امامزاده ابراهيم (عليه السلام) قم: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
بقعه مورد نظر مدفن شاهزاده ابراهيم موسى است كه در جانب شرقى شهر و تقريبا در يکصد و پنجاه مترى صحن و سراى منتسب به على بن جعفر(عليه السلام) قرار دارد و از آثار باستانى اصيل آراسته به گچبريهاى جالب و دست نخورده و به سبك قرن هشتم برهنه از رواق و بيوتات تابعه و از ابنيه تاريخى اين شهر بشمار مى آيد.
+
این بقعه، منسوب به شاهزاده ابراهیم موسى است که در جانب شرقى شهر [[قم]] و تقریبا در یکصد و پنجاه مترى صحن و سراى منتسب به [[علی بن جعفر علیه السلام|على بن جعفر]](علیه السلام) قرار دارد و از آثار باستانى اصیل آراسته به گچبریهاى جالب و دست نخورده و به سبک قرن هشتم برهنه از رواق و بیوتات تابعه و از ابنیه تاریخى این شهر بشمار مى آید.
  
دركتاب(تاريخ مذهبى قم)(1)نوشته شده كه"نزديكي بقعه على بن جعفر(عليه السلام) در وسط يك باغ سه بقعه و در روبروى آن يك بقعه ديگر بنام شاهزاده ابراهيم وجود دارد كه از نظر بناء و كتيبه و گچ برى جزو بناهاى نفيس و تاريخى است، چون تا چند قرن قبل راه قم به كاشان از اين باغ و بقعه ها ميگذشته اند و طبعا مسافران و جهانگردانى كه از قم بكاشان ميرفته اند باغ مزبور و گنبدهاى اطراف آنرا ديده واز اينجهت وصف باغ گنبد سبز و دو گنبد اطراف آن را كه بعضى از جهانگردان به مقبره شيوخ و على بن جعفر(عليه السلام) و شاهزاده ابراهيم ناميده اند را مى توان در سفرنامه هاى مربوط بدوره صفويه تا اواخر قاجاريه كم و بيش مشاهده نمود".
+
در کتاب «تاریخ مذهبى قم» نوشته شده که "نزدیکی بقعه على بن جعفر(علیه السلام) در وسط یک باغ سه بقعه و در روبروى آن یک بقعه دیگر بنام شاهزاده ابراهیم وجود دارد که از نظر بناء و کتیبه و گچ برى جزو بناهاى نفیس و تاریخى است".
  
متأسفانه با تمام گفتارهاى فوق بايد گفت كه در مورد مدفون در اين بقعه ميان علماء انساب و رجال و مورخين اختلاف است كه بشرح زير مى باشد.
+
با تمام گفتارهاى فوق باید گفت که در مورد مدفون در این بقعه میان علماء انساب و رجال و مورخین، اختلاف است که بشرح زیر مى باشد.
  
==مدفون در بقعه شاهزاده ابراهيم كيست؟==
+
در کتاب «تاریخ قم» سلسه نسب شریف این امامزاده را از گچبرى که با [[خط ثلث]] نوشته شده بود چنین مى آورد: "قد أمرت بعماره هذه الروضه الرفیعه والمرقد المنیعه المشهد المنور المقدس المعطر للامام المعصوم الطاهر ابى القاسم ابراهیم بن احمد بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن الامام المفترض الطاعه اسد الله الغالب ابى الحسن امیرالمؤمنین صلوت الله و سلامه علیه و علیهم اجمعین و...".
 +
یعنی اینکه امامزاده مدفون در این بقعه ابوالقاسم ابراهیم پسر [[احمد بن موسی بن جعفر|احمد بن موسی]](علیه السلام) معروف به «شاه چراغ» مى باشد.
  
در كتاب(تاريخ قم)(2)سلسه نسب شريف اين امامزاده را از گچبرى كه با خط ثلث نوشته شده بود را چنين مى آورد"قد أمرت بعماره هذه الروضه الرفيعه والمرقد المنيعه المشهد المنور المقدس المعطر للامام المعصوم الطاهر ابى القاسم ابراهيم بن احمد بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن الامام المفترض الطاعه اسد الله الغالب ابى الحسن اميرالمؤمنين صلوت الله و سلامه عليه و عليهم اجمعين و...".
+
و در کتاب «انوار المشعشعین» مسطور است که مدفون در بقعه نامبرده، ابراهیم بن حسن بن حسین بن حسن افطس بن على بن [[امام سجاد علیه السلام|امام زین العابدین]] (علیه السلام) بوده مى باشد.
يعني اينكه امامزاده مدفون در اين بقعه ابوالقاسم ابراهيم پسر احمد بن موسي(عليه السلام) معروف به شاه چراغ كه در شيراز مدفون است مى باشد.
 
  
و در كتاب(انوار المشعشعين)(3)مسطور است كه مدفون در بقعه نامبرده ابراهيم بن حسن بن حسين بن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام) بوده مى باشد.
+
گرچه این معنى از جهت نام مدفون با لوح مزار و کاشى ها و کتیبه وفق می دهد، ولى از جهت نام پدر موافقت ندارد؛ زیرا بنا بگفته انوار المشعشعین مدفون در آن بقعه ابراهیم و از احفاد امام سجاد(علیه السلام) است، با اینکه در لوح مزار و کاشیها و گچبری ها نام ابراهیم بن احمد بن موسی (علیه السلام) ضبط شده است.
  
گرچه اين معنى از جهت نام مدفون بالوح مزار و كاشى ها و كتيبه وفق ميدهد ولى از جهت نام پدر موافقت ندارد زيرا بنا بگفته انوار المشعشعين مدفون در آن بقعه ابراهيم و از احفاد حضرت امام سجاد(عليه السلام) است با اينكه در لوح مزار و كاشيها و گچبريها نام ابراهيم بن احمد بن موسي(عليه السلام) ضبط شده است.
+
در نتیجه چون نمى توان بین لوح مزار و کاشیها و کتیبه با بیانات انوار المشعشعین و گفتار تاریخ قم و تواریخ دیگر توافق داد، ناچار باید دو طرف قضیه را بطورى اثبات یا نفى نمود که صاحب کتاب انوار المشعشعین خلاصه اظهار عقیده مى کند براینکه آنچه در لوح مزار و کاشیها و کتیبه بقعه نوشته شده غلط است و مدفون در آن بقعه، ابراهیم از احفاد حضرت [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسى بن جعفر]] (علیه السلام) نیست، بلکه ابوالعباس احمد و از احفاد حضرت سجاد (علیه السلام) مى باشد که نسب او از قرار زیر است: امامزاده ابوالعباس احمد بن محمد بن حسین بن حسن بن حسین بن حسن افطس بن على بن امام زین العابدین (علیه السلام).
  
بالنتيجه چون نمى توان بين لوح مزار و كاشيها و كتيبه با بيانات انوار المشعشعين و گفتار تاريخ قم و عمده الطالب و تواريخ ديگر(كه دليلشان ذكر خواهد شد) توافق داد ناچار بايد دو طرف قضيه را بطورى اثبات يا نفى نمود كه صاحب كتاب انوار المشعشعين خلاصه اظهار عقيده مى كند براينكه آنچه در لوح مزار و كاشيها و كتيبه بقعه نوشته شده غلط است و مدفون در آن بقعه ابراهيم از احفاد حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام) نيست بلكه ابوالعباس احمد و از احفاد حضرت سيد سجاد امام زين العابدين(عليه السلام) مى باشد كه نسب او از قرار زير است: امامزاده ابوالعباس احمد بن محمد بن حسين بن حسن بن حسين بن حسن افطس بن على بن امام زين العابدين(عليه السلام).
+
اما نظر علامه نسابه عباس فیض درکتاب خود (گنجینه آثار قم) چنین است که: از نظر تاریخى مسلم مى باشد که مدفون در این گنبد ابوالقاسم ابراهیم بن احمد بن امام موسى الکاظم (علیه السلام) است، زیرا در تاریخ قدیم قم از هجرتش بسوى قم خبر داده و در کتیبه کمربندى بقعه هم که در سال ۸۰۵ هـ.ق گچبرى شده است بنام و نسب وى تصریح گردیده است.
  
اما نظر علامه نسابه عباس فيض دركتاب خود(4)چنين است كه مى فرمايد: از نظر تاريخى مسلم مى باشد كه مدفون در اين گنبد ابوالقاسم ابراهيم بن احمد بن امام موسى الكاظم(عليه السلام) است زيرا در تاريخ قديم قم از هجرتش بسوى قم خبر داده و در كتيبه كمربندى بقعه هم كه در سال 805 هـ .ق گچبرى شده است بنام و نسب وى تصريح گرديده است.
+
و در کتاب «انجم فروزان» هم قائل بر این شده است که به احتمال قوى ابوالعباس احمد در کنار امامزاده ابراهیم مدفون باشد و شدیدا نسبت به کسانیکه مدفن ابراهیم بن احمد بن محمد بن حسین بن حسن بن علی الاصغر ابن امام زین العابدین(علیه السلام) را بنا بگفته تاریخ قم مبنى بر اینکه مدفنش را نزدیک مشهد على بن حسن العریضى مجاورت نهر سعد می دانسته مقابله کرده است.
  
و دركتاب انجم فروزان(5)هم قائل بر اين شده است كه احتمال قوى ابوالعباس احمد(كه نسب آن گذشت) در كنار امامزاده ابراهيم مدفون باشد و شديدا نسبت به كسانيكه مدفن ابراهيم بن احمد بن محمد بن حسين بن حسن بن علي الاصغر ابن امام زين العابدين(عليه السلام) را بنا بگفته تاريخ قم مبنى بر اينكه مدفنش را نزديك مشهد على بن حسن العريضى مجاورت نهر سعد ميدانسته مقابله(6)كرده است.
+
بنابراین تعیین گردید که فرزند شاهچراغ امامزاده ابراهیم در این بقعه همراه با ابوالعباس احمد نواده امام زین العابدین (علیه السلام) مدفون است.
بعد از آنكه تعيين گرديد فرزند شاه چراغ امامزاده ابراهيم در اين بقعه همراه با ابوالعباس احمد نواده امام زين العابدين(عليه السلام) مدفون است لازم ديده شد كه ابتداءا در مورد پاره اى از فضائل اخلاقى و علت ناميدن آنحضرت را به شاه چراغ بيان نمائيم.
 
  
==علت نامگذارى امامزاده احمد بن موسي(عليه السلام)==
+
اما در مورد تعداد فرزندان شاهچراغ به اتفاق علماء انساب و رجال و مورخین آن حضرت فرزند مذکور نداشتند و براى وى چند دختر نام برده اند.
 +
سؤالی اینجاست که چگونه براى امامزاده احمد (علیه السلام) فرزندى بنام ابراهیم در این شهر -بنا به قول صاحب تاریخ قم- وارد شده و بقعه اى هم دارا مى باشد، لذا بجهت اینکه مشکل حاصله بطریقى حل گردد، باید گفت که شاهزاده ابراهیم تنها فرزند ذکور احمد بن موسی(علیه السلام) را بلانسل تصور نموده اند که در جاى خود صحیح مى باشد.
  
به شاهچراغ و تعداد فرزندان او
+
و از طرفى نظر آیت الله [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسى زنجانى]] چنین است که براى جناب احمد بن موسی(علیه السلام) دو فرزند ذکور بوده و اعقابى از آنها موجود مى باشند، که متأسفانه علماء انساب خصوصا از قرن پنج به بعد، نوعا از ذکر آن غافل بوده اند.
  
قبل از آنكه علت نامگذارى اين امامزاده واجب التعظيم را به شاهچراع بيان نمائيم لازم ديده شد تا پاره اى از فضائل اخلاقى اين بزرگوار را بررسى كرده تا بهتر نسبت به حضرتش شناخت داشته باشيم(7).
+
در اینکه جناب ابوالقاسم ابراهیم بن احمد بن موسی(علیه السلام) در چه روز و سالى وفات یافته، مؤلف کتاب تاریخ قدیم قم متعرض آن نشده و هیچ مدرکى هم بر تاریخ تولد و وفات و یا شهادت وى در دست نیست.
بنا به نقل شيخ مفيد(ره) در كتاب(ارشاد)(8)، احمد بنموسي(عليه السلام) مردي فاضل و با ورع و محدث و كريم النفس و جليل القدر بوده و امام كاظم(عليه السلام) او را بر ديگر فرزندانش مقدم ميداشت و بعد از حضرت رضا(عليه السلام)عزيزترين فرزندانش بود، و مزرعه خود را كه به نام(يسيريه)(9)معروف بود بوى بخشيد.
 
  
و در كتاب"بدايع الانوار" از"لب الانساب" نقل شده كه جناب احمد بن موسي(عليه السلام) هزار قرآن بخط خود تحرير نموده و با پول آن غلام مى خريد و بعد آنها را آزاد مى نمود(10).
+
==منابع==
  
اسماعيل بن موسي(عليه السلام) برادر احمد(عليه السلام) مى گويد: وقتى پدرم با فرزندانش به مزرعه خود در حوالى مدينه ميرفت بيست نفر از خدم و حشم پدرم با احمد بودند، هرگاه احمد بر مى خواست آنها هم بپا مى خاستند و هر وقت احمد مى نشست آنها هم مى نشستند، و پدرم پيوسته به او نظر عنايت و مرحمت داشت و از او غافل نمى شد و همچنيندر ديد ما برادران محترم بود تا پير شد(11).
+
* [http://www.al-shia.org/html/far/2ahl/emamzade/qom/03.htm سایت الشیعه]
 
 
زمانيكه خبر شهادت موسى بن جعفر(عليه السلام) در مدينه منتشر شد، مردم مدينه جلو خانه ام احمد گرد آمدند، احمد بن موسي(عليه السلام) از خانه بيرون آمد و با جمعيت بطرف مسجد رسول خدا(ص) حركت كردند. چون احمد صاحب جلالت و عظمت خاصى بود و مخصوصا در عبادت ساعى و در ترويج دين كوشا بود مردم تصور كردند كه او امام و جانشين پدر خود است و با او بيعت كردند، پس از آنكه حاضر با احمد بيعت نمودند وي بالاى منبر رفت و سخنرانى بسيار جالبى ايراد كرد و فرمود:
 
 
 
"ايها الناس كما انكم جميعا فى بيعتى فإنى فى بيعه اخى على الرضا(عليه السلام) واعلموا انه الامام والخليفه من بعد ابى وهو ولى الله والحجته والفرض على وعليكم من الله ورسوله، طاعته واجب بكل ما يأمرنا".
 
"اي مردم، همانطوريكه شما در بيعت من هستيد من نيز در بيعت برادرم على الرضا(عليه السلام) هستم، پس بدانيد كه او است امام و خليفه و حجت بعد از پدرم واو است ولى خدا و حجتش از ناحيه خدا و رسولش، بر من و بر همه شما اطاعتش واجب است وهر چه ما را فرمان دهد بايد پذيرا باشيم و اطاعت نمائيم".
 
حضار، سخنان احمد را پذيرفتند و احمد در جلو جمعيت پشت سر او از مسجد خارج و روانه خانه امام هشتم(عليه السلام) شدند و در خانه امام رضا(عليه السلام) با حضرتش تجديد بيعت نمودند و امام(عليه السلام) از احمد تقدير كرد و برايش دعا فرمود، و احمد همواره در خدمت امام رضا(عليه السلام) بودتا آنكه مأمون حضرت را به خراسان طلبيد و ولايتعهدى را بعهده اش گذاشت(12).
 
 
 
احمد بن موسي(عليه السلام) در حجاز به سيدالسادات و در ايران به شاه چراغ معروف مى باشد، اما علت نامگذارى آن به سيدالسادات به جهت عبادت و جلالت و وثاقتش بوده ولى چه علتى باعث گشته كه او را به شاه چراغ گفته اند را در عبارات ذيل بررسى مى كنيم.
 
 
 
مرحوم علامه مجلسى در بحار آورده است كه احمد بن موسي(عليه السلام) تصميم گرفت در خراسان خدمت حضرت رضا(عليه السلام) برسد، سادات و بنى هاشم كه از تصميم وى آگاهى يافتند گروه زيادى همراه او حركت كردند و ظاهرا از طريق عراق و بصره بطرف شيراز رفتند.
 
 
 
مأمون كه از حركت سادات با خبر شده بود به هراس افتاد و به تمام حكام و استانداران مسير خراسان نوشت كه از آمدن سادات جلوگيرى كنند.
 
 
 
هنگاميكه خبر ورود ايشان به سرزمين فارس، به گوش(قتلغ خان) استاندار شيراز رسيد سپاهى ترتيب داده و براى نبرد با احمد بن موسي(عليه السلام) به خارج از شيرازى گسيل و آمده نبرد شد.
 
سپاه قتلغ خان در هشت فرسخى شيراز و نقطه اى به نام(خان زينان) با احمد بن موسي(عليه السلام) و همراهانش مواجه گرديد و جنگ سختى روى داد.
 
 
 
در گرما گرم نبرد، يكى از نظاميان قتلغ خان فرياد بر آورد،(اگر شما به قصد ديدار حضرت رضا(عليه السلام) به اين سفر و اين سرزمين آمده ايد، او ديگر در ميان ما نيست، او درگذشته است).
 
پس از انتشار خبر شهادت امام رضا(عليه السلام) غالب همران احمد بن موسي(عليه السلام)پراكنده شدند و تنها تعدادى از برادران و اقوام نزديكش از او جدا نشده و تا آخر مقاومت كردند.
 
 
 
نظر به اينكه ديگر امكان بازگشت به حجاز نبود، ناگزير راه شيراز را در پيش گرفت، سپاه دشمن او را دنبال كردند، و در نقطه اى كه قبر شريفش الآن هست، او را به شهادت رسانيدند(13).
 
 
 
پيكرپاك و مطهر حضرت احمد بن موسي(عليه السلام)، فرزند بلافصل امام كاظم(عليه السلام)مشهور به(شاه چراغ) در شيراز بعد از 450 سال تر و تازه پديدار گشت و به اين وسيله محل قبرش شريفش مشخص گرديد، چون در دوره سلاطين ديالمه كه تا حدى طرفداران اهل بيت عصمت و طهارت(عليه السلام) از حالت تقيه بيرون آمده بودند صلحاء و عباد شيراز در مقام يافتن مرقد مطهر آن شاهزاده عظيم الشأن بر آمدند.
 
در زمانيكه مشغول تجسس و تفحص مرقد منور آنشاهزاده والاتبار بودند پيرزن صالحه اى نزد عضدالدوله ديلمى سلطان فارس آمد و عرض كرد در حوالى منزل من تپه اى است كه در روي آن نيمه شبهاى چراغى روشن ميشود كه مانند مشعل پرنورى مى درخشد و همينكه بمحل روشنائى ميروم چيزى ديده نمى شود شاه از رجال و درباريان خود و بعضى از علماء و شيوخ شيراز دراين باب تحقيقاتى بعمل آورد و چيزى دستگيرش نشد و گفتند كه چون گوينده پير زن فقيرى است شايد در نظر گرفته كه بدين وسيله استفاده بنمايد.
 
شاه متقاعد نشد و فرمود كه من از بيانات اين زن بوى حقيقت ميشنوم و تصميم اتخاذ كرد كه خود شخصا به اين قضيه رسيدگى كند تا صحت و سقم مطلب را كشف نمايد لذا شبانگاه به منزل آن پيرزن رفته و در آنجا استراحت مى كند.
 
 
 
عضدوالدوله مقارن نيمه شب بخواب رفت و آنزن صالحه مترصد روشن شدن چراغ گرديد همينكه بطريق شبهاى گذشته نور چراغ ظاهر شد ببالين شاه دويد و سه مرتبه عرض كرد: شاه ـ چراغ ـ شاه چراغ ـ شاه چراغ يعنى اى شاه چراغ روشن و هويدا شده است.
 
 
 
عضدوالدوله از خواب جسته و صدوق اظهارات آن زن صالحه را مشاهده نمود و برخاست بمحل چراغ دويد و با كمال تعجب ديد كه روشنائى بكلى محو گرديد و با ترك آن نقطه باز چراغ روشن گرديد، هفت مرتبه روشن شدن چراغ و رفتن شاه بدان نقطه تكرار شد، تا اينكه مقارن طلوع صبح صادق ديگر چراغى ديده نشد.
 
پادشاه محل را علامت گذارده و روز بعد دستور داد كه تپه را بشكافند تا از آن سر مكتوم پرده برداشته شود و در نتيجه سرداب عظيمى گرديد كه جسدى درروى تختى درداخل آن گذارده شده بود و هيچكس جرئت وارد شدن سرداب و بررسى امر را نداشت.
 
 
 
شاه تحقيق امر را از شيخ عفيف الدين كه مردى زاهد و عابد و تارك دنيا بود را خواستار شده زاهد نامبرده آن شب را در عالم رؤيا ديده بودكه بزيارت حضرت امامزاده احمد بن موسي(عليه السلام) موفق شده است و لذا حتم كرد كه سرداب كشف شده مرقد مطهر آن امامزاده است لذا وضوء گرفت و لباسهاى پاكيزه پوشيد و وارد سرداب شد و از لوحى كه در نزد جسد بود و انگشتر آن حضرت كه بر روى آن حك شده بود:"العزه لله، احمد بن موسي" معلوم گرديد كه مشاهدات او در خواب از رؤياهاى صادقه بوده است.
 
عضدوالدوله از اين موفقيت فوق العاده، مسرور گرديد و امرنمود كه آن روز را تعطيل عمومى نموده، و براى اين موفقيت جشن عظيمى برپا نمود و تا سه روز نقاره خانه سلطنتى را نواختند و اولين بارگاه احمد بن موسي(عليه السلام) بدست اين سلطان براهنمائى شيخ عفيفت الدين برپا گرديد و حرم اين امامزاده به(شاه چراغ) مشهور گشت(14).
 
 
 
اما در چند كتب ديگر(15)پيدا شدن قبر شريف را به دست مقرب الدين مسعود بن بدر متوفاى 665 هـ .ق در هاليكه پيكر غرقه بخون شاه چراغ در محل فعلى اش بود را نسبت داده اند كه بايد گفت، شايد داستان فوق بعد از ويرانى حمله سپاه مغول باشد چرا كه در اين حمله قتل و غارت و ويرانى به اوج خود رسيده بود خصوصا در سپاه مغول چندين از مخالفين به چشم مى خورد و احتمال قوى نسبت به تخريب بقعه شاه چراغ از تشويق و تحريك همين اشخاص صورت گرفته است. اما در مورد تعداد فرزندان شاهچراغ به اتفاق علماء انساب و رجال و مورخين آن حضرت فرزند مذكور نداشتند و براى وى چند دختر نام برده اند.
 
مؤلف كتاب(الشجره المباركه)(16)دركتاب خود مي نويسد:
 
 
 
"وأما الذين اتفقوا على أنهم ما اعقبوا فهم عشره: احمد، و جعفر الاكبر، و داود، و محمد، و سليمان، و يحيي، والفضل، وعلي، وعبدالرحمن، والقاسم".
 
يعني از فرزندان امام موسى كاظم(عليه السلام) كه علماء انساب اتفاق بر عدم نسل آنها نظر داده اند، ده تن كه يكى از آنها جناب احمد بن موسي(عليه السلام) مى باشد، اما سؤالي اينجاست كه چگونه براى جناب امامزاده احمد(عليه السلام) فرزندى بنام ابراهيم در اين شهر بنا به قول صاحب تاريخ قم وارد شده و بقعه اى هم دارا مى باشد، لذا بجهت اينكه مشكل حاصله بطريقى حل گردد، بايد گفت كه شاهزاده ابراهيم تنها فرزند ذكور احمد بن موسي(عليه السلام) را بلانسل تصور نموده اند كه در جاى خود صحيح مى باشد.
 
 
 
و از طرفى نظر حضرت آيه الله العظمى علامه علم رجال آقا سيد موسى زنجانى حفظه الله چنين است كه براى جناب احمد بن موسي(عليه السلام) دو فرزند ذكور بوده و اعقابى از آنها موجود مى باشند، كه متأسفانه علماء انساب خصوصا از قرن پنج به بعد، نوعا از ذكر آن غافل بوده اند.
 
بهرحال، در اينكه جناب ابوالقاسم ابراهيم بن احمد بن موسي(عليه السلام) در چه روز و سالى وفات يافته، مؤلف كتاب تاريخ قديم قم تعرض آن نشده و هيچ مدركى هم بر تاريخ تولد و وفات و يا شهادت وى در دست نيست.
 
 
 
==توصيف گنبد و بارگاه امامزاده شاه ابراهيم==
 
 
 
تاريخ بناى اين بقعه در سال 805 هـ .ق است كه برهنه از رواق و بيوتات مى باشد ولى در بعضى از مقالات و نشريات به تاريخ 721 هجرى كه دركتيبه كاشيكارى سر درب ورودى بقعه نوشته شده بناى گنبد را به نيمه اول قرن هشتم دانسته اند و همچنين در طرف ديگر آن كتيبه تاريخ 127 هجرى نوشته شده بود كه احتمالا همين صحيح باشد زيرا طبق متداول آن زمان، صفرى را از طرف راست آن مى داندخته اند يعنى تاريخ واقعى اين كاشيكارى 1270 هـ .ق است زيرا كاشى كار آن طاهر قصاع است كه دو اثر ديگر از او درمشاهده منور علي بن جعفر(عليه السلام) قم و شاهزاده اسماعيل بيدقان كه تاريخ بناء آنها در سال 1268 و 1269 و در هر سه مكان اين يك بيت شعر كه سروده خود او ميباشد در پايان كتيبه ها نوشته شده كه چنين است:
 
 
 
طاهر بود ضعيف تر از مور روزگار دستش بروز حشر بدامان هشت و چار
 
 
 
بنابراين بايد تاريخ 721 را معكوس تاريخ واقعى دانست و تاريخ 127 را هم با افزايش يك صفر كه اسقاط شده است 1270 هـ .ق خواند تا ميانه اين دو تاريخ جمع شو و اختلاف از بين برود.
 
اما ساختمان اين قبه و بارگاه در سال 805 هـ .ق بپايان رسيده كه تزيينات ممتاز گچبري خود را بدون نياز به تعمير و تجديد از سه قرن گذشته تا حال حفظ كرده است.
 
 
 
بر فراز بقعه گنبدى است هرمى شانزده تركى به ارتفاع شش متر مزين به كاشيهاى فيروزه فام كه حدودا 25 سال قبل تعمير و تجديد شده، كه در قسمت بالاى هر ضلع نام جلاله و زير آن اسم حضرت محمد(ص) و پائين تراز آن نام علي(عليه السلام) با كاشى الوان چيده شده است كه اين گنبد داراى عنقى نمابندى به ارتفاع دو متر از آجر و كاشى تعميرى است.
 
 
 
اما در جلوى بقعه كه مدخل اصلى آن مى باشد تالارى است كه با پوشش تخت بر فراز ستونهاي از سنگ استوانه اى مى باشد كه در جبهه شمالى وشرقى قطر و پوشش كتيبه ايست از كاشي بخط نستعيلق سفيد بدين عبارت:
 
 
 
"بسم الله الرحمن الرحيم ولايه على بن ابيطالب حصنى فمن دخل حصنى امن من عذاب يحضرت شاهزاده ابراهيم بن شاهزاده احمد بن حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام)".
 
 
 
روبروي همين ايوان مسجدى است كه بنام مسجد مسلم بن عقيل(عليه السلام) بناء نهاده شده كه بناهاى بعد از انقلاب مى باشد و تعميرات ديگرى از جمله ساختن ضريح آلمينيوم و نصب آن را در چند سال قبل و همچنين توسعه صحن و ديواركشى اطراف صحن مذكور را مى توان يادآور شد
 
 
 
==پی نوشت==
 
 
 
(1)ـ تاريخ مذهبى قم صفحه 27 با اندكى اضافات.
 
 
 
(2)ـ تاريخ قم صفحه 119 و گنجينه آثار قم جلد 2 صفحه 368.
 
 
 
(3)ـ انوار المشعشعين جلد 1 صفحه 224.
 
 
 
(4)ـ گنجينه آثار قم جلد 2 صفحه 362.
 
 
 
(5)ـ انجم فروزان جلد 1 صفحه 161.
 
 
 
(6)ـ كتاب گنجينه آثار قم جلد 2 صفحه 363.
 
 
 
(7)ـ ما در كتاب مستقلى كه در مورد امامزادگان مدفون در استان فارس خواهد بود، بطور مبسوط از فضائل اخلاقى و اعتقادى و شجاعت و تاليفات و زندگانى اين امامزاده واجب التعظيم قلم خواهيم زد انشاء الله.
 
 
 
(8)ـ ارشاد شيخ مفيد صفحه 303 و رجال سيد بحرالعلوم جلد 2 صفحه 115.
 
 
 
(9)ـ يسيره هم نوشته اند.
 
 
 
(10)ـ نقل از كتاب منتخب التواريخ صفحه 468 و ناسخ التواريخ موسى بن جعفر(عليه السلام) جلد 7 صفحه 150 و روضات الجناب جلد 1 صفحه 13 و رجال سيد بحرالعلوم جلد 2 صفحه 114، اعيان الشيعه جلد 3 صفحه 191. تحفه العالم جلد 2 صفحه 130 بحارالانوار جلد 48 صفحه 307.
 
 
 
(11)ـ اعيان الشيعه جلد 3 صفحه 191. رجال بحر العلوم جلد 2 صفحه 115. منتخب التواريخ صفحه 468 ارشاد مفيد صفحه 303. شاگردان مكتب ائمه جلد 1 صفحه 145.
 
 
 
(12)ـ بحارالانوار جلد 48 صفحه 308.
 
 
 
(13)ـ بحارالانوار جلد 48 صفحه 308. گرچه بطريقى ديگر هم شهادت آنحضرت را نقل نموده اما ما بجهت اختصار از ذكر آنها صرفنظر كرده و انشاء‌الله در آينده نزديك به شرح زندگانى مبسوط و جامع اين بزرگوار در مجلدات ديگر اين كتاب خواهيم پرداخت.
 
 
 
(14)ـ نقل از كتاب ارزشمند قيام سادات علوى صفحه 192.
 
 
 
(15)ـ شد الازار صفحه 289. بحارالانوار جلد 48 صفحه 309 ريحانه الادب جلد 3 صفحه 168 شبهاى پيشاور صفحه 120 و شيراز شهر جاويدان صفحه 577.
 
 
 
(16)ـ الشجره المباركه صفحه 77 و سراج الانساب صفحه 72.
 
 
 
==منبع==
 
 
 
[http://www.al-shia.org/html/far/2ahl/emamzade/qom/03.htm سایت الشیعه]
 
  
 
[[رده: امامزاده های قم]]
 
[[رده: امامزاده های قم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۳

این بقعه، منسوب به شاهزاده ابراهیم موسى است که در جانب شرقى شهر قم و تقریبا در یکصد و پنجاه مترى صحن و سراى منتسب به على بن جعفر(علیه السلام) قرار دارد و از آثار باستانى اصیل آراسته به گچبریهاى جالب و دست نخورده و به سبک قرن هشتم برهنه از رواق و بیوتات تابعه و از ابنیه تاریخى این شهر بشمار مى آید.

در کتاب «تاریخ مذهبى قم» نوشته شده که "نزدیکی بقعه على بن جعفر(علیه السلام) در وسط یک باغ سه بقعه و در روبروى آن یک بقعه دیگر بنام شاهزاده ابراهیم وجود دارد که از نظر بناء و کتیبه و گچ برى جزو بناهاى نفیس و تاریخى است".

با تمام گفتارهاى فوق باید گفت که در مورد مدفون در این بقعه میان علماء انساب و رجال و مورخین، اختلاف است که بشرح زیر مى باشد.

در کتاب «تاریخ قم» سلسه نسب شریف این امامزاده را از گچبرى که با خط ثلث نوشته شده بود چنین مى آورد: "قد أمرت بعماره هذه الروضه الرفیعه والمرقد المنیعه المشهد المنور المقدس المعطر للامام المعصوم الطاهر ابى القاسم ابراهیم بن احمد بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن الامام المفترض الطاعه اسد الله الغالب ابى الحسن امیرالمؤمنین صلوت الله و سلامه علیه و علیهم اجمعین و...". یعنی اینکه امامزاده مدفون در این بقعه ابوالقاسم ابراهیم پسر احمد بن موسی(علیه السلام) معروف به «شاه چراغ» مى باشد.

و در کتاب «انوار المشعشعین» مسطور است که مدفون در بقعه نامبرده، ابراهیم بن حسن بن حسین بن حسن افطس بن على بن امام زین العابدین (علیه السلام) بوده مى باشد.

گرچه این معنى از جهت نام مدفون با لوح مزار و کاشى ها و کتیبه وفق می دهد، ولى از جهت نام پدر موافقت ندارد؛ زیرا بنا بگفته انوار المشعشعین مدفون در آن بقعه ابراهیم و از احفاد امام سجاد(علیه السلام) است، با اینکه در لوح مزار و کاشیها و گچبری ها نام ابراهیم بن احمد بن موسی (علیه السلام) ضبط شده است.

در نتیجه چون نمى توان بین لوح مزار و کاشیها و کتیبه با بیانات انوار المشعشعین و گفتار تاریخ قم و تواریخ دیگر توافق داد، ناچار باید دو طرف قضیه را بطورى اثبات یا نفى نمود که صاحب کتاب انوار المشعشعین خلاصه اظهار عقیده مى کند براینکه آنچه در لوح مزار و کاشیها و کتیبه بقعه نوشته شده غلط است و مدفون در آن بقعه، ابراهیم از احفاد حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) نیست، بلکه ابوالعباس احمد و از احفاد حضرت سجاد (علیه السلام) مى باشد که نسب او از قرار زیر است: امامزاده ابوالعباس احمد بن محمد بن حسین بن حسن بن حسین بن حسن افطس بن على بن امام زین العابدین (علیه السلام).

اما نظر علامه نسابه عباس فیض درکتاب خود (گنجینه آثار قم) چنین است که: از نظر تاریخى مسلم مى باشد که مدفون در این گنبد ابوالقاسم ابراهیم بن احمد بن امام موسى الکاظم (علیه السلام) است، زیرا در تاریخ قدیم قم از هجرتش بسوى قم خبر داده و در کتیبه کمربندى بقعه هم که در سال ۸۰۵ هـ.ق گچبرى شده است بنام و نسب وى تصریح گردیده است.

و در کتاب «انجم فروزان» هم قائل بر این شده است که به احتمال قوى ابوالعباس احمد در کنار امامزاده ابراهیم مدفون باشد و شدیدا نسبت به کسانیکه مدفن ابراهیم بن احمد بن محمد بن حسین بن حسن بن علی الاصغر ابن امام زین العابدین(علیه السلام) را بنا بگفته تاریخ قم مبنى بر اینکه مدفنش را نزدیک مشهد على بن حسن العریضى مجاورت نهر سعد می دانسته مقابله کرده است.

بنابراین تعیین گردید که فرزند شاهچراغ امامزاده ابراهیم در این بقعه همراه با ابوالعباس احمد نواده امام زین العابدین (علیه السلام) مدفون است.

اما در مورد تعداد فرزندان شاهچراغ به اتفاق علماء انساب و رجال و مورخین آن حضرت فرزند مذکور نداشتند و براى وى چند دختر نام برده اند. سؤالی اینجاست که چگونه براى امامزاده احمد (علیه السلام) فرزندى بنام ابراهیم در این شهر -بنا به قول صاحب تاریخ قم- وارد شده و بقعه اى هم دارا مى باشد، لذا بجهت اینکه مشکل حاصله بطریقى حل گردد، باید گفت که شاهزاده ابراهیم تنها فرزند ذکور احمد بن موسی(علیه السلام) را بلانسل تصور نموده اند که در جاى خود صحیح مى باشد.

و از طرفى نظر آیت الله سید موسى زنجانى چنین است که براى جناب احمد بن موسی(علیه السلام) دو فرزند ذکور بوده و اعقابى از آنها موجود مى باشند، که متأسفانه علماء انساب خصوصا از قرن پنج به بعد، نوعا از ذکر آن غافل بوده اند.

در اینکه جناب ابوالقاسم ابراهیم بن احمد بن موسی(علیه السلام) در چه روز و سالى وفات یافته، مؤلف کتاب تاریخ قدیم قم متعرض آن نشده و هیچ مدرکى هم بر تاریخ تولد و وفات و یا شهادت وى در دست نیست.

منابع