود را کنار نهاد و در طریق زهد و تزکیه نفس و ریاضت قرار گرفت و در این راه از امتحان سختی، سربلند بیرون آمد.

برخی منابع داستان توبه او را چنین بیان کرده اند: روزی امام کاظم علیه‌السلام از کنار خانه بُشر می‌گذشت، صدای ساز و آواز و لهو و لعب از خانه او بلند بود. امام از کنیزی که از منزل بُشر بیرون آمد پرسید: «صاحب این خانه آزاد است یا بنده»؟ کنیز در پاسخ گفت: «البته او آزاد است». امام فرمود: «راست گفتی! اگر بنده بود از مولای خود می‌ترسید». کنیز برگشت و بُشر را از گفته امام آگاه کرد (بدون آن‌که او را شناخته باشد). بُشر با آگاهی از این گفت‌وگو، پابرهنه از خانه بیرون آمد و به دنبال امام دوید و در نتیجه گفت‌وگویی با ایشان، از عملش شرمنده شد و توبه کرد؛[۱] از این رو به «بشر حافی» معروف شد.

وفات

بشر حافی سرانجام در روز دهم محرم سال ۲۲۶ یا ۲۲۷ قمری در ۷۶ سالگی بدرود حیات گفت و در باب الحرب بغداد به خاک سپرده شد.[۲] برخی درگذشت او را در مرو نیز گفته‌اند.[۳]

پانویس

  1. علامه حلى‏، منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ص ۵۹، مشهد، مؤسسه عاشورا، چاپ اول‏، ۱۳۷۹ش.
  2. البدایة و النهایة، ج ‏۱۰، ص ۲۹۸؛ روضات الجنات، موسوی خوانساری، ج ۲، ص ۱۲۹.
  3. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج ‏۱، ص ۲۷۶.

منابع

منابع بیشتر: