امین (خلیفه عباسی): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (امین را به امين(خلیفه عباسی) منتقل کرد)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
ابوعبد الله محمد امین به سال 193 پس از مرگ پدر به خلافت رسید مادرش زبیده دختر جعفر بن منصور بود، از خلیفگان عباسی هیچکس جز او نبود که از طرف پدر و مادر نسب وی به هاشم رسد. وقتی هارون در طوس بمرد جامه و عصا و خاتم خلافت را برای امین بردند.
+
ابوعبدالله محمدامین به سال 193 پس از [[مرگ]] پدر به خلافت رسید مادرش زبیده دختر جعفر بن منصور بود، از خلیفگان عباسی هیچکس جز او نبود که از طرف پدر و مادر نسب وی به هاشم رسد. وقتی هارون در طوس بمرد جامه و عصا و خاتم خلافت را برای امین بردند.
  
دوران امین همه فتنه و آشوب بود و در همان ایام که میان او و مأمون فتنه بود علی بن عبد الله معروف به سفیانی بدعوی خلافت در شام طغیان کرد و عامل امین را براند و دمشق و اطراف آنرا تصرف کرد و چیزی نمانده بود که کار بر او راست شود اما میان قبایل یمنی و مضری شام تصادمی رخ داد که مانع انجام مقصود وی شد.
+
دوران امین همه فتنه و آشوب بود و در همان ایام که میان او و مأمون فتنه بود علی بن عبدالله معروف به سفیانی به دعوی خلافت در شام طغیان کرد و عامل امین را براند و [[دمشق]] و اطراف آن را تصرف کرد و چیزی نمانده بود که کار بر او راست شود اما میان قبایل یمنی و مضری شام تصادمی رخ داد که مانع انجام مقصود وی شد.
  
امین برای خاموش کردن فتنه سفیانی سپاهی فرستاد به فرماندهی حسین پسر علی بن ماهان. آنگاه فرماندهی سپاه را به عبدالله پسر صالح بن علی عباسی داد اما آشفتگی بغداد مانع از آن بود که بر ضد سفیانی کار جدی انجام شود، دو سال و بیشتر شام در آشوب بود حسین بن ماهان بسبب جانبداری از سپاه خراسان کینه شامیان سپاه خویش را تحریک کرد و آب گل آلود شد و او را ببغداد خواندند.
+
امین برای خاموش کردن فتنه سفیانی سپاهی فرستاد به فرماندهی حسین پسر علی بن ماهان. آنگاه فرماندهی سپاه را به عبدالله پسر صالح بن علی عباسی داد اما آشفتگی [[بغداد]] مانع از آن بود که بر ضد سفیانی کار جدی انجام شود، دو سال و بیشتر شام در آشوب بود حسین بن ماهان به سبب جانبداری از سپاه خراسان کینه شامیان سپاه خویش را تحریک کرد و آب گل آلود شد و او را به بغداد خواندند.
  
سیوطی به نقل از اسحاق موصلی گوید: امین مردی بخشنده و ادیب بود و شعر نیکو میشناخت اما هوسباز و تفریح دوست بود. ابوالحسن احمر سخندان و نحوی معروف گفته بود: بارها میشد شعری را که شاهد یکی از قضایای نحو بود فراموش میکردم و امین آنرا بخاطر داشت. در صف فرزندان خلفا هیچکس باهوشتر از او و مأمون نبود.
+
سیوطی به نقل از اسحاق موصلی گوید: امین مردی بخشنده و ادیب بود و شعر نیکو می شناخت اما هوسباز و تفریح دوست بود. ابوالحسن احمر سخندان و نحوی معروف گفته بود: بارها می شد شعری را که شاهد یکی از قضایای نحو بود، فراموش می کردم و امین آن را بخاطر داشت. در صف فرزندان خلفا هیچکس باهوشتر از او و مأمون نبود.
  
طبری گوید: «وقتی امین بخلافت رسید از همه ولایات ارباب لهو را بدربار خواند و جزو خواص خویش کرد و مقرری داد. در خرید اسب و دواب کوشش بسیار کرد، حیوانات درنده و مرغان شکاری فراوان خرید. از برادران و سرداران و بزرگان خاندان خویش روی بپوشید و بدیشان بی اعتنایی کرد و آنچه در خزانه بود با همه جواهرات خاصه بخواجگان و همدمان و معاشران خویش بخشید و آن خزینه و جواهر و سلاح را که در رقه بروزگاران فراهم آمده بود بدیشان پخش کرد و برای تفنن خویش مجلسها کرد. در قصر خلد و خیزرانیه و بستان موسی و قصر عبدویه و قصر معلی و بسی جاهای دیگر خلوتگاهها برای تفریح و سرگرمی آماده کرد و بفرمود تا بر دجله زورقها بشکل شیر و فیل و عقاب و مار و اسب بساختند و مال فروان بمصرف آن داد.
+
طبری گوید: «وقتی امین بخلافت رسید از همه ولایات ارباب لهو را به دربار خواند و جزو خواص خویش کرد و مقرری داد. در خرید اسب و دواب کوشش بسیار کرد، حیوانات درنده و مرغان شکاری فراوان خرید. از برادران و سرداران و بزرگان خاندان خویش روی بپوشید و بدیشان بی اعتنایی کرد و آنچه در خزانه بود با همه جواهرات خاصه بخواجگان و همدمان و معاشران خویش بخشید و آن خزینه و جواهر و سلاح را که در رقه به روزگاران فراهم آمده بود بدیشان پخش کرد و برای تفنن خویش مجلس ها کرد. در قصر خلد و خیزرانیه و بستان موسی و قصر عبدویه و قصر معلی و بسی جاهای دیگر خلوتگاه ها برای تفریح و سرگرمی آماده کرد و بفرمود تا بر دجله زورق ها به شکل شیر و فیل و عقاب و مار و اسب بساختند و مال فروان به مصرف آن داد.
  
عمر و خلافت امین طولانی نبود که چهار سال و هفت ماه بر تخت خلافت بود و بسال 198 در بیست و هشت سالگی در آن فتنه که میان او و مأمون پدید آمده بود کشته شد که مأمون را از خلافت خلع کرد و فرزند خویش موسی را ولیعهد کرد و پیمانی را که هارون در کعبه از او گرفته بود بشکست و آن فتنه بزرگ که از اینکار زاد مایه تفرقه و ضعف مسلمانان شد و در بغداد پایتخت خلافت و مرکز علم و ادب و تجارت ویرانیهای بسیار پدید آورد.
+
عمر و خلافت امین طولانی نبود که چهار سال و هفت ماه بر تخت خلافت بود و به سال 198 در بیست و هشت سالگی در آن فتنه که میان او و مأمون پدید آمده بود کشته شد که مأمون را از خلافت خلع کرد و فرزند خویش موسی را ولیعهد کرد و پیمانی را که هارون در کعبه از او گرفته بود بشکست و آن فتنه بزرگ که از این کار زاد مایه تفرقه و ضعف مسلمانان شد و در [[بغداد]] پایتخت خلافت و مرکز علم و ادب و تجارت ویرانی های بسیار پدید آورد.
  
وقتی امین کشته شد عبدالله طاهر سر وی را برای مأمون فرستاد و با قتل امین کار خلافت مأمون راست شد.
+
وقتی امین کشته شد عبدالله طاهر سر وی را برای مأمون فرستاد و با قتل امین کار خلافت مأمون راست شد. ابن اثیر درباره امین گوید: «از امین کار شایسته ای نیافتم که یاد آن توانم کرد».
  
ابن اثیر درباره امین گوید: «از امین کار شایسته ای نیافتم که یاد آن توانم کرد» .
+
==منابع==
 
+
حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج2 نقل از [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/5452?ParentID=9251 سایت حوزه]، تاریخ بازیابی: 13 دی ماه 1391.
== منبع ==
 
حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج2 نقل از [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/5452?ParentID=9251 سایت حوزه]، تاریخ بازیابی: 13 دیماه 1391
 
  
 
[[رده: خلفای عباسی]]
 
[[رده: خلفای عباسی]]

نسخهٔ ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۰۲

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ابوعبدالله محمدامین به سال 193 پس از مرگ پدر به خلافت رسید مادرش زبیده دختر جعفر بن منصور بود، از خلیفگان عباسی هیچکس جز او نبود که از طرف پدر و مادر نسب وی به هاشم رسد. وقتی هارون در طوس بمرد جامه و عصا و خاتم خلافت را برای امین بردند.

دوران امین همه فتنه و آشوب بود و در همان ایام که میان او و مأمون فتنه بود علی بن عبدالله معروف به سفیانی به دعوی خلافت در شام طغیان کرد و عامل امین را براند و دمشق و اطراف آن را تصرف کرد و چیزی نمانده بود که کار بر او راست شود اما میان قبایل یمنی و مضری شام تصادمی رخ داد که مانع انجام مقصود وی شد.

امین برای خاموش کردن فتنه سفیانی سپاهی فرستاد به فرماندهی حسین پسر علی بن ماهان. آنگاه فرماندهی سپاه را به عبدالله پسر صالح بن علی عباسی داد اما آشفتگی بغداد مانع از آن بود که بر ضد سفیانی کار جدی انجام شود، دو سال و بیشتر شام در آشوب بود حسین بن ماهان به سبب جانبداری از سپاه خراسان کینه شامیان سپاه خویش را تحریک کرد و آب گل آلود شد و او را به بغداد خواندند.

سیوطی به نقل از اسحاق موصلی گوید: امین مردی بخشنده و ادیب بود و شعر نیکو می شناخت اما هوسباز و تفریح دوست بود. ابوالحسن احمر سخندان و نحوی معروف گفته بود: بارها می شد شعری را که شاهد یکی از قضایای نحو بود، فراموش می کردم و امین آن را بخاطر داشت. در صف فرزندان خلفا هیچکس باهوشتر از او و مأمون نبود.

طبری گوید: «وقتی امین بخلافت رسید از همه ولایات ارباب لهو را به دربار خواند و جزو خواص خویش کرد و مقرری داد. در خرید اسب و دواب کوشش بسیار کرد، حیوانات درنده و مرغان شکاری فراوان خرید. از برادران و سرداران و بزرگان خاندان خویش روی بپوشید و بدیشان بی اعتنایی کرد و آنچه در خزانه بود با همه جواهرات خاصه بخواجگان و همدمان و معاشران خویش بخشید و آن خزینه و جواهر و سلاح را که در رقه به روزگاران فراهم آمده بود بدیشان پخش کرد و برای تفنن خویش مجلس ها کرد. در قصر خلد و خیزرانیه و بستان موسی و قصر عبدویه و قصر معلی و بسی جاهای دیگر خلوتگاه ها برای تفریح و سرگرمی آماده کرد و بفرمود تا بر دجله زورق ها به شکل شیر و فیل و عقاب و مار و اسب بساختند و مال فروان به مصرف آن داد.

عمر و خلافت امین طولانی نبود که چهار سال و هفت ماه بر تخت خلافت بود و به سال 198 در بیست و هشت سالگی در آن فتنه که میان او و مأمون پدید آمده بود کشته شد که مأمون را از خلافت خلع کرد و فرزند خویش موسی را ولیعهد کرد و پیمانی را که هارون در کعبه از او گرفته بود بشکست و آن فتنه بزرگ که از این کار زاد مایه تفرقه و ضعف مسلمانان شد و در بغداد پایتخت خلافت و مرکز علم و ادب و تجارت ویرانی های بسیار پدید آورد.

وقتی امین کشته شد عبدالله طاهر سر وی را برای مأمون فرستاد و با قتل امین کار خلافت مأمون راست شد. ابن اثیر درباره امین گوید: «از امین کار شایسته ای نیافتم که یاد آن توانم کرد».

منابع

حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج2 نقل از سایت حوزه، تاریخ بازیابی: 13 دی ماه 1391.